🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀
🌼🍀🌸
🍀🌺
🌼
#ادامه_نامه_پنجم_نهج_البلاغه
💠ترجمه و شرح نامه 5 نهج البلاغه:سوء استفاده نکردن از پست و مقام
✳️و من كتاب له (علیه السلام) إلى أشعث بن قيس عامل أذربيجان:
وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ؛ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ؛ وَ فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ؛ وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ؛ وَ السَّلَام
🔶الطُعْمَة: خوراك، روزى.
تَفْتَاتَ: استبداد ميكنى.
خُزَّان: جمع «خازن»، حافظ، نگهبان.
الْوُلَاة: جمع «والى»، سرپرست، حاكم.
🔷از نامه هاى آن حضرت عليه السَّلام است با شعث ابن قيس (كه شمّه اى از حال او در شرح خطبه نوزدهم گذشت) و او (از جانب عثمان) حكمران آذربيجان بود (و آذربيجان ايالتى است در شمال غربى ايران داراى شهرها و ده هاى بسيار كه مهمترين شهر و مركز آن تبريز است، خلاصه چون امير المؤمنين عليه السَّلام بعد از عثمان زمام امور را بدست گرفت اشعث بجهت كارهاى ناشايسته خود مى دانست كه امام عليه السَّلام او را عزل خواهد نمود ترسناك بود، حضرت براى آگاهى او بحفظ اموال آذربيجان بعد از خاتمه جنگ جمل نامه اى باو نوشت):
🔶(1) عمل (و حكمرانى) تو رزق و خوراك تو نيست (ترا حكومت نداده اند تا آنچه بيابى از آن خود پنداشته بخورى) ولى آن عمل امانت و سپرده اى در گردن تو است (كه بايستى آنرا مواظبت نموده در راه آن قدمى بر خلاف دستور دين بر ندارى) و خواسته اند كه تو نگهبان باشى براى كسيكه از تو بالاتر است (تو زير دست اميرى هستى كه ترا حافظ و نگهبان قرار داده و ولايتى بتو سپرده كه آنرا از جانب او مواظبت نمائى)
🔷(2) پس ترا نمى رسد كه در كار رعيّت بميل خود رفتار نمائى (پيش از آنكه بتو دستور دهند كارى انجام دهى) و نمى رسد كه متوجّه كار بزرگى شوى مگر باعتماد امر و فرمانى كه بتو رسيده باشد، و در دستهاى تو است مال و دارائى از مال خداوند بى همتاى بزرگ، و تو يكى از خزانه داران آن هستى تا آنرا بمن سپارى، و اميد است من بدترين واليها و فرماندهها براى تو نباشم (بلكه اين دستور سود دنيا و آخرت ترا در بر دارد) و درود بر آنكه شايسته درود است.
#ادامه_دارد. #قسمت_اول
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀
🌼🍀🌸
🍀🌺
🌼
#ادامه_نامه_پنجم_نهج_البلاغه
💠ترجمه و شرح نامه 5 نهج البلاغه:سوء استفاده نکردن از پست و مقام
✳️و من كتاب له (علیه السلام) إلى أشعث بن قيس عامل أذربيجان:
وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ؛ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ؛ وَ فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ؛ وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ؛ وَ السَّلَام
🔶الطُعْمَة: خوراك، روزى.
تَفْتَاتَ: استبداد ميكنى.
خُزَّان: جمع «خازن»، حافظ، نگهبان.
الْوُلَاة: جمع «والى»، سرپرست، حاكم.
