eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.4هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍂 🍂 ده سال پیش وقتے، دختــرے دانشجـ🎓ـو بودم چادرے شدم. به عشـق امــام زمـ💚ـان(عج) لبــاس مادرشانــ❣ را برگــزیدم تا، بیشتــر به چشــم ایشان بیایم...☺️ از شــوق این انتخـ✅ـاب، در پوست خــود نمےگنجیـ😍ـدم. چـ🌸ـادر به سر مےکــردم و راه مےافتــادم در محــوطه سرسبز🏟 و بهـ🍃ـارے دانشگـاه قـ👣ـدم مےزدم و کیـ😌ـف مےکــردم! بلــد نبــودم آن را چطــور جمع و جــور☹️ کنــم. با اینکــه برایش کش دوختـ✂️ـه بودم، بارها از سرم مےافتـ😞ـاد. دوبــاره آن را مےپوشیــدم...💪 خاکے و گــاه برعکسـ🙃 و تا مدت‌ها نمےفهمیـ😕ـدم چادر را برعکـس پوشیــده‌ام! مهم نبود، روے ابـ⛅️ـرها راه مےرفتــم. حال کسے را داشتــم که😊 تمــام عمــر فلـ😢ـج بوده و به ناگــاه دو بالــ👼 به او هدیه کــرده‌اند! اما همه چیــز اینقــدر ساده و شـ🎉ـاد پیش نرفت...😔 تقــریبا هیچــکس❌ از خانواده،فامیل و دوستان به من براے این انتخــابــ✅ آفـ😇ـرین نگــفت و تشـ👏ـویقم نکرد...!! مـ👩👧ـادرم اصلا راضے نبود😕 و مےگفت:«چادر جلوے دست و پاتو مےگیره!»😑 دایے جان اولیــن بار که مرا دید با نیشـ😏ـخند "کـ🐧ـلاغ سیاه" صــدایم کرد و حاضــر نبود در ماشینشــ🚙 بنشیــنم! دو تا از بهتــرین دوستــهایم به خاطر اینکه خجالت مےکشیــدند😞 در کنار یک چادرے قـ👣ـدم بزنند به طور کلے با من قطع🚫 رابطه کــردند. هرکے با من مواجـ🙄ـه مےشــد اگر هم مسخـ😄ـره‌ام نمےکــرد، مےگفت:«مگه حجــاب قبلت چه مشکلے داشت؟!»🤔 طعنـ😏ـه‌ها و ســرزنش‌ها خیلے اذیتم مےکــرد. گاهے از دست اطرافیــان مےرنجیـ😔ـدم. گاهے به خدا گله😭 مےبردم. از امــام زمـ💚ـان(عج) یارے مےخواستم. یک چشمم اشک😭 شده بود و چشم دیگــر خونــ😓. فکر مےکــردم دنیـ🌏ـا تمام شده و تمام مقبــولیت و احتـ🙏ـرام خــود را نزد تمــام کسانے که دوستشـ❣ـان دارم از دست داده‌ام. تصمیم گــرفتم با یکے از دوستـ👭ـانم که چنــد ماه قبل از من چـ🌻ـادرے شده بود، درد دل کنــم و از او راهکـ👌ـار بخواهــم. براے او از اذیتــها و طعنـ😏ـه‌ها گفتم برایش تازگے نداشت...😧 متوجه شـ😯ـدم که پدرش با تصمیم او خیلے بد😱 برخورد کرده است! گفت:«از وقتے چادرے شده‌ام پدرم مرا در اتاق حبسـ⛓ مےکنــد و نمےگــذارد بیرون بروم🚶♀ مےگــوید معتـ💉ـاد مےشدے بهتــر😏 از چادرے شدن بود تو لکه ننگ فامیلے😨!!» در عجبــ😮 بودم که چطــور اینقدر آرام و شاد😇 است. گفت:«این اذیتــها مثل تجــربه😌 سکــرات موت است. مےگذرد و موقتے است، اما براے اینکه به حیـ🌿ـات بهتــر و برتر برسیم، نباید از این مُــردن فرار کنیم...🏃 بگـ☝️ـذار نفست بمیـرد، تا در عالمے بهتر و وسیع‌تر🌹 دوباره زنده شود.» حال که سالها از آن ماجــرا مےگذرد🍂 مےبینــم که این👈 مُــردن براے من، سرآغاز🌱 ورود به دنیایے بود که لذت و شیرینی آن را سابقا نچشیده بودم...😋 حال مےدانم که تمــام آن طعنـ😒ـه‌ها و سرزنش‌ها جــلال خـ✨ـدا بود در سکــرات موت نفس من و همه براے تولد دوباره‌ام لازم بود...👌🌸 🍃💜 🆔 @Asheghaneh_halal 🍂 🌺🍂