نوحه حضرت علی اکبر تازه جوانم اکبرم روح و روانم اکبرم ای شبه پیغمبر جانم علی اکبر گریان ِ داغت مادرت شد إرباً اِرباً پیکرت گویم به چشم تر جانم علی اکبر گشته بهار تو خزان گریَد برایت در جنان صدّیقه ی اطهر جانم علی اکبر موضوع: #حضرت_علی_اکبر سبک: #امشب_به_صحرا_بی_کفن شاعر: #امیر_عباسی

نوحه حضرت عباس ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم سقای طفلانم داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم سقای طفلانم من بی‌برادر چون کنم با این سپاه دون با این دل پر خون بینم تو را در ابر خون، ای ماه تابانم سقای طفلانم خواهم برم در خیمه‌گه، این جسم صد چاکت از روی این خاکت ممکن نباشد یا اخا، محزون و نالانم سقای طفلانم برخیز و ای جان برادر کن علمداری بنما مرا یاری بی تو غریب و بی‌معین در این بیابانم سقای طفلانم بی تو یقین دارم که فردا زینب نالان بر ناقه عریان گردد سوار از راه کین با این یتیمانم سقای طفلانم شد روز روشن پیش چشمم تیره‌تر از شب چون معجر زینب بیند جدا دستت چه سان این چشم گریانم سقای طفلانم موضوع: #حضرت_عباس سبک: #امشب_به_صحرا_بی_کفن

نوحه حضرت علی اکبر تازه جوانم اکبرم روح و روانم اکبرم ای شبه پیغمبر جانم علی اکبر گریان ِ داغت مادرت شد إرباً اِرباً پیکرت گویم به چشم تر جانم علی اکبر گشته بهار تو خزان گریَد برایت در جنان صدّیقه ی اطهر جانم علی اکبر موضوع: #حضرت_علی_اکبر سبک: #امشب_به_صحرا_بی_کفن شاعر: #امیر_عباسی

نوحه حضرت زهرا علیها سلام آمد عزای اهل دین ، امشب امیرالمؤمنین حالش پریشان است ، شام غریبان است با اشک و شور و زمزمه ، فردا به یاد فاطمه دلخون و گریان است است ، شام غریبان است عالَم شده مرثیه خوان ، اسما بریز آب روان بر پیکر زهرا ، صد آه و واویلا یاس سپید حیدری ، گشته رُخش نیلوفری از سیلی اعدا ، صد آه و واویلا بعد از وفات مصطفی ، شد بی کران ظلم و جفا از فرقه ی اعدا ، بر حضرت زهرا سوزد دلِ عالم ز غم ، این آتش ظلم و ستم شعله کشد زینجا ، تا روز عاشورا یک روز آتش شعله ور ، شد از درِ بیتِ ولا در این میان یا رب ، وای از دل زینب یک روز هم آتش زده ، دشمن بر اهل خیمه ها جانها شده بر لب ، وای از دل زینب امشب علی در زمزمه ، محزون داغ فاطمه دارد به چشم تر ، خاک عزا بر سر شام غریبان حسین ، گریان تمام عالمین از ناله ی زهرا ، صد آه و واویلا موضوع: #حضرت_زهرا علیها سلام سبک: #امشب_به_صحرا_بی_کفن شاعر: #امیر_عباسی

نوحه امام کاظم علیه السلام پر بسته کنج این قفس دیگر فتادم از نفس خلّصنی یا الله خلّصنی یا الله کنج سیه چال بلا می سوزم از زهر جفا صیدی گرفتارم بی یاور و یارم از دوری اطفال من افسرده گشته حال من غریب و تنهایم دلتنگ زهرایم محزونم و خونین جگر از من ندارد کس خبر آتش به جان هستم بی همزبان هستم دارم به دل درد نهان می سوزم از زخم زبان در کُند و زنجیرم از زندگی سیرم موضوع: #امام_کاظم علیه السلام سبک: #امشب_به_صحرا_بی_کفن