🔷از نامه هاى آن حضرت عليه السَّلام است با شعث ابن قيس (كه شمّه اى از حال او در شرح خطبه نوزدهم گذشت) و او (از جانب عثمان) حكمران آذربيجان بود (و آذربيجان ايالتى است در شمال غربى ايران داراى شهرها و ده هاى بسيار كه مهمترين شهر و مركز آن تبريز است، خلاصه چون امير المؤمنين عليه السَّلام بعد از عثمان زمام امور را بدست گرفت اشعث بجهت كارهاى ناشايسته خود مى دانست كه امام عليه السَّلام او را عزل خواهد نمود ترسناك بود، حضرت براى آگاهى او بحفظ اموال آذربيجان بعد از خاتمه جنگ جمل نامه اى باو نوشت):
🔶(1) عمل (و حكمرانى) تو رزق و خوراك تو نيست (ترا حكومت نداده اند تا آنچه بيابى از آن خود پنداشته بخورى) ولى آن عمل امانت و سپرده اى در گردن تو است (كه بايستى آنرا مواظبت نموده در راه آن قدمى بر خلاف دستور دين بر ندارى) و خواسته اند كه تو نگهبان باشى براى كسيكه از تو بالاتر است (تو زير دست اميرى هستى كه ترا حافظ و نگهبان قرار داده و ولايتى بتو سپرده كه آنرا از جانب او مواظبت نمائى)
🔷(2) پس ترا نمى رسد كه در كار رعيّت بميل خود رفتار نمائى (پيش از آنكه بتو دستور دهند كارى انجام دهى) و نمى رسد كه متوجّه كار بزرگى شوى مگر باعتماد امر و فرمانى كه بتو رسيده باشد، و در دستهاى تو است مال و دارائى از مال خداوند بى همتاى بزرگ، و تو يكى از خزانه داران آن هستى تا آنرا بمن سپارى، و اميد است من بدترين واليها و فرماندهها براى تو نباشم (بلكه اين دستور سود دنيا و آخرت ترا در بر دارد) و درود بر آنكه شايسته درود است.
#ادامه_دارد. #قسمت_اول
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀
🌼🍀🌸
🍀🌺
🌼
#ادامه_نامه_پنجم_نهج_البلاغه
💠ترجمه و شرح نامه 5 نهج البلاغه:سوء استفاده نکردن از پست و مقام
✳️و من كتاب له (علیه السلام) إلى أشعث بن قيس عامل أذربيجان:
وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ؛ لَيْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ؛ وَ فِي يَدَيْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ؛ وَ لَعَلِّي أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ؛ وَ السَّلَام
🔶الطُعْمَة: خوراك، روزى.
تَفْتَاتَ: استبداد ميكنى.
خُزَّان: جمع «خازن»، حافظ، نگهبان.
الْوُلَاة: جمع «والى»، سرپرست، حاكم.
🔷از نامه هاى آن حضرت عليه السَّلام است با شعث ابن قيس (كه شمّه اى از حال او در شرح خطبه نوزدهم گذشت) و او (از جانب عثمان) حكمران آذربيجان بود (و آذربيجان ايالتى است در شمال غربى ايران داراى شهرها و ده هاى بسيار كه مهمترين شهر و مركز آن تبريز است، خلاصه چون امير المؤمنين عليه السَّلام بعد از عثمان زمام امور را بدست گرفت اشعث بجهت كارهاى ناشايسته خود مى دانست كه امام عليه السَّلام او را عزل خواهد نمود ترسناك بود، حضرت براى آگاهى او بحفظ اموال آذربيجان بعد از خاتمه جنگ جمل نامه اى باو نوشت):
🔶(1) عمل (و حكمرانى) تو رزق و خوراك تو نيست (ترا حكومت نداده اند تا آنچه بيابى از آن خود پنداشته بخورى) ولى آن عمل امانت و سپرده اى در گردن تو است (كه بايستى آنرا مواظبت نموده در راه آن قدمى بر خلاف دستور دين بر ندارى) و خواسته اند كه تو نگهبان باشى براى كسيكه از تو بالاتر است (تو زير دست اميرى هستى كه ترا حافظ و نگهبان قرار داده و ولايتى بتو سپرده كه آنرا از جانب او مواظبت نمائى)
🔷(2) پس ترا نمى رسد كه در كار رعيّت بميل خود رفتار نمائى (پيش از آنكه بتو دستور دهند كارى انجام دهى) و نمى رسد كه متوجّه كار بزرگى شوى مگر باعتماد امر و فرمانى كه بتو رسيده باشد، و در دستهاى تو است مال و دارائى از مال خداوند بى همتاى بزرگ، و تو يكى از خزانه داران آن هستى تا آنرا بمن سپارى، و اميد است من بدترين واليها و فرماندهها براى تو نباشم (بلكه اين دستور سود دنيا و آخرت ترا در بر دارد) و درود بر آنكه شايسته درود است.
#ادامه_دارد. #قسمت_اول
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀
🌼🍀🌸
🍀🌺
🌼
#ادامه_نامه_پنجم_نهج_البلاغه
💠ترجمه و شرح نامه 5 نهج البلاغه:سوء استفاده نکردن از پست و مقام
❇️شرح : پیام امام امیر المؤمنین
✨از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به اشعث بن قيس فرماندار آذربايجان نوشته است.(1)
✅نامه در یک نگاه:
این نامه عمدتاً به این نکته اشاره دارد که مقامات و منصب ها در حکومت اسلامى وسیله آب و نان افراد نیست بلکه امانتهاى الهى است که باید به دقت از آن مراقبت کنند. به همین دلیل باید نسبت به مردم استبداد به خرج ندهند و در مورد بیت المال با احتیاط تمام گام بردارند.
