eitaa logo
نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
6.4هزار دنبال‌کننده
551 عکس
745 ویدیو
128 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjo مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد حُر و زهیر و عابس و اَسلم بسازد باید مفاتیح الجنانِ "شیخ عباس" دل را که شد ویرانه دستِ کم بسازد یارب! به من اشکی بده سازنده باشد اشکی بده از بنده‌ات میثم بسازد چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد دستی بده دست از تهیدستان بگیرم دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم پایی بده جز در ره مولا نکوبم پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم میلی بده از جام همدردی بنوشم در سیل ماتم نذر هم‌نوعم بکوشم عزمی بده آماده‌ی ایثار باشم وقت ضرورت، راهی پیکار باشم نسلی بده عشق شهادت در دل آن نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن جانی بده سرشار از نور ولایت لب تر کند مهدی، کنم تقدیم حضرت هرکس به نوعی می‌کند نجوا شبانه من هم بخوانم از شهادت عاشقانه زیباترین نثر مناجاتم جهاد است امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست جزءِ مجاهدهای در راه خدایم سجاده‌ام حکم کفن دارد برایم بر نفْس سرکش راه طغیان را ببندم با معنویت در دو عالم سربلندم بیش از چهل سال گذشته پای کاریم وقتی که خرمشهرها در پیش داریم رمز بقا قطعاً به دست مردم ماست این اولین تحلیل گام دوم ماست ما را سفارش می‌کند آقا به تقوا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا :: درس دبستان امیرالمؤمنین است گوشم به فرمان امیرالمؤمنین است نص اشداءُ علی الکفار یعنی منشور قرآن امیرالمؤمنین است حکم پدر دارد برای خاک یعنی ایران هم ایران امیرالمؤمنین است هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا مدیون احسان امیرالمؤمنین است عمری محدث بودن و از غیب گفتن این کار سلمان امیرالمؤمنین است در کعبه مولایم علی آمد به دنیا پس صاحب خانه امیرالمؤمنین است ساعات خوب زندگی ما همیشه در زیر ایوان امیرالمؤمنین است حبل المتینم هست و فردای قیامت دستم به دامان امیرالمؤمنین است با دست او حق سفره‌اش را پهن کرده هر بنده مهمان امیرالمؤمنین است زهرای مرضیه همیشه دوست دارد چشمی که گریان امیرالمؤمنین است :: شخص پیمبر بانی بزم عزایش چشمان زهرا نیز می‌بارد برایش مرغ دلم پر می‌زند بر بام کوفه حلوای ختم مرتضی در کام کوفه می‌ریزد از غم‌های خود در جان دختر وقتی که بابا می‌شود مهمان دختر از غصه دیوارِ دلِ دختر ترک خورد وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد آماده دارد می‌شود بر قتل حیدر قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد سی سال پیش، از پا در آمد مرد خیبر وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد دلواپس فردای بابا اُم کلثوم باید بخواند روضه‌ها را اُم کلثوم از خانه که بابای از گل بهترم رفت گفتم که دیگر سایه‌ی روی سرم رفت دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر پشت سر بابا دوباره مادرم رفت دیدم از این کوچه شروع کربلا را هجده سر بر روی نیزه، از حرم رفت.. ✍
در سلوک حیدریون در مرام شیعیان غیر نان مرتضی باشد حرام شیعیان با طلوع آفتاب از شوق هر یکشنبه‌ای می‌رود سمت نجف ذکر سلام شیعیان یاعلی روی لب ما تا قیامت باقی است یاعلی تسبیح صبح و ظهر و شام شیعیان جز علی بن ابیطالب به شخصی دل مبند تکیه بر شاه نجف رمز دوام شیعیان و حرف سرداران‌مان باشد پیام شیعیان یاری مظلوم اگر کردیم میراث علی‌ست یار مظلومین عصرش بود امام شیعیان بی گمان بر هیچ یک از دشمنان پوشیده نیست افتخار ذوالفقارِ در نیام شیعیان لافتی الا علی، لاسیف الا ذوالفقار می‌شود صبح فرج رمز قیام شیعیان تحت امر مهدی زهرا قیامت می‌کنیم دیدنی باشد یقیناً انتقام شیعیان روزگاری می‌رسد کفار زانو می‌زنند روزگاری می‌شود دنیا به کام شیعیان شک نکن سیلی سختی می‌خورد آل یهود از بزرگ و کوچک ما از تمام شیعیان کار اسرائیل آن ساعت به ذلت می‌کشد می‌شود پامال دشمن زیر گام شیعیان محفل آزادی بیت المقدس دیدنی‌ست با حضور رهبر والا مقام شیعیان شک نکن با خانواده دل به جاده می‌زنیم پر شود قدس شریف از ازدحام شیعیان مدحت مولی الموالی گرمی بازار ماست شیعیان حیدریم و فتح خیبر کار ماست ✍
مسلم و مسعود و عبدالله و جندب آمده کربلا! حر و حبیب و جون و شوذب آمده شمع و هفتاد و دو تا پروانه‌ی دلسوخته آفتابی در حصار ماه و کوکب آمده منبری نذر عقیله در حرم برپا شده اهل کوفه! باز هم استاد مکتب آمده کربلا تا کوفه را دیگر قرق باید کنند عصمت الله، عمه‌ی سادات، زینب آمده تک تک اصحاب گرم نوکری زینب‌اند هاشمیون حافظان روسری زینب‌اند در میان گور می‌لرزد ابوسفیان به خود نسل فتنه، طُعمه‌ی روشنگری زینب‌اند ذوالفقار در نیامش بر کسی پوشیده نیست در تحیر از شکوه حیدری زینب‌اند با دم کوبنده‌ی تکبیر غوغایی شده کربلا با زینب کبری تماشایی شده شد قیامت این صدای نفخ صور محشر است محشرِ امروز اذان‌های علیِ اکبر است عطر و بوی مجتبی دارد مصلای حرم کربلا مبهوت و حیران حسن‌های حرم در میان خیمه با عمه تبانی می‌کند دختری شیرین زبان، شیرین زبانی می‌کند مشک‌ها پُر می‌شود با دست آب‌ور از آب خاطرْآسوده سکینه، خاطرْآسوده رباب گرم بازی با علی اصغر تمام بچه‌ها دستْ‌پخت ام کلثوم است شام بچه‌ها تا رقیه خواب می‌آید به چشم اطهرش می‌شود دست عمو جان بالش زیر سرش برقرار است امنیت در چادر ناموس دین معجری دارد به سر بنت امیرالمؤمنین تحت بیرق نجمه‌های خیمه در آسایش‌اند با وجود حضرت عباس در آرامش‌اند :: صاعقه اما زمین را رنگ ماتم می‌زند جمع اهل بیت را يک‌باره بر هم می‌زند نزد خود می‌خواند آقا ریگ‌های داغ را پُر کند "انا الیه الراجعون" آفاق را گیرم آقا سر به راهش کرد ابن سعد را وا کند از سر چگونه قاتلین بعد را روضه مکشوف است پس دیگر چه جای گفتن است؟ دور تا دور خیام او سپاه دشمن است باغ سبزی پای هر نامه نشانش داده‌اند کربلا اصلاً کجای آن شبیه گلشن است یک دل سیر از فرات آبی ننوشیده حسین شمر بی انصاف در فکر شریعه بستن است از نگاه خواهرش سنگین‌ترین روضه‌ها روضه‌ی سخت وداع و روضه‌ی دل کندن است عرض اندامی کند بین تمام تیغ‌ها خنجری که تشنه‌ی بوسه به پشت گردن است از همین امروز تقسیم غنیمت می‌کنند بین خولی و سنان دعوا سر پیراهن است از منا تا نینوا چشم حریص ساربان داد می‌زد هر قدم انگشترش مال من است گریه هم دارد غمش زیرا که بعد از کربلا قافله سالار زینب زاده‌ی ذی الجوشن است ✍
ما سائلان هر شب دربار عبدالله نان می‌خوریم از سفره‌ی پربار عبدالله مانند بابای کریمش دست و دلباز است ضرب المثل شد رأفت بسیار عبدالله دستان او عطر امام مجتبی دارد ارث حسن شد گرمی بازار عبدالله امشب بیا با من بگو وای از دل زینب آتش به جان عمه زد اصرار عبدالله سوی شهادت می‌دوید از جانب خیمه حکمت نهفته در دل رفتار عبدالله زیر سر تیر و کمان حرمله‌ها بود کلی گره افتاد اگر در کار عبدالله :: در راه دین، راه خدا، راه عمو جانش جان داد، جان بچه‌های ما به قربانش دستی که آویزان شود از پوست می‌لرزد ما را مدینه می‌برد با دست لرزانش دست حسین بن علی با زحمت بسیار خون لخته‌ها را می‌گرفت از روی دندانش وقتی در آغوش امام عصر خود جان داد نقش تبسم بود بر لب‌های عطشانش روی تن غرق به خونش راه افتادند تکبیر گویان دشمنانِ نامسلمانش پیش نگاه اهل خیمه عصر عاشورا می‌رفت زیر سم مرکب جسم عریانش روشن کند مانند ماهی از سر نیزه شب‌های تار نجمه را چشم درخشانش
ای ترجمان روشن قرآن حسین جان شان نزول سوره ی انسان حسین جان شد مقتل تو قبة الاسلام در زمین سرّ خدا ؛ حقیقت پنهان حسین جان در بند جاهلیت و در کفر مطلق است هرکس نیاورد به تو ایمان حسین جان روز الست با تو خدا را شناختیم محکم ترین ادلّه و برهان حسین جان قصد طواف روی تو دارند انبیا ای صاحب شکوه فراوان حسین جان از سفره ی کرامت تو رزق می خوریم روزی رسان عالم امکان حسین جان جز حق مداری از بشریّت نخواستی مظلوم با صلابت دوران حسین جان معمار انقلاب بدهکار لطف تو ای مقتدای پیر جماران حسین جان ما با دعای خیر تو نزدیک قلّه ایم چشم امید ملت ایران حسین جان ای اسوه ی مقاومت و ایستادگی الگوی هر مجاهد لبنان حسین جان از بچه های خویش فقط تربیت کنیم سربازهای گوش به فرمان حسین جان لبیک یا حسین شعار قیام ماست نامت همیشه منشاء طوفان حسین جان جان بر کفان به شوق لقای تو جان دهند ذکر شریف جمع شهیدان حسین جان   مانند حاج اصغر زنجانی ات همه سر می دهیم جان سنه قوربان حسین جان "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" ؟ خلقی ست در عزای تو حیران حسین جان عمری به فرش روضه ی تو غبطه می خورد قالیچه ی جناب سلیمان حسین جان بدخواه روضه خیر نبیند هرآن که هست  در هر لباس و کسوت و عنوان حسین جان صاحب عزاست فاطمه و روضه آمدیم با دعوت خصوصی ایشان حسین جان "شکر خدا که در دهه ی آخرالزمان " در خدمت توییم کماکان حسین جان ما حاضریم گریه مان را در آوری ما را میان روضه بگریان حسین جان خولی و شمر و حرمله و اخنس و سنان زخمت زدند تک تک آنان حسین جان اصلا بنا نبود که عریان رها شوی بر روی ریگ های بیابان حسین جان
