🌘 أف به دنیایی که برای بچّههای فاطمه (علیهم السّلام) أمن نیست...
🔻فخرج الحسين (عليه السّلام) من تحت ليلته هذه [الثانية] و هي ليلة الأحد ليومين بقيا من رجب سنة ستّين [من الهجرة] ببنيه و إخوته و بني أخيه و جلّ أهل بيته، إلّا محمّد بن الحنفيّة، و هو يتلو هذه الآية "فخرج منها خائفا يترقّب قال ربّ نجّني من القوم الظالمين"، فلمّا دخل مكّة تلا هذه الآية "فلمّا توجّه تلقاء مدين قال عسى ربّي أن يهدينا سواء السبيل".
📜وقعة الطف، ص 85
رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، النص، ص 186
حَدَّثَنِي حَمْدَوَيْهِ بْنُ نُصَيْرٍ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى، عَنْ يُونُسَ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ، قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) لَيْلًا فَدَخَلَ عَلَيْهِ الْأَحْوَلُ فَدَخَلَ بِهِ مِنَ التَّذَلُّلِ وَ الِاسْتِكَانَةِ أَمْرٌ عَظِيمٌ، فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا لَكَ وَ جَعَلَ يُكَلِّمُهُ حَتَّى سَكَنَ، ثُمَّ، قَالَ لَهُ بِمَا تُخَاصِمُ النَّاسَ قَالَ فَأَخْبَرَهُ بِمَا يُخَاصِمُ النَّاسَ، وَ لَمْ أَحْفَظْ مِنْهُ ذَلِكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) خَاصِمْهُمْ بِكَذَا وَ كَذَا!.
وَ ذَكَرَ أَنَّ مُؤْمِنَ الطَّاقِ قِيلَ لَهُ مَا الَّذِي جَرَى بَيْنَكَ وَ بَيْنَ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ فِي مَحْضَرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ زَيْدُ بْنُ عَلِيٍّ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ بَلَغَنِي أَنَّكَ تَزْعُمُ أَنَّ فِي آلِ مُحَمَّدٍ إِمَاماً مُفْتَرَضَ الطَّاعَةِ قَالَ قُلْتُ نَعَمْ وَ كَانَ أَبُوكَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ أَحَدَهُمْ، فَقَالَ وَ كَيْفَ وَ قَدْ كَانَ يُؤْتَى بِلُقْمَةٍ وَ هِيَ حَارَّةٌ فَيُبَرِّدُهَا بِيَدِهِ ثُمَّ يُلْقِمُنِيهَا، أَ فَتَرَى أَنَّهُ كَانَ يُشْفِقُ عَلَيَّ مِنْ حَرِّ اللُّقْمَةِ وَ لَا يُشْفِقُ عَلَيَّ مِنْ حَرِّ النَّارِ قَالَ قُلْتُ لَهُ كَرِهَ أَنْ يُخْبِرَكَ فَتَكْفُرَ فَلَا يَكُونَ لَهُ فِيكَ الشَّفَاعَةُ لَا وَ اللَّهِ فِيكَ الْمَشِيئَةُ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَخَذْتَهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ فَمَا تَرَكْتَ لَهُ مَخْرَجاً.
این متنو که دیدم به نظرم اومد این نکته رو عرض کنم...بعضی وقتا که میدونیم اگه یکی حجت برش تمام بشه و واقعیت رو بفهمه قطعا انکار میکنه (و زمینه پذیرش براش فراهم نیست)، شاید بهتر باشه ندونه و مستضعف باقی بمونه...اتمام حجت برا بعضیا شاید زمینه عذابو براشون فراهم کنه...
article_66844_ea2ba6f70bdec473f88a4785c727c1a1.pdf
767.7K
وداع با تصحیح الاعتقادات
بازنگری در انتساب یک کتاب به شیخ مفید
article_111176_bd2eac6df28ea7b96bb8469a12729a50.pdf
759.1K
بررسی کاربرد عقل در نقد روایات
کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی۱ فردوست.pdf
13.61M
کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی
جلد اول
✏️خاطرات
ارتشبد سابق حسین فردوست
(رفیق و همکلاسی محمدرضا پهلوی)
🖌عبدالله شهبازی
کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی۲ فردوست.pdf
11.77M
کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی
جلد دوم
✏️خاطرات
ارتشبد سابق حسین فردوست
(رفیق و همکلاسی محمدرضا پهلوی)
🖌عبدالله شهبازی
شیخ غلامعلي بدرلو
من خیلی کارهای این گروه رو دوست داشتم...حال خوبی داشت...
