"السّلام علیکَ یا أبا المهدیّ"
سالیانی درد بی درمان هجران مشکل است
بی کسی در شهر غربت ای رفیقان مشکل است
سالیانی جای دور افتاده تبعیدت کنند
سالیانی در غل و زنجیر زندان مشکل است
تشنگی از سویی و زخم زبان سویی دگر
روزه داری با دلی زار و پریشان مشکل است
سخت گیری ها که نه أمّا تحمل کردنِ
بد دهانی های هر روز نگهبان مشکل است
سالیانی بوده قلبم داغدار کربلا
آب دیدن آب خوردن کام عطشان مشکل است
معتمد با بی حیایی قصد جانم کرده است
جان سپردن گوشه ی زندان ویران مشکل است
ما به تو حق میدهیم آقای عالم گریه کن
حجّت اللّه ای ولی اللّه أعظم گریه کن
سوّمین إبن الرّضای خانواده أندکی
با غم و أندوه و سوز و آه ماتم گریه کن
گریه کن شاید که آرامت نماید گریه ها
فتح بابی گردد و راهی گشاید گریه ها
دیده وا کن نوگل ات پشت و پناهت میرسد
غمگسارت، دستگیرت، تکیه گاهت میرسد
دیده وا کن داغ تو آتش به جان ما زده
دیده وا کن مهدی ات آقا سراغت آمده
دیده وا کن مهدی ات دارد گریبان میدرد
دیده وا کن مهدی ات دارد به سینه میزند
دیده وا کن بامصیبت ها کلیمش میکنی
دیده وا کن ورنه یک باره یتیمش میکنی
شکرللّه ناله هایت را جوابی هم رسید
تاکه گفتی تشنه هستم ظرف آبی هم رسید
شکرللّه حجره ی تو دامن پیکار نیست
تیغ و تیر و سنگ و چوب و نیزه ای در کار نیست
کربلا أمّا عطش ها را دو چندان کرده اند
کربلا جدّ شما را تیر باران کرده اند
کربلا جدّ شما را کام تشنه، یاحسن
با دوازده ضربه و با زور دشنه، یاحسن
کربلا حقّ حسین بن علی را خورده اند
روسری عمّه جان ات را به یغما برده اند
#شعر
#روضه
#امام_حسن_عسکری
@Arshiv_Gholam
به لبِ خشکِ تو انگار که باران می خورد
آب می خوردی و هِی ظرف به دندان می خورد
پسرِ کوچکِ تو مانده چه سازد با تو
زهر وقتی که بر این سینهی سوزان می خورد
آه می سوخت از این آه دو تا گونهی او
نفَست تا که بر آن چهرهی گریان می خورد
فقط از کنده و زنجیر و فلک خالی بود
ورنه این حجرهی پُر درد به زندان می خورد
بارها شد که تو پیچیدی و اُفتاد سرت
بارها خاک بر این زُلفِ پریشان می خورد
پسرت این طرف و مادرت آن سو مُردند
دست هاشان به سر از وای حسنجان می خورد
دیدی از بسترِ خود شام و سَر و آتش را
آن همه زخم که از بام به طفلان می خورد
یک به یک با سرِ خود رویِ زمین می خوردند
ضربِ شلاق که بر پشت و گریبان می خورد
خیره بر چشمِ پدر بود نفهمید که سوخت
آتشی را که بر آن دخترِ بی جان می خورد
دخترک زد به لبش گفت که دندانش کو؟
آنقدر سنگ که بر آن لب و دندان می خورد
"حسن لطفی"
#شعر
#روضه
#امام_حسن_عسکری
@Arshiv_Gholam
سلام ای نور، ای محصور، ای دور از رهاییها
غریببنغریبِ وادی ناآشناییها
تویی که مرزهای نقشهها را خطّ بُطلانی
سلام ای هستیِ اَعراب، فخر آریاییها
سلامِ دورِ ما جان داد در راه علیکِ تو
کمی نزدیک کن ما را شبیه سامراییها
کمی هم کاسههای چشممان را پر کن از دیدار
که با دینار کاری نیست ما را در گداییها
طوافِ کعبه دور قبلهاش قسمت نشد آخر
به حقّ عاشق و معشوق ظلم است این جداییها
زمان ای کاش برمیگشت ما را با خودش میبرد
که شاید پیشمرگت میشدند از ما فداییها
حسن یعنی ففط زخم از نمکنشناسها خوردن
گره خوردن به غم در پاسخ مشکلگشاییها
سکوت خستهات یک حنجره فریاد میخواهد
صدایت زخم خورد از خنجر بیهمصداییها
تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند
برای زهر گفتی از جفا از بیوفاییها
به دستت کاسهی آب و به چشمت کاسهی اشک است
لبت سیراب شد با روضههای کربلاییها
"رضا قاسمی"
#شعر
#مدح_و_روضه
#امام_حسن_عسکری
@Arshiv_Gholam
وقتی امام عصر ما امشب عزادار است
برپایی این روضه ها واجب ترین کار است
پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد
امشب تمام عرش با آقا عزادار است
بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما
یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟
زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است
هر روز، روزه، هر شبش دیدارِ دلدار است
ای کاش قدری معتمد شرم و حیا می کرد
أصلاً که گفته او ز آقا دست بردار است؟
با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت
این روضهی زهر و جگر الحق که دشوار است
از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها
در هر کجا پشت سرش گفتند "بیمار است"
مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود
این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است
رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش
پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است
در این دم آخر شنیدم کعبه هم می گفت
بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است
در سامرا بوی مدینه می رسد انگار
آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است
در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد
مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟
در جست و جوی علت آن سینهی مجروح
حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است
میخواست تا یک جرعهی آبی بنوشد که
افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است
این جا پسر سیراب کرد آخر امامش را
در کربلا شرمندگی سهم علمدار است
سر منشأ هر روضه ای از روضه ی زهراست
گرچه مصیبت در دل تاریخ بسیار است
«محمد جواد شیرازی»
#شعر
#روضه
#حضرت_زهرا
#امام_حسن_عسکری
@Arshiv_Gholam
19.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کسی که صادقانه حرکت کند🎥
🔰 استاد عبدالحمید واسطی
🔑توصیه علّامه طهرانی (رحمه اللّه) برای کسانی به دنبال استاد اخلاق هستند...
🔹صادقانه حرکت کن...
🔸وَ بِالْإِسْنَادِ اَلَّذِي مَضَى ذِكْرُهُ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ اَلْعَسْكَرِيِّ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ):
🔻مَنْ عَلِمَ اَللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ مِنْ هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ أَنَّهُ لاَ يُرِيدُ إِلاَّ صِيَانَةَ دِينِهِ وَ تَعْظِيمَ وَلِيِّهِ لَمْ يَتْرُكْهُ فِي يَدِ هَذَا اَلْمُتَلَبِّسِ اَلْكَافِرِ وَ لَكِنَّهُ يُقَيِّضُ لَهُ مُؤْمِناً يَقِفُ بِهِ عَلَى اَلصَّوَابِ ثُمَّ يُوَفِّقُهُ اَللَّهُ لِلْقَبُولِ مِنْهُ فَيَجْمَعُ اَللَّهُ لَهُ بِذَلِكَ خَيْرَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ...
📜الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۵۶
#فیلم
#سخنرانی
#استاد_واسطی
#سلوک
#الاحتجاج
#امام_حسن_عسکری
#علامه_محمد_حسین_طهرانی
@Arshiv_Gholam