eitaa logo
کانال ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡍ߭ ܥ݆ܣߊ‌ܝ‌ܥ‌‌ܘ ܩܫࡎࡐ‌ܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊ‌ܠܢܚܠߊ‌ܩܢ
3.4هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
7.4هزار ویدیو
378 فایل
🌺براے بهره‌منـבے از پیامبر ص و سایر ائمه(علیهم السلام) نیز بایـב از واسطه‌ے ؋ـیض الهے بهره‌منـב گشت و از בریچه‌ے وجوב حجت زماט از انوار سایر معصومین(علیهم السلام) بهرـہ منـב شـב.تمام سعاבت و شقاوت انساט בرگرو معر؋ـت امام زماט عج اللـہ است‌ 🌼 @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊 🌷🍁🌾 🥀🍂 🌱 🌴 ؛ سرزنش اهل بصره 📖 : های 💠امام(عليه السلام) به يکى از مجازاتهاى دنيوى مردم بصره اشاره فرموده، مى فرمايد: «گويا مى بينم تنها کنگره هاى مسجدتان همچون سينه کشتى روى آب نمايان است و خداوند عذاب را از بالا و پايين بر شهر شما فرستاده و همه آن و کسانى که در آن بوده اند زير آب غرق شده اند» (کَاَنّي بِمَسْجِدِکُمْ کَجُؤجُؤِ سَفينَة قَدْ بَعَثَ اللهُ عَلَيْها الْعَذابَ مِنْ فَوْقِها وَ مِنْ تَحْتِها، وَ غَرِقَ مَنْ في ضِمْنِها). ❇️اين سخن اشاره به طوفان شديدى است که آن شهر را در خود فرو مى برد از بالا سيلاب فرو مى ريزد و از زمين آب مى جوشد همچون «طوفان نوح» همه جا را فرا مى گيرد تنها چيزى که از شهر باقى مى ماند، سقف بلند مسجد آن است. 🔰تشبيه به «جُؤ جُؤ سَفينَة; سينه کشتى» ممکن است اشاره به مناره ها و کنگره هاى بالاى ديوار مسجد باشد که شکل نيم دايره دارد و شبيه سينه کشتى است و قابل توجّه اين که در ذيل همين خطبه در روايت ديگرى که بعداً خواهد آمد مى خوانيم: «ما يُرى مِنْها اِلاّ شُرَفُ الْمَسْجِدِ; تنها کنگره هاى مسجد به چشم مى خورد». 🌀در اين که آيا اين پيشگويى چه زمانى تحقّق يافته است، شارحان نهج البلاغه بحثهاى فراوانى دارند. «ابن ابى الحديد» مى گويد که اين پيشگويى دوبار تحقّق يافت و تمام بصره در زير آب غرق شد; يکى در زمان «قادر بالله»(9) و ديگرى در زمان «قائم بامرالله»(10) (که هر دو از خلفاى بنى عباس بودند) صورت گرفت; تمام «بصره» غرق شد و تنها قسمتى از «مسجد جامع» آن از آب بيرون بود مانند سينه پرنده همان گونه که اميرمؤمنان على(عليه السلام) خبر داد. 〽️امواج عظيمى از درياى فارس برخاست(11) و سيلابى نيز از کوه هاى اطراف سرازير شد و تمام خانه ها و آنچه را در آنها بود در کام خود فرو برد و بسيارى از اهل بصره هلاک شدند. اخبار اين دو حادثه نزد اهل بصره معروف است و هر نسلى از نسل قبل آن را روايت مى کند.(12) * * * 💠نخست اين که مى گويد: «وَ في رواية وَاَيْمُ اللهِ لَتَغْرقَنَّ بَلْدَتُکُمْ حَتّى کَاَنّى اَنْظُرُ اِلى مَسْجِدِها کَجُؤجُؤِ سَفينَة اَوْ نَعامَة جاثِمَة». 🔸سپس مى گويد: «وَ في رواية کَجُؤجُؤِ طَيْر في لُجَّةِ بَحْر». 