اما وظیفه داریم در مقابل اون چیزی که احساس میکنیم انحرافه موضع گیری کنیم...
واقعا این سبک و این آهنگ غناء نیست؟ محتوای خوب توجیه سبک مبتذل نمیشه عزیز...
چرا از شریعت مقدسه باید فاصله بگیریم...؟
واقعا نمیشه طور دیگه ای جذاب بود و بچه ها رو متوجه حضرات کرد؟
فتوای حضرت آیت الله سیستانی (حفظه الله):
مسأله 396. «غنا» حرام میباشد و آن عبارت است از سخنان لهوی - چه شعر، چه نثر- که با سبکها و لحنها و آوازهای مرسوم و معمول نزد اهل لهو خوانده میشود و فرقی بین غنای شاد و غنای غمانگیز و محزون نمیباشد و همین طور فرقی بین آواز غنایی زن و مرد، بین تکخوانی و جمعخوانی، خواندن با استفاده از دستگاه صوت و غیر آن نیست.
شایان ذکر است، معیار تشخیص این موضوع (کدام آواز عرفاً مناسب با مجالس لهو است و کدام آواز مناسب نیست یا کدام سبک خواندن عرفاً در نزد اهل لهو مرسوم است و کدام سبک مرسوم نیست)، به عهدۀ شخص مکلّف میباشد و مکلّف میتواند با مراجعه به عرف مردم، بسیاری از موارد آن را تشخیص دهد.
مسأله 397. صداهایی که محتوا و متن غیر لهوی دارد، ولی سبک خواندن آن مناسب با مجالس لهو است، دو صورت دارد:
الف. آن محتـوا قرآن، دعا و ذکــر باشــد؛ خواندن آن با لحــن غنایــی، حرام اســت.
ب. سایر سخنان (غیر قرآن، دعا و ذکر) باشد که با سبک لهوی و لحن غنایی خوانده میشود، چه شعر باشد و چه نثر مثل قصیده، غزل اسلامی، مدیحه و مرثیه، کلمات حکمتآمیز و مانند آن؛ چنین خواندنی بنابر احتیاط واجب، جایز نیست.
بنابراین، صدایی که محتوا و متن باطلی ندارد و سبک خواندن آن هم لهوی نیست، اشکال ندارد.
مسأله 398. گوش دادن به غنا، حرام است و اجرت گرفتن برای آن نیز حرام میباشد و گیرنده، مالک اجرت نمیشود. همین طور، یاد گرفتن و یاد دادن آن نیز جایز نیست.
موسیقی حرام؛ آن است که مناسب مجالس لهو باشد؛ یعنی شنوندۀ موسیقی (خصوصاً زمانی که از این امور، مطّلع باشد) تشخیص میدهد که این آهنگ در مجالس لهو به کار میرود.
شایان ذکر است، تشخیص این موضوع (آیا موسیقی عرفاً مناسب با مجالس اهل لهو هست یا نه)، به عهدۀ شخص مکلّف میباشد و مکلّف میتواند با مراجعه به عرف مردم، بسیاری از موارد آن را تشخیص دهد و در این حکم، فرقی بین موسیقی ایرانی و غیر ایرانی و موسیقی سنّتی و غیر سنّتی، کلاسیک و غیر کلاسیک و مانند آن نیست.
مسأله 401. منظور از مجلس لهو، مجلسی است که برای هوسرانی، عیّاشی و خوشگذرانی از راههای غیر مشروع - مانند غنا، رقص و پایکوبی و اختلاط زن و مرد نامحرم، چشمچرانی و نگاه حرام، استعمال مشروبات الکلی و سایر اقسام بیبند و باری و فساد - تشکیل شده است؛ بنابراین، نواختن و گوش دادن به موسیقی مناسب با این نوع مجالس حرام است، هرچند در مجلس عادی نواخته شده یا به صورت فردی گوش داده شود.
منبع: سایت معظم له👇🏼
https://www.sistani.org/persian/book/26576/5968/
فتوای امام خامنه ای (حفظه الله):
غنا که عبارت است از آوازخوانی، در صورتی که مضل عن سبیل الله باشد، حرام است. بنابراین دو گونه غنا داریم: یک غنا، غنای حلال است که غیر لهوی مضل است. یک غنا، غنای حرام است و آن عبارت است از غنای لهوی مضلّ.