امشب همه هستیم مهمان عمو جانت اُنظُر اِلَینا -ریزه خواران عموجانت- چیزی که از تو کم نخواهد شد اگر امشب احسان کنی از جنس احسان عموجانت ریز و درشت اینجا طرفدار ابوالفضل اند ایران اسلامی ست ایران عموجانت عمری فدایی های اولاد علی هستیم عالم به قربان تو قربان عمو جانت ایمان نیاوردیم جز با گوشه ی چشمش هستیم از اوّل مسلمان عموجانت قدری نصیب و روزی این جمع عاشق کن از غیرت همواره جوشان عموجانت شرمنده ایم از محضرت ؛ پیمان مان با تو هرگز نبود از جنس پیمان عموجانت برگرد دیگر التماست می کنیم آقا برگرد دیگر منتقم جان عموجانت در روضه امشب با تو حالی مشترک داریم هستیم مثل تو پریشان عموجانت از روضه خوان ها مطمنا بر نمی آید باید تو باشی مرثیه خوان عموجانت وقتی که رفتی علقمه آن تیر سوزان را بیرون بکش از چشم گریان عمو جانت دست سنان و شمر و خولی بعد از این باز است بر خاک افتاده ست دستان عموجانت 🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته ↙️عرشیان عشق↙️ @Arsheyan_Eshgh
امشب همه هستیم مهمان عمو جانت اُنظُر اِلَینا -ریزه خواران عموجانت- چیزی که از تو کم نخواهد شد اگر امشب احسان کنی از جنس احسان عموجانت ریز و درشت اینجا طرفدار ابوالفضل‌اند ایران اسلامی‌ست ایران عموجانت عمری فدایی‌های اولاد علی هستیم عالم به قربان تو، قربان عمو جانت قدری نصیب و روزی این جمع عاشق کن از غیرت همواره جوشان عموجانت شرمنده‌ایم از محضرت؛ پیمان‌مان با تو هرگز نبود از جنس پیمان عموجانت برگرد دیگر التماست می‌کنیم آقا برگرد دیگر منتقم جان عموجانت در روضه امشب با تو حالی مشترک داریم هستیم مثل تو پریشان عموجانت از روضه‌خوان‌ها مطمئناً بر نمی‌آید باید تو باشی مرثیه‌خوان عموجانت :: وقتی که رفتی علقمه، آن تیر سوزان را بیرون بکش از چشم گریان عموجانت دست سنان و شمر و خولی بعد از این باز است بر خاک افتاده‌ست دستان عموجانت ✍ 🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته ↙️عرشیان عشق↙️ @Arsheyan_Eshgh
هر صبح و ظهر و شام و سحر گریه می‌کنی! همراه اشک و سوز جگر گریه می‌کنی! سجاد خانواده‌ای و وقت نافله بر آخرین نماز پدر گریه می‌کنی! از داغ آن سفر که تورا پیر کرده است وقتی که می‌روی به سفر گریه می‌کنی! حق داری ای امام جوانم به دیدن شمشیر و تیغ و تیر و تبر گریه می‌کنی! بر پاره پاره پیکر پیغمبر حسین بر گریه پای نعش پسر گریه می‌کنی! گاهی به سوی مشک و علم خیره می‌شوی با یاد زخم‌های قمر گریه می‌کنی! وقتی که می‌رسی به کنار شریعه‌ای بر سر عبا و دست به کمر گریه می‌کنی! با دیدن سواره نظام‌های لشگری با دیدن عمود و سپر گریه می‌کنی! لالاییِ رباب امانت بریده است با یاد حلق و تیر سه پر گریه می‌کنی! "وقت غروب..."عمه..." ، "علیکنّ بالفرار..." با "آتش" و "خیام" و "خطر" گریه می‌کنی! در کربلا چه دیده‌ای آخر که روضه‌خوان تا می‌رسد به "سینه" و "سر" گریه می‌کنی! این‌طور که پیش می‌روی از دست می‌روی آقای من! بس است چقدر گریه می‌کنی! ✍ 🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته ↙️عرشیان عشق↙️ @Arsheyan_Eshgh
