◾نوحۂ امام حسین(ع)◾
#سبک_شبانگاهان☑️
#شاعر_خانم_علیمحمدی📝
حسین جانم التماس دعا
تو را جانِ مادرت زهرا(2)
حسین جانم التماس دعا میروی امروز سوی قربانگاه
شوی کُشته بالبِ تشنه وا محمدا وا رسول الله
امان از آن لحظۂ آخر
وداع میکردی تو با خواهر
نبیند نعشِ تو را زینب
توی صحرا با تنِ بی سر
حسین جانم التماس دعا
تو را جان مادرت زهرا(2)
حسین جانم التماس دعا میروی میدان یاد ما هم باش
کنار جسمِ علی اکبر با دلی سوزان یاد ما هم باش
اگر دیدی آن گُلِ پرپر
نهادی لب بر لبِ اکبر
درآنجا تو یادماهم باش
فدای تو ای شه بی سر
حسین جانم التماس دعا
تو را جان مادرت زهرا(2)
اگر دیدی قاسمِ رعنا خفته بوده بر خاکِ آن صحرا
بگو بر او مادرت تنها مانده در خیمه با دلی شیدا
اگر رفتی بر لبِ دریا
بدیدی تو باوفا سقا
بزن بوسه بردو دستانش
به جای ما التماس دعا
حسین جانم التماس دعا
تو را جان مادرت زهرا(2)
اگر بُردی اصغرت میدان گشته بوده از تشنگی بی جان
ببین طفلِ بی نظیرت را بادلِ پُرخون دیده ی گریان
اگر آمد برگلویش تیر
مه تابان کودکِ بی شیر
درآن هنگام یاد ما هم باش
شدم از این زندگانی سیر
حسین جانم التماس دعا
تو را جان مادرت زهرا(2)
اگر دیدی مادرت زهرا قد خمیده بود توی آن صحرا
بگو مادر کن نظر یکدم عاشقانت را در صف عقبا
منم(هستی)از محبانت
کنم جانم را به قربانت
تو(پرویزی)را شفاعت کن
حسین جان با لطف واحسانت
حسین جانم التماس دعا
تو را جان مادرت زهرا(2)
◼️نوحۂ امام موسی بن جعفر(ع)◼️
#سبک_شبانگاهان
#شاعر_و_مداح: خ علیمحمدی📝
#اجرای_سبک: استاد پرویزی🎤
تو را جان مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
شبانگاهان، گوشۂ زندان، یا امام کاظم یاد ما هم باش
اگر کردی تو مناجاتی، با خدای خود، یاد ما هم باش
تو هستی باب مناجاتم
بده مولا امشب حاجاتم
گرفتم من دست به دامانت
زِ سختی ها دادی نجاتم
تو را جان مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
اگر امشب کاظمین آمد، بهر دیدارت ،مادرت زهرا
اگر گردید او زِ داغِ تو، با دلِ غمگین، التماس دعا
شدی تو پاره جگر امشب
که جانِ تو میرسد بر لب
دلِ پاکت ای گُلِ زهرا
زِ غصه گشته به تاب و تب
تو را جان مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
دلم میخواست در حرم امشب، روضه میخواندیم، ای گُل پرپر
زِ داغِ تو در شبِ هجران، ما همه آنجا، میزدیم بر سر
شدی مسموم از سرِ کینه
که داغ تو مانده در سینه
غمِ زنجیر اسارت ها
زده آتش بر دل شیعه
تو را جان مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
بیا مهدی، در عزای جدِّ بزرگوارت ، ناله ها سر کن
اگر رفتی کاظمین امشب، تو بجای ما، دیده را تر کن
به ما امشب تو عنایت کن
بیا شیعه را حمایت کن
به حالِ(هستی)نظر فرما
تو(پرویزی)را شفاعت کن
تو را جانِ مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
نوحۂ امام موسی بن جعفر(ع)
#سبک_شبانگاهان
#شاعر_خانم_علیمحمدی📝
#اجرای_سبک_استاد_پرویزی🎤
تو را جان مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
شبانگاهان، گوشۂ زندان، یا امام کاظم یاد ما هم باش
اگر کردی تو مناجاتی، با خدای خود، یاد ما هم باش
تو هستی باب مناجاتم
بده مولا امشب حاجاتم
گرفتم من دست به دامانت
زِ سختی ها دادی نجاتم
تو را جان مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
اگر امشب کاظمین آمد، بهر دیدارت ،مادرت زهرا
اگر گردید او زِ داغِ تو، با دلِ غمگین، التماس دعا
شدی تو پاره جگر امشب
که جانِ تو میرسد بر لب
دلِ پاکت ای گُلِ زهرا
زِ غصه گشته به تاب و تب
تو را جان مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
دلم میخواست در حرم امشب، روضه میخواندیم، ای گُل پرپر
زِ داغِ تو در شبِ هجران، ما همه آنجا، میزدیم بر سر
شدی مسموم از سرِ کینه
که داغ تو مانده در سینه
غمِ زنجیر اسارت ها
زده آتش بر دل شیعه
تو را جان مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
