وحدت و تقریب بر پایة امامت با تکیه بر مبانی مشترک فریقین ،مرتضی علیزاده نجار.pdf
616.6K
💥وحدت و تقریب بر پایه امامت با تکیه بر مبانی مشترک فریقین
✍ استاد مرتضی علیزاده نجّار و استاد محمّد تقی سبحانی
#معرفی_کتاب
#نظریه_تقریب
#وحدت_بر_پایه_امامت
#محمد_تقی_سبحانی
#مرتضی_علیزاده_نجار
@Arshiv_Gholam
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) قَالَ:
🔸مَنْ حَقَّرَ مُؤْمِناً مِسْكِيناً أَوْ غَيْرَ مِسْكِينٍ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) حَاقِراً لَهُ مَاقِتاً حَتَّى يَرْجِعَ عَنْ مَحْقَرَتِهِ إِيَّاهُ.
🔹امام صادق (علیه السّلام) فرمود:
هر كه مؤمن مستمند يا غير مستمندى را خوار شمارد، پيوسته خدای (عزّ و جلّ) او را خوار و دشمن دارد تا از خوار شمردن آن مؤمن برگردد.
📜الكافي، ج2، ص 351
#حدیث
#الکافی
#امام_صادق
@Arshiv_Gholam
🔰حکایت عقیل
🔻از جعفر بن محمّد (عليه السّلام) روايت شده كه عقيل نزد على (علیه السّلام) آمد و على (علیه السّلام) در صحن مسجد كوفه نشسته بود و گفت:
سلام بر تو يا أميرالمؤمنين و رحمت خدا.
▫️على (علیه السّلام) گفت:
عليك السّلام اى ابو يزيد.
▫️پس روى به فرزند خود حسن (علیه السّلام) كرد و گفت:
برخيز عمّت را به خانه ببر.
▫️حسن، عقيل را به خانه برد و نزد پدر بازگشت. على (علیه السّلام) او را گفت:
برايش جامهاى نو بخر و ردايى نو و ازارى نو و كفشى نو.
▪️ديگر روز نزد على (علیه السّلام) آمد سراپا به نو آراسته و گفت:
سلام بر تو يا أميرالمؤمنين.
▫️على گفت:
عليك السّلام اى ابو يزيد.
▪️عقيل گفت:
يا أميرالمؤمنين نمىبينم كه جز اين سنگريزهها چيزى از دنيا نصيبت شده باشد.
▫️على (علیه السّلام) گفت:
ابو يزيد چون عطاى خويش گرفتم آن را به تو دهم.
عقيل از نزد على (علیه السّلام) به نزد معاويه رفت.
♻️ادامه دارد...
ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي
📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 35 و 36
#کتاب
#الغارات
#ابراهیم_بن_هلال_ثقفی
@Arshiv_Gholam
♦️برای اینکه رنگهای پر زرق و برق این زندگی در نظر انسان کوچک آید، خداوند مرتّب، نِعَم آن دنیا را در نظر انسان جلوه میدهد و عذاب آخرت را به یادش میآورد.
سید علی خامنه ای
تفسیر سوره برائت، ص 511
#کتاب
#تفسیر_سوره_برائت
#سید_علی_خامنه_ای
#رهبر
@Arshiv_Gholam
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) يَقُولُ:
🔸إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحَارَبَتِي وَ أَنَا أَسْرَعُ شَيْءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِيَائِي.
🔹از معلى بن خنيس، گويد شنيدم امام صادق (علیه السّلام) مىفرمود، به راستى خداى تبارك و تعالى مىفرمايد:
هر كه به يكی از دوستان من اهانت كند، محقّقاً به نبرد با من كمين گرفته است و من به يارى دوستانم از همه چيز شتابان ترم.
📜الكافي، ج2، ص 351
#حدیث
#الکافی
#امام_صادق
@Arshiv_Gholam
شیخ غلامعلي بدرلو
🔰حکایت عقیل 🔻از جعفر بن محمّد (عليه السّلام) روايت شده كه عقيل نزد على (علیه السّلام) آمد و على (عل
🔰 ادامهی حکایت عقیل...
🔻وقتى كه معاويه از آمدنش خبر يافت، فرمان داد كرسيها نهادند و ياران خويش بر آنها نشانيد. عقيل به مجلس در آمد. معاويه فرمان داد كه صد هزار درهم به او دهند. عقيل درهمها بستد.
▪️معاويه گفت:
مىخواهم بگويى كه ميان لشكرگاه من و لشكرگاه على چه فرقى ديدى؟
▫️عقيل گفت:
به لشكرگاه أميرالمؤمنين علىّ بن أبى طالب (علیه السّلام) گذشتم. شبى داشت چون شبهاى پيامبر (صلّی اللّه علیه و آله) و روزى چون روزهاى پيامبر (صلّی اللّه علیه و آله) با اين فرق كه پيامبر (صلّی اللّه علیه و آله) در آن ميان نبود.
أمّا به لشكرگاه تو در آمدم جمعى از منافقين را از آن كسان كه در شب عقبه بر رسول اللّه غدر كردند، ديدم.
▫️پس عقيل گفت:
اى معاويه آن كيست در دست راست تو نشسته است؟
▪️معاويه گفت:
عمرو بن العاص است.
▫️عقيل گفت:
اين كسى است كه شش مرد ادّعا مىكردند كه پدر او هستند و عاقبت از آن ميان آنكه قصّاب بود، بر ديگران غلبه يافت.
اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟
▪️معاويه گفت:
ضحّاك بن قيس الفهرى است.
▫️عقيل گفت:
به خدا سوگند در زمان جاهليت كار پدرش اين بود كه مزدى مىگرفت و حيوان نر را بر مادگان مىجهانيد.
اكنون بگوى كه آن ديگرى كيست؟
▪️معاويه گفت:
ابو موسى اشعرى است.
▫️عقيل گفت:
مادرش دزد بود.
▪️چون معاويه ديد كه عقيل مجلسنشينانش را به خشم آورده است، پرسيد:
ابو يزيد از من چه مىدانى؟
▫️عقيل گفت:
اين سخن رها كن.
▪️معاويه گفت:
بايد بگويى.
▫️عقيل پرسيد:
حمّامه را مىشناسى؟
▪️معاويه پرسيد:
حمّامه كيست؟
▫️عقيل گفت:
گفتم تو كيستى و بر خاست و برفت.
▪️معاويه يكى از نسبشناسان را خواست و گفت:
مرا بگوى كه حمّامه كيست؟
▫️گفت:
مرا و زن و فرزندم را امان ده.
معاويه امانش داد.
▫️گفت:
حمّامه جدّه تو بود در جاهليت آن كاره بود، از آنان كه بر سر خانه خود علم مىزدند.
و گويند كه حمّامه مادر مادر ابوسفيان بود.
ابراهیم بن محمّد بن سعید بن هلال ثقفي
📜الغارات (ترجمه آيتى)، ص 35 و 36
#کتاب
#الغارات
#ابراهیم_بن_هلال_ثقفی
@Arshiv_Gholam
♦️شرط اوّل جهاد با عدوّ اللّه، جهاد با آن عدوّ باطنی است؛ اگر نتوانی بر او پیروز شوی و شکست خوردی، از دشمن خارج هم شکست خواهی خورد؛ اصل جهاد این است.
سید علی خامنه ای
تفسیر سوره برائت، ص 519
#کتاب
#تفسیر_سوره_برائت
#سید_علی_خامنه_ای
#رهبر
@Arshiv_Gholam