#نوحه
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
#حاج_رضا_یعقوبیان
ز گلشن ولایتی سر تا به پایت رحمتی
تو روح هر عبادتی تو منشاء سخاوتی
یا حضرت صادق مدد(۲)
از نسل پاک حیدری عِلمت بود پیمبری
عطرو بوی تو کوثری برخلق عالم رهبری
یا حضرت صادق مدد(۲)
ای گل بی قرینه ام مهرت بود به سینه ام
از کودکی مولای من من عاشق مدینه ام
یا حضرت صادق مدد(۲)
مولا کتاب ناطقی بر ما امام لایقی
از لطف خاص کبریا آگه ز هر حقایقی
یا حضرت صادق مدد(۲)
امشب منم مهمان تو بنشسته ام بر خوان تو
ای گلبن بستان دین دست من و دامان تو
یا حضرت صادق مدد(۲)
ای درد عالم را طبیب بر شیعیان یار وحبیب
به دست دشمنان دین مانده مزار تو غریب
یا حضرت صادق مدد(۲)
امام بی قرینه ای تو زینت مدینه ای
ای خفته در خاک بقیع شهید ظلم وکینه ای
یا حضرت صادق مدد(۲)
از داغ تو دلها کباب شد پیکرت ز زهر آب
مانده ز ظلم دشمنان قبرت میان آفتاب
یا حضرت صادق مدد(۲)
دشمن دین از تو گسست قلب تو را مولا شکست
چون جد مظلومت علی دست تو را از کینه بست
یا حضرت صادق مدد(۲)
در خانه ی تو ریختند آتش کین افروختند
چون بیت زهرا مادرت کاشانه ات را سوختند
یا حضرت صادق مدد(۲)
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
@Arsheyan_Eshgh
#زمزمه
#شهادت_امام_صادق
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_کبوتر_من_مپر_زلانه
ای بی قرینه گل مدینه
امام عالم شهید کینه
امام صادق(۲)
دشمن شبانه چه ظالمانه
تو را ز کینه بردند ز خانه
امام صادق(۲)
به خانه ات زد شبانه آذر
افتاده ای تو به یاد مادر
امام صادق(۲)
از دشمن دین چها کشیدی
جز رنج و محنت چیزی ندیدی
امام صادق(۲)
زهر ستم زد شرر به جانت
رفته ز پیکر دگر توانت
امام صادق(۲)
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#مشهد_مقدس
@Arsheyan_Eshgh
نوحه مسجدی امام صادق علیه السلام
شهر پیغمبر غوغا به پا شد
حضرت صادق جانش فدا شد
آه و واویلا آه و واویلا...
زهر کینه بر جانش اثر کرد
رزق دلها را خونِ جگر کرد
آه و واویلا آه واوایلا...
می نَماید با اشکِ روانی
فاطمه بر او مرثیه خوانی
آه و واویلا آه واوایلا...
لاله ی زهرا گردیده پرپر
شد عزاخانه شهرِ پیمبر
آه و واویلا آه واوایلا...
خانه اش آتش زد خصم کافر
این بُوَد ارثِ غمهای مادر
آه و واویلا آه واوایلا...
او که سر تا پا نور خدا بود
سفره دارِ داغ کربلا بود
آه و واویلا آه واوایلا...
بوده با سوز و اشکِ دو دیده
غصه دارِ آن سرِ بریده
آه و واویلا آه واوایلا...
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
@Arsheyan_Eshgh
روضه و توسل ویژه
شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام
کربلایی روح الله بهمنی
⚫️➖➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️
باز هم نوبتِ مدینه شُد و
در غَمَش باز کربلا میسوخت
باز در کوچهیِ بنی هاشم
خانهای بینِ شعلهها میسوخت
نیمه شب ریختند در خانه
مو سپیدی به ریسمان بستند
درِ آتش گرفته را اما
ناگهان رویِ کودکان بستند
به پَرِ دامنی ولی اینبار
آتشِ چوبِ شُعله وَر نگرفت
پدر از خانه رفت شُکرِ خدا ...( گفت من فرزند ابراهیم خلیل الله هستم ...)
پهلویِ او به میخِ در نگرفت ...
نَفَسَش بند آمده نامرد
در پِیِ خود دوان دوان نَبَرش
پیرمرد است میخورد به زمین
بینِ کوچه کِشان کِشان نَبَرش ....
