eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
254 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است سر این سفره یقین روزی ما بیشتر است سر این سفره نشستیم که نوکر باشیم تا أبد زیر پر چادر مادر باشیم نمک نام تو در کام رطب می‌ریزد جان فدایت که ز نام تو ادب می‌ریزد هرچه در ساغر این سوخته، ربّ می‌ریزد از تمسّک به تو بانوی عرب می‌ریزد آسمانی شده ام گرچه زمینی بودم از همان روز ازل أمّ‌بنینی بودم بسته ی چادر تو دست گداها بانو در طواف قدمت وسعت دریا بانو حضرت فاطمه ی دوّم مولا بانو محرم راز دل زینب کبری بانو ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها مثل هر روز دوباره جگرش می‌سوزد جگرش در غم هجر قمرش می‌سوزد پسرش رفته ز دستش سپرش می‌سوزد زیر خورشید دو تا پلک ترش می‌سوزد با عصا آمده خود را برساند امروز باز با سوز جگر روضه بخواند امروز روضۀ شرم ابالفضل ز چشمان رباب وعدۀ آب ابالفضل به طفلان رباب روضۀ حال خراب و دل گریان رباب جای خالی علی بر روی دامان رباب پسرش را سر نیزه به طنابی بستند بس که افتاد به هر رنج و عذابی بستند روضه می‌خواند که پروانه پرش زخمی شد بین بازار تن محتضرش زخمی شد سنگ بارید زهر سمت و سرش زخمی شد در بر مردم شهر پدرش زخمی شد به جراحات تن قافله می‌خندیدند وسط ساز و دف و هلهله می‌خندیدند بی علمدار شدیم و حرم از پا افتاد گذر آل پیمبر به کجاها افتاد چقدر پای سرش زینب کبری افتاد ردّ شلّاق به روی بدن ما افتاد روضۀ أم‌ّبنین تا که به این حرف رسید زینب آمد به سخن از جگرش ناله کشید لحظۀ پر زدنت هست به یادم ای وای غارت پیرهنت هست به یادم ای وای نیزه بود و دهنت هست به یادم ای وای بوریا شد کفنت هست به یادم ای وای بدنت غلت‌زنان تا ته گودال که رفت بند آمد نفس مادرت از حال که رفت دیدم از دور که سنگی به سبویت افتاد دیدم از دور رد چکمه به رویت افتاد پیش چشمان حرم پنجه به مویت افتاد گذر خنجر کندی به گلویت افتاد زیر و رو کرد کسی یوسف بی جان مرا یوسفِ از نفس افتاده ی عریان مرا «سید پوریا هاشمی» @Arshiv_Gholam
عَنْهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السّلام) قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السّلام): 🔸إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ جُعِلَتِ الْأَمْوَالُ فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ. 🔹حضرت باقر (عليه السّلام) فرمود كه امير المؤمنين (عليه السّلام) فرموده: هر گاه مردمان قطع‏ رحم كنند اموال (و ثروت‌ها) در دست اشرار قرار گيرد. 📜الكافي، ج‏2، ص 348 @Arshiv_Gholam
🔰وَ سُئِلَ (علیه السّلام) كَيْفَ أَصْبَحْتَ؟ 🔸فَقَالَ أَصْبَحْتُ وَ أَنَا الصِّدِّيقُ الْأَوَّلُ وَ الْفَارُوقُ الْأَعْظَمُ وَ أَنَا وَصِيُّ خَيْرِ الْبَشَرِ وَ أَنَا الْأَوَّلُ وَ أَنَا الْآخِرُ وَ أَنَا الْبَاطِنُ وَ أَنَا الظَّاهِرُ وَ أَنَا بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ وَ أَنَا عَيْنُ اللَّهِ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ أَنَا أَمِينُ اللَّهِ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ نَحْنُ خُزَّانُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ سَمَائِهِ وَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ وَ أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوتُ؛ 🔺فَتَعَجَّبَ الْأَعْرَابِيُّ مِنْ قَوْلِهِ. 🔸فَقَالَ (علیه السّلام): أَنَا الْأَوَّلُ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله)، وَ أَنَا الْآخِرُ آخِرُ مَنْ نَظَرَ فِيهِ لِمَا كَانَ‏ فِي لَحْدِهِ، وَ أَنَا الظَّاهِرُ فَظَاهِرُ الْإِسْلَامِ، وَ أَنَا الْبَاطِنُ بَطِينٌ مِنَ الْعِلْمِ، وَ أَنَا بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ فَإِنِّي عَلِيمٌ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ أَخْبَرَهُ اللَّهُ بِهِ نَبِيَّهُ فَأَخْبَرَنِي بِهِ، فَأَمَّا عَيْنُ اللَّهِ فَأَنَا عَيْنُهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْكَفَرَةِ وَ، أَمَّا جَنْبُ اللَّهِ فَ «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ» وَ مَنْ فَرَّطَ فِيَّ فَقَدْ فَرَّطَ فِي اللَّهِ وَ لَمْ يَجُزْ لِنَبِيٍّ نُبُوَّةٌ حَتَّى يَأْخُذَ خَاتَماً مِنْ مُحَمَّدٍ فَلِذَلِكَ سُمِّيَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ مُحَمَّدٌ سَيِّدُ النَّبِيِّينَ فَأَنَا سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ، وَ أَمَّا خُزَّانُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ فَقَدْ عَلِمْنَا مَا عَلَّمَنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلّی اللّه علیه و آله) بِقَوْلٍ صَادِقٍ وَ، أَنَا أُحْيِيَ أُحْيِي سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ، وَ أَنَا أُمِيتُ أُمِيتُ الْبِدْعَةَ، وَ أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوتُ لِقَوْلِهِ تَعَالَى «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ». 📜مناقب آل أبي طالب (عليهم السّلام) (لإبن شهرآشوب)، ج‏2، ص 385 @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3⃣ سيّم از حقّ متعلق به لسان أيضاً چند قسم است: 🔳 اوّلاً مهما أمكن، إظهار محبّت خود را نسبت به او بنمايد، چه اينكه اين از اسباب ثبوت أخوّت است، 🔳 و ثانياً إفشاء محامد او را بكند، چه در حضور چه در غياب، اگرچه در اخبار مدح حضورى منع است لكن در بعضى موارد، براى الفت شايد مضرّ نباشد، و روايت قرائن دارد، كه به إطلاقها منع نكرده، و اللّه العالم. و متشكّر بر نعم او باشد به زبان اگر حقّى بر اين پيدا كرده باشد، 🔳 و ثالثاً اگر حاجت به تعليم دارد، از تعليم او مضايقه نكند، به نحوى كه آداب معلّم بايد ملاحظه شود كه از جمله آن اين است كه اگر صاحب يك علم مخصوصى است، علوم ديگر را تخطئه نكند، اگر فقيه است نگويد حكمت چه كار آيد، مشحون بر شبهات باطله است يا حكيم است نگويد فقه چه كار آيد، مطالب خون حيض و نفاس كجا، معرفت الهى كجا و هكذا تمام اين مذمّت‏ها منشأ ندارد، جز جهل بر آن علم، زيرا كه هر يك از علوم را فايده‏اي است در محلّ خود مگر اينكه شرعاً به خصوص نهى داشته باشد ياد گرفتن آن، غرض بيان اين ادب مخصوص بود، و الّا آداب بسيار است در محلّ خود، زيرا كه حاجت به علم أشدّ از مال است، و نصيحت كند او را و ارشاد كند به امورات دينيه اگر حال طلبى در او ديده باشد و تحسين كند پيش از محسّنات را و تقبيح كند قبايح را لكن مهما أمكن در خفيّه او را تعليم نمايد تا مردم به جهل او ملتفت نشوند، تا خجل شود، يا مفتضح گردد. 📜تذكرة المتقين، ص 27 و 28 @Arshiv_Gholam
🔰محمّد بن عبيداللّه گويد على (عليه السّلام) بر منبر سخن مى‏گفت كه زنى از بنى عبس بيامد و گفت: يا أميرالمؤمنين، سه چيز است كه دل‌ها به وسواس آشفته دارد. 🔻على (علیه السّلام) گفت آن‌ها كدامند؟ 🔻زن گفت: يكى آنكه به حكميت رضا دادى، دو ديگر آنكه به حقارت گراييدى و سوّم چون بليّه فراز آمد بى‏تاب شدى. 🔻على (علیه السّلام) گفت: واى بر تو، تو يك زنى، برو در خانه‏ات بنشين. 🔻زن گفت: نه به خدا، جز در سايه شمشير نخواهم نشست. 💠 بكر بن عيسى گويد على (عليه السّلام) براى مردم سخن مى‏گفت و آنان را به جنگ با معاويه و مردم شام تحريض مى‏كرد. مردم كم‏كم از گرد او پراكنده شدند. يك بار بهانه مى‏آوردند كه هوا سرد است و يك بار مى‏گفتند هوا گرم است. ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي 📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 30 @Arshiv_Gholam
♦️ذلّت دنیا در مقابل آخرت، خواری و پستی به حساب نمی‌آید، و قبول حق در دنیا و آخرت مایه عزّت است، نه ذلّت، و آن‌ها با این اشتباه، ذلّت آخرت را پذیرفتند. سید علی خامنه ای تفسیر سوره برائت، ص 419 @Arshiv_Gholam
JEP_Volume 4_Issue 13.14_Pages 79-114 (1).pdf
19.7M
💥حدیث مرگ جاهلی و دلالت آن بر اصل انگاری امامت ✍ استاد موسی اسفندیاری @Arshiv_Gholam
♦️تصوّر مردم این است که تقیّه یعنی اینکه انسان وقتی که می‌خواهد یک عملی را انجام دهد و یک واجبی را به جا بیاورد، اگر چنانچه برای انجام این واجب، برای پیمودن این راه، یک خطری و یک ضرری تصوّر می‌شود، انسان این واجب را انجام ندهد و این راه را نپیماید؛ مردم از تقیّه یک چنین تصوّری دارند. این مطلب به شدّت غلط است. سید علی خامنه ای همرزمان حسین، ص 337 @Arshiv_Gholam