🔹سرانجام مى فرمايد: «وَ في رواية اُخرى بِلادُکُمْ اَنْتَنُ بِلادِ اللهِ تُرْبَةً: اَقْرَبُها مِنَ الْماءِ، وَ اَبْعَدُها مِنَ السَّماءِ، وَ بِها تِسْعَةُ اَعْشارِ الشَّرِّ، اَلْمُحْتَبَسُ فيها بِذَنْبِهِ، وَ الْخارِجُ بِعَفْو اللهِ. کَاَنّى اَنْظُرُ اِلى قَرْيَتِکُمْ هذِهِ قَدْ طَبَّقَهَا الْماءُ، حَتّى ما يُرى مِنْها اِلاّ شُرَفُ الْمَسْجِدِ، کَاَنَّهُ جُؤجُؤ طَيْر في لُجَّةِ بَحْر». ترجمه: 💫به خدا سوگند سرزمين شما زير آب غرق مى شود، گويى من به مسجد آن مى نگرم که همچون سينه کشتى يا شتر مرغى است که خود را به زمين چسبانيده است. ✅در روايت ديگرى آمده است: همانند سينه پرنده اى که روى آب درياى عميق و مواجى نشسته باشد. نيز در روايت ديگرى مى فرمايد: خاک سرزمين شما بدبوترين خاک شهرهاى خداست! از همه، به آب نزديکتر و از همه شهرها از آسمان دورتر است و «نُه عُشْر» بديها در محيط شماست. کسى که در آن جا گرفتار مى شود به سبب گناهش مى باشد و آن کس که از آن بيرون مى آيد به خاطر عفو و رحمت خداست. گويا مى بينم که آب، تمام شهر شما را فرا گرفته و پوشانيده است و جز کنگره هاى مسجدتان همانند سينه پرنده اى بر درياى موّاج و عميق، چيزى ديده نمى شود. * * *⚠️بايد توجّه داشت که روايت نخست تفاوت چندانى با آنچه در روايت سابق آمد ندارد. تفاوت آن در اين است که با قسم شروع مى شود و با صراحت از غرق اين شهر سخن مى گويد و در مورد پيدا بودن مسجد آن از زير آب تشبيه ديگرى بر تشبيه سابق مى افزايد و مى فرمايد: «به خدا سوگند سرزمينتان زير آب غرق مى شود، گويى من به (بالاترين نقطه) «مسجد» آن مى نگرم که همچون سينه کشتى يا «شتر مرغى» است که خود را به زمين چسبانيده است» (وَاَيْمُ اللهِ لَتَغْرِقَنَّ بَلْدَتُکُمْ حَتّى کَانّى اَنْظُرُ اِلى مَسْجِدِها کَجُؤجُؤِ سَفينَة اَوْ نَعامَة جاثِمَة(13)). 📚10. «قائم بامرالله» در سال 422 هجرى به خلافت رسيد (الکامل فى التاريخ، ج 9، ص 417). 11. اين نکته قابل توجّه است که «ابن ابى الحديد» که در قرن هفتم هجرى مى زيسته در مورد «خليج فارس» تعبير به «بحر فارس» مى کند. 12. «ابن ابى الحديد»، ج 1، ص 253. 13. «جاثمه» از ماده «جثوم» در اصل به معناى جمع شدن و با سينه بر زمين قرار گرفتن است و به افرادى که بر زمين قرار گرفته اند و حرکت نمى کنند يا کسل و خواب آلودند، اين واژه اطلاق مى شود .................... @Asheghan_Amiralmomenin
🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊 🌷🍁🌾 🥀🍂 🌱 🌴 ؛ سرزنش اهل بصره 📖 : های ✅1ـ پيشگويى پيامبر(صلى الله عليه وآله) درباره جنگ جمل ❇️جالب توجّه است که در روايات متعددى از پيامبر مى خوانيم که نسبت به داستان جنگ جمل و موضع گيرى «عايشه» در آن، پيشگوييهايى فرموده و به او هشدار داده است، از جمله اين که: چون «عايشه» عازم بر خروج شد به جستجوى شترى براى او برآمدند که «هودجش» را حمل کنند; شخصى به نام «يعلى بن امية» شترى به نام «عسکر» براى او آورد که بسيار درشت اندام و مناسب اين کار بود. هنگامى که «عايشه» آن را ديد از آن خوشش آمد و در اين هنگام شتربان به توصيف قدرت و قوّت شتر پرداخت و در لابه لاى سخنش نام «عسکر» را که نام آن شتر بود بر زبان جارى کرد، هنگامى که «عايشه» اين نام را شنيد تکان خورد و «اِنّا لله وَ انّا اِلَيه راِجُعون» بر زبان جارى کرد و بلافاصله گفت اين شتر را ببريد که مرا در آن حاجتى نيست. هنگامى که دليلش را از او سؤال کردند، گفت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) نام چنين شترى را براى من ذکر فرموده و مرا از سورا شدن بر آن نهى فرموده است. 🔶 سپس دستور داد شتر ديگرى براى او بياورند امّا هرچه گشتند شتر ديگرى که مناسب اين کار باشد نيافتند; ناچار جهاز شتر و صورت ظاهرى آن را تغيير دادند و نزد او آوردند، گفتند شترى قوى تر و نيرومندتر براى تو آورديم او هم راضى شد. 📕«ابن ابى الحديد» بعد از نقل اين داستان، داستان ديگرى از «ابومخنف» نقل مى کند که «عايشه» در مسير راه خود به سوى «بصره» به يک آبادى به نام «حوأب» رسيد; سگهاى آبادى سر و صداى زيادى کردند به طورى که شترهاى کاروان رَم کردند. 🔷يکى از ياران «عايشه» گفت: ببينيد چقدر سگهاى «حوأب» زياد است و چقدر فرياد مى کنند، «عايشه» فوراً زمام شتر را کشيد و ايستاد، گفت: اين جا «حوأب» و اين صداى سگهاى «حوأب» بود، فوراً مرا برگردانيد! چرا که از «پيامبر» شنيدم که مى فرمود... در اين جا به ذکر خبرى پرداخت که پيامبر او را هشدار داده بود: بترس از آن روزى که به راهى مى روى که سگ هاى «حوأب» در آن جا در اطراف تو سر و صداى زيادى خواهند کرد! 🔶در آن جا يک نفر (براى منصرف ساختن عايشه از اين فکر) صدا زد: خداى تو را رحمت کند ما مدّتى است از «حوأب» گذشته ايم! گفت: شاهدى داريد؟ آنها رفتند و پنجاه نفر از عرب هاى آن بيابان را ديدند و پاداشى براى آنها قرار دادند که بيايند شهادت دهند اين جا «حوأب» نيست! و «حوأب» را پشت سر گذاشتيد; «عايشه» پذيرفت و به راه خود ادامه داد!(17) 💠عجيب اين است که اين گونه مطالب، سبب تردد «عايشه» مى شد ولى آن همه روايات صريحى که از پيامبر اکرم درباره على(عليه السلام) شنيده بود و راوى بسيارى از آنها خود او بوده است، سبب ترديد و انصراف او نشد; و اين از عجايب است! در ضمن از اين داستانها استفاده مى شود که او به آسانى فريب مى خورد و تغيير عقيده مى داد. 📚17. «شرح ابن ابى الحديد»، ج 6، ص 225. .................... @Asheghan_Amiralmomenin
🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊 🌷🍁🌾 🥀🍂 🌱 🌴 ؛ سرزنش اهل بصره 📖 : های ✅2ـ نکوهش اهل بصره 📃در خطبه از مذمّت اهل «بصره» آمد، قسمتى از آن مربوط به تأثير آب و هوا و موقعيّت شهر و وضع اجتماعى آن جا (که بندرگاه بود; و محل ورود انواع فرهنگها و افکار و اخلاق آلوده، که به طور طبيعى در آن جا و مانند آن بوده و هست) مى باشد. ولى بخشى از آن مربوط به صفات و روحيّات ساکنان آن جا بوده، که اين قسمت لزومى ندارد در هر عصر و زمانى چنان باشد; بلکه اشاره به مردم همان عصر و همان زمان است که به آسانى تسليم برنامه هاى زشت و نفاق افکن «طلحه» و «زبير» شدند و پيمان خود را با على(عليه السلام) شکستند و آن همه کشته در اين راه خطا، دادند. بنابراين مانعى ندارد که در اعصار ديگر، نيکان و پاکانى در آن جا باشند. 💠به همين دليل در بعضى از روايات، مدح و ستايش اين شهر نيز ديده مى شود; از جمله در خطبه اى که از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نقل شده، ضمن بر شمردن بخشهايى از حوادث سختى که بر اين شهر مى گذرد مى خوانيم که امام(عليه السلام) اهل بصره را مخاطب ساخت و فرمود: خداوند براى هيچ يک از شهرهاى مسلمين شرافت و کرامتى قرار نداده، مگر اين که در شما برتر از آن را قرار داده است... قاريان شما بهترين قاريان قرآنند و زاهدان شما بهترين زاهدان، عابدان شما بهترين عبادت کنندگان و تاجران شما بهترين و صادقترين تاجرانند... کودکان شما باهوش ترين و زنان شما قانعترين زنانند.(18) ❇️هيچ منافاتى ندارد که قوم و ملّتى بر اثر برخوردار شدن از تعليم و تربيت کافى و خودسازى و تهذيب نفوس، رذايل اخلاقى را کنار بگذارند و به سوى فضايل گام بردارند; به خصوص اين که مفاسد اخلاقى آنها رسواييهايى همچون جنگ جمل و پيامدهاى نامطلوب آن به بار آورد و آنها را تکان دهد و بيدار کند. 3ـ تأثير محيط در اخلاق ✅از تعبيراتى که امام(عليه السلام) در اين خطبه داشتند دو نکته به خوبى روشن مى شود: نخست تأثير محيط طبيعى و جغرافيايى در خلق و خوى انسانها (آن جا که فرمود: ماؤُکُمْ زُعاق... بِلادُکُمْ اَنْتَنُ بِلادِ اللهِ تُرْبَةً اَقْرَبُها مِنَ الْماءِ وَ اَبْعَدُها مِنَ السَّماءِ) و ديگر تأثير محيط اجتماعى در اخلاق انسانهاست (آن جا که فرمود: وَالْمُقيمُ بَيْنَ اَظْهُرِکُمْ مَرْتَهَنِ بِذَنْبِهِ). 🔶ولى مسلّم است که تأثير اينها در حدّ فراهم آوردن زمينه هاست و هرگز علّت تامّه نيست; به همين دليل در چنين محيط هايى هميشه افراد خوب و شايسته اى پيدا مى شوند; و به عکس در مناطقى که آب و هواى مناسب براى خلق و خوى سالم دارد و از محيط اجتماعى خوبى نيز برخوردار است، افراد شرور و فاسد و زشت سيرتى نيز پيدا مى شوند. 📚پی نوشت:18. «بحارالانوار»، ج 32، ص 256 (با تلخيص). 🌼🍁🌺🍂🌸🍂 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
کانال ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡍ߭ ܥ݆ܣߊ‌ܝ‌ܥ‌‌ܘ ܩܫࡎࡐ‌ܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊ‌ܠܢܚܠߊ‌ܩܢ
🌸🍂🌼🍁🌻🌱🌷🌺🍁🌹🍂🕊 🌴#حکمت_191_نهج_البلاغه: بیوفایی و ناپایداری دنیا 🌟و قَالَ (علیه السلام): إِنَّمَا الْم
🌸🍂🌼🍁🌻🌱🌷🌺🍁🌹🍂🕊 🌴 : بیوفایی و ناپایداری دنیا 📖: ✅حقیقت دنیا به سومین نکته پرداخته مى فرماید: «(یکى از مشکلات مهم دنیا این است که) انسان به نعمتى از آن نمى رسد جز با فراق نعمت دیگرى»; (وَ لاَ یَنَالُ الْعَبْدُ نِعْمَةً إِلاَّ بِفِرَاقِ أُخْرَى). این نکته واقعیتى ملموس و شایان دقت و عبرت است; فى المثل کسى که فرزند ندارد واقعاً در زحمت است; اما هنگامى که خدا این نعمت را به او ارزانى مى دارد مشکلات زیادى براى نگهدارى و اداره و تربیت فرزند به سراغ او مى آید، هنگامى که مرکبى ندارد در زحمت است و وقتى صاحب مرکبى شد آسودگى هاى دیگرى را از دست مى دهد و هنگامى که نام و نشان و شهرتى پیدا مى کند به نعمتى رسیده اما نعمت هاى دیگرى را به سبب این شهرت از دست مى دهد. در واقع تمام نعمت هاى دنیا این گونه است که نعمت ها با هم جمع نمى شوند، بلکه یکى مى آید و دیگرى از دست مى رود. 