🔷مقامات کشور اسلام امانت الهى است:
همان گونه که در بالا اشاره شد آنچه مرحوم سيّد رضى در اين نامه آورده است بخشى از نامه مشروح ترى است که در کتاب صفين آمده است. از مجموع نامه چنين استفاده مى شود که اشعث بن قيس به موجب سوابق سويى که داشت بعد از روى کار آمدن امام(عليه السلام) احساس ناامنى در موقعيت خود کرد که امام(عليه السلام) ممکن است او را از حکومت آذربايجان بردارد و مسأله جنگ جمل و قتل عثمان را بهانه اى براى سرکشى قرار دهد، لذا امام(عليه السلام) براى پيش گيرى از فتنه انگيزى او اين نامه را برايش نوشت و در آغاز نامه چنين فرمود: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ مِنْ عَبْدِاللهِ عَلِيّ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ إِلَى الأَشْعَثِ بْنِ قَيْس أَمّا بَعْدُ، فَلَوْ لاَ هَنَاتٌ وَهَنَاتٌ کُنَّ مِنْکَ لَکُنْتَ الْمُقَدَّمُ في هذَا الأَمْرِ قَبْلَ النّاسِ وَلَعَلَّ آخِرَ أَمْرِکَ يَحْمَدُ أَوَّلَهُ، وَيَحْمِلُ بَعْضُهُ بَعْضاً، إِنِ اتَّقَيْتَ اللهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ; اگر لغزشهايى چنين و چنان از تو سر نزده بود در اين کار (فرماندارى آذربايجان يا بيعت کردن با امام(عليه السلام)) مقدم بر ديگران بودى و شايد پايان کار تو آغاز آن را جبران کند و بخشى از آن بخش ديگر را بپوشاند اگر تقواى الهى را پيشه کنى».
سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين نامه اشاره به قتل عثمان و بيعت مردم با او و شورش طلحه و زبير و شکستن بيعت آن حضرت نمود و افزود که آنها عايشه را نيز با خود به سوى بصره بردند و من به اتفاق مهاجرين و انصار به سوى آنها رفتيم و در ميدان نبرد در مقابل هم قرار گرفتيم. من از آنها خواستم که از سرکشى بازگردند و به بيعت خود وفادار باشند و آنچه وظيفه اتمام حجت بود انجام دادم; ولى آنها نپذيرفتند جنگ در گرفت و شکست خوردند و گروهى مجروح شدند و گروهى فرار کردند و من دستور دادم مجروهان را نکشند و فراريان را تعقيب نکنند و هرکس سلاح خود را بر زمين بگذارد و به خانه خويش برود و در را به روى خود ببندد در امان خواهد بود.(2)
سپس امام(عليه السلام) اين بخش از نامه را که سيّد رضى نقل کرده است بيان فرمود.
امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه، اوّل او را با دو جمله پرمعنا هشدار مى دهد و مى فرمايد: «فرماندارى تو براى تو وسيله آب و نان نيست، بلکه امانتى است در گردنت و تو از سوى مافوق خود تحت مراقبت هستى»; (وَإِنَّ عَمَلَکَ لَيْسَ لَکَ بِطُعْمَة(3) وَلَکِنَّهُ فِي عُنُقِکَ أَمَانَةٌ، وَأَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَکَ).
تعبير بالا بيانگر ديدگاه اسلام درباره پست ها و منصب هاى حکومتى است. از ديدگاه اسلام رييس حکومت، وزرا، استان داران و فرماندهان، تنها امانت دارانى هستند که امانت جامعه اسلامى از سوى خداوند به آنها سپرده شده و نبايد آن را وسيله برترى جويى و تحصيل منافع شخصى کنند; بلکه بايد مانند هر امانت دار امين از آن مراقبت به عمل آورده و سالم به دست اهلش بسپارند.
🔶در تفسير آيه شريفه (إِنَّ اللهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الاَْمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا)(4) در روايات متعدّدى آمده که اين امانت همان ولايت (و حکومت واليان صالح) است.(5)
البتّه اين تفسير به آن معنا نيست که مفهوم آيه منحصر در امر حکومت و امامت باشد، بلکه يکى از مصاديق بارز و مهم آن است.
