#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
#اشعار_مناجاتی
سفره تا باز شود زود گدا می آید
مثل هر بار به دنبال عطا می آید
آمد از عرش نوایی که بیایید همه
راه گم کرده به دنبال صدا می آید
همه سرمایه ی یک ساله ی خود باخته ام
بنده ی باخته ی بی سر و پا می آید
یک نفر نیست بگوید که میان پاکان
این گنه کار زمین خورده کجا می آید
آن کسی که همه جا رفته و طردش کردند
تا تعارف بزنی اَش که بیا ، می آید
به من و کاسه ی خالی تمنا کردن
به تو و دست کریم تو سخا می آید
هر دلی می شکند خانه ی تو می گردد
دل که از غیر تهی گشت خدا می آید
وا شود گوشِ دل ما اگر ای اهل سحر
بینمان زمزمه های شهدا می آید
هر چه خیر است درِ خانه ی زهرا باشد
مادر ما صف محشر پِیِ ما می آید
تا که گفتیم حسین مجلسمان ریخت بهم
بوی سیب حرم کرب و بلا می آید
بی قرارم چه کنم من نجفم دیر شده
عطر زهراست ز ایوان طلا می آید
#قاسم_نعمتی
#اشعار_مناجاتی
#ماه_مبارک_رمضان
اشعار مناجات با خدا در ماه رمضان -( اگر عبد گنه کارم تو را دارم چه غم دارم )
اگر عبد گنه کارم تو را دارم چه غم دارم
اگر مرغ گرفتارم تو را دارم چه غم دارم
اگر آلوده و پستم و گر خالی بود دستم
و گر سنگین بود بارم تو را دارم چه غم دارم
اگر آتش برافروزی تن و جان مرا سوزی
چه باک از شعلۀ نارم تو را دارم چه غم دارم
هم از لطفت بود هستم هم از جام تو سرمستم
هم از شوق تو سرشارم تو را دارم چه غم دارم
چه در صحرا چه در دریا چه در پایین چه در بالا
به هر جانب که رو آرم تو را دارم چه غم دارم
کیم من عبد شرمنده سیه روی و سرافکنده
که با این جرم بسیارم تو را دارم چه غم دارم
تهی از برگ و از بارم میان لاله ها خارم
نباشد کس خریدارم تو را دارم چه غم دارم
قرار من شکیب من طبیب من حبیب من
دوایم ده که بیمارم تو را دارم چه غم دارم
تو ستّار العیوب استی تو غفّار الذّنوب استی
الا ستّار و غفّارم تو را دارم چه غم دارم
سیه رویم سیه بختم بدین پروندۀ سختم
بدین اشکی که میبارم تو را دارم چه غم دارم
نه آبی در صبو دارم نه نائی در گلو دارم
نه بر رو آبرو دارم تو را دارم چه غم دارم
منم (میثم) که پیوسته به احسان تو دل بسته
بغیر از تو که را دارم تو را دارم چه غم دارم
شاعر: #استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#اشعار_مناجاتی
#ماه_مبارک_رمضان
سبک زمزمه مناجات با خدا ماه مبارک رمضان -(یارب یارب یارب من بندهٔ شرمنده )
بند اول
یارب یارب یارب
من بندهٔ شرمنده
تو خالق بخشنده
یارب یارب یارب
من عبد سرافکنده
تو خالق بخشنده
دارم به تو امید،ای خالق یکتا
با روی سیاهم،از جرم و خطاها
(العفو خدایا)
بند دوم
یارب یارب یارب
من عبد پشیمان و
تو خالق بخشنده
یارب یارب یارب
من بندهٔ شیطان و
تو خالق بخشنده
دارم به تو امید،ای حاکم دنیا
با روی سیاهم،از جرم و خطاها
(العفو خدایا)
بند سوم
یارب یارب یارب
من عبد گنهکار و
تو خالق بخشنده
یارب یارب یارب
من عبد ستمکار و
تو خالق بخشنده
دارم به تو امید،ای مالک فردا
با روی سیاهم،از جرم و خطاها
(العفو خدایا)
بند چهارم
یارب یارب یارب
من بندهٔ مغرور و
تو خالق بخشنده
یارب یارب یارب
من وصلهٔ ناجور و
تو خالق بخشنده
دارم به تو امید،ای عالیِ اعلا
با روی سیاهم،از جرم و خطاها
(العفو خدایا)
شاعر: #امیرحسین_سلطانی
#اشعار_مناجاتی
#ماه_مبارک_رمضان
مناجات با خدا -(در باز کن که خسته ترین بنده آمده)
در باز کن که خسته ترین بنده آمده
تنها و سر به زیر و سر افکنده آمده
همراه با امید به آینده آمده
با این که دیر آمده شرمنده آمده
شرمنده اش نکن که گرفتار میشود
خط و نشان نکش که دلش زارمیشود
غرق گناه آمده ام می کنی قبول؟
با اشک و آه آمده ام میکنی قبول؟
مابین ماه آمده ام می کنی قبول؟
رویم سیاه آمده ام میکنی قبول؟
مثل همیشه مطمئنم رد نمی کنی
با اینکه من بدم تو به من بد نمیکنی
رویم نمی شود که صدایت کنم خدا
در کوله بار بندگی ام نیست جز خطا
با این دلی که نیست درونش به جز ریا
یک عمر کار و بار دلم بوده ادعا
من از خودم به خاطر معصیت عاصی ام
شرمنده ام برای همین آس و پاسی ام
در بی نوایی ام تو نوا میدهی مرا
بغض شکسته ؛حال بکا میدهی مرا
بی قیمتم اگر چه ؛ بها میدهی مرا
با یاد خود به سینه صفا میدهی مرا
میخوانمت ؛ اجابت سبز دعا تویی
روشن ترین ضمیر دل بنده ها تویی
غفلت حصار بسته به دور و بر دلم
رحمی نما به گریه و چشم تر دلم
مرهون رحمتت شده پا تا سر دلم
نامت نوشته ام به روی سر در دلم
راضی نشو دلم به کسی جز تو رو کند
با یک نفر به غیر خودت گفتگو کند
حالا تو هستی و دل بی عار بنده ات
شرمندگی و خجلت غم بار بنده ات
آشفته حالی و دل بیمار بنده ات
تنها تو هستی با خبر از کار بنده ات
پس لطف کن بیا و مرا بی خبر ببخش
در خلوت شبانه و وقت سحر ببخش
شاعر: #محمد_حسن_بیات_لو