eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5هزار دنبال‌کننده
345 عکس
321 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
  ⚫️ روضه حضرت علی اکبر (ع) / 1⃣ آن نازنین جوان عازم میدان گردید و از پدر بزرگوار خود رخصت جهاد طلبید، حضرت او را اذن کارزار داد. علی علیه السّلام چون به جانب میدان روان گشت آن پدر مهربان نگاه مایوسانه به آن جوان کرد و بگریست و محاسن شریفش را به جانب آسمان بلند کرد و گفت: ای پروردگار من! گواه باش بر این قوم هنگامی که به مبارزت ایشان می‌رود جوانی که شبیه ترین مردم است در خِلقت و خُلق و گفتار با پیغمبر تو و ما هر وقت مشتاق می‌شدیم به دیدار پیغمبر تو نظر به صورت این جوان می‌کردیم. خداوندا! بازدار از ایشان برکات زمین را و ایشان را متفرّق و پراکنده ساز و در طُرق متفرّقه بیفکن ایشان را و والیان را از ایشان هرگز راضی مگردان ؛ چه این جماعت ما را خواندند که نصرت ما کنند چون اجابت کردیم آغاز عدوات نمودند و شمشیر مقاتلت بر روی ما کشیدند. آنگاه بر ابن سعد صیحه زد که چه می‌خواهی از ما، خداوند قطع کند رحم تو را و مبارک نفرماید بر تو امر تو را و مسلّط کند بر تو بعد از من کسی را که تو را در فراش بکشد برای آنکه قطع کردی رحم مرا و قرابت مرا با رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم مراعات نکردی، پس به صوت بلند این آیه مبارکه را تلاوت فرمود: (اِنّ اللّه اصْطفی آدم ونُوحاً و آل اِبراهیم و آل عِمران علی العالمین ذُرِّیةً بعضُها مِن بعضٍ واللّهُ سمیعٌ علیمٌ. ) و از آن سوی جناب علی اکبر علیه السّلام چون خورشید تابان از افق میدان طالع گردید و عرصه نبرد را به شعشه طلعتش که از جمال پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم خبر می‌داد منوّر کرد شعر: ذکروُا بِطلْعتِهِ النّبیّ فهلّلوُا لمّا بدا بیْن الصُّفُوفِ و کبّروُا فافْتنّ فیهِ الناظِرُون فاِصْبعٌ یُؤْمی اِلیْهِ بِها و عیْنٌ تنْظُرُوا پس حمله کرد و قوّت بازویش که تذکره شجاعت حیدر صفدر می‌کرد در آن لشکر اثر کرد و رجز خواند: همی حمله کرد و آن لئیمان شقاوت انجام را طعمه شمشیر آتشبار خود گردانید. به هر جانب که روی می‌کرد گروهی را به خاک هلاک می‌افکند، آن قدر از ایشان کشت تا آنکه صدای ضجّه و شیون از ایشان بلند شد و بعضی روایت کرده اند که صد و بیست تن را به خاک هلاک افکند. این وقت حرارت آفتاب و شدّت عطش و کثرت جراحت و سنگینی اسلحه او را به تعب در آورد، علی اکبر علیه السّلام از میدان به سوی پدر شتافت عرض کرد که ای پدر! تشنگی مرا کشت و سنگینی اسلحه مرا به تعب درآورد.علی اکبر علیه السلام به سوی پدر شتافت و عرض کرد پدر تشنگی مرا کشت و سنگینی اسلحه مرا به تعب آورد آیا ممکن است به شربت آبی مراسقت کنی؟ حضرت سیلاب اشک از دیده فرمود و گفت: ای فرزند مقاتله کن زمان قلیلی پس مقاتله کن زمان قلیلی پس زود است که ملاقات کنی جدت محمد صلی الله علیه و آله و سلم راپس سیراب کند تو را به شربتی که تشنه نشوی هرگز و در روایت دیگر هست که امام فرمود بیاور زبانت را پس زبان علی را در دهان مبارک گذاشت و مکید و انگشتر خود را داد که در دهان مبارک بگذارد. 📚منبع: منتهی الامال، ص ۸۸۶ ۱۴۰۰