eitaa logo
نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
6.4هزار دنبال‌کننده
551 عکس
745 ویدیو
128 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjo مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
4. وقت آن شد.mp3
زمان: حجم: 1.38M
( سلام الله علیها ) شاعر گرامی جناب آقای وقت آن شد بنویسید که حجت ، زهراست سند محکم اثبات ولایت « زهراست ... » اولین شیعۀ بی‌تابِ علی ، « زهرا » بود که سراپای وجودش سپرِ مولا بود ... یک جهان هم اگر از بیعت خود برمی‌گشت باز هم فاطمه دورِ سر حیدر می‌گشت نسل زهرا و علی سلسلۀ طوبی شد میوه ی این شجره نایبةُ الزهرا شد ... آسمان‌ها پس از او یکسره کوکب دیدند چادر فاطمه را بر سر زینب دیدند زینب آن زن که علَمدار دفاع از حرم است خطبۀ دم‌به‌دمش وارث تیغ دو دم است او که چون مادر خود پای ولایت مانده یک ‌تنه فاتحه یِ کاخ ستم را خوانده تا ابد در دل ما هست غم عاشورا این خبر را برسانید به تکفیری‌ها « یا علی » از لبِ سردار نیفتاده هنوز علَم از دستِ علَمدار نیفتاده هنوز ... ۱۴۰۱/۱۱/۲۴
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیهما ) شاعر گرامی جناب آقای وقت آن شد بنویسید که حجت ، زهراست .. ۱۴۰۱/۱۱/۲۴
4. وقت آن شد.mp3
زمان: حجم: 1.38M
( سلام الله علیهما ) شاعر گرامی جناب آقای وقت آن شد بنویسید که حجت ، زهراست سند محکم اثبات ولایت « زهراست ... » اولین شیعۀ بی‌تابِ علی ، « زهرا » بود که سراپای وجودش سپرِ مولا بود ... یک جهان هم اگر از بیعت خود برمی‌گشت باز هم فاطمه دورِ سر حیدر می‌گشت نسل زهرا و علی سلسلۀ طوبی شد میوه ی این شجره نایبةُ الزهرا شد ... آسمان‌ها پس از او یکسره کوکب دیدند چادر فاطمه را بر سر زینب دیدند زینب آن زن که علَمدار دفاع از حرم است خطبۀ دم‌به‌دمش وارث تیغ دو دم است او که چون مادر خود پای ولایت مانده یک ‌تنه فاتحه یِ کاخ ستم را خوانده تا ابد در دل ما هست غم عاشورا این خبر را برسانید به تکفیری‌ها « یا علی » از لبِ سردار نیفتاده هنوز علَم از دستِ علَمدار نیفتاده هنوز ... ۱۴۰۱/۱۱/۲۴
4. ای دختری که.mp3
زمان: حجم: 2.24M
( سلام الله علیها ) ای دختری که پیش تو بابا کند سلام تو کوثر استی و به تو طوبی کند سلام زهرایی و به خانه ی تو همچو آفتاب هر صبح و شام سید بطحا کند سلام بر فضه ی تو مائده میآید از بهشت بر مادرِ تو ، حیِ تعالی کند سلام درگاه توست قبله ی دلها و با ادب هر زنده دل به قبله ی دلها کند سلام ( سلام الله علیها ) 16/10/1400
6.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( سلام الله علیها ) فرمود مصطفی ، که جزایش بوَد بهشت هر کس که تا سه روز به زهرا کند سلام ... ( سلام الله علیها ) 16/10/1400
6. فرمود مصطفی ص.mp3
زمان: حجم: 994.2K
( سلام الله علیها ) فرمود مصطفی ، که جزایش بوَد بهشت هر کس که تا سه روز به زهرا کند سلام ... ( سلام الله علیها ) 16/10/1400
( سلام الله علیها ) سلام ای ذکر خاص حق ثنایت درود ای گفته احمد من فدایت تو فرقانی تو یاسینی تو طاها تو زهرائی تو زهرائی تو زهرا تو حبل محکم حبل المتینی امید رحمة للعالمینی تو بسم الله سماواتت کتابند تو خورشیدی و عالَم ماهتابند حیات عشق از خونِ حسینت بلندی ، خاک بوس زینبینت مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست یه خانومی که شصت سالش باشه ، پنجاه سالش باشه ، وقتی ازدنیا بره میگن سنی نداشت ، اما مادرِ هجده ساله چی ؟ مادری که دختر پنج ساله داره ، دختر پنج ساله جاش روی زانوی مادره ، مادر موهاشو شانه میکنه ، مادرلباساشو عوض میکنه ، اما این شبا دیگه بی مادر میشه زینب ، این شبا دیگه ابی عبدالله یتیم میشه ، این شبا دیگه صفای خونه ی علی رخت بر می بنده ... مکان، عبد ذلیلی در رهِ توست زمان ، مَرهونِ عمرِ کوته توست کِرامت ، خشتی از قصر بلندت سخاوت تا قیامت مستمندت تا اون گدا گفت بی بی جان این پوست منو سیر نمیکنه ، این پوست خرج راهم نمیشه ، دست بُرد گردنبندش رو درآورد داد به سائل ، پیغمبر خدا (ص) آدرس داد ، گفت هر کی گداست برود درِ خونه ی فاطمه ، دخترم کسی رو دست خالی برنمیگردونه ، ... مرد سائل وقتی توو مسجد مدینه گفت آقا یا رسولَ الله ، برهنه ام ، گرسنه ام ، خرج راه ندارم ، حضرت فرمود من که چیزی همراهم ندارم ، بِلال ، پاشو این مرد رو ببر درِ خونه ی دخترم فاطمه ، ... روزیِ سالت رو باید از فاطمیه بگیری ، گدا اگه اسیر هم باشه ، بی بی ردش نمیکنه ... ۴ دی ماه ۱۴۰۱
. اشکی بوَد مرا که به دنیا نمی‌دهم این است گوهری که به دریا نمی‌دهم گر لحظه‌ای وصال حبیبم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم عمری بوَد که گوشه‌نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینۀ سَینا نمی‌دهم تا زنده‌ام ز درگه او پا نمی‌کشم دامان او ز دست تمنا نمی‌دهم سرمایۀ محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست این نقد را به نسیۀ فردا نمی‌دهم در سایۀ رضایم و همسایۀ رضا این سایه را به سایۀ طوبی نمی‌دهم ✍مرحوم 📝 .