🔰أَخْبَرَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ هِبَةِ اللَّهِ، قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ ابْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى الْقُمِّيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مَسْرُورٍ، قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ، عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَزَنْطِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) يَقُولُ: 🔸بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) جَالِسٌ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ لَهُ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ وَجْهاً، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ: حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ، لَمْ أَرَكَ فِي مِثْلِ هَذِهِ الصُّورَةِ؟ 🔸فَقَالَ الْمَلَكُ: لَسْتُ بِجَبْرَئِيلَ، أَنَا مَحْمُودٌ، بَعَثَنِي اللَّهُ أَنْ أُزَوِّجَ النُّورَ مِنَ النُّورِ. 🔸قَالَ: مَنْ مِمَّنْ؟ 🔸قَالَ: فَاطِمَةَ مِنْ عَلِيٍّ. 🔸قَالَ: فَلَمَّا وَلَّى الْمَلَكُ إِذَا بَيْنَ كَتِفَيْهِ مَكْتُوبٌ: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، وَ عَلِيٌّ وَصِيُّهُ، 🔸فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ: مُنْذُ كَمْ كُتِبَ هَذَا بَيْنَ كَتِفَيْكَ؟ 🔸فَقَالَ: مِنْ قَبْلِ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) آدَمَ بِمِائَتَيْنِ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ. 📜دلائل الإمامة، ص 93 @Arshiv_Gholam
صبح 8.1.mp3
43.41M
🎙شرافت مات تشریفات والای علی اکبر🎙 🔰 کربلایی علی کرمی 🗓 هیئت الزهراء (سلام اللّه علیها)، صبح روز هشتم محرّم ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
Ganjineh Marefat 062.MP3
1.22M
🎙نوای حسین🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
43.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قرار من بمون زهرا جان🎥 🔰 کربلایی هادی خادم حسینی @Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِيعِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ رَفَعَهُ قَالَ فِي وَصِيَّةِ الْمُفَضَّلِ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) يَقُولُ: 🔸لَا يَفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَ اللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِكَ كِلَاهُمَا، فَقَالَ لَهُ مُعَتِّبٌ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ هَذَا الظَّالِمُ فَمَا بَالُ الْمَظْلُومِ؟ قَالَ لِأَنَّهُ لَا يَدْعُو أَخَاهُ إِلَى صِلَتِهِ وَ لَا يَتَغَامَسُ لَهُ عَنْ كَلَامِهِ، سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ: إِذَا تَنَازَعَ اثْنَانِ فَعَازَّ أَحَدُهُمَا الْآخَرَ فَلْيَرْجِعِ الْمَظْلُومُ إِلَى صَاحِبِهِ حَتَّى يَقُولَ لِصَاحِبِهِ أَيْ أَخِي أَنَا الظَّالِمُ حَتَّى يَقْطَعَ الْهِجْرَانَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ صَاحِبِهِ، فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَكَمٌ عَدْلٌ يَأْخُذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ. 🔹در وصيّت مفضل است كه (گويد) شنيدم از حضرت صادق (عليه السّلام) مي‌فرمود: از هم جدا نشوند دو مرد به صورت قهر كردن جز اينكه يكى از آن دو سزاوار بيزارى (خدا و رسولش از وى) و لعنت‏ (يعنى دورى از رحمت حق) گردد، و چه بسا كه هر دوى آن‌ها سزاوار آن شوند؛ معتب (كه يكى از دوستان مخصوص آن حضرت بود) عرض‌كرد: خدا مرا به قربان تو گرداند! آنكه ظالم و ستمكار است اين سزاى اوست، أمّا مظلوم چه جرمى دارد (كه سزاوار بيزارى و لعنت شود؟) فرمود براى آنكه برادر خود را به آشتى و پيوست با خود دعوت نمى‏كند، و از گفتار او صرف نظر نمى‏كند (و آن را نشنيده نمي‌گيرد) شنيدم پدرم مي‌گفت: هر گاه دو تن با هم ستيزه كنند و يكى بر ديگرى غالب آيد، بايد آن ستم‌ديده و مظلوم نزد رفيق ستمگر خود رود و به او بگويد اى برادر من ستمكارم، تا جدائى ميانه او و رفيقش از بين برود، پس خداى تبارك و تعالى حكيم و عادل است و داد مظلوم را از ظالم بستاند. 📜الكافي، ج‏2، ص 344 @Arshiv_Gholam
رواق خاک آلود شبستانی که من دارم کجا و شأن بی پایان مهمانی که من دارم ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم به کار آید همین موی پریشانی که من دارم سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم اگرچه خاکی است أمّا شبیه طشت أصلاً نیست بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید شده لب پر لب قاری قرآنی که من دارم از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی بدم می آید از این چند دندانی که من دارم به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم سراغت را گرفتم با لگد سرباز رومی زد زبانم را نمی‌فهمد نگهبانی که من دارم تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم «رضا قربانی، گروه یا مظلوم» @Arshiv_Gholam
دلا بگذر ز دنیا تا ز عقبی عیش جان بینی در این عالم به چشم دل بهشت جاودان بینی چه از دنیا گذر کردی و در عقبی نظر کردی بیا گامی فراتر نه که اسرار نهان بینی دو منزل را چه طی کردی سمند عقل پی کردی بیا با ما به میخانه که تا پیر مغان بینی به روی پیر ما بنگر که تا چشمت شود روشن ز دست پیر ساغر گیر تا خود را جوان بینی چه چشمت گشت از او بینا و شد سرمست از آن صهبا قدم نه در ره عشّاق تا جان جهان بینی جهان را جان شوی آنگه شوی اقلیم جان را سر شوی از جان جان آگه حقیقت را عیان بینی شود عرش از برایت فرش و گردد جسم بهرت جان شود ظلمت همه نور و زمین را آسمان بینی شوی در عشق حق فانی بمانی جاودان باقی چه فیض از ما سوای حق نه این بینی نه آن بینی «فیض کاشانی» @Arshiv_Gholam
ولیمه ازدواج حضرت امیر و حضرت صدیقه (سلام الله علیهما).pdf
803.6K
🔰گزارشی از ولیمه ازدواج حضرت أمیر و حضرت صدّیقة (سلام اللّه علیهما) 📜دلائل الإمامة، ص 95 تا 100 @Arshiv_Gholam
♦️تقیّه به معنای این است که اگر چنانچه یک کاری در عالم واقع و عمل برای انسان دارای خطر و ضرر است، انسان باید آن کار را به صورتی انجام بدهد که کار حتماً انجام بگیرد و آسیبی به آن کار نرسد، این معنای تقیّه است در روایات. سید علی خامنه ای همرزمان حسین، ص 337 @Arshiv_Gholam
⚠️مغيرة ضبّى گويد أشراف كوفه با على (علیه السّلام) دو رويى مى‏كردند و در نهان هواى معاويه در سر داشتند. زيرا على (علیه السّلام) از غنايم كسى را بيش از حقّش نمى‏داد، در حالى كه معاوية بن أبى سفيان هر يك از أشراف را دو هزار دينار عطا مى‏داد. ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي 📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 31 @Arshiv_Gholam
🔰در ادامه‌ی آداب رفاقت... 🔻از علامات فارقه ميان نصيحت و افتضاح كردن إعلان و إسرار است. بايد به رفق و مدارا او را بر عيوب او مطلّع بگرداند، زيرا كه عيب نشان دادن از قبيل مار مهلك‏ نشان دادن است. اگر ديدى كسى را مارى يا عقربى مى‏خواهد بزند، اگر او را به رفق و لطايف حيل نشان بدهى بسيار از تو ممنون خواهد بود و اگر متحاشياً به او گفتى صدمه از تو مي‌خورد امتنان چندان ندارد. 🔻و اگر عيبى را در او مطلّع شدى، ديدى از تو مخفى مي‌دارد، ديگر او را إظهار مكن و اگر ديدى طبيعت بر او غالب است نمي‌تواند ترك كند باز سكوت أولى است. و أمّا اگر ديدى در حقّ تو تقصير مى‏كند تحمّل كن، عفو فرما، تجاهل نما. اگر ديدى به درجه‏اى رسيده كه باعث قطع ميان شماست در خفا عتاب كنى أولى است از علانيه. 🔻كنايه بگوئى بهتر است از تصريح و لذا رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) اگر خلافى از كسى مى‏ديدند، مى‏فرمودند ما بال اقوام كه چنين و چنان مى‏كنند و مهما أمكن متحمّل شدن أولى از همه است، چه اينكه به نظرم مى‏آيد در حديث قدسى فرموده باشند: «ما رضاى خودمان را در جفاى مخلوق پنهان كرده‏ايم، هركس رضاى ما را طالب است بايد متحمّل شود جفاى خلق را». 📜تذكرة المتقين، ص 28 و 29 @Arshiv_Gholam