🔷سپس امام(عليه السلام) بعد از اين هشدار گويا به بيان سه وظيفه براى اشعث به عنوان يک فرماندار مى پردازد، نخست مى فرمايد: «تو حق ندارى درباره رعيّت استبداد به خرج دهى»; (لَيْسَ لَکَ أَنْ تَفْتَاتَ(6) فِي رَعِيَّة(7)).
بلکه بايد طبق موازين الهى و آنچه در اسلام درباره حقوق مردم پيش بينى شده رفتار کنى نه اينکه آنچه دلخواه توست خودسرانه انجام دهى و با مردم همچون بندگان و بردگان عمل کنى.
حضرت در دستور دوم مى فرمايد: «تو حق ندارى در کارهاى مهم و خطير بدون اطمينان وارد شوى»; (وَلاَ تُخَاطِرَ إِلاَّ بِوَثِيقَة).
#ادامه_دارد. #قسمت_دوم
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀
🌼🍀🌸
🍀🌺
🌼
#ادامه_نامه_پنجم_نهج_البلاغه
💠ترجمه و شرح نامه 5 نهج البلاغه:سوء استفاده نکردن از پست و مقام
✳️با توجّه به اينکه جمله (وَلاَ تُخَاطِرَ) از ريشه خطر است و امور مهم را خطير مى گويند به سبب خطرهايى که آن را تهديد مى کند، منظور امام(عليه السلام) اين است که در امورى که با سرنوشت مردم سر و کار دارد جز با دقت و تأمل و مشورت کافى و در صورت لزوم گرفتن اذن از امام(عليه السلام) و پيشوايت اقدام مکن، زيرا براى حفظ امانت هاى مهم بايد از دست زدن به کارهاى خطرناک پرهيز کرد; بنابراين واژه وثيقه هم تفکر و انديشه را شامل مى شود و هم مشورت و هم اجازه گرفتن از امام(عليه السلام) در صورت نياز.
در دستور سوم درباره حفظ اموال بيت المال مى فرمايد: «در دست تو بخشى از اموال خداوند عزّوجلّ است و تو يکى از خزانه داران او هستى بايد آن را حفظ کنى تا به دست من برسانى»; (وَفِي يَدَيْکَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَأَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَيَّ).
در پايان به او اطمينان مى دهد که اگر در مسير صحيح گام بر دارد، امام(عليه السلام) نسبت به او هيچ گونه تعرضى نکند و از اين نظر در امنيت باشد، مى فرمايد: «اميد است من رييس بدى براى تو نباشم والسلام»; (وَلَعَلِّي أَلاَّ أَکُونَ شَرَّ وُلاَتِکَ لَکَ وَالسَّلاَمُ).البتّه اين تعبير، تعبيرى است بسيار متواضعانه و پدرانه.
❇️نکته ها:1. دستور العملى کامل:
🔸جالب اين است که امام(عليه السلام) در اين بخش کوتاه از نامه تمام گفتنى ها را که بايد براى يک مسئول سياسى کشور اسلامى بگويد، بيان فرموده; نخست ماهيت منصب او را بيان داشته تا آگاه باشد او تنها يک امانتدار است نه يک زمامدار خودکامه و مالک الرقاب مردم.
سپس به سراغ نخستين چيزى مى رود که دامن زمامداران را مى گيرد و آن مسأله استبداد رأى و ترجيح دادن تمايلات شخصى بر منافع مردم است. مخصوصاً امام(عليه السلام) از واژه رعيّت در اينجا استفاده مى کند که مفهومش کسانى است که بايد حال آنها مراعات شود و مصالح آنها را در نظر بگيرند.
سپس به او دستور مى دهد که کارهاى مهم اجتماعى را همچون کارهاى شخصى نشمرد و ابعاد و آثار آن را در جامعه در نظر بگيرد و بدون اطمينان از عواقب آثار آن تصميم نگيرد.
سرانجام به يکى از مهم ترين عوامل فساد حکومت ها که مسأله اموال و ذخائر کشور است، اشاره مى کند و آن را به عنوان «مال الله» معرفى مى نمايد; همان تعبيرى که از قرآن مجيد گرفته شده که خداوند متعال درباره بردگانى که در مسير آزادى قرار دارند دستور مى دهد سرمايه اى در اختيار آنها بگذارند تا بتوانند کسب و کار کرده و دين خود را ادا نمايند; مى فرمايد: (وَآتُوهُمْ مِنْ مالِ اللهِ الَّذِي آتاکُم).(8)
🔷سپس او را به عنوان خزانه دار اموال الهى نه صاحب اختيار معرفى کرده دستور مى دهد از آن مراقبت نمايد تا به دست امام(عليه السلام) برسد و در ميان حق داران تقسيم شود.
