eitaa logo
کانال ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡍ߭ ܥ݆ܣߊ‌ܝ‌ܥ‌‌ܘ ܩܫࡎࡐ‌ܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊ‌ܠܢܚܠߊ‌ܩܢ
3.4هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
8.7هزار ویدیو
386 فایل
🌺براے بهره‌منـבے از پیامبر ص و سایر ائمه(علیهم السلام) نیز بایـב از واسطه‌ے ؋ـیض الهے بهره‌منـב گشت و از בریچه‌ے وجوב حجت زماט از انوار سایر معصومین(علیهم السلام) بهرـہ منـב شـב.تمام سعاבت و شقاوت انساט בرگرو معر؋ـت امام زماט عج اللـہ است‌ 🌼 @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌱🍁🌷🍃🥀🍂🕊 🌷🍁🌾 🥀🍂 🌱 🌴 ؛ سرزنش اهل بصره 📖 : های ✅1ـ پيشگويى پيامبر(صلى الله عليه وآله) درباره جنگ جمل ❇️جالب توجّه است که در روايات متعددى از پيامبر مى خوانيم که نسبت به داستان جنگ جمل و موضع گيرى «عايشه» در آن، پيشگوييهايى فرموده و به او هشدار داده است، از جمله اين که: چون «عايشه» عازم بر خروج شد به جستجوى شترى براى او برآمدند که «هودجش» را حمل کنند; شخصى به نام «يعلى بن امية» شترى به نام «عسکر» براى او آورد که بسيار درشت اندام و مناسب اين کار بود. هنگامى که «عايشه» آن را ديد از آن خوشش آمد و در اين هنگام شتربان به توصيف قدرت و قوّت شتر پرداخت و در لابه لاى سخنش نام «عسکر» را که نام آن شتر بود بر زبان جارى کرد، هنگامى که «عايشه» اين نام را شنيد تکان خورد و «اِنّا لله وَ انّا اِلَيه راِجُعون» بر زبان جارى کرد و بلافاصله گفت اين شتر را ببريد که مرا در آن حاجتى نيست. هنگامى که دليلش را از او سؤال کردند، گفت رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) نام چنين شترى را براى من ذکر فرموده و مرا از سورا شدن بر آن نهى فرموده است. 🔶 سپس دستور داد شتر ديگرى براى او بياورند امّا هرچه گشتند شتر ديگرى که مناسب اين کار باشد نيافتند; ناچار جهاز شتر و صورت ظاهرى آن را تغيير دادند و نزد او آوردند، گفتند شترى قوى تر و نيرومندتر براى تو آورديم او هم راضى شد. 📕«ابن ابى الحديد» بعد از نقل اين داستان، داستان ديگرى از «ابومخنف» نقل مى کند که «عايشه» در مسير راه خود به سوى «بصره» به يک آبادى به نام «حوأب» رسيد; سگهاى آبادى سر و صداى زيادى کردند به طورى که شترهاى کاروان رَم کردند. 🔷يکى از ياران «عايشه» گفت: ببينيد چقدر سگهاى «حوأب» زياد است و چقدر فرياد مى کنند، «عايشه» فوراً زمام شتر را کشيد و ايستاد، گفت: اين جا «حوأب» و اين صداى سگهاى «حوأب» بود، فوراً مرا برگردانيد! چرا که از «پيامبر» شنيدم که مى فرمود... در اين جا به ذکر خبرى پرداخت که پيامبر او را هشدار داده بود: بترس از آن روزى که به راهى مى روى که سگ هاى «حوأب» در آن جا در اطراف تو سر و صداى زيادى خواهند کرد! 🔶در آن جا يک نفر (براى منصرف ساختن عايشه از اين فکر) صدا زد: خداى تو را رحمت کند ما مدّتى است از «حوأب» گذشته ايم! گفت: شاهدى داريد؟ آنها رفتند و پنجاه نفر از عرب هاى آن بيابان را ديدند و پاداشى براى آنها قرار دادند که بيايند شهادت دهند اين جا «حوأب» نيست! و «حوأب» را پشت سر گذاشتيد; «عايشه» پذيرفت و به راه خود ادامه داد!(17) 💠عجيب اين است که اين گونه مطالب، سبب تردد «عايشه» مى شد ولى آن همه روايات صريحى که از پيامبر اکرم درباره على(عليه السلام) شنيده بود و راوى بسيارى از آنها خود او بوده است، سبب ترديد و انصراف او نشد; و اين از عجايب است! در ضمن از اين داستانها استفاده مى شود که او به آسانى فريب مى خورد و تغيير عقيده مى داد. 📚17. «شرح ابن ابى الحديد»، ج 6، ص 225. .................... @Asheghan_Amiralmomenin