|⇦•وسطِ شعلۀ کینۀ حسودا..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ امیر کرمانشاهی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
وسطِ شعلۀ کینۀ حسودا
بینِ تاریکیِ ناتمومِ دودا
صورتِ مادرم کبود شد .. کبودا
اثرِ شعله ها ، رو پَرِ چادره
دود بالا بره نفسش می بُره
ای خدا ضربه ها ضربه ها به کجا میخوره
آی آتیش .. سمتِ مسمار نرو
ای دَر .. سویِ دیوار نرو
ای میخ .. کلَنجار نرو
عُمرِ خورشیدِ این خونه بی فروغ بود
سَرِ ظهری چقدر این خونمون شلوغ بود
کاشکی اون ضربۀ به پهلو دروغ بود
دست به پهلو گرفت، آروم آروم نشست
بابا فهمید چی شد دیگه چشماشُ بست
بینِ دیوار و در عاقبت بارِ شیشه شکست
این غصه .. اون که میدونیِ
خونه .. رو به ویرونیِ
دیوار .. چرا خونیِ
نامِ خود را خصم، داغِ ننگ زد
دید بارِ شیشه دارم سنگ زد
سنگ، كاري را كه با آئينه كرد
ميخ در آن كار را با سينه كرد
*ميخوام روضه بخونم؛ بسم الله الرحمن الرحيم، دومي ميگه: وقتي در رو سوزوندم، يه ناله اي دخترِ پيغمبر زد، همه بدنم شروع كرد به لرزيدن…
“صل الله عليك يا اباعبدالله” اگه جا خوردي من رو ببخش، هِلال ميگه: ديدم شمر از تو گودال اومد بيرون، ديدم دست و پاش داره ميلرزه، گفتم: نامرد! تو كه كارِ خودت رو كردي، ديگه چرا دست و پات ميلرزه؟ گفت: هلال! تا نشستم رو سينه اش، صدايِ يه خانومي به گوشم رسيد، يه ناله اي زد، ” بُنَيَّ!…”
سـلام ای سـفــره دار فـاطـمـیـه نــــگـــــار بــــی قـــرار فـاطـمـیـه
سـلام ای مـَـحرم غـمـهـای مادر تــویــی تـنــهــا نـگــار فـاطـمـیـه
دلـم یـکـسال در حسرت بسوزد کـه تــا بــیــنــد بــهــار فـاطـمـیـه
بهار فاطمیه که میشه آسمون دلها ابری میشه...آسمون چشمها بارونی میشه...فاطمیه بهار انقلابه فاطمیه یادآور درد و غربت زهراست.
دمـی چـشم دلـم را بـاز بـنــمــا کــه بــیــنــم لالـــه زار فـاطـمـیـه
شــود آیـا دهــی رویــت نـشانم الــا ای پـــــــــــرده دار فـاطـمـیـه
شـود آیــا دهـــی شــال عـزایـت یـــگـــانـــه ســـوگــوار فـاطـمـیـه
هـمــه عـالـم بــه قـربـانت بگردد دمــــادم بـــــر مـــــدار فـاطـمـیـه
تـــوئــی تــنــهـا مــدار قلب زهرا مــــدال افــــتـــــخــــار فـاطـمـیـه
شـــود آیـا کـنــی بـر مـن عنایت کــه گـردم جـان نـــثار فـاطـمـیـه
یـــار جـــوان شهیـــدۀ مــن
ســرو امیــد خمیـــدۀ مـــن
از لحظهای که پشت در ز پا فتادی
صورت خود را به علی نشان ندادی
یاس کبودم بود و نبودم فاطمه جانم
****
نخــل امیــدم چــرا شکستی
پیش دو چشمم دو دیده بستی
عمر کمت میزند آتش جگرم را
بعد تو کی پاک کند چشم ترم را
یاس کبودم بود و نبودم فاطمه جانم
****
حامــی حیــدر بــا تـن تنها
در دل من بود از تـو سخـنها
جـان عزیزت سپـر تن علی بود
دست شکستهات به دامن علی بود
یاس کبودم بود و نبودم فاطمه جانم
****
اجــر رســالت بــر در خـــانه
غــلاف تیــغ اسـت و تازیــانه
دست عدو حامی تنهای مرا کشت
با چه گنه مغیره زهرای مرا کشت
یاس کبودم بود و نبودم فاطمه جانم
****
چگونــه ماتــم بــر تـو بگیرم