عطر تو زینت فزای روضه‌ها، مهدی بیا هجر تو از پا می‌اندازد مرا، مهدی بیا مهربان‌تر از پدر مادر به فرزندان تویی العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا ندبه باید کرد از درد فراق روی تو اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا به تقاص خون جدت یالثارات الحسین! زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا ای فدای قد و بالای پیمبر گونه‌ات وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا مادرت زهرای مرضیه صدایت می‌زند روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم عمر من طی شد فقط با ذکر یا مهدی بیا صبح عاشورا نشد پس وعده‌ی ما اربعین در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا شیرخواری با گلوی خشک و با چشمان تر از دل گهواره می‌خوانَد تو را مهدی بیا ✍️ 🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته ↙️عرشیان عشق↙️ @Arsheyan_Eshgh
چه بگویم من از سر بازار از حراجی آخر بازار دور زینب شلوغ شد شلوغ این هم از لطف دیگر بازار گریه کردیم و هلهله کردند مردمان ستمگر بازار حکم تکفیر خواهرت را داد بی حیایی به منبر بازار   شام ، گودال قتلگاهم شد به سرم ریخت لشگر بازار سنگ خورد و خوراک مان شده بود در رکود مکرر بازار چشم بر چهارتا النگو داشت کاسب تشنه ی زر بازار گوش پاره گواه حرف من است پر شده دخل زرگر بازار چقدر روسری غنیمت برد لااُبالی ابتر بازار جگرم را کباب کرد امروز نان و خرمای خیِّر بازار قدر پنجاه سال پیرم کرد روضه ی گریه آور بازار کوچه کوچه شدم تماشایی در هیاهوی محشر بازار نفسم بند آمده دیگر چه بگویم من از سر بازار ==============≈=== 🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته ↙️عرشیان عشق↙️ @Arsheyan_Eshgh
با وجود شمرهای بد دهان در شهر شام شام من شد تهمت و زخم زبان در شهر شام آنچه با من کرد حرف ناسزا سیلی نکرد زیر بار غصه قدم شد کمان در شهر شام تا بیندازد سرت را از نوک نیزه مدام یک نفر با سنگ می کرد امتحان در شهر شام گیسوان دخترت همرنگ دندانت شده دختر آواره ات شد نصف جان در شهر شام اینکه می لرزم به خود از ضعف هست از ترس نیست آخرش پیدا نشد یک لقمه نان در شهر شام حرف مرهم را نزن کار از مداوایم گذشت بسکه خو کردم به درد استخوان در شهر شام سایه ی خیمه نصیب شمر و خولی شد ولی آه ناموس خدا بی خانمان در شهر شام رفتی و دیگر ندیدی گردش ایام را یک نفر مثل شبث شد ساربان در شهر شام از تو چه پنهان شبیه ریگ صحرا ریخته مطرب و رقاصه و آوازه خوان در شهر شام کاش می مُردم ورودی همین شام خراب کاش می مُردم نمی رفتم ولی بزم شراب ==============≈=== 🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته ↙️عرشیان عشق↙️ @Arsheyan_Eshgh
بر شانه‌های زخمی خود کوه غم دارم من در محرم بیشتر میل حرم دارم عشق به شش‌گوشه مرا از زندگی انداخت از دوری‌اش یک کربلا در سینه غم دارم این اشک را از لقمه‌های سفره‌ی بابا این مهر را از شیر پاک مادرم دارم گفتند: «کل الخیر فی باب الحسین» آری! من هرچه که دارم از این باب الکرم دارم با خلوت بارانی خود هر شب جمعه در سر هوای شعرهای محتشم دارم دلتنگی‌ام چندین برابر شد در این شب‌ها مهدی زهرا را میان روضه کم دارم درد فراق کربلا بی خانمان‌ام کرد شب‌های جمعه رهسپار جمکرانم کرد ✍ ==============≈=== 🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته ↙️عرشیان عشق↙️ @Arsheyan_Eshgh