ممکن است ضلال غنا به سه نحو باشد:
یک- مضمون کلمات آن موجب گمراهی شود؛ مانند اینکه مضمون آوازی، انسان را به شرابخواری یا بیحجابی بکشاند، یا اینکه از عمل خیری باز دارد یا موجب شود اعتقادات حق جایشان را به اعتقادات باطل دهد. (مکاسب محرمه، ج۲۸۶، ص۴)
دو- آهنگ بهگونهای باشد که انسان را به گناه وادارد؛ مثل آهنگی که اختصاص به رقص محرّم داشته باشد. یا آوازی که انسان را به شهوت وادار میکند.
سه- اوضاع و احوال و شرایط گوناگون دیگر موجب اضلال است؛ مثلاً در خواننده خصوصیّتی است که إلهاء عن سبیل الله میکند؛ مانند اینکه خواننده، زنی باشد که با وضع و حالش موجب گمراهی شود؛ هرچند اشعارش گناهآفرین نباشد یا لحن و آهنگش آهنگ معمولی باشد. امّا چون خصوصیّت او، به گونهای است که خواندن او موجب تحریک شهوت و افتادن به گناه است، موجب اضلال میشود.
گاهی آوازی برای کسی مضلّ عن سبیل الله است، امّا برای دیگری نه؛ چراکه ممکن است تقوا و مراقبتش زیاد باشد و این چیزها در او اثر نگذارد یا اینکه زیاد شنیده و برایش عادی شده باشد؛ یعنی برای او مهیج و محرک نباشد. یا به دلیل دیگری باشد. بنابراین افراد مختلفاند. آیا حکم غناء نسبت به اینگونه افراد مختلف است؟
در شمول حرمت نسبت به این دو شخص و بین این دو حالت تفاوتی نیست. نمیتوان گفت که اضلال در مورد کسی که فعلاً تحقّق پیدا میکند، حرام و در مورد کسی که فعلاً تحقّق پیدا نمیکند، حلال است. (مکاسب محرمه، ج۲۹۶، ص۵)
تشخیص این موضوع، مثل سایر موضوعات، با عرف است؛ یعنی بعد از آنکه به این نتیجه رسیدیم که غنای محرّم عبارت است از غنای لهوی مضلّ عن سبیل الله، تشخیص مصداق خارجیِ آن و اینکه آیا این آوازی که اجرا میشود، لهو مضلّ عن سبیل الله است یا نه، امری عرفی است.
هر آوازی که لهوی باشد، محرّم است. چه در آواز مرثیه باشد، چه تلاوت قرآن و در مورد قرآن، حرمت آن مضاعف است؛ زیرا استخفاف و توهین به قرآن است.
دقت کنید:
یکی از موارد واضح لهو مضلّ عن سبیل الله، صوتی است که شأناً مرقّص (رقص آور) باشد.
هر چیزی که پدیدۀ موسیقی را در جامعه رایج، و آن را عادیسازی کند، ترویج محسوب میشود. با توجه به اینکه در زمان ما موسیقی لهوی بر غیر لهوی غلبه دارد، باید جلوی ترویج آن را گرفت؛ زیرا وقتی این امر در جامعه رواج پیدا کرد، حرام نیز در جامعه گسترش مییابد.
اگر زمانی رسید که موسیقی حرام مطلقاً در جامعه وجود نداشت، یعنی موسیقیدانهای متدیّنی پرورش یافتند که آثار هنری آنها غیر لهوی و حلال، بلکه مقرّب الی الله شد، آن وقت تشکیل آموزشگاه و نمایشگاه اشکال ندارد. اما امروز اینگونه نیست و وضع موسیقی کشور، نامطلوب است؛ یعنی موسیقی لهوی مضل بر موسیقی غیر لهوی غلبه دارد. بنابراین در این شرایط ترویج موسیقی جایز نیست.
منبع: سایت معظم له👇🏼
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27823
لطفا مطالب رو کامل بخونید...مفصل نکات هم در سایت مراجع عظام هست که بارگزاری کردم...
قراره معیار دل خودمون باشه یا حدود الهی و فرمایشان اهلبیت علیهم السلام...؟