🔶در چهارمین نکته که بى شباهت به نکته قبل نیست مى فرماید: «انسان به استقبال هیچ روز از عمرش نمى رود جز این که از روز دیگرى از عمرش جدا مى شود»; (وَ لاَ یَسْتَقْبِلُ یَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ بِفِرَاقِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ). گرچه هر روزى از عمر نعمتى از نعمت هاى گرانبهاى الهى است ولى این نعمت از سرمایه عمر انسان برداشته مى شود و او را یک گام به مرگ نزدیک تر مى کند. ✳️این شبیه همان چیزى است که در یکى دیگر از گفتارهاى حکیمانه امام(علیه السلام) (در حکمت 74 گذشت) که مى فرماید: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ; نفس هاى انسان گام هاى او به سوى پایان عمر است» بسیارند کسانى که از این نکته غافلند; گویى عمر خود را در این دنیا جاویدان مى دانند به همین سبب به سادگى روزها و ماه ها و سال هایى را به هدر مى دهند بى آنکه چیزى در برابر این سرمایه عظیم دریافت دارند. ❇️این حقیقت را قرآن مجید به صورت دیگرى بیان کرده، مى فرماید: «(وَالْعَصْرِ * إِنَّ الاِْنسَانَ لَفِى خُسْر); سوگند به عصر که انسان در زیان کارى است».(2) چه زیانى از این بالاتر که هر روز که مى گذرد بخشى از سرمایه گرانبهاى عمر او کاسته مى شود. 📚پی نوشت:(2). عصر، آیه 1 و 2 . 📚 🌸🍂🌺🍁🌼🍂 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
کانال ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡍ߭ ܥ݆ܣߊ‌ܝ‌ܥ‌‌ܘ ܩܫࡎࡐ‌ܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊ‌ܠܢܚܠߊ‌ܩܢ
🌸🍂🌼🍁🌻🌱🌷🌺🍁🌹🍂🕊 🌴#ادامه #حکمت_191_نهج_البلاغه: بیوفایی و ناپایداری دنیا 📖#ادامه_شرح_پیام_امیرالمؤمنین_ع
🌸🍂🌼🍁🌻🌱🌷🌺🍁🌹🍂🕊 🌴 : بیوفایی و ناپایداری دنیا 📖: ✅چهره واقعى دنيا و سرانجام دنياپرستان: 🔰در پنجمین نکته که باز در ارتباط با نکات پیشین است مى فرماید: «بنابراین ما اعوان و یاران مرگیم و جانمان 🔸هدف (عوامل) مرگبار و با این حال چگونه مى توانیم امید بقا داشته باشیم»; (فَنَحْنُ أَعْوَانُ الْمَنُونِ وَأَنْفُسُنَا نَصْبُ الْحُتُوفِ فَمِنْ أَیْنَ نَرْجُو الْبَقَاءَ). «منون» از ریشه «منّ» به معناى قطع و نقصان گرفته شده و از آنجا که مرگ عمر انسان را قطع مى کند و مایه نقصان عدد انسان ها مى گردد به آن «منون» گفته شده است. تعبیر به «أعْوانُ الْمَنُون» (یاران و کمک کاران مرگ) از این نظر است که انسان با گذراندن عمر خود گویى به مرگ خویش کمک مى کند و تعبیر به «نَصْبُ الْحُتُوف» (حتُوف جمع «حَتف» به معناى مرگ) اشاره به این است که عوامل نابودى، بیمارى ها، سیل ها، زلزله ها، جنگ ها و حادثه هاى ناگوار هر کدام جان انسان را نشانه گرفته اند و سرانجام یکى از آنها تیر خود را به هدف مى زند و به زندگى انسان پایان مى دهد و به این دلیل امام(علیه السلام) مى فرماید: با وجود این عوامل مرگبار ما چگونه امید بقا داریم؟ هیچ کس از یک روز بعد از این و یا حتى یک ساعت بعد آگاه نیست که چه سرنوشتى دارد. آیا در زمره زندگان است، یا در کنار مردگان آرمیده; خواه پیر باشد یا جوان، سالم باشد یا بیمار. 💠حضرت در ششمین و آخرین نکته در تکمیل بحث هاى گذشته مى فرماید: «این شب و روز هرگز ارزش چیزى را بالا نبرده جز این که به سرعت باز مى گردند و آنچه را بنا کرده ویران مى سازند و هرچه را جمع کرده پراکنده مى کنند»; (وَهَذَا اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ لَمْ یَرْفَعَا مِنْ شَیْء شَرَفاً إِلاَّ أَسْرَعَا الْکَرَّةَ فِی هَدْمِ مَا بَنَیَا وَتَفْرِیقِ مَا جَمَعَا). شب و روز در واقع واحدهاى زندگى انسان را تشکیل مى دهند که عمر انسان با گذشت آنها سپرى مى شود و نسبت حوادث به شب و روز (با آنکه آنها ظرف زمانند نه عامل حوادث) نوعى مجاز در نسبت است. شبیه آنچه 📃در خطبه اى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده که مى فرماید: «وَقَدْ رَأیْتُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهارَ کَیْفَ یُبْلِیانِ کُلَّ جَدید وَیُقَرِّبانِ کُلَّ بَعید; شما مردم شب و روز را دیده اید که چگونه هرچیز نو و جدیدى را کهنه و هر دورى را نزدیک مى سازند».(3) 🌹امیرمؤمنان(علیه السلام) با تعبیر دیگرى در خطبه 90 که در جلد سوم گذشت آن را بیان فرموده و به جاى شب و روز خورشید و ماه را عامل کهنه شدن نوها و دور شدن نزدیک ها مى شمرد. (وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دائِبانِ فی مَرْضاتِهِ یُبْلِیانِ کُلَّ جَدید وَیُقَرِّبانِ کُلَّ بَعید). ❇️در یک جمع بندى از مجموع این گفتار حکیمانه مى توان چنین گفت: از آنجا که «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطیئَة»(4) و علاقه به مادیات سرچشمه همه یا اغلب گناهان است، امام(علیه السلام) براى کاستن حب دنیا به ناپایدارى آن از تعبیرات بسیار پرمعنا در این کلام نورانى استفاده کرده است. نخست هدف بودن انسان را در برابر تیرهاى مرگ که سرانجام هر کسى است مطرح مى کند و سپس به خطراتى که در هر لحظه حیات انسان را تهدید مى کند ـ مانند گلوگیر شدن جرعه آب یا لقمه غذا ـ اشاره مى فرماید سپس به این نکته مهم توجه مى دهد که همیشه مواهب دنیا با محرومیت هایى همراه است و هرگز انسان نمى تواند تمام آنها را یکجا در اختیار بگیرد. آن گاه هشدار مى دهد که روزهاى عمر پى در پى در گذرند و هر روز، انسان گام تازه اى به سوى مرگ بر مى دارد و مهم اینجاست که از دست دادن سرمایه عمر در اختیار ما نیست; چه بخواهیم و چه نخواهیم پى در پى از ما گرفته مى شود. ✳️مجموع این سخن درس عبرتى است براى همگان تا زهد در دنیا را پیشه کنند و از حرص و آز و طمع و غرق شدن در لذات بپرهیزند و از این دنیا براى سعادت جاویدان خود در سراى آخرت بیندوزند. ***** 📚پی نوشت:(3). بحارالانوار، ج 74، ص 177. (4). کافى، ج 2، ص 130. 📚 🌸🍂🌺🍁🌼🍂 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