eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.2هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
294 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
بعضى از علماى بزرگ، از قرارى كه شنيدم فرموده‏اند كه من براى اشخاص منحرف بيشتر دعا مى‏كنم؛ براى اينكه، آن‌ها بيشتر احتياج به دعا دارند. دل‌هاى انسان‌ها، انسان‌هاى متعهّد، دل‌هايى است كه رئوف و مهربان بر همه بشر است‏. امام خمینی (رحمه اللّه) صحيفه امام، ج‏15، ص 493 @Arshiv_Gholam
هفتم ماه است و باید چشم ها گریه کنند پا به پای روضه های هل أتی گریه کنند این قبیله بی نیاز از روضه خوانی منند که فقط کافی است گویم کربلا گریه کنند با همین گریه است که یک چند روزی زنده اند پس چه بهتر اینکه بگذاریم تا گریه کنند حال که گریه کن مردی ندارد این غریب لاأقل زن­‌ها برایش در منا گریه کنند هر زمانی که میان خانه روضه می گرفت امرش این بود اهل خانه با صدا گریه کنند با سکینه می نشیند "شیعتی" سر می دهد آه جا دارد تمام آب ها گریه کنند چشم او شام غریبان دیده بین شعله ها عمّه هایش در هجوم أشقیاء گریه کنند یاد دارد کعب نی هایی که مانع می شدند چشم های زخم آل مصطفی گریه کنند در قفای ذوالجناح با عمّه آمد قتلگاه انبیاء را دید با خیر النّساء گریه کنند عمّه دردانه اش جان داد تا اهل حرم یا شوند آزاد از زنجیر یا گریه کنند یاد موی خاکی همبازی اش تا می­‌کند دخترانش مو پریشان ای خدا گریه کنند @Arshiv_Gholam
کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی نگاه دار دلی را که برده‌ای به نگاهی مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد که در بهشت نه سالی معیّن است و نه ماهی چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد چه مسجدی چه کنشتی، چه طاعتی چه گناهی مده به دست سپاه فراق ملک دلم را به شکر آن که در اقلیم حسن بر همه شاهی بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی چگونه بر سر آتش سپندوار نسوزم که شوق خال تو دارد مرا به حال تباهی به غیر سینهٔ صد چاک خویش در صف محشر شهید عشق نخواهد نه شاهدی، نه گواهی اگر صباح قیامت ببینی آن رخ و قامت جمال حور نجویی، وصال سدره نخواهی رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید کسی که جان به ارادت نداده بر سر راهی تسلّی دل خود می‌دهم به ملک محبّت گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعله آهی فتاد تابش مهر مهی به جان فروغی چنان که برق تجلّی فتد به خرمن کاهی "فروغی بسطامی" دیوان اشعار، غزلیات، غزل ۵۱۲ @Arshiv_Gholam
عاشق أمّا گناه کارم من دل ندارم، خدا که دارم من همه رفتند بی قرارم من به زیارت امید وارم من رحمت اللّه واسعه نظری کربلا لازمم تو باخبری چشمِ دل خون و چشم سر هم تر حالم از این نمی‌شود بهتر گریه دار است حسرت نوکر (تا توانی دلی به دست آور دل شکستن هنر نمی باشد) قسمتم یک سفر نمی باشد؟ قوم و خویش جناب سلمانم عاشقی از بلاد ایرانم دست و پا بوس و عبد سلطانم دوستت دارم و نمی‌دانم تو که از حال و روزم آگاهی خاطرم را چقدر می‌خواهی منِ بیچاره بینوا ماندم همه بستند بار و جا ماندم از همه دوستان جدا ماندم باز از فیض کربلا ماندم التماس دعا خداحافظ زائر کربلا خداحافظ سخت درگیر و سخت در به درم آب شد از خجالتم جگرم قول دادم به مادرم که حرم حتماً امسال اربعین ببرم دست نگذار بر دلِ خونم آبرویم که ریخت، ممنونم ماه از بین آسمان هم رفت شمر و خولی و ساربان هم رفت همه رفتند، کاروان هم رفت از تن یک سه ساله جان هم رفت اوّلین زائری که جا مانده او رقیّه است، مثل ما مانده "علیرضا وفایی(خیال)" @Arshiv_Gholam
🕯جلسه هفتگی خیمه أصحاب الحسین (علیه السّلام)🕯 🔰 سخنرانی: حجّت الإسلام موسوی 🔰 مرثیه خوانی: ذاکرین أهلبیت (علیهم السّلام) ⏳ زمان: جمعه، ۱۷ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۹ 🌐 مکان: قم، میدان آزادگان، بلوار شهید عابدی، خیابان أنصارالحسین (علیه السّلام)، انتهای خیابان أنصارالحسین (علیه السّلام)، بلوار شهید شیرازی، خیابان شهید جهان آرا، کوچه ۳، پلاک ۱۱، منزل بدرلو "خانوادگی" @Arshiv_Gholam
عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو فِيمَا أَعْلَمُ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْحَذَّاءِ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) قَالَ: 🔹أَبْعَدُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) إِذَا لَمْ يُهِمَّهُ إِلَّا بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ. امام صادق (عليه السّلام) فرمود: 🔸دورترين حالى كه بنده از خداى عزّ و جلّ دارد اين است كه اندوهى جز براى شكم و فرج نداشته باشد. 📜الكافي، ج‏2، ص 319 @Arshiv_Gholam
هر كس براى خدا بيشتر كار كند بيشتر فحش مى‏شنود. امام خمینی (رحمه اللّه) صحيفه امام، ج‏15، ص 497 @Arshiv_Gholam
من زینبم، مریم دخیل چادرم شد در کسب رزق از آسمان ریزه خورم شد عمری فقیر بخشش دست پُرم شد خرج حمایت از ولیّ هر عنصرم شد گرچه ز نسل یاسم و حسّاس هستم در معرکه یک پارچه عبّاس هستم من زیبنم، اسطوره ی سوز و گدازم در نیمه شب ها عاشق راز و نیازم حاجت دهد حتّی نخ چادر نمازم جوشن که می خوانم خدا با هر فرازم می گوید این ناموس من فرزند زهراست فخر تمام کائنات و عرش بالاست در راه عشق دلبرم زهرا ترینم هرچه بلا نازل شود از صابرینم زاکیّه ام، معصومه ام، اهل یقینم من دختر حیدر امیرالمؤمنینم فکری برای دفع هر نیرنگ کردم با خطبه هایم مثل زهرا جنگ کردم در شام و کوفه حرص دین خوردم برادر کعب نی از شمر لعین خوردم برادر از بام، سنگ آتشین خوردم برادر با دست بسته بر زمین خوردم برادر در هر کجا خوردم زمین، با اشک و با آه زیر کتک گفتم فقط الحمدللّه اصلاً که گفته کوچه ی اشرار رفتم؟ بی معجر و بی پوشیه بازار رفتم باور نکن در مجلس اغیار رفتم دیدی اگر در بزم مِی ناچار رفتم می خواستم تا جامه ات را پس بگیرم می خواستم عمّامه ات را پس بگیرم از بس که اهل غفلت و دنیا پرستند این قوم با اوصاف ما بیگانه هستند یک روز رأست را روی نیزه شکستند روزی دگر نامردها بر شاخه بستند خیلی برایت گریه کردم با رقیّه لعنت بر این دل‌سنگی آل امیّه طفلک رقیّه پلک و ابرویش شکسته سنجاقِ سر در لای گیسویش شکسته اصلاً خبر داری که بازویش شکسته؟ با ضرب پای زجر، پهلویش شکسته از هر طرف پا می شود آخر می افتد دستش شکسته غالباً با سر می افتد سایه نشسته بر تنش مانند مادر شد باغ لاله دامنش مانند مادر خونی شده پیراهنش مانند مادر شد نیمه کاره، دیدنش مانند مادر بار سفر بسته پرستو زار و خسته کنج خرابه ساکت و تنها نشسته خیلی خسارت بین شهر شام دیدیم معنای غربت بین شهر شام دیدیم صدها مصیبت بین شهر شام‌ دیدیم ما هتک حرمت بین شهر شام دیدیم خیلی عوض شد قدّ و بالای رشیدم از بس مصیبت های سنگینی چشیدم @Arshiv_Gholam
نام ما را ننویسید، بخوانید فقط سر این سفره گدا را بنشانید فقط آمدم در بزنم، در نزنم می میرم من اگر در زدم این بار نرانید فقط میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست چند لحظه بغل سفره بمانید فقط کم کنید از سر من شرّ خودم را، یعنی فقط از دست گناهم برهانید فقط حُرّم و چکمه سر شانه ام انداخته ام مادرم را به عزایم ننشانید فقط صبح محشر به جهنّم ببریدم أمّا پیش انظار گنه‌کار نخوانید فقط پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم گوشه ای دامن ما را بتکانید فقط حقّمان است ولی جان اباعبداللّه محضر فاطمه ما را نکشانید فقط سمت آتش ببری یا نبری خود دانی من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط گر بنا نیست ببخشید، نبخشید أمّا دست ما را به محرّم برسانید فقط "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
سیر و سلوک من شده آواره بودن بیچاره بودن با وجود چاره بودن هر کس کسی دارد ولیکن من ندارم کاری به جز زانو بغل کردن ندارم من دوست دارم کوچه گرد شب شدن را شب تا سحر دلواپس زینب شدن را رفتند أمّا یک نفر دور و برم بود آن یک نفر هم سایه ی پشت سرم بود گشتم ولی این شهر پروانه ندارد انگار جز طوعه کسی خانه ندارد این شهر بی درد است، یک زن اهل درد است طوعه پناهم داد، خیلی طوعه مرد است چه مردم نامهربانی داشت کوفه ای کاش ده تا مثل هانی داشت کوفه در کوفه دیگر حرمت مهمان شکسته این چند روزه آنقدر دندان شکسته اینجا وفا دارد، وفاهای دروغی بازار هم دارد، چه بازار شلوغی! بازار، دنبال وفا رفتم، جفا داشت أمّا خدا را شکر دیدم بوریا داشت حالا که دستم بسته شد یاد علیّ ام معلوم شد امروز داماد علیّ ام از بام نه از چشمشان افتادم آخر دیدی چه کاری دست زینب دادم آخر؟! گفتم سرم را طوعه می گیرد به دامان أمّا سرم را کوفیان دادند به طفلان مانند قربانی تنم را می کشیدند دست مرا بستند و از پا می کشیدند می خواستم خونم به پای ربّ بریزد گل در مسیر محمل زینب بریزد "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
🕯مراسم قرائت دعای عرفه🕯 قرائت دعای عرفه: شیخ غلامعلي بدرلو ⏳جمعه ۱۸ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۸ 🌐 ایلام، چالسرا، مسجد امام خمینی (رحمه اللّه). @Arshiv_Gholam
11.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فضائل علیّ بن أبی طالب (صلوات اللّه علیه)🎥 📚 بر اساس منابع اهل سنّت @Arshiv_Gholam