eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
💌🍃 •• | •• نفر دومِ ☺️☝️🏽 والسابقون السابقونَ بدجور میچسبه این قسمت!😌♥ ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃
«🍼» « 👼🏻» شلام بشه‌هاعه عاشعانه‌هاعه حلال اوبید ان‌شاءلله؟ بشه‌ها اون لوژ باباحاج‌داشمِ مهلبونم تُلی باهام باژی تَلدَن، تُلی اوش دُدَشت، عِلی دلم تَند شده بلاشون. ان‌شاءالله توعه بهشت هممون ببینیمشون😍 🏷● ↓ ددشت:گذشت علی:خیلی ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ رسـول‌اکـرمﷺ: فرزندان‌تان را در رحمِ مادران‌شان تربیت کنید. سوال شد: این چگونه است ای رسول خدا؟! فرمودند: با خوراندن غذای حلال(به‌مـادرش)🌱 . . «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
💌🍃 •• | •• نفر اولِ ☺️☝️🏽 سراسر پرخیر و برکت ان شاالله🙏🌸 ⇦ برای حرفهاتون:⇩ @daricheh_khadem کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal Eitaa.com/Heiyat_Majazi Eitaa.com/Rasad_Nama 💌🍃
|. ❄️'| |' .| . . •⋞ رودی که جاری بود⚡️ آخر رفت و دریا شد🌊 قدّ رشیدِ ملتی👥 در ماتَمَش تا شد😔 هم‌نام قاسم بود🍃 «احلی من عسل» بر لب👌 همچون علی اکبر🌸 آخر ارباً اربا شد✋ ⋟• |🌷 |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1671» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
kesa-hadadiyan_0.mp3
2.09M
🖤' | شب بیست‌وهفتم چلھ‌ے حدیث ڪساء • +درد و دل و حاجت‌روایی‌هاتون: @Daricheh_khadem 💚 💔🖤 - عالَم‌بھ‌فَداےچادرخاڪےتو، یازهرا👇 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 🖤'
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ •••🍃••• دستـ👐ـهایت‌رابگشا دلتـ❣رابه‌امید خودت‌رابه‌صبـحـ🌤 پیوندبزنـ🎗 امروزروزدیگریستـ😌👌 روزتووآغازچشمهایے ڪه درآن‌نقش‌بستهـ😍 •••🍃••• ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◦≼☔️≽◦ ◦≼ 💜≽◦ . . آن ڪھ بـے حـرف ڪُنـد حـالِ مـرا خوب ڪجاسـت ؟ 🔗♥️🌱 . . ◦≼🍬≽◦ زنده دل‌ها میشوند از ؏شق، مست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◦≼☔️≽◦
•‌<💌> •< > . . [❤️] حمٻــد همٻشہ سعۍ مۍڪرد راه رشــد من بستہ نشود. خٻلۍ سعۍ مۍڪرد این راه رشــد، از مسٻر "قــرآن" بگــذرد. [🧡] هر بار ڪہ مۍخواست بـرود جبهــہ بۍطاقـتۍ نشـان مۍدادم، خٻلۍ گرٻہ مۍڪردم. [💛] تا اٻنڪہ ٻڪ‌بار رفتم سـر وقت آن دفتــرچہ ٻادداشت مشتــرڪ؛ [💚] نوشتہ بود: بہ جا؎ گرٻہ، هر وقت ڪہ مۍروم بنشٻـن برا؎ خودت قــرآن بخـوان! در اٻن صورت هم خودت آرام مۍگٻر؎ و هم من با دل قــرص مۍروم. [💙] مۍگفت: تو ڪنار منۍ و همــراه من. اما خودت هم باٻد مسٻــر؎ داشتہ باشۍ ڪہ مال خودت باشد و در آن رشــد ڪنۍ؛ پٻش بـرو؎. [💜] در ٻڪۍ از نامہ‌هاٻش نوشتہ بود: از فرصت نبــودنم استفــاده ڪن و بٻشتــر بخوان مخصـوصا قــرآن را. چون وقتۍ باهمٻم آفتــم، و نمۍگذارم بہ چٻــز؎ نزدٻڪ شــو؎. 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡ ‡ زنان هم میتوانند معادلات جهانی را تغییر دهند؛ زنانی از تبار فاطمه(س) ... ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
|•👒.| |• 😇.| . . ازدواج ڪردن یه پروسه عاشقانه‌ است ڪه با یه انتخاب عاقلانه رشد می‌ڪنه...😍🤗 شما باید بدونید ڪه این پروسه نیازمند آمادگی‌های لازمه...🙃 مثل :⤵️ آمادگی روانی😇 ( مسئولیت پذیری) آمادگی اجتماعی👥 ( نحوه تعامل با دیگران) آمادگی مالی💵 ( برای آقایان ) آمادگی جسمانی🏃‍♂ ( اختلاف سن و سال) آمادگی اعتقادی📿 (خط قرمزها) . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . از بےمحلے ڪردن به عنوان حربه برای ناراحت ڪردن همسرتون استفاده نڪنید!⛔️ ✅وقتے سعے دارید با بےمحلے ڪردن بهش، خشم‌اش رو تشدید ڪنید، در واقع نشان مےدیدن هدفے جز ادامه ناراحتے اش ندارید؛ چون، بی محلی ڪردن با خونسردے متفاوته.🙃 . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
ShahadatImamSadegh1399[04].mp3
3.95M
↓🎧↓ •| |• . . 🎙 امامالـــک یک‌چیزدیگری‌بود...🌿🕊 . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
◉❲‌🌹❳◉ ◉❲‌ 💌❳◉ . . و عمق عشق هیچگاه شناخته نمی شود مگر در زمان فراق..💓 جبران خلیل جبران . . ◉❲😌‌❳ ◉ چــون ماتِ ، دگر چہ بازم؟!👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◉❲‌🌹❳ ◉
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت_پنجاه‌و‌چهارم ] نمیدانم چرا تا به حال انقد
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ مادرم در را برایم گشود ، بعد دو ماه به خانه برگشته بودم . تمام طول راه بغضم گرفته بود و صدای نواب در ذهنم پژواک میشد تا خود تهران ، هی لب به دندان گرفتم که حق گریه نداشته باشم! حالا در آغوش مادرم بودم کاش می توانستم ، در آغوشش ساعت ها اشک بریزم و گلایه کنم و بعد اعتراف کنم. در این نقطه از مکان دلم فقط آغوشی می خواست برای گریه ! با رخوت خودم را به اتاقم رساندم ، دلم برای پناهگاه کوچکم تنگ شده بود ، مادرم قبل آمدنم مرتبش کرده بود و همه جا برق می زد ، چمدان را همانطور وسط اتاق رها کردم و خودم را بدون مکثی روی تختم پرت کردم ، نگاه دوختم به سقف ساده اتاقم . آدم ها گاهی اوقات عجیب احتیاج دارند به یک فراموشی مقطعی! برای اینکه حداقل چند ساعتی هم که شده بی خیال هیاهوی اطراف و افکار درهم و غم های سنگین قلبشان ،چشم روی هم بگذارند! حالا من به این فراموشی نیاز داشتم ! نمیدانم نیم ساعت شد یا یک ساعت ولی خوابیدم ! چشمانم روی هم سقوط کرد و خیال دیدم. سرم را که بلند کردم شب شده بود ، با لبخند ایستادم ، زندگی هنوز هم دلیل داشت برای خنده ! به سوی حمام رفتم ، صدای آب آرامم می کرد ! بعد هم سراغ چمدانم رفتم ، لباس های تمیز را در کمد چیدم و بقیه را در سبد حمام گذاشتم . موهای بلندم را شانه زدم و برای خوردن شام به پذیرایی رفتم ! خوشحال بودم که فعلا از سعید خبری نیست و من فرصت دارم برای فکر کردن! بعد خوردن شام کمی کنارشان نشستم و حرف زدیم هر چند نمی خواستم دیگر از بیش مله چیزی بگویم ، چون بیش مله مساوی بود با نواب و این ابدا خوب نبود ! به طرف اتاق که رفتم با کتاب ها مواجه شدم. صفحه اول نهج البلاغه را باز کردم ، یادداشت کوچکی بود. *ای علی (ع) اگر بگویم تو از مسیح بالاتری دینم نمی پذیرد! و اگر بگویم او از تو بالاتر است وجدانم نمی پذیرد! نمی گویم تو خدا هستی ! پس خودت به ما بگو : ای علی؛ تو کیستی؟! .. جرج جرداق ، دانشمند مسیحی * بعد هم با خطی زیبا نوشته بود : برای شناخت امیر المومنین یک عمر کم هست ، خواندن نهج البلاغه میتواند ما را با قطره ای از این دریای بیکران معرفت آشنا کند! اول از حکمت ها شروع کنید! دستم را روی دست خطش گذاشتم ، برای من نوشته بود یا از قبل اینجا جا مانده ؟! جمله هایش دلنشین بود با زمزمه