eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
253 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
shoor1 (1).mp3
6.45M
🎙ذکر آل اللّه (علیهم السّلام)🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
🥀همین یک مصرع، برای روضه‌ی امشب کافیست😔 «این جای دست کیست که أصلاً نمی‌رود؟» @Arshiv_Gholam
بهار تب زده قربانی خزان شده است زمین بهانه ی نفرین آسمان شده است سر مفسّر قرآن به رحل نیزه نشست چه خاک‌ها به سر خیل قاریان شده است به نی مراقب خود باش ماه محرابم حسین! طاق دو ابروی تو نشان شده است شبی درون تنور و دمی به روی درخت گهی به صندوق دشمن سرت نهان شده است دوباره یوسف تشنه تو معجزه کردی؟ برای سنگ زدن پیرزن جوان شده است! درون طشت که رفتی خیالت آسوده سفارش لب خشکت به خیزران شده است بس است با لب زخمی دگر نخوان قرآن ببین چه ولوله ای بین کاروان شده است «سید میلاد حسنی» @Arshiv_Gholam @hosenih
سقّا به آب، لب ز ادب آشنا نکرد از آب پُرس از چه ز سقّا حیا نکرد تجدید شد وضوی نماز امام عشق بیهوده دستِ خویش به آب آشنا نکرد تن چاک چاک دید و به بیداد، تن نداد سر شد دو تا و قد برِ دونان، دو تا نکرد «غیر از دمی که مشک به دندان گرفته بود در عُمرِ خویش خندهٔ دندان‌نما کرد» دندان کند کمک، چو گره وا نشد ولی دندان او هم آن گره بسته وا نکرد معراج او به روی زمین شد ز پشت زین همچون نَبیّ عروج به سوی سماء نکرد مسجود را ندیده سر از سجده برنداشت حقِّ سجود عشق، چو او کس اَدا نکرد «علی انسانی» @Arshiv_Gholam
مرا بگو که برای تو مرهم آوردم! چه زخم‌های عمیقی! نفس کم آوردم شبیه کعبه زمانی که دوره‌ات کردند برایت آب گوارای زمزم آوردم در آرزوی «نجابت به خرج دادنشان» «دخیل بسته» تو را در خیالم آوردم وَ سعی داشتم این قصه را عوض کنم و برای جسم تو پایان مبهم آوردم حسین! با منِ عاصی نباش سرسنگین بَدم قبول؛ ولی گردنی خم آوردم دو دستِ سینه‌زنم را به اهتزاز درآر ببین! به دسته‌ی سوگ تو پرچم آوردم بدون شک عمل صالح خودت بودم که رو به شطِّ عظیم مُحرّم آوردم تو از نهایت وُسع خیال، بیشتری منم که وقت نمایاندنت کم آوردم بپوش جوشنی از جنس خون، بگو به همه "هنوز هم که هنوز است بی همآوردم" «محمد علی غروی» @Arshiv_Gholam
امروز علی تو میشوی زهرا من در جلوه تو فانی سر تا پا من هستی توحسین، زینب کبری من امروز ببین چه کرده حرفت با من "گفتی همه آماده شوند إلّا من" دلسوخته خواهر توام باور کن دلواپس حنجر توام باور کن من یک تنه لشگر توام باور کن صد تا علی اکبر توام باور کن هفتاد و دو تا شهید در یکجا من مگذار که دستم ز درت برگردد بر پات می افتم نظرت برگردد کاری نکنم تا خبرت برگردد؟ در خیمه بمانم که سرت برگردد؟ بنشینم وکاری نکنم؟ حاشا من گیسو وسط خیمه پریشان کردم با ران ملخ رو به سلیمان کردم دیدی اگر این دو را نمایان کردم نذری ست که صبح عید قربان کردم بهر تو بزرگ کردم این‌ها را من عاشق دلش از جواب لن میشکند دل موقع دست ردّ زدن میشکند یک‌بار شکست دائماً میشکند یک وقت نگفتی دل من میشکند حالا که دلم شکست واویلا من چون نجمه منم دو تا وسط آوردم راضی نشدی، دعا وسط آوردم با گریه "تو را خدا" وسط آوردم پهلوی شکسته را وسط آوردم راضی نشدی، خب چه کنم حالا من؟ رفتند که تو دوباره غربت نکشی آخر چه کنم که آه حسرت نکشی من درد کشیدم که تو زحمت نکشی از خیمه نیامدم خجالت نکشی @Arshiv_Gholam
02.mp3
4.57M
🎙حیدر بابا🎙 🔰 کربلایی محسن عرب خالقی @Arshiv_Gholam
NAR-VA-03-02-011_(2)va-mo.MP3
558.3K
🎙رأس تو را به روی نی🎙 🔰 کربلایی نریمان پناهی 🗓 صوت های قدیمی @Arshiv_Gholam
4_5805662088919518572.mp3
15.23M
🎙عزّت فقط برای حسین است و نوکرش🎙 🔰 کربلایی علی کرمی @Arshiv_Gholam
ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده ای وای از آن شروع به آخر نیامده ای وای از آن یقین به باور نیامده ای وای از آن مزار کبوتر نیامده ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده ای دل حدیث دختر طاها شنیده‌ای؟ یَرضی شنیده‌ای لِرضاها شنیده‌ای؟ هنگامۀ نماز دعاها شنیده‌ای؟ حتّی تَوَرَّمَت قَدَماها شنیده‌ای؟ أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش واحیرتا لِیُذهِبَ عنکم شرافتش طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش جبریل با تمام بزرگی و رتبتش از عهدۀ ستایش او برنیامده أمّا چه سود حرمت قرآن شکسته شد یک‌باره قلب سورۀ انسان شکسته شد در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟ زهرا هنوز گریۀ بی‌گاه می‌کند مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند پاییز ادّعای أنا اللّه می‌کند صبح بهار از آمدن اکراه می‌کند آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟ «مهدی جهاندار» @Arshiv_Gholam
تصویرِ هجرِ تو که به ذهنم خطور کرد آهِ فراق، آینه ام را نَمور کرد جز "اشک" چیست چاره ی یوسف‌ندیده ها! یعقوبِ چشم هایِ مرا گریه کور کرد ‌ بین من و تو پرده ی عصیان حجاب شد ما را گناه‌کاریِ مان از تو دور کرد یک بار هم گناه مرا رویِ من بیار آخر خدا چِقَدر شما را صبور کرد در راه دوست هرچه هزینه دَهی کم است أصلاً به پای یار نباید قصور کرد تمرین "سوختن" به تماشا نمی‌شود باید میان شعله همین را مرور کرد مست از شرابِ عشق به آغوش شمع تاخت پروانه سوخت، مِیکده را غرق نور کرد گاهی صلاح طفل به تنبیهِ والد است باید به سر به راه شدن گاه زور کرد دست از "تَعَلُّقات" بِکش، "وصل" را بگیر رودی به "بحر" ریخت که از "شِن" عبور کرد شرط ورود وادی حق، پابرهنگی است باید کلیم‌وار عزیمت به طور کرد هجران بس است ای پسر فاطمه، بیا شاید که مرگ جسم مرا سهم گور کرد! ما را به حقّ روضه‌ی "زهرا" درست کن حوریّه ای که در دل آتش ظهور کرد آئینه‌ی زلال نبیّ پشت در شکست این شیشه را چگونه علی جمع و جور کرد!؟ «بردیا محمدی» @Arshiv_Gholam
14010930-08.mp3
3.16M
🎙حسین جانم🎙 🔰 کربلایی هادی خادم حسینی @Arshiv_Gholam
14010930-05.mp3
5.73M
🎙توسّل به حضرت أمیر و حضرت صدّیقة و حضرت صاحب (علیهم السّلام)🎙 🔰 کربلایی هادی خادم حسینی @Arshiv_Gholam
14010930-09.mp3
3.99M
🎙شمر اگه بره سنان نمیگذره🎙 🔰 کربلایی هادی خادم حسینی @Arshiv_Gholam
4_5807931291940689998.mp3
19.64M
🎙ای آنکه می‌گردد زمین در جستجویت🎙 🔰 کربلایی علی کرمی @Arshiv_Gholam
آغاز شد آواز عشق از حنجر تو آغاز شد از ناله های آخر تو مرغ دلم از کودکی بی بال و پر بود پرواز می‌کردیم با بال و پر تو مثل عقیق تو وفادارم حسین جان هرگز نشد از تو جدا انگشتر تو فرقی میان روضه و کنج حرم نیست هستیم بین روضه ها در محضر تو داغ تو این بی چشم و رو را زیر و رو کرد در روضه ای که زیر و رو شد پیکر تو بر بوسه بوسه های کهنه‌ خنجر شمر لعنت که هی زد بوسه روی حنجر تو یک روی تو با دشنه و نیزه عوض شد با نعل های تازه، روی دیگرِ تو زیر سم مرکب گلابت را گرفتند پیچید در عالم شمیم پیکر تو بیچاره زینب که تمام صحنه را دید بیچاره تر أمّا رقیّه دختر تو بر مال و مُلک و درهم و دینار لعنت حالا که شد انگیزه‌ی ذبح سر تو گودال خالی گشته و دیگر نمانده از پیکرت سهمی برای خواهر تو «محمد حسین ابوطالبی» @Arshiv_Gholam