شرم از رنگِ این محاسن کُن
رحم کُن حالِ کودکانش را
این چنین رفتن و زمین خوردن
درد آورده استخوانش را .....
(بابا پیرِمردِ ... ما اگه یه پیرمرد ببینیم بهش احترام میزاریم ... اما بمیرم برا شیخ الائمه که همه محاسنشسفید شده ... اما دارن دنبالِ مرکب میدوانَنِش ... )
حق بده که به یادِ او انداخت
گَرد و خاکی که بر محاسن داشت
مادرش را که تا درِ مسجد
داغِ بابا عزایِ محسن داشت
حق بده که به یادِ او انداخت
عرقِ سردِ رویِ پیشانیش
خونِ رویِ جبینِ جدش را
عمه و رنجِ کوچه گردانیش
حق بده که به یادِ او انداخت
عمهاش را گُذر گُذر بردند...
از مسیری که ازدحام آنجاست
یعنی از راهِ تنگتر بردند ....
* بریم کربلا ...*
حق بده که به یادِ او انداخت
گیسوانش که خاک آلود اند
گیسویی را که در دلِ گودال
غرقِ خون رویِ خاکها بودند ....
رویِ این کوچهای که از سنگ است
همه جایش نشانیِ او بود
یادِ یک حنجر است این دفعه
نوبتِ روضه خوانی او بود ...
*بیش از 4 هزار شاگرد تربیت کرده بود ... تا می دید روضه خوان اومده ، کلاسِ درسُ مباحثه تعطیل روضه خوان روضۀ جدِ غریبمو بخوان ...صَل الله عَلیک یا سَیدالمَظلوم ... صلَ الله علیکَ یا سَید العَطشان ...*
هرچه او بیشتر نَفَس میزد
بیشتر میزدند زینب را
تیغشان مانده بود در گودال
با سپر میزدند زینب را .....(ای داد ....)
چادرش زیرِ پایِ او پیچید
بین نامحرمان زمین اُفتاد
از سَرِ تَلِّ خاک تا گودال
با کَمَر میزدند زینب را
سَرِ شب کودکان همه در خواب
تا سحر میزدند زینب را
یک نفر در میانِ گودال و
صد نفر میزدند زینب را
#کربلایی_روح_الله_بهمنی
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
@Arsheyan_Eshgh
#روضه_امام_صادق_علیه_السلام
او که با خود می برید، یادگار حیدر است
جای او نه روی خاک، بر فراز منبر است
باز هم در کوچهها، هیچکس کاری نکرد
از امام ما کسی، آبروداری نکرد
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
میکشیم آهِ غم از روضهی سجادهاش
آن عبای از روی دوش او افتاده اش
می کشیم آه غم از رسم این شهر ستم
با امام ما چه کرد؟ زهر غم؛ زهر ستم
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
حرف این مردم چرا با زبان آتش است
شکر حق اینجا زنی صورتش نیلی نشد
پیش چشم همسرش زخمیِ سیلی نشد
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
پشت مرکب میدود گریههایش بی صداست
حرمتش را نشکنید او بزرگ قوم ماست
اشک میریزد ولی نه برای داغ خود
یاد زینب کرده است باز وقت روضه شد
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
یا حسین و یاحسین ذکر او در هر کجاست
او که خود مولای ماست روضهخوان کربلاست:
بر سر نیزه سری در دل شامِ بلا
آه از رقاصه ها آه از رقاصهها
(ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)
@Arsheyan_Eshgh
❣﷽❣
⚫️#روضه_امام_صادق_ع
⚫️#آقای_میرزا_محمدی
🏁*دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ..." آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن*
غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود
غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود
چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
*شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم*
چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
به روی سر در خانه همیشه پرچم بود
اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز
برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود
🔘*فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره*
همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم
پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود
شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
🏁*خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد*
چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود
*وسط آتش ایستاد فرمود:ان ابن ابراهیم خلیل الله* (این یه مصیبت ...)
شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا
میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود
🏴*اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله ...*
شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا
میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود
کبود زخم طناب و اسارت و غربت
چقدر در نظرش کربلا مجسم بود
▪️*عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد*
خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش
بساط غسل و بساط کفن فراهم بود
در آن زمان به خدا هر دلی پریشان
شهید بی کفن وادی محرم بود
حسین .....
به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید
اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود ....
🔶*چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن" با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:*
ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من ....
حسین...
@Arsheyan_Eshgh
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