eitaa logo
نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
6.4هزار دنبال‌کننده
552 عکس
758 ویدیو
129 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjo مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای معنی صبر و عشق  ای قبله ی ماه بر دست تو زد بوسه ؛رسولِ آگاه با مهر تو زندگی نمودم عمری یا فاطمه اشفعی لنا عندالله ........................................................................
‍ . ▶️ 💢 ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 دیگه این زنده بودن، به کار من نمیاد پاشو خانوم خونم، به تو کفن نمیاد به تو کفن نمیاد عزیزدلم، یعنی دیگه ندارمت؟ چجوری باید توی تابوت بذارمت؟ زهرای من، به خدا می‌سپارمت سنگینی غمِ زخم رو پهلوت یه طرف سنگینی تابوت یه طرف سنگینی غمِ کبودی روت یه طرف سنگینی تابوت یه طرف " زهرا خدا نگهدارت " دیگه دارم می‌میرم، نشون به اون نشونی که دنیا زندگیمو، گرفته تو جوونی گرفته تو جوونی امیدِ علی ناامیدم نکن نرو یادم نمیره هجوم پشت اون درو آتیش زدن گل یاس حیدرو سنگینی غمِ آتیش معجر یه طرف سنگینی اون در یه طرف سنگینی غمِ محسن پرپر یه طرف سنگینی اون در یه طرف " زهرا خدانگهدارت " کارِ خونه میفته، دیگه رو دوش زینب وای از اون روضه‌ها که، گفتی تو گوش زینب گفتی تو گوش زینب می‌گفتی یه روز توی گودال قتلگاه میمونه حسین زیر نعلای مرکبا غوغا میشه میونِ عرش خدا سنگینی غمِ ناله‌ٔ زینب یه طرف سنگینی مرکب یه طرف سنگینی غمِ زخم لبالب یه طرف سنگینی مرکب یه طرف " حسین جانم، عزیزِ مادرِ من " .┅═┄⊰༻↭༺⊱┄
. فاطمی هدیه به روحِ نوکرانی که این فاطمیه نیستند اشکی به رویِ گونه‌ات غلتید  آری آهِ لبت از سینه‌ات جوشید  آری یادم می‌آید کنجِ خیمه پایِ روضه چشمِ تو را همواره می‌بارید  آری این فاطمیه جایِ تو عکس تو باید.... پایِ علم باشد...  دلم پوسید  آری دارم یقین وقتی به دنیا دیده بستی ارباب احوالِ تو را پرسید  آری این فاطمیه میهمانِ مادری و .... طفلی که بینِ کوچه می‌لرزید آری بدجور سیلی زد تنم باید بلرزد مادر میانِ کوچه‌ها بد  دید  آری افتاد مادر پیش چشمانِ کریمی که با دعایِ ندبه می‌بارید  آری   . ...┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. غزل چارپاره ( ترکیب‌بند ) فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌ پرشکسته‌ترین کبوتر رفت نیمه‌شب رویِ شانه مادر رفت بی‌‌قرارِ علی قرارِ علی یارِ بی‌یاوریِ حیدر رفت بسترِ لاله ماند و لاله نماند خون به جا ماند و آه و ناله نماند نم‌نمِ اشک ماند و ژاله نماند بستریِ علی زِ بستر رفت آفتابِ کبودِ خانه‌یِ ما دید این اشکِ دانه دانه‌یِ ما خواند اَمَّن یُجیب و خواست شفا دردِ او شد دوا و دیگر رفت قدکمان شد ولی عَلم اَفراشت بهرِ دلدار همُّ و غم بگذاشت پابه‌پایِ علی قدم برداشت یاس در این کلاس پرپر رفت آتشِ عشقِ نابِ یار خرید دردِ مسمارِ روزگار چشید رنگش از ضربِ نابکار پرید شد فداییِ راهِ رهبر رفت آبِ تغسیل اشکِ دلدارش کفنش کرد و دید گلدارش وای از لحظه‌ای که دستش خورد رویِ بازویِ یارِ بیمارش خشک شد این چه دست و بازویی‌ست ؟! سِرنگهدار این چه