عَنْهُ عَنْ مُعَلًّى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ غَسَّانَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: 🔸دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً: يَا سَمَاعَةُ مَا هَذَا الَّذِي كَانَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ جَمَّالِكَ إِيَّاكَ أَنْ تَكُونَ فَحَّاشاً أَوْ صَخَّاباً أَوْ لَعَّاناً، فَقُلْتُ وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَ ذَلِكَ أَنَّهُ ظَلَمَنِي، فَقَالَ إِنْ كَانَ ظَلَمَكَ لَقَدْ أَرْبَيْتَ عَلَيْهِ إِنَّ هَذَا لَيْسَ مِنْ فِعَالِي وَ لَا آمُرُ بِهِ شِيعَتِي، اسْتَغْفِرْ رَبَّكَ وَ لَا تَعُدْ، قُلْتُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لَا أَعُودُ. 🔹سماعة گويد وارد شدم بر حضرت صادق (عليه السّلام)، حضرت آغاز به سخن كرد و به من فرمود: اى سماعة اين چه جنجالى بود كه ميان تو و شتردارت پديدار گشته بود؟ مبادا دشنام‌گو و بد زبان و لعنت‏كننده باشى؟ عرض‌كردم به خدا سوگند چنين بود (كه فرمودى ولى) او به من ستم كرد؟ فرمود اگر او به تو ستم كرده تو از او سر افتادى، هر آينه اين كردار از كردارهاى من نيست، و به شيعيانم چنين دستورى ندهم، از پروردگارت آمرزش بخواه، و به آن كردار باز مگرد، عرض‌كردم از خدا آمرزش خواهم و ديگر باز نگردم. 📜الكافي، ج‏2، ص 326 @Arshiv_Gholam
کتاب ترجمه الغارات نوشتۀ ابراهیم بن محمّد ثقفی و ترجمۀ سیّد محمود زارعی است. نشر بیان معنوی این کتاب را منتشر کرده است. آنچه افکار عمومی از حکومت أمیرالمؤمنین (علیه السّلام) در ذهن دارند، سه جنگ مشهور حضرت با طلحه و زبیر، معاویه، خوارج است. این در حالی است که تمام این جنگ ها کمتر از نیمی از حکومت پنج ساله حضرت را تشکیل می دهند و أمیرالمؤمنین بعد از جنگ نهروان به مدّت دو سال و نیم به حکومت ادامه دادند؛ أمّا متأسفانه کمتر کسی از این دوران مهم و استثنایی مطّلع است و کمتر به آن پرداخته می‌شود. این سال های روایت نشده از حکومت آن حضرت که به دوره غارات مشهور شده، از جهاتی مهم تر و درس آموزتر از نیمه اوّل حکومت ایشان است و از قضا تناسب زیادی با شرایط و اتّفاقات کنونی ما و منطقه دارد. کتاب حاضر تلخیص و ترجمه‌ای روان از کتاب معتبر و قدیمی الغارات است که به روایت آن سال ها می پردازد. ✍ نوشتۀ ابراهیم بن محمّد ثقفی و ترجمۀ سیّد محمود زارعی 📚 نشر بیان معنوی. @Arshiv_Gholam
هر قدم شکسته شد بال و پرم روزی چند دفعه شکسته شد سرم کجا رفتن اونا که دورم بودن چقدر خلوت شده دور و برم هی می‌گفتم میشه از این جا برم ی بار دیگه به کربلا برم حالا اومدم ولی غصّه م شده این سه روز تموم بشه کجا برم؟ همه‌ی لباسامون پاره شده گوشامون بدون گوشواره شده دلم از گریه چرا سیر نمیشه چه کنم با دل آواره شده پیش بچّه های خسته دم نزن غم بسه پس دیگه حرف غم نزن توی این چهل روزه به خواهرت حرفایی زدن که حرفشم نزن «علی اکبر لطیفیان» @Arshiv_Gholam