بیا مهدی، در عزای جدِّ بزرگوارت ، ناله ها سر کن
اگر رفتی کاظمین امشب، تو بجای ما، دیده را تر کن
به ما امشب تو عنایت کن
بیا شیعه را حمایت کن
به حالِ(هستی)نظر فرما
تو(پرویزی)را شفاعت کن
تو را جانِ مادرت زهرا
بده مولا حاجت ما را(2)
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
.
.
#وداع_با_ماه_رمضان
#سبک_شبانگاهان
.
.
خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه
خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه
خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها
خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا
همه هستم رفته از دستم
امید دل را به تو بستم
ای خدا العفو(2)
.
اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور
مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر
مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر
مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر
نما ای مه آبرو داری
که داری با من سرِ یاری
ای خدا العفو(2)
➖➖➖➖➖➖
سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما
چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما
ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان
مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب هجران
به تاب و تب عادتم دادی
به اشک شب عادتم دادی
ای خدا العفو(2)
➖➖➖➖➖➖
کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من
نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من
شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی
مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی
منو هجر صاحب این ماه
تو و یاری در تمام راه
ای خدا العفو(2)
.
مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت
نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت
مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی
گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی
بیا و کار خدایی کن
مرا دیگر کربلایی کن
نینوایی کن (2)
.
#وداع_با_رمضان
#عید_فطر
#محمود_ژولیده ✍
.
.
.
#وداع_با_ماه_رمضان
#سبک_شبانگاهان
.
.
خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه
خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه
خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها
خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا
همه هستم رفته از دستم
امید دل را به تو بستم
ای خدا العفو(2)
.
اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور
مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر
مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر
مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر
نما ای مه آبرو داری
که داری با من سرِ یاری
ای خدا العفو(2)
➖➖➖➖➖➖
سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما
چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما
ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان
مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب هجران
به تاب و تب عادتم دادی
به اشک شب عادتم دادی
ای خدا العفو(2)
➖➖➖➖➖➖
کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من
نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من
شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی
مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی
منو هجر صاحب این ماه
تو و یاری در تمام راه
ای خدا العفو(2)
.
مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت
نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت
مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی
گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی
بیا و کار خدایی کن
مرا دیگر کربلایی کن
نینوایی کن (2)
.
#وداع_با_رمضان
#عید_فطر
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه
#سبک_شبانگاهان
سبک شبانگاهان شب سوم
پرستوی کوچک حرمت پر شکسته پدر کنج ویرانه
به زیر پرها سر خود را می برد تنها و غریبانه
سلام ای بر نیزه ماه من شنو بابا سوز آه من
لحظه ای پایین آ در آغوشم
أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲
سلام ای مهمان غرقه به خون السّلام ای خورشید دامانم
بشویم من خاک و خون تو را با گلاب سرشک دو چشمانم
تو را جان مادرت زهرا مرا هم با خود ببر بابا
گیرُ بار دیگر سرِ دوشم
یا اباالمظلوم یا اباالظلوم ۲
در این ویران شمع من شدی و من به گرد سرت همچو پروانه
بیا و بار دگر به سرم با نگاه غریبت بزن شانه
چه کس خونین کرده این سر را بریده رگهای حنجر را
کرده با دیدار تو مدهوشم
أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲
دوباره گویا که برپا در این زمان کمان سقیفه شد
که از جورش تیر ظلم و ستم قسمت این جسم نحیفه شد
ز جور اهل ستم بابا به مانند مادرت زهرا
در ره غیرت پاره شد گوشم
أباالمظلوم یا أباالمظلوم ۲
#شب_سوم_محرم
..............
#شب_چهارم_محرم
دو سرباز ارتش زینب عازم میدان بلا گشتند
مدافعهای حرم شده و باده نوش قالوا بلیٰ گشتند
غریق بحر تولّایند فدایی پور زهرایند
نوگلان بستان عاشــورا
حسین مولا یاحسین مولا ۲
بیا مولا حرمت زهرا اذن میدان بر این غریبان ده
به این طائرهای من اذن پر زدن در وادی جانان ده
به گلهای گلشن خواهر به آیات سورۀ کوثر
گوشۀ چشمی کن نظر مولا
حسین مولا یاحسین مولا ۲
اگر چه عزّ وشرف را از جعفر طیّار و علی داریم
ولیکن حس تکلّف بر صاحب امر و بر ولی داریم
شنو از نای نفیر ما نوای نِعمَ الأمیرِ ما
ای عزیز زهرا حسین مولا
حسین مولا یاحسین مولا ۲
نظر کن تا در ره زینب بنگری مولا شوق احساست
که تا بینی شور پیکار این دو شاگرد رزم عبّاست
ببین اوج عزّت زینب تماشاکن همّت زینب
جنگ ما را بین با صف اعدا
حسین مولا یا حسین مولا ۲
..............
#شب_پنجم_محرم
سبک شبانگاهان شب پنجم
پرستوی خسته بال حسن روی سینۀ تو گشته خونین پر
تماشا کن آیه آیه عمو پیش دیدۀ خود سورۀ کوثر
نوای جانسوز وا اُمّٰاه شده گل آهنگ عبدُاللّٰه
یاسِ خونین از ضربۀ داسم
عموجانم ای عموجانم ۲
ز خیمه تا مقتل تو عمو پر زدم تا بال و پرت گردم
به امّید آنکه جانباز راه عبّاس و اکبرت گردم
بلاگردان سرت گردم به مانند مادرت گردم
رهرو راه آن گل یاسم
عموجانم ای عموجانم ۲
بده اذنم تا در این میدان بلا من هم یار تو باشم
که دست خود را فدا سازم جانشین علمدار تو باشم
شنو بانگ لٰا اُفارق را ببین این سرباز لایق را
تازه شاگردِ رَزم عبّاسم
عموجانم ای عموجانم ۲
گسست از هم تار و پود دلم تا عدو دیدم بر تو خندیده
ببین همچون دست زهرا دستان من هم آزرده گردیده
غریب مدینه در آیینه پناه تو شد روی این سینه
من در این دریا موج احساسم
عموجانم ای عمو جانم ۲
...........
#شب_ششم_محرم
شده عازم جانب میدان یادگار غریب بَنِی الهاشم
که می آرد پیش چشم عمو سوز داغ حسن را کنون قاسم
دوباره باران غم ریزد بلایی از کربلا خیزد
پیچد اینجا عطر خوش زهرا
حسن جانن ای حسن جانم ۲
بیارید ای بانوان حرم آب و آئینه، مجمر و قرآن
که قاسم با امر بابایش می روذ اینک جانب میدان
تماشا کن شاخه شمادت ببین رزم تازه دامادت
که طوفانی می کند برپا
حسن جانم ای حسن جانم ۲
به ناگه در کربلا عطر جانفزای غریب وطن پیچید
که در گوش دشممان صوت پر طنین أنابنُ الحَسَن پیچید
دَمِ أحلیٰ مِن عَسَل آمد صدای میر جمل آمد
تا که اینجا برپا کند غوغا
حسن جانم ای حسن جانم ۲
بیا و بنگر در این میدان قاسم تو عمو از فرس افتاد
ببین زیر نعل مرکبها یاسمین حسن از نفس افتاد
عدو بیند پیچ و تابم را به مرکب گیرد گلابم را
یاد یاس خونین دل مولا
حسن جانم ای حسن جانم ۲
.
2. اگر امشب.mp3
زمان:
حجم:
658.3K
#نوحه_شام_غریبان
#زمزمه_شام_غریبان
#آواز_دشتی
#سبک_شبانگاهان
اگر امشب قافله برود
من بمانم و این
لالهگون صحرا ...
کنم گریه از برای پدر
تا سحر به بَرِ مادرم زهرا
روان سویِ شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
اگر دشمن ، روی نعشِ پدر
تازیانه زند ، بر تنِ زارم
زِ رگهای ، پاره پاره ی او،
لحظهای لب را ، بر نمیدارم
روان سویِ ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
کنار این ، پاره پاره بدن
من دلِ همه را
غرق خون کردم
که با خونِ ، حلق خشک پدر
روی نیلی خود
لالهگون کردم
روان سویِ ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
اگر دستم ، شد جدا زِ تنت
دل جدا نشود ، از تو ای بابا
روم کوفه ، تا به گِردِ سرَت
بشکَند سرم از ، سنگِ دشمنها
روان سویِ ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
عدو نگذاشت
تا در این یَمِ خون
ناله سردهم و در بَرت گیرم
روم پشتِ ، خیمه بار دگر
بوسه از گلوی ، اصغرت گیرم
روان سویِ ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
ببین بابا ، عازمِ سفرم
خون شده جگرم ،
از برای تو ...
بگو دشمن ، مُهلتم بدهد
تاکه گریه کنم ، در عزای تو
روان سویِ ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
#زمزمه_دشتی
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
@Arsheyan_Eshgh
1. اگر امشب.mp3
زمان:
حجم:
798.1K
#زمزمه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#آواز_دشتی
#سبک_شبانگاهان
اگر امشب ، قافله برود
من بمانم و این
لاله گون صحرا
کنمگریه ، ازبرای پدر
تاسحر به برِ ، مادرم زهرا
روان سوی ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
اگردشمن روی نعش پدر
تازیانه زند ، بر تن زارم
زِ رگهای ، پاره پاره ی او
لحظه ای لب را ، برنمیدارم
روان سوی ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
کنار این ، پاره پاره بدن
من دلِ همه را
غرقِ خون کردم
که با خونِ حلقِ خشک پدر
روی نیلی خود ،
لاله گون کردم
روان سوی ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
اگر دستم ، شد جدا زِ تنت
دل جدا نشود ، از تو ای بابا
روم کوفه ، تا به گِردِ سرت
بشکند سرم از
سنگِ دشمن ها
روان سوی ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
عدونگذاشت
تا دراین یَمِ خون
ناله سردهم و ، دربرَت گیرم
روَم پشتِ ، خیمه باردگر
بوسه از گلوی ، اصغرت گیرم
روان سوی ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
ببین بابا ، عازم سفرم
خون شده جگرم ، از برای تو
بگو دشمن ، مُهلتم بدهد
تا که گریه کنم ، درعزای تو
روان سوی ، شام ویرانم
خداحافظ ، ای پدرجانم
#شاعر_استاد_سازگار
#زمزمه_دشتی
==============≈===
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
@Arsheyan_Eshgh