وقتی امام عصر ما امشب عزادار است
برپایی این روضه ها واجب ترین کار است
پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد
امشب تمام عرش با آقا عزادار است
بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما
یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟
زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است
هر روز، روزه، هر شبش دیدارِ دلدار است
ای کاش قدری معتمد شرم و حیا می کرد
أصلاً که گفته او ز آقا دست بردار است؟
با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت
این روضهی زهر و جگر الحق که دشوار است
از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها
در هر کجا پشت سرش گفتند "بیمار است"
مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود
این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است
رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش
پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است
در این دم آخر شنیدم کعبه هم می گفت
بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است
در سامرا بوی مدینه می رسد انگار
آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است
در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد
مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟
در جست و جوی علت آن سینهی مجروح
حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است
میخواست تا یک جرعهی آبی بنوشد که
افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است
این جا پسر سیراب کرد آخر امامش را
در کربلا شرمندگی سهم علمدار است
سر منشأ هر روضه ای از روضه ی زهراست
گرچه مصیبت در دل تاریخ بسیار است
«محمد جواد شیرازی»
#شعر
#روضه
#حضرت_زهرا
#امام_حسن_عسکری
@Arshiv_Gholam
ز راه آمده از خانهیِ خدا برگرد
اگر خودم به تو گفتم بیا، نیا برگرد
تو را به حیدر کرار بگذر از کوفه
برای خاطر خیرالنّساء بیا برگرد
برای قامت اکبر، دو تا عبا بردار
که جا نمیشود این تن به یک عبا برگرد
خدا به خیر کُند شمر چکمه پوشیده
در انتظار تو اِستاده بی حیا برگرد
یزید، به دستش گرفته چوب منتظر است
که بر لبت بزند ضربه با عصا برگرد
اگر به کوفه بیایی رُباب می بیند
که می رود سر طفلش به نیزه ها برگرد
«سعيد خرازي»
#شعر
#روضه
#حضرت_مسلم
#امام_حسین
@Arshiv_Gholam
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عِيسَى رَفَعَهُ قَالَ:
🔸فِيمَا نَاجَى اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) بِهِ مُوسَى (علیه السّلام):
يَا مُوسَى لَا تُطَوِّلْ فِي الدُّنْيَا أَمَلَكَ فَيَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ الْقَاسِي الْقَلْبِ مِنِّي بَعِيدٌ.
🔹علىّ بن عيسى در حديثى مرفوع روايت كند كه فرمود در آنچه خداى عزّ و جلّ با موسى (عليه السّلام) مناجات كرد اين بود كه:
اى موسى در دنيا آرزوى خود را دراز مكن كه دلت سخت، و سخت دل از من دور است.
📜الكافي، ج2، ص 329
#شعر
#الکافی
#حضرت_موسی
@Arshiv_Gholam
چشمهایم باز شد دیدم بنایم سوخته
جبرئیل ام زخمی و غار حرایم سوخته
هر چه گفتم غیر خاکستر نیامد از دهان
در میان آتش کینه صدایم سوخته
خواستم آتش گرفتن را بیاموزم نشد
تا نسوزم پشت در، زهرا به جایم سوخته
شب که می شد شمع می شد تا سحر از سوز تب
آنکه روزش هم چو پروانه به پایم سوخته
هر چه گفتم از شفا او در قنوتش مرگ خواست
در تنور "ربّنا"ی او دعایم سوخته
آب آتش را کند خاموش أمّا بنگرید
از شرار داغ زهرا اشکهایم سوخته
«محسن عرب خالقی»
#شعر
#روضه