در عين حال در پايان نامه به او اطمينان مى دهد که اگر از مسير حق منحرف نشود امام(عليه السلام) هرگز با او بدرفتارى نخواهد داشت; ولى در عين حال هشدار ديگرى است که اگر اشعث نصايح سه گانه فوق را نپذيرد بايد منتظر عواقب سوء کار خود باشد.قابل توجّه اينکه نصر بن مزاحم در کتاب صفين مى نويسد: «هنگامى که امام(عليه السلام) اين نامه را به اشعث نوشت (او که داراى سوابق سويى بود) به ياران خود گفت: نامه امام(عليه السلام) من را در وحشت فرو برد، او مى خواهد اموال آذربايجان را از من مطالبه کند من ناچارم به سوى معاويه بروم. يارانش به او گفتند اگر بميرى براى تو از اين بهتر است. آيا شهر خود و جمعيّت خويش را رها مى کنى و دنباله روى اهل شام مى شوى؟ اشعث به اشتباه خود پى برد و سرانجام نزد امام(عليه السلام) آمد و در کوفه زندگى کرد».(9)
2. اشعث بن قيس کيست؟✨در ذيل خطبه 19 در جلد اوّل همين مجموعه که امام(عليه السلام) سخنان تندى در آن خطبه به اشعث بن قيس فرموده بود شرح حال اشعث را نوشته ايم. نام اصلى وى معدى کرب بود و به مناسبت موهاى ژوليده و فرفرى که داشت او را اشعث مى ناميدند; تا آنجا که اسم اصلى او به فراموشى سپرده شد و اين نام بر وى ماند.✨او داراى سوابق سوء بسيارى است; در زمان جاهليّت مرتکب جناياتى شد و از سوى قبيله دشمن اسير گشت و با پرداختن غرامت سنگينى از سوى قومش آزاد شد.تاريخ تاريک زندگى او نشان مى دهد که وى از منافقان بود و در عصر حکومت على(عليه السلام) به گفته بعضى از مورخان ريشه اصلى تمام مفاسد جامعه اسلامى بود. او با عمرو عاص در مسأله ايجاد نفاق در صف هاى ياران على(عليه السلام) در جنگ صفين همکارى کرد.اشعث بن قيس در زمان عثمان به حکومت آذربايجان منصوب شد و امام(عليه السلام) بعد از عثمان طبق روايت بالا مى خواست با او مدارا کند مبادا به سوى معاويه و شام بگريزد.#ادامه_دارد. #قسمت_سوم🍀🌺🍀🌸
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@
🍀🌺🍀🌸🍀🌼🍀🌺🍀🌸🍀
🌼🍀🌸
🍀🌺
🌼
#ادامه_نامه_پنجم_نهج_البلاغه
💠ترجمه و شرح نامه 5 نهج البلاغه:سوء استفاده نکردن از پست و مقام
✳️قابل توجّه اينکه ابوبکر براى جلوگيرى از خطرات اشعث، خواهر خود ام فروه را به او تزويج کرد و اين زن سه پسر آورد که يکى از آنها محمد بود که در کربلا از فرماندهان لشکر ابن زياد در برابر امام حسين(عليه السلام) بود. اشعث دخترى به نام جعده داشت که همه شنيده ايم امام مجتبى(عليه السلام) را مسموم ساخت و طبق روايت کافى خود اشعث نيز از کسانى است که در قتل امير مؤمنان على(عليه السلام) شرکت داشت.(10)
اين سخن را با حديثى که درباره اشعث از امير مؤمنان على(عليه السلام) نقل شده است پايان مى دهيم. امام(عليه السلام) خطاب به مردم فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الاَْشْعَثَ لاَ يَزِنُ عِنْدَ اللهِ جَنَاحَ بَعُوضَة وَإِنَّهُ أَقَلُّ فِي دِينِ اللهِ مِنْ عَفْطَةِ عَنْز; اى مردم! اشعث به اندازه پر پشه اى در پيشگاه خدا وزن و ارزش ندارد و او در دين خدا از آب بينى بز کمتر است».(11)✨لازم به ذکر است که اشعث در زمان عمر والى آذربايجان شد و در زمان عثمان باقى بود و در عصر حکومت على(عليه السلام) نيز مدتى ابقا شد.💫3. آذربايجان در نقشه هاى پيشين اسلامى:
از فتوح البلدان بلاذرى و تاريخ طبرى و معجم البلدان حموى اجمالاً استفاده مى شود که منطقه آذربايجان در حدود سنه 20 هجرى زير پرچم اسلام قرار گرفت; ولى چيزى نگذشت که گروهى بر ضد آن قيام کردند. خليفه دوم اشعث بن قيس را فرستاد و بار ديگر آنجا را فتح کرد و اشعث بر حکومت آنجا باقى ماند.
محدوده آذربايجان آن روز از امروز گسترده تر بود و علاوه بر تبريز، خوى، سلماس، اروميه و اردبيل، مناطقى از گيلان و مازندران را نيز شامل مى شد و از طرف غرب نيز فراتر از مرزهاى کنونى بود. حموى مى گويد: «اين منطقه خود مملکت عظيمى است، داراى برکات فراوان، خرم و سرسبز، پرآب و داراى چشمه هاى بسيار». يعقوبى در تاريخ خود مى نويسد: معاويه هر سال سى هزار هزار (سى ميليون) درهم از خراج آذربايجان دريافت مى داشت و اين نشان مى دهد که تا چه اندازه آن منطقه گسترده و آباد بوده است.(12)
📚پی نوشت:1 . سند نامه:از جمله کسانى که اين نامه را ذکر کرده اند نصر بن مزاحم در کتاب صفين است که آن را از آغاز کلام امام(عليه السلام)در اين نامه نقل کرده و با توجّه به اينکه نصر بن مزاحم حدود دو قرن جلوتر از سيّد رضى مى زيسته، و علاوه بر آن نامه را به صورت کامل ذکر کرده معلوم است که از منابع ديگرى اخذ کرده است. ابن عبد ربه نيز نامه را با اضافاتى آورده و ابن قتيبه نيز در الامامة والسياسة کمى مختصرتر از عبارات نصر بن مزاحم ذکر کرده است (مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 202).2 . تمام نهج البلاغه، ص 803; واقعه صفين، ص 20.
3 . «طعمة» به معناى چيز خوردنى است; ولى گاه به صورت کنايه به کار مى رود مثلا مى گويند فلان کس خبيث الطعمة است يعنى کسب و کار بدى دارد و در نامه بالا به معناى وسيله آب و نان است.
4 . نساء، آيه 5✨8.5 . به تفسير نور الثقلين، ذيل آيه فوق و کافى، ج 1، ص 276 باب «أنّ الإمام يعرف الامام الذى يکون من بعده» مراجعه شود.💫 . «تفتات» در اصل از ريشه «فوت» گرفته شده که گاه به معناى از دست رفتن و گاه به معناى سبقت جستن است و طبق معناى دوم هنگامى که به باب افتعال برود به معناى استبداد و خودسرى است. گويى بر همه کس در انتخاب مقصودش پيشى مى گيرد. اين احتمال نيز وجود دارد که از ريشه «فأت» (به همزه) گرفته شده باشد که آن نيز به معناى انفراد و استبداد است✨7 . «رعية» صفت مشبهه به معناى مراعات شده از ريشه «رعى» که در اصل به معناى به چرا بردن گوسفندان است که توام با مراعات و نگهدارى است، گرفته شده و اين تعبير نشان مى دهد که در حکومت اسلامى، دولت بايد در خدمت مردم و مراقب و محافظ آنها باشد. حديث معروف «کُلُّکُمْ راع وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعَيَّتِهِ» نيز اشاره به اين معنا دارد که همه مردم بايد مراقب يکدگر باشند و در مقابل هم مسئولند. (حديث مزبور در بحارالانوار و جامع الاخبار و در کتابهاى اهل سنّت در صحيح بخارى و مسند احمد و کتابهاى ديگر نقل شده است).✨8 . نور، آيه 33.💫9 . شرح نهج البلاغه علاّمه تسترى، ج 8، ص 7.
10 . کافى، ج 8، ص 167، ح 187.✨11 . بحارالانوار، ج 29، ص 420 براى شرح بيشتر درباره حالات اشعث به جلد اوّل همين کتاب، ص 444 به بعد ذيل خطبه 19 مراجعه فرماييد.✨12. به کتاب تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 233 و تاريخ طبرى در حوادث سنه 22 و همچنين معجم البلدان حموى، ج 1، ص 128 و فتوح البلدان بلاذرى، ج 2، ص 400 مراجعه شود.
#قسمت_چهارم
🍀🌺🍀🌸🍀🌼
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