پهلویی‌ست ؟! گر چه از چادرِ تو حدس زدم فاش کُن راز این چه سان رویی‌ست ؟! به کدامین گُنه‌ کتک خوردی تو کجا نامی از فدک بردی یاعلی گفتی و محک خوردی فاطمه این چه چشم و ابرویی‌ست ؟! فاطمه ای فداییِ حیدر عشقِ ناب و خداییِ حیدر ای پرستو جداییِ حیدر بهرِ بال و پرت چه دارویی‌ست ؟! گر چه نُه سال در بَرم ماندی هیجده ساله مضطرم خواندی خنده از کامِ دخترم راندی بانویِ خانه این چه بانویی‌ست آسمانی‌ترین مسافرِ دل بی تو مانده کُمِیتِ دین در گِل بهرِ مشکل‌گشا مَشو مشکل شمعِ این خانه این چه سو سویی‌ست آب دیگر گذشت از سرِ من حسنم بغض کرده دلبرِ من کاش می‌شد که باز پس گیری جارو از نازدانهِ دخترِ من سوگواریِ امشبم سخت است خانه‌داریِ زینبم سخت است آب یعنی حسین و کرب‌وبلا روضه‌خوانیِ هر شبم سخت است بی تو هر لحظه‌ام عذاب شده آسمان بر سرم خراب شده خانه جایِ ابوتراب شده من که مولایِ مذهبم سخت است مانده از خونِ تو به در آثار روضه می‌خواند این در و دیوار روضه‌یِ میخ‌ و سینه‌یِ بیمار گر چه جاریست بر لبم سخت است دخترِ مضطر و پریشانم حَسَنینِ یتیم و حیرانم اشک‌ریزان به رویِ دامانم ندبه تنها مخاطبم سخت است حیدر از روزگار خسته شده مردِ پیکار دست‌بسته شده از غمِ سینه دلشکسته شده سوختم از غمت تبم سخت است ناله کُن شامِ غم سحر گردد شامِ تارِ مدینه سر گردد من دعا می‌کنم تو آمّین گو بلکه آن یارِ رفته برگردد در تمامِ مدینه مرد نبود یا اگر بود اهلِ عهد نبود ما به دنبالِ رَدِّ چادرِ تو کوچه جُستیم و کوچه‌گرد نبود رزقِ ما اشک و روضه‌ات روزی گر در آتش هنوز می‌سوزی پرچمِ انتظار می‌دوزی او اگر بود رنج و درد نبود شب که قامت به نافله بستی ایستادن که نه چو بِنشستی فاطمه در قنوتِ یک دستی بگو ای یار شرطِ عهد نبود گلِ خوشبویِ باغِ تنهایی وعده‌ای از خدا به زهرایی به کدامین دیار و صحرایی از تو اُمّیدِ خُلفِ وَعد نبود تیغ بردار روضه‌یِ زهرا .... می‌رسد آخرش به عاشورا آخرین قابِ عکسِ مادر را کاش تزئینِ تار و زرد نبود ای سفر کرده انتقام بگیر با دَمِ یاعلی زَمام بگیر چشمِ مادر به راهِ توست‌‌ بیا تیغِ حق دیگر از نیام بگیر
. ترکیب‌بند فاطمیه بانویِ قدکمانِ خانه سلام مرغِ زخمیِ آشیانه سلام بی‌قرارِ علی قرارِ علی ای سفرکرده مخفیانه سلام گریه‌هایِ تو های هایِ علی هر دو آهسته و شبانه سلام ای که با رفتنت امامت شد آشنا با غمِ زمانه سلام ای جوابِ سلامِ من بی تو شده جایِ امیر خانه سلام خواندم از دیده‌یِ حسن سِرِّ .... سفر و کوچه و نشانه سلام ای نشاندارِ سیلیِ کینه بی‌نشانِ پر از نشانه سلام من غریب و مزارِ یار غریب خانه تاریک و خانه‌دار غریب دخترم خانه‌دارِ بعد از توست‌‌ یاور و غمگسارِ بعد از توست‌‌ چاٰرساله دوایِ غمهایِ .... چاٰر شب‌زنده‌دارِ بعد از توست‌‌ کوچه و قنفذ و مغیره کمی از غمِ بی‌شمارِ بعد از توست‌‌ چاه شد گوشِ آه و تربتِ تو هدفِ رهسپارِ بعد از توست‌‌ روضه می‌خوانم از نگاهِ حسن مَحرمت بی‌قرارِ بعد از توست‌‌ تشنه‌یِ آب و آه و اشک حسین غصّه‌اش روزگارِ بعد از توست یک مدینه پر از کنایه و نیش رزق و روزیِ یارِ بعد از توست پشتِ خیبرشکن شکسته شده علی از این زمانه خسته شده ✍ .
. سبک: بر سرِ قرآن زینب، قرآن گرفته ..... یاسِ نبی می‌خواند سوره‌یِ کوثر پایِ علی می‌ماند تا دَمِ آخر اللّهُ‌اکبر نوایِ مادر مابینِ درب‌ و دیوار مدد یا حیدر ( زهرا یازهرا زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا زهرا یا زهرا ) /۴/ می‌کشد ای وای از در آتش زبانه شدی جدا از حیدر با تازیانه یاورِ مولا در موجِ غم‌ها در کوچه‌یِ تنهایی حضرتِ زهرا ( زهرا یازهرا   زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا  زهرا یا زهرا ) /۴/ غمگین‌ترین آهنگِ پژمردنِ یاس با دستِ زخمی بردار دوباره دستاس برایِ دختر دوباره مادر شانه‌ای از دستانِ پاکت بیاور ( زهرا یازهرا   زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا  زهرا یا زهرا ) /۴/ شالِ عزایِ زهرا بر دوشِ آقاست صاحب‌عزایِ مادر بقیة‌اللّه‌ست‌‌ با آه و ناله هجده‌ساله چشم‌انتظارت مانده یا اباصالح ( یا اباصالح یا اباصالح بیا بیا یا مهدی یا اباصالح ) /۴/ .👇
. سبکِ تلفیقی: دلبر حیدر و تو خیمه‌ها یکی بی‌تابه .... سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر وای وای از این غریبی /۲/ آهِ برادر آتش زده بر سینه‌یِ غمدیده‌یِ خواهر زینبِ مضطر جارو کند این خانه دگر به جایِ مادر به جایِ مادر غمایِ مادر پیوسته /۳/ دستایِ حیدر شد بسته /۳/ از ضربِ کینه بازویِ .... /۳/ یاسِ پیمبر بِشکسته /۳/ در راهِ خدا شد یاسِ حق نیلوفری /۲/ از ضربِ جفا رخِ مادر خاکستری /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر از درِ خانه آتشِ غم‌ و ستم کِشد خدا زبانه مانده نشانه بر سینه از آن ضربه‌یِ ظلمِ وحشیانه بر نوکِ مسمار مانده لخته‌خونِ سینه‌یِ مادرِ بیمار از در و دیوار هر لحظه شود غم به سرِ زینبت آوار زینبت آوار یادم نرفته پشتِ در /۳/ صدایِ آهت ای مادر /۳/ وقتی که میخی شد خونی /۳/ شد ذکرِ لبت یاحیدر /۳/ بی‌تو شد علی مونسِ داغ و اشک و آه /۲/ دردِ سینه را نجوا کند در گوشِ چاه /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر روضه‌‌یِ احساس معنی شده در مدینه و برگِ گلِ یاس بویِ گلِ یاس آید زِ سویِ علقمه و کفِّینِ عبّاس فاطمه یعنی ساقی و غمِ آب و دو دستانِ بریده فاطمه یعنی تیری که چو سیلی می‌کند تیره دو دیده تیره دو دیده علقمه یعنی بی‌تابی /۳/ ساقیِ آب و ُ .... بی آبی /۳/ علقمه یعنی گهواره /۳/ رباب و طفل وُ .... بی‌خوابی /۳/ از فاطمیه علقمه می‌خواهم خدا /۲/ حقِّ فاطمه بده براتِ کربلا /۲/ وای وای از این غریبی /۲/ سوره‌یِ کوثر پر می‌کشد امشب دگر از خانه‌یِ حیدر پیکرِ مادر بیرون رَود از خانه رویِ شانه‌یِ حیدر
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه مسجدی ( سبک قدیمی ) فاطمیه سبکِ بر  سرِ قرآن زینب قرآن گرفته ..... یاسِ نبی می‌خواند سوره‌یِ کوثر پایِ علی می‌ماند  تا دَمِ آخر اللّهُ‌اکبر    نوایِ مادر مابینِ درب‌ و دیوار  مدد یا حیدر ( زهرا یازهرا   زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا  زهرا یا زهرا ) /۴/ می‌کشد ای وای از در آتش زبانه شدی جدا از حیدر  با تازیانه یاورِ مولا         در موجِ غم‌ها در کوچه‌یِ تنهایی حضرتِ زهرا ( زهرا یازهرا   زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا  زهرا یا زهرا ) /۴/ غمگین‌ترین آهنگِ پژمردنِ یاس با دستِ زخمی بردار دوباره دستاس برایِ دختر        دوباره مادر شانه‌ای از دستانِ پاکت بیاور ( زهرا یازهرا   زهرا یازهرا یا فاطمه یازهرا  زهرا یا زهرا ) /۴/ شالِ عزایِ زهرا  بر دوشِ آقاست صاحب‌عزایِ مادر بقیة‌اللّه‌ست‌‌ با آه و ناله      هجده‌ساله چشم‌انتظارت مانده یا اباصالح ( یا اباصالح    یا اباصالح بیا بیا  یا مهدی یا اباصالح ) /۴/
۴۱ شد شام غریبان و علی گشته دلش خون زینب به کنار حسن تو شده محزون ای نور وجودم،غمگین تو بودم گریان تو هستم،ای یاس کبودم مظلومه یا زهرا۲ شد شام غریبان علی آمد به کنارت چون کعبه ی دل بهر علی گشته مزارت ای کوه اطاعت،من فدای صبرت گریم ز فراقت،در کنار قبرت مظلومه یا زهرا۲ شد شام غریبان حسنین در غم و گریان از سوز غمت زینب تو گشته پریشان بانوی یگانه،رفتی تو ز خانه یا فاطمه گشته،اشک من روانه مظلومه یا زهرا۲ شد شام غریبان و نگر یار غریبم با یاد غمت فاطمه بی صبر و شکیبم ای مظهر تقوا،ای روح تولا رفتی و پس از تو،حیدر شده تنها مظلومه یا زهرا۲ شد شام غریبان و دلم خون ز غم توست دلسوخته حیدر ز غم و عمر کم توست ای نور دو دیده،ای یاس شهیده از سوز غم تو،قامتم خمیده مظلومه یا زهرا۲ ..................... ۴۵ با داغ تو یا فاطمه جان شب شده روزم من پیکر پاکت بدهم غسل و بسوزم نالم به کنارت،گشته بی قرارت خون گریه کنم من،بهر یادگارت یا فاطمه جانم۲ خون گریه کنم تا بدهم غسل تن تو نالد ز برای تو حسین و حسن تو ای نور دو دیده،دسته گل چیده هنگامه ی غسلت،قامتم خمیده یا فاطمه جانم۲ تا این که نمایم کفنت خون دل من شد سوزانده تر از ماتم تو اشک حسن شد رفتی ز بر من،ای محرم رازم زین ماتم عظمی،در سوز و گدازم یا فاطمه جانم۲ تا غسل نمودم بدنت یار غریبم از دیدن رخسار تو غم گشته نصیبم شد خانه ی حیدر،غرق محن امشب ریزد ز دو دیده،اشک حسن امشب یا فاطمه جانم۲ تابوت تو را می برم از خانه دل شب گردیده کنار بدنت خون دل زینب می برم شبانه،پیکرت ز خانه یا فاطمه گشته،اشک من روانه یا فاطمه جانم۲ ................ ۳۹ تو رفتی و من سوزم و گریم ز برایت غمخانه شده بعد تو این بیت و سرایت یا فاطمه رفتی،خون شد جگر من ریزد ز غم تو،اشک بصر من زهرا گل حیدر۲ با گریه کنار بدن پاک تو هستم با دیدن رخسار تو از پا بنشستم ای روح و روانم،آرامش جانم رفتی و غمینم،یار قد کمانم زهرا گل حیدر۲ از ماتم تو جان علی آمده بر لب بر سینه زند از غم تو حضرت زینب گریان تو زهرا،شد نور دو عینت مجتبی بسوزد،همراه حسینت زهرا گل حیدر۲ خون شد دل من تا که بدیدم رخ نیلی گردیده کبود از ستم و ضربه ی سیلی وای از دل زینب،خون شد دل زینب داغ تو شرر زد،بر حاصل زینب زهرا گل حیدر۲ نور بصر حیدر کرار تو بودی بر آل علی محرم اسرار تو بودی ای یار غریبم،غم گشته نصیبم در کنار جسمت،بی صبر و شکیبم زهرا گل حیدر۲ ..................... . با تو سخنی گویم و این خواهش زهراست بانوی سرای تو علی زینب کبراست بنگر تو به حالم،بهر تو بنالم رخساره ی نیلی،گردیده مدالم مولی علی حیدر۴ شب غسل بده پیکر من را تو به خانه بنما کفنم یا علی با اشک روانه نگذار ببیند،زینب کفن من نگذار بریزد،اشک حسن من مولی علی حیدر۴ ای نور دل فاطمه کم گشته شکیبم شب دفن نما پیکر من یار غریبم با اشک روانه،تو ببر ز خانه پیکرم علی جان،کن دفن شبانه مولی علی حیدر۴ بیمار تو آماده ی رفتن شده حیدر ذکر لب زینب شده یا فاطمه مادر موسم وصال و،رفتنم رسیده من بمیرم از چه،قامتت خمیده مولی علی حیدر۴ من می روم از پیش تو ای یاور زهرا راهی بشود فاطمه ی تو سوی عقبی ای همسر مظلوم،از حق شدی محروم همچنان پیمبر،تو پاکی و معصوم مولی علی حیدر۴ .👇
. .... هر شب جمعه بیاید فاطمه در کربلا زائر کوی حسین گردد به اشک و گریه ها واحسینا واحسین(۲) هر شب جمعه بیاید با دوصد شور و نوا یاد اکبر گریه دارد در حرم پایین پا واحسینا واحسین سوزد و ناله زند یاد رباب و اصغرش یادآن لحظه که تیر کین خوردبرحنجرش واحسینا واحسین هر شب جمعه بیاید درکنارعلقمه گریه دارد بهر عباس علی با زمزمه واحسینا واحسین هر شب جمعه بیاید فاطمه در قتلگه سوزد و ناله زند اندر کنار خیمه گه وا حسینا وا حسین هرشب جمعه بیاد سوزاشک زینب است یاداشک زینبش درقتلگه جان برلب است واحسیناواحسین هر شب جمعه بگرید یاد شاه سر جدا یاد جسم غرق خون وسر بروی نیزه ها واحسینا واحسین
. عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و روضه‌یِ حضرت زهرا سلام اللّه علیها فاطمیه قصّه‌یِ حالِ پریشانِ مرا هر که شنید گوشه‌ای زانویِ غم زد بغل وُ آه کشید هر کسی ذرّه‌ای از زندگی‌ام را حس کرد لبِ خود از غمِ عمری که هدر رفته گَزید چقَدَر با عملم آبرویش را بردم چقَدَر او پدرانه به سرم دست کشید نفسِ سرکش به کجاها نکشانید مرا ؟! بازگرداند مرا قطره‌یِ اشکی که چکید مثلِ ویرانه دلم سرد وُ خراباتی بود روضه گرمی وُ صفا را رویِ قلبم پاشید وسطِ روضه‌یِ مادر یادتان افتادم بینِ آن روضه که میخی نفسِ یاس برید مادری پشتِ درِ سوخته‌ای خورد زمین از رویِ در شده رد هر که سویِ خانه دوید فَأَغِث مادرتان خورده زمین أدرکنی العجل اِی پسرِ مصحف وُ آیاتِ امید .
923_56716726375104.mp3
زمان: حجم: 16.9M
..... مدح زهرا را همین جمله کفایت می کند چادرش حتی یهودی را هدایت می کند   ظاهرا روی زمین آمد و الا بین عرش تکیه بر کرسی زده بر ما حکومت می کند   نور زهرا ابتدائا خلق عالم کرده است عاقبت هم نور او روزی قیامت می کند   انبیا هر یک گروهی را شفاعت می کنند انبیا را یک به یک زهرا شفاعت می کند   گفت پیغمبر که زهرا پاره‌ی جان من است این روایت بر همه اتمام حجت می کند   محو نورانیت او می شود هفت آسمان ساعتی که بین محرابش عبادت می کند   روزه می گیرد سه روز اما طعام خانه را بین مسکین و یتیم و بنده قسمت می کند   ظاهرا نان می دهد دست گدا و باطنا سائلش را فاطمه صاحبْ کرامت می کند   چشم هایش نه... همین خاک به روی چادرش خلقِ صدها مجتهد مانند بهجت می کند   پای حیدر که وسط باشد هزینه می دهد هرچه دارد فاطمه خرج ولایت می کند   ماجرای کوچه و مادر بیانش مشکل است بغض پنهانِ حسن آن را روایت می کند   درد زهرا را کمی مقداد می فهمد فقط رو گرفتن هایش از چیزی حکایت می کند   ضربه ای خورد و سرش بدجور بر دیوار خورد تنگیِ کوچه بر این صحبت دلالت می کند