#حضرت_زهرا
@Arshiv_Gholam
اي دلت بند أميرالمؤمنين
رشته هاي چادرت حبل المتين
مادر ماهي و خورشيد زمين
اي كنيز فاطمه أمّالبنين
يك رباعي داشته ديوان تو
چار گل روييده بر دامان تو
چارقُل خوانديم در قرآن تو
همسر شيري و خود شير آفرين
مثل قطره آمدي، دريا شدي
خاك بودي، تربت أعلي شدي
تا كنيز خانه زهرا شدي
خانه ات شد قبله عرش برين
اي به روح تو سلام اهل بيت
عارفي تو بر مقام اهل بيت
بچّه هاي تو غلام اهل بيت
اي غلام خانه ات روح الامين
تو همه تن بودى و جان شد علي
در كوير تشنه باران شد علي
تو شدي قاري و قرآن شد علي
اي مفاتيح الجنان بي قرين
آنكه حكم صبر از اللّه داشت
پيش چشمت سر درون چاه داشت
نيمهشب ها روضه اي كوتاه داشت
پيش چشمم خورد زهرا بر زمين
وقت رفتن پيش چشم زينبين
گفته اي عبّاس را، اي نور عين
بر نميگردي مدينه بي حسين
جان تو جان امام من، همين
حال آورده بشير از ره خبر
كاروان عشق آمد از سفر
نه ستاره مانده ديگر نه قمر
آه اي أمّالبنين بي بنين
بند قلب دختر زهرا گسست
تا كنار علقمه افتاد دست
با عمودي فرق عبّاست شكست
خورد با صورت زمين آن مه جبين
تا علمدار حرم از حال رفت
يوسف زهرا سوي گودال رفت
دست دشمن جانب خلخال رفت
حمله كردند از يسار و از يمين
روز، سينه زن شد و شب گريه كرد
شمر تا خنديد زينب گريه كرد
نعل مي رقصيد و مركب گريه كرد
ذوالجناح آمد به خيمه شرمگين
تو نبودي خيمه را آتش زدند
عشق را در كربلا آتش زدند
بچّه ها را بي صدا آتش زدند
سوخت آن شب قلب ختم المرسلين
خوب شد مادر نبودي، ناگهان
سرخ شد از خشم چشم آسمان
تا كه در گودال آمد ساربان
خاتم آل عبا شد بي نگين
خوب شد مادر نبودي، سر شكست
در حرم گهواره اصغر شكست
بعد سقّا حرمت معجر شكست
راهي بازار شد پرده نشين
«محسن عرب خالقی»
#شعر
#مدح_و_روضه
#حضرت_ام_البنین
@Arshiv_Gholam
زمینه - سیده مظلوم تو باب حاجاتی .mp3
6.05M
🎙سیّده ی مظلوم تو باب حاجاتی🎙
🔰 کربلایی علی اکبر سلحشور
#صوت
#سینه_زنی
#علی_اکبر_سلحشور
@Arshiv_Gholam
4_6032889687356476171.mp3
7.95M
🎙پناه عالمیان زینبت پناه ندارد🎙
🔰 کربلایی سید امیر حسینی
#صوت
#سینه_زنی
#سید_امیر_حسینی
@Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یا حبیبی یا حسین🎥
🔰 سیّد حسن نصراللّه (حفظه اللّه)
#فیلم
#سخنرانی
#روضه
#سید_حسن_نصرالله
@Arshiv_Gholam
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را
به وصالت نرسيديم و نديديم تو را
روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود
زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را
شايد أيّام کهن سالي ما جلوه کني
در جواني که دويديم و نديديم تو را
چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم
چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را
گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود
پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را
سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را
سحر از خواب پريديم و نديديم تو را
مدّتي در پي تو رند و نظر باز شديم
همه را غير تو ديديم و نديديم تو را
فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است
از همه جز تو بريديم و نديديم تو را
لا أقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم
تا بگوييم رسيديم و نديديم تو را
«کاظم بهمنی»
#شعر
#مناجات
#امام_زمان
@Arshiv_Gholam
فرار می کنم از نَفْس خود به سوی حسین
مگر قرار بگیرد دلم به بوی حسین
کنار علقمه ما را به خاک بسپارید
که تا همیشه بمانیم خاک کوی حسین
کجا حسین به آب فرات رو انداخت؟!
