✅ روز عرفه
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات
موسی من تو به دنبال کدامین خضری؟
گوشه ی چشم تو ابری ست پر از آب حیات
خوش به حال شهدایی که نمردند هنوز
که دلی دارند بشکسته تر از پیرهرات
دردشان دردی ست از درد ابوالفضل علی
تشنه لب با تن پر زخم لب شط فرات
نیست جز از جگر خونی شان این همه گل
نیست جز از نفس زخمی شان این برکات
یا حسین ابن علی عشق، دعای عرفه ست
عشق آن عشق که بیرون بردم ازظلمات
پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم
به منا با سر رفتی پی رمی جمرات
به منا رفتی و قنداقه ی توحید به دست
تا بری باشی از ملعبه ی لات و منات
شعر از : علیرضا قزوه
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
🕋عرفه آمد ومن باز مصفا نشدم
🕋حاجی معتکف یوسف زهرا نشدم
🕋همه گشتند سفید و دل من هست سیاه
🕋باز هم شکر که پیش همه رسوا نشدم
🎊 روز عرفه روز دعوت عاشقانه بسوی خدا
و عید قربان ، مبارک🎊
#عرفه
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
✅عید قربان
🔸 بندگی کن تا که سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
سر بنه در کف، برو در کوى دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند
بگذر از فرزند و مال و جان خویش
تا خلیل الله دورانت کنند
🔸عید قربان، عید شکوفایی ایمان و یقین مبارک باد.
#مناسبتی
#عید_قربان
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
عشق، یک راهِ پر از حادثه و یک طَرفه ست
روضهخوانی، وسط حال دعای عرفه ست!
یاعلی! بال و پری ده که اسیرت گردم
عید، روزی ست که قربان غدیرت گردم
زخم را اقربُ مِن حبلِ وریدی دادند
و فدیناهُ بذبح آمد و عیدی دادند
یاعلی! عشق، تویی... عید، تویی... راه، تویی!
اشهد ان علیا ولی الله تویی...
عشق، بغضی ست که در راه، گلوگیر شده ست
عشق، یک حاجیِ تشنه ست که تکفیر شده ست
فصل یک ذبح عظیم آمده که مست خداست
عشق، چاقوی خلیل است که در دست خداست
عید اضحاست! هیاهو به طواف آمده است
و فَدَیناه بخوان... فصل مصاف آمده است
عشق، چون گیسوی آئینه، پریشان شدن است
مثل مسلم، وسط دلهره، قربان شدن است
نام مسلم، شب عید آمد و عشق، افزون شد
از حرم، قافلهی تشنه لبان، بیرون شد
قافله، تشنه... حرم، تشنه... مرا هم ببرید!
راضیام... در بغل دشنه، مرا هم ببرید!
هم وطن! تشنه اگر ماندهای از آه بگو
اشهد ان علیا ولی الله بگو...
یاعلی! تشنهی لبخند ملیحت شدهایم
فصل انگور شده... مست ضریحت شدهایم
عشق، یک غمزه، تماشاست... که عیدش کردی
ای به قربان غدیرت که شهیدش کردی
ای به قربان غدیرت که فَدَیناهَم داد
آنقدَر نام تو بردم که خدا راهم داد!
یاعلی! ما به طواف تو دلیل آوردیم
بوسهای بر لب چاقوی خلیل آوردیم
عید، روزی ست که من خیمه به طف خواهم زد
دل دیوانه به دریای نجف خواهم زد
من به دریای نجف، ماهی سرگردانم
رو به دیدار خود، ای آینه! برگردانم!
گفتم از عشق و عطش، منتظر بارانم
چند وقتی ست که بیچارهی خوزستانم
نمک، آن بت که به زخمت بزند مَحرم نیست
هم وطن! مزد شکیبایی تو ماتم نیست
گر دلم بهر تو مضطر نشود، شرمم باد!
اگر از شعر، لبیتر نشود، شرمم باد!
شاعر غیرتِ تفتیدهی خوزستانم
روضه خوانِ لبِ خشکیده ی خوزستانم
شرم بر حیرتِ بی حاصلم آتش زده است
هم وطن! تشنگی ات بر دلم آتش زده است
هم وطن! گر تر و گر خشک، در این قافلهایم
من و تو، هر دو، ز فرط گِله، بی حوصلهایم
خاک اگر تشنه، ولی چشم، پر از ترسالی ست
حاج قاسم، وسط حادثه، جایش خالی ست
حاج قاسم که کنون نزد خدا مهمان است
گفت: امروز، حرم، حرمت خوزستان است
گفت قاسم که سرم هدیهی میهن گردد
عید، روزی ست که چشم "همه"، روشن گردد
حرفم این است! ببین! روز حسابی هم هست...
های... مسند زده! آیات عذابی هم هست...
هم وطن! تشنهای... اما گِله با چاه بگو...
"اشهد ان علیا ولی الله" بگو...