جمله آخر متن ، حکمت ها را شروع کردم . ♡ای علی (ع) ، تو کیستی؟! ♡ [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت_پنجاه‌وپنجم ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ با صدای زنگ گوشیم غلتی روی تخت زدم ، شب ،نهج البلاغه به بغل نمیدانم کی به خواب رفته بودم؟! نهج البلاغه را کنار گذاشتم و گوشیم را برداشتم ، با دستم چشمانم را مالیدم و بعد به صفحه چشم دوختم . نام سعید روی گوشی افتاده بود ، بعد تماس بی پاسخش برایم پیام فرستاده بود : سلام ، صبحت به خیر ، عصر بیا کافه میخوام ببینمت بعد هم میریم کمی می گردیم ! نفسم را آه مانند بیرون دادم ، پدرم سرکار بود و مادرم دفترش ،برای خودم صبحانه مختصری درست کردم ، بدون فکر به پیامش،سراغ تلفن خانه رفتم ، برای رهایی از بیکاری مخابرات باز کردم در خانه،به سارا و نورا و فاطمه زنگ زدم و با هر کدام نیم ساعتی حرف زدم ، مادر نورا ، خاله ام تماس گرفت و برای ناهار دعوتم کرد ، کلی اصرار کرد و در آخر تسلیمش شدم. کمی پروژه ام را راست و ریس کردم و بعد هم جلوی آینه برای خودم رقصیدم ، تمام این کار ها دو ساعت بیشتر وقتم را نگرفت این ساعت لعنتی چرا جلو نمی رفت؟! هم می خواستم زودتر تمام بشود و هم نمی خواستم عصر برسد کاش میشد از عقربه ها آویزان شد و برای یک روز هم شده نگهشان داشت!خودمانیم زمان و ساعت اختراع مزخرفی بودند ! بیکار به تصویر خودم در آینه چشم دوخته بودم که گوشیم زنگ خورد نام خانم دکتر که روی گوشی افتاد ذوق کردم ، به کل یادم رفته بود: جانم خانم دکتر ! صدای ناز و شادش گوش هایم را انرژی بخشید : جونت بی بلا خوشگل ، سلام به روی ماهت خوبی؟؟ لبخند زدم به تصویر خودم : شما خوبی آراگل جان؟! _ مگه میشه بد بود اصلا؟! خیلی بی معرفت شدی، نمیگی من تنهام ؟! بعد هم خودش خندید : تنها کجا بود ! شما دو تا وروجک دارین! آه خنده داری کشید: دست رو دلم نزار ، بچه ها رو از خونه عموش نمیتونم بیارم ایستادم و به طرف کمدم رفتم : چه بهتر ! _ نگو تو رو خدا، دل آدم میگیره ، هر چند مجردی اساسی حال میده ! درِ کشویی کمد را کشیدم: مگه آقای دکتر هم نیستن ؟ صدای به هم زدن در آمد : هست منظورم از مجردی دو نفره بودنمونه! حالش خوب بود و این حالش ، حال مرا هم خوب می کرد : اوهوم ، مرسی که زنگ زدی انرژی گرفتم _ ای جاانم! پاشو بیا خونه ما امروز چه خبر بود که همه قصد مهمان کردن مرا داشتند؟! : لطف داری ، بعدا حتما سر میزنم کمی صحبت کردیم و خندیدیم، آقای دکتر با این دختر پیر نمیشد! [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「💚」◦ ◦「 🕗」 . در هـر کـجاے عـالـم کـه قلـبا حضـرت رضـا علیـه‌الـسلام را صـدا بـزنید و ناحیـه مقدسـه ایشـان توجـه کنیـد😌 آن بـزرگـوار سـریعا نظـر مے کننـد و ایـن معـناے حقـیقے کلمـه انیـس النـفوس است✨ _لالـه اے از ملـکوت،ج2،ص‌290 🌿 . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» باباحاج داشِمِ مهلبونم منو بوشیدن گَرگِ مهلبونی‌شون شدم. اوووم.🤩 باباحاج داشِم باباعه هَمَمونَن، باید شعی تُنیم شبیه‌شون بشیم و باشیم.💛 🏷● ↓ 🌻داشم: قاسم گرگ: غرق🌻 ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ امام صادق'عليه‌السلام' فرمودند: فرزندان خود را بسيار ببوسيد زيرا برای شما در هر بوسيدن درجه‌ای است. ♥ «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|. ❄️'