خـدا کنــد مــن بـا تو بمیرم
خون جگر بعد تو جوشد ز کلامم
کسی نمیدهد جوابی به سلامم
یاس کبودم بود و نبودم فاطمه جانم
****
شاعر : حاج غلامرضا سازگار
(حضرت زهرا س)
#سبک_جاوید
صفای خانه ام زهرا،گل و ریحانه ام زهرا
کنار قبر پنهانت،چنان پروانه ام زهرا
گل حیدر گل حیدر۲
پس از داغ تو یا زهرا،شدم بی مونس و تنها
بریزد اشک از چشمم،بسان پهنه ی دریا
گل حیدر گل حیدر۲
علی با قلب بشکسته،ز عالم بی تو بگسسته
بسوزم از غم طفلان،شدم از زندگی خسته
گل حیدر گل حیدر۲
امید عالم هستی،پس از تو دلغمینم من
بدون تو در این خانه،دگر غربت نشینم من
گل حیدر گل حیدر۲
صفابخش دل حیدر،تو رفتی و دلم خون است
خدا آگه بود زهرا،مدینه بی تو محزون است
گل حیدر گل حیدر۲
تویی تنها حبیب من،تویی یار غریب من
برفته از تن و جانم،دگر صبر و شکیب من
گل حیدر گل حیدر۲
بسوزم زین غم عظمی،تو رفتی از برم زهرا
کنم بهرت عزاداری،به چشمان ترم زهرا
گل حیدر گل حیدر۲
پس از تو ای گل حیدر،رسیده جان من بر لب
امید من دلم خون است،ز اشک دیده ی زینب
گل حیدر گل حیدر۲
#حضرت زهرا س
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ»؛
روضه ی دفتری وعامیانه ی ایام فاطمیه
فاطمیه ماه خون ماه غم است
فاطمیه یک محرم ماتم است
فاطمیه چشم گل پرشبنم است
فاطمیه عمرگلهاهم کم است(آی قربون مادرجوونمون بشیم.آی قربون مادر۱۸سالمون بشیم.درجوونی قدمادرمونوخم کردن.درجوونی مادرمون دست به کمرمیگرفت .دست به دیوارمیزاشت وراه میرفت.کجای تاریخ مادرجوونی رادیدین که برا.راه رفتن ازدیوارکمک بگیره.ولی یه مادری رومدینه سراغ دارم که درحین جوانی پرپرش کردن.)
فاطمیه دیده ی مهدی تراست
اشک ریزان درعزای مادراست(مگه رسم براین نیست.هرخونه ای داغ مادرببینه.بچه هاش جلودرخونه می ایستن وبه مهمونای مجلس وختم مادرخوش آمدمیگن.اینروزا امام زمانمون به مجلسهای مادرش سرمیزنه.آخه داغه مادردیده.داغه مادربرابچه ها سنگینه.میگن چراغ خونه مادره.مادراروشنایی خونه ان.من میگم الهی هیچ خونه ای چراغش درجوونی خاموش نشه
قربون بچه های قدونیم قدعلی.درکودکی طعم بی مادری روچشیدن.
آی داغ مادردیده هاکه تومجلس نشستین.امروزاشکاتونوبابچه های مادرپهلوشکسته مخلوط کنید.اگه داغ مادردیدین واشک میریزین بدونید
مادرامثل گلهامهربونن
تموم بچه هااینومیدونن
ستون خیمه ی خونه مادره
اونی که ازهمه کس عزیزتره
اون مادره۲
بچه های علی نتونستن نیمه های شب صدای گریه هاشونوبلندکنندو.وای مادربگن.ولی منوشمااینجامیتونیم بگیم.وای مادرم.وای مادرم.
.
#دوبیتی
#فاطمیه
#حاج_رضا_یعقوبیان
ای پاره قلب مصطفی ادرکنی
محبوبه حی کبریا ادرکنی
ما جمله گدایان سر کوی تو ایم
یا فاطمه ام انجبا ادرکنی
ناموس خداوند تعالی زهراست
همدوش علی دختر طاها زهراست
در روز جزا شافعه محشر اوست
دستگیر همه شیعه مولا زهراست
ای منشأ نور پاک سرمد زهرا
همدوش علی دختر احمد زهرا
لولاک به شان تو بود فاطمه جان
ای باعث خلقت محمد زهرا
یا فاطمه این دل ز غمت میسوزد
با یاد تو و عمر کمت میسوزد
تنهانه دل شیعه زداغت سوزد
هستی زبرای ماتمت می سوزد
#ایام_فاطمیه
.