شعر از : احمد بابائی
#حضرت_علی
#عید_قربان
#عید_غدیر
#حاج_قاسم
#خوزستان
#آب
#تشنگی
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
هی فلانی! من به میز و منصبت کاری ندارم
یک کشاورزِ خسارت دیده هستم، دامدارم
چاههای نفت را بشکاف و پُرشو! نوش جانت!
من فدای مردم این سرزمینِ استوارم
بچه اینجایم آقا، بچه دارم، زن گرفتم
لهجه دارم، بومیام، ایرانیام! جویای کارم
کارِ کارونم تمام! از دست رفت این رود عاشق
رخت بر بسته ست کرخه !من به بی آبی دچارم
جلگهای سرسبز باید باشم اما خشکم اینک
هستیام را میمکند از چارسو ...غرقِ غبارم
من بدم میآید از این نفت آه این گنج بدبو
تشنه هستم ...آبِ آشامیدنی را دوست دارم
شیعه هستم! خاک پای زائران اربعینم
از قضا، با شِمر بی تدبیریات در کارزارم
دارم از این مردم بی باک میگویم که عمری
مرزداری میکنند از میهن با اقتدارم
یک نفر مسئول میخواهم که دردم را بفهمد
یک نفر از جنس مردم! مردم ِ پر افتخارم
تا که حقم را بگیرد مثل هر شهری در ایران
وا کند حقآبهام را مثل شهر همجوارم
تا عدالت هم گلویی ترکند در سرزمینم
تا بروید از میان خاک و خاکستر بهارم
شعر از : مرتضی حیدری آل کثیر
#خوزستان
#آب
#تشنگی
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
✅اشعار سعدی
هر دم از عمر ميرود نفسي
چون نگه ميکني نمانده بسي
اي که پنجاه رفت و در خوابي
مگر اين پنج روزه دريابي
خجل آنکس که رفت و کار نساخت
کوس رحلت زدند و باز نساخت
خواب نوشين بامداد رحيل
باز دارد پياده را ز سبيل
هر که آمد عمارتي نو ساخت
رفت و منزل بديگري پرداخت
وان دگر پخت همچنين هوسي
وين عمارت بسر نبرد کسي
يار ناپايدار دوست مدار
دوستي را نشايد اين غدار
نيک و بد چون همي ببايد مرد
خنک آنکس که گوي نيکي برد
برگ عيشي بگو ز خويش فرست
کس نيارد ز پس تو پيش فرست
عمر برفست و آفتاب تموز
اندکي ماند و خواجه غره هنوز
اي تهي دست رفته در بازار
ترسمت پر نياوري دستار
هر که مزروع خود بخورد بخويد
وقت خرمنش خوشه بايد چيد
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
✅حضرت علی علیه السلام
🌸علی ،انسان کامل🌸
یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی
بابی انت و امّی
گوییا هیچ نه همّی به دلم بوده، نه غمّی
بابی انت و امّی
تو که از مرگ و حیات، این همه فخری و مباهات
علی ای قبله حاجات
گویی آن دزد شقی تیغ نیالوده به سمّی
بابی انت و امّی
گویی آن فاجعه ی دشت بلا هیچ نبوده است
درِ این غم نگشوده است
سینه ی هیچ شهیدی نخراشیده به سمّی
بابی انت و امّی
حق اگر جلوه ی با وجه أتَمّ کرده در انسان
کان نه سهل است و نه آسان
به خود حق که تو آن جلوه ی با وجه أتَمّی
بابی انت و امّی
منکِر عید غدیر خم و آن خطبه و تنزیل
کر و کور است و عزازیل
با کر و کور چه عیدی و چه غدیریّ و چه خُمّی
بابی انت و امّی
در تولا هم اگر سهو ولایت!چه سفاهت
اُف بر این شَمّ فقاهت
بی ولای علی و آل، چه فقهی و چه شمّی!