فرات هست خودش تشنه ی سبوی حسین
شنیده ام که ملائک به وقت حاجت خویش
قسم دهند خدا را به آبروی حسین
نیاز نیست به روضه، فقط تصوّر کن
“عمو” چگونه زمین خورد روبه روی حسین
به تیرهای سه شعبه بگو به جز زینب
کسی دگر نرند بوسه بر گلوی حسین
#شعر
#مناجات_و_روضه
#امام_حسین
@Arshiv_Gholam
602690.pdf
6.9M
💥إحراق بیت فاطمة في الکتب المعتبرة عند أهل السّنّة
✍ تألیف الشیخ حسین غیب غلامی
📚 لجنة أصحاب الکساء
#معرفی_کتاب
#احراق_بیت_فاطمه
#شیخ_حسین_غیب_غلامی
@Arshiv_Gholam
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السّلام):
🔸لَمَّتَانِ لَمَّةٌ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ لَمَّةٌ مِنَ الْمَلَكِ فَلَمَّةُ الْمَلَكِ الرِّقَّةُ وَ الْفَهْمُ وَ لَمَّةُ الشَّيْطَانِ السَّهْوُ وَ الْقَسْوَةُ.
🔹امام صادق (عليه السّلام) فرمود أميرالمؤمنين (عليه السّلام) فرموده:
(مردم را) دو خاطره است، خاطرهای از شيطان و خاطرهای از فرشته، خاطره فرشته، رقّت (يعنى نرمى دل) و فهم است و خاطره شيطان، فراموشى و سخت دلى است.
📜الكافي، ج2، ص 330
#حدیث
#الکافی
#امام_صادق
#امام_علی
@Arshiv_Gholam
پیش من نیزهها کم آوردند
به خدا سر نمیدهم به کسی
غیرت اللّه من خیالت جمع
من که معجر نمیدهم به کسی
تو اگر که اجازهای بدهی
خویش را پهلویت میاندازم
اگر این چند تا عقب بروند
چادرم را رویت میاندازم
چقدر میروند و میآیند
فرصت زخم بستنِ من نیست
آمدم درد و دل کنم با تو
جا برای نشستن من نیست
جلویش را بگیر تا بلکه
دستم از معجرم بلند شود
تو که شمر را نمیکنی بیرون
پس بگو مادرم بلند شود
هر که گیرش نیامده نیزه
تکیه بر سنگ دامنش کرده
همه دیدند دخترت هم دید
شمر رخت تو را تنش کرده
«علی اکبر لطیفیان»
#شعر
#روضه
#امام_حسین
@Arshiv_Gholam
رفت و تماشاي قفايش را به من داد
آن گريه هاي پشت پايش را به من داد
با گريه خاكستر شدن را ياد دادم
ديروز كه پروانه جايش را به من داد
تقصيرها را گردنم انداخت معشوق
با اين بهانه إنزوايش را به من داد
طي ميكنم صحرا به صحرا جاده ها را
رحمت بر آنكه گيوه هايش را به من داد
قصد كليم اللّه بودن كرده بودم
ناراحتم تنها عصايش را به من داد
بدجور نخلستان نشينم كرد آخر
وقتي نجف حال و هوايش را به من داد
دردم حسين است و دوايم هم حسين است
هم درد داد و هم دوايش را به من داد
از حاجيان كعبه هم حاجي ترم كرد
وقتي طواف كربلايش را به من داد
يك عدّه اي را كعبه، من را كربلا بُرد
به ديگران سنگ و طلايش را به من داد
اوّل دلم را ارباً اربا كرد بعداً
بين كفن ها بوريايش را به من داد
«علی اکبر لطیفیان»
#شعر
#مناجات
#امام_علی
#امام_حسین
@Arshiv_Gholam