. ای روشنی مدام زهرا از ما به تو صد سلام زهرا ای نور تمام کهکشان ها خورشیدِ دمیده از کران ها یا فاطمه ، ای چراغ بینش تصویر بهشت آفرینش ای جان پیمبر مکرّم سرچشمه ی کوثر معظّم ای عطر نشسته روی گل ها دیدار تو آرزوی گل ها ای کوثرِ جاری حقایق لب تشنه ی اشک تو شقایق با نام تو جاودان عَلَم ها در وصف تو ناتوان قلم ها ای آیه ی روشنای قرآن مدح تو کند خدای منّان ای چادر تو نمادی از دین تفسیرِ شکوه آل یاسین بانوی حجاب و عفّتی تو دارای مقام عصمتی تو یا فاطمه راه تو چنین است یعنی که حجاب جزو دین است آنان که تو را به نور جویند تسبیح تو را به عرش گویند ای مادر مهر و ماه زهرا ما را تو بده پناه زهرا هر کس به پناه تو در آید بر عزّت خویش می فزاید ای سایه ی آفتاب رحمت ما تشنه و تو سحاب رحمت ما آمده ایم و در خروشیم از چشمه ی مهر تو بنوشیم ای برده به سمت حق جهان را دریاب کنون تو تشنگان را بانوی دو عالَمی تو زهرا آئینه ی خاتمی تو زهرا عمر کم تو تمامِ هستی ست راه و روش تو حق پرستی ست عمر تو ز هر کران رَصَد شد هجده قدم از بهار رَد شد ای ابر کرامتِ همیشه ای نخلِ به عرش کرده ریشه تو خیرِ کثیرِ مصطفایی مقصودِ زلال « اِنَّمایی » ای سِرِّ مَگوی آل احمد مجموعه ای از خصال احمد از سوی خدای حَیِّ سرمد اِعْطا شده ای تو بر محمّد تو هستیِ نور سرنوشتی سرچشمه ی کوثر بهشتی « یا سَیِّدَةُ النِّساءِ » عالَم ای باعث اِرتقاءِ عالَم ای راحت جان خسته حالان بال همه ی شکسته بالان ای منشأ نور حق پرستی ای نقطه ی اتّصالِ هستی تو فاطمه ای ، جدا ز هر عیب آگاه به هر شهود و هر غیب هم زهره و هم بتول عَذرا هم چشمه و هم زلال دریا ای همسر بی بدیل حیدر ای مادر عترت پیمبر ای نور تو انعکاس خاتم بانوی ولی شناس عالم در راه علی ز جان گذشتی اِستادی و جاودان گذشتی از عرش تو را گسسته دیدند پهلوی تو را شکسته دیدند ای آینه ی شکسته برخیز افتاده ی زار و خسته برخیز برخیز که جان دهی به حیدر باید بزنی شرر به خیبر تو مرهَم زخم سینه اش باش خیبر شکنِ مدینه اش باش بانو تو چقدر بی قراری پاییز به موسم بهاری بسیار غمِ نگفته داری یک غنچه ی نا شکفته داری ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. محتاج نگاه و با دلی غرق گناه بردیم به نام حضرت نور پناه وا شد گره کور هرآنجا گفتیم یا فاطمه اشفعی لنا عند الله ...... مانند تو نشناخت علی(ع) را احدی دادند جواب خوبـی ات را بـه بدی در سـایه ی تو بهشـت می شد دنیا ملعونی اگـر بـه در نمی زد لگدی ........ . عشق است و به خود نمی پذیرد خللی وقتی که وسط کشیده شد پای ولی در مرثیـه ی حضـرت زهـرا س بنویس مظلوم ترین فدایی راه علی ✍ .......... تاویل آیه های زلال شریفه شد تنها زنی که صاحب ارج و صحیفه شد اندوه و درد «فاطمه(س)» اندوه مصطفی(ص) است... نفرین به هرکه باعث اشک «عفیفه» شد جایی که عهد عترت و قرآن شکسته شد سیلی زدن به «عصمت کبری» وظیفه شد نفرین به هرکه برد ز خاطر غدیر را حق را به بند برده به ناحق خلیفه شد ما داغـدار مادر پهلـو شکسته ایم سنگ بنای داغ دل ما، سقیفه شد ✍ ........... در اصلِ غدیر، خدشه ناممکن بود کشتند هرآنکس به علی (ع)مومن بود از شُوْر سقیفه سهم سادات جهان بی مادری و شهادت محسن(ع) بود .