بابی انت و امّی
تو کم و کیف جهانیّ و به کمبود تو دنیا
از ثَری تا به ثریّا
شَر و شور است و دگر هیچ نه کیفیّ و نه کمّی
بابی انت و امّی
آدمی جامع جمعیت و موجود أتَمّ است
گر به معنای أعَمّ است
تو بِهین مظهر انسان و به معنای أعمّی
بابی انت و امّی
چون بود آدم کامل غرض از خلقت آدم
پس به ذریه عالم
جز شما مهدِ نبوت نبُوَد چیز مهمی
بابی انت و امّی
عاشق توست که مستوجب مدح است و معظّم
منکرت مستحق ذَم
وز تو بیگانه نیرزد نه به مدحی و نه ذمّی
بابی انت و امّی
بی تو ای شیر خدا سبحه و دستار مسلمان
شده بازیچه ی شیطان
این چه بوزینه که سرها همه را بسته به ذمّی
بابی انت و امّی
لشکر کفر اگر موج زند در همه دنیا
همه طوفان همه دریا
چه کند با تو که چون صخره ی صمّا و اَصَمّی
بابی انت و امّی
یا علی خواهمت آن شعشعه ی تیغ زرافشان
هم بدو کفر سرافشان
بایدم این لَمَعان دیده، ندانم به چه لِمّی
بابی انت و امّی
از : استاد شهریار
#امام_علی_علیه_السلام
#عید_ولایت
#غدیر
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
✅ حضرت علی علیه السلام
🍃🍃🍃🌸🌸🌸🍃🍃🍃
همچنان ما همه از رسم تو خط میگیریم
رفتهای باز مدد از تو فقط میگیریم
نه فقط دست زمین از تو، تو را میخواهد
سالیانیست که معراج خدا میخواهد –
زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظهای جای یتیمان عرب بنشیند
بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی
بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار؛ عدم را بردار
باز هم تیغ دو دم را به کمر میبندی
باز هم پارچۀ زرد به سر میبندی
تا که شمشیر تو در معرکهها هو بکشد
نعرۀ حیدری «أین تَفرّوا» بکشد
باز از خانه میآیی به خداوند قسم
رستخیزانه میآیی به خداوند قسم
تا زمین باز هم آباد شود باز بیا
ای بزنگاه ازل تا به ابد باز بیا
تازه این اول قصهست حکایت باقیست
ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقیست
رفته ساقی که قدح پر کند و برگردد
عرش را غرق تحیّر کند و برگردد
دیر یا زود ولی میرسد از راه آخر
یک نفر عین علی میرسد از راه آخر
مینویسم که شب تار ، سحر میگردد
یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد…
🍃🍃🍃🌸🌸🌸🍃🍃🍃🍃
سید حمید رضا برقعی
#امام_علی_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#عید_ولایت
#عید_غدیر
#غدیر
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
✅حضرت علی علیه السلام
🍃🍃🍃🌸🌸🌸🍃🍃🍃
دستی که عشق را به تو پیوند داده است
بیشک به کعبه فرصت لبخند داده است
مولا! تو کیستی که نبی، آبروی خلق
معبود را به نام تو سوگند داده است
حافظ خبر نداشت جهان وقف مرتضاست
از کیسه ی خلیفه سمرقند داده است!
بیشک گره زده است زمین را به آسمان
دستی که مرتضی به خداوند داده است
سید حمیدرضا برقعی
🍃🍃🍃🌸🌸🌸🍃🍃🍃
#حضرت_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر
#عید_ولایت
#غدیر
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸از عرش خدا
🎊بانگ منادی آمد
🌸یعنی که
🎊 زمان عیش
🌸وشادی آمد
🎊نور دل حضرت جواد
🌸آمده است
🎊میلاد امام دهم
🌸امام هادی (ع)
🎊برهمه عاشقانش مبارک باد
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
✅ عید غدیر
🍃🍃🍃🌸🌸🌸🍃🍃🍃
قصه را زودتر ای کاش بیان میکردم
قصه زیباتر از آن شد که گمان میکردم
برکهای رود شد و موج و شد و دریا شد
با جهاز شتران کوه احد برپا شد
و از آن آینه با آینه بالا میرفت
دست در دست خودش یک تنه بالا میرفت
تا که بعثت به تکامل برسد آهسته
پیش چشم همه از دامنه بالا میرفت
تا شهادت بدهد عشق ولیالله است
پله در پله از آن ماذنه بالا میرفت
پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا میرفت
گفت: اینبار به پایان سفر میگویم
"بارها گفتهام و بار دگر میگویم"
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی است
کهکشانها نخی از وصلهء نعلین علی است
گفت ساقی من این مرد و سبویم دستش
بگذارید که یک شمه بگویم دستش
هر چه در عالم بالاست تصرف کرده
شب معراج به من سیب تعارف کرده
واژه در واژه شنیدند صدا را اما...
گفتنیها همگی گفته شد آنجا اما
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد
میرود قصهء ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
فصلی از مثنوی تحیّر
سیدحمیدرضا برقعی"
🍃🍃🍃🌸🌸🌸🍃🍃🍃
#حضرت_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر
#عید_ولایت
#غدیر
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
هدایت شده از استیکر تم و گیف ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅مولا علی
سر کوی بلند؛ فریاد کردم
علی؛ شیرِ خدا را یاد کردم
علی شیر خدا؛ یا شاه مردان
دل ناشادِ ما را، شاد گردان…
علی شیر خدا دردم دوا کن…
مناجات مرا پیش خدا کن
غبار خاک پای قنبرم من
که عبد عبد عبد حیدرم من
علی جان حب تو راه نجاتم
به نام تو بگذرم از صراطم
#حضرت_علی_علیه_السلام
#عید_ولایت
#عید_غدیر
#غدیر
⛱کانال اشعار زیبا
《🍃🍂@asharziba🍂🍃》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا