eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
369 عکس
331 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
هادیِ دین خدا ، تو امید دلمی من مُرید توام و ، ذکر روز و شبمی بر سر خوان تو امّید شفاعت دارم به امید آمدم و عشق زیارت دارم یا امام هادی (۴) به فدای حَرَمت ، حَرَمِ مُحترمت زده زانو دل من ، پیش پای کَرَمت بشکند دست حرامی که جسارت کردند چون اهانت به تو آقای هدایت کردند یا امام هادی من بمیرم که تو را ، بزم مِی آوردند با تعارف به شما ، قلب تو آزردند جانفدای تو وُ آن لحظه که دستت بستند که غریبانه دل شب دل تو بشکستند یا امام هادی شکر حق جدا نشد ، سر از آن پیکر تو بدن غرق بخون ، چون ندید خواهر تو تا که با خنجر شِمر ، جان حسین بر لب شد شاهد تشنگی و دادن جان ، زینب شد یا اباعبدلله یا حسین ثارلله
هادیِ دین خدا ، تو امید دلمی من مُرید توام و ، ذکر روز و شبمی بر سر خوان تو امّید شفاعت دارم به امید آمدم و عشق زیارت دارم یا امام هادی (۴) به فدای حَرَمت ، حَرَمِ مُحترمت زده زانو دل من ، پیش پای کَرَمت بشکند دست حرامی که جسارت کردند چون اهانت به تو آقای هدایت کردند یا امام هادی من بمیرم که تو را ، بزم مِی آوردند با تعارف به شما ، قلب تو آزردند جانفدای تو وُ آن لحظه که دستت بستند که غریبانه دل شب دل تو بشکستند یا امام هادی شکر حق جدا نشد ، سر از آن پیکر تو بدن غرق بخون ، چون ندید خواهر تو تا که با خنجر شِمر ، جان حسین بر لب شد شاهد تشنگی و دادن جان ، زینب شد یا اباعبدلله یا حسین ثارلله
ماه رجب اومده وُ وقت گدایی رسیده از طرف خدا به ما خیر و عطایی رسیده عاشقم به کوی تو رغبت به سوی تو دستمو بگیر خدا خدا خدا خدا خدا مرا مکن ز خود جدا (۲) شب رغائب اومده گدایم و زانو زدم در این شب جمعه خدا ز درگهت مکن ردم رو سیاهم ای خدا بی پناهم ای خدا دست رد نزن خدا خدا خدا خدا خدا. مرا مکن ز خود جدا یارب بحق کربلا بحق شاه سر جدا در شب جمعه ی رجب لطف و عطایی بنما بیاد اون لحظه ای که شمر با خنجرش رسید نشست روی سینه وُ سرِ حسین وُ می بُرید ای خدای عالمین خالق عشق حسین کن عطا یه کربلا خدا خدا خدا خدا مرا مکن ز خود جدا
1.75M
امام_زمان_عج فراق صاحب الزمان (عج)😭 💚🍃🌼🍃💚 پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم 😭😭 من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست 😭😭 مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم 😭😭 ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن شاعر: ✍ با نوای جانسوز مداح اهل بیت علیهم السلام 🎤 💚🍃🌼🍃💚
1.75M
امام_زمان_عج فراق صاحب الزمان (عج)😭 💚🌼🌼💚 پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم 😭😭 من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست 😭😭 مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم 😭😭 ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن شاعر: ✍ با نوای جانسوز مداح اهل بیت علیهم السلام 🎤 خدادادی✍ 💚🌼🌼💚
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن ✍️📗
زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) سلامِ ما بر تو اِی ، گل امیرالمومنین یار و یاور حیدر ، یا حضرت ام البنین سلامِ همه عالم ، بر تو ای مادر ادب بعد زهرا تو هستی ، همسر قَتال العرب تویی ماه بی قرین. حضرت ام البنین ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ یه روزی ان شالله ، بانو کنار مزارت بر سر و سینه زنیم از ناله های غمبارت گریه های تو بی بی ، دل همه زنها شکست کربلا هم تیغ کین ، بر گل یاس تو نشست بفدای عباسِت دلِ پُر از احساسِت بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تا شنیدی از فرقِ ، عباس و دستان جدا گفتی همه پسرهام ، فدای حسین زهرا تا که شنیدی بانو ، از غم و غربت حسین صیحه ای زده ای و ، دلت شده به شور و شین بند دلت پاره شد زینبش آواره شد بی بی یا ام البنین (۴)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✍️📗
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن ✍️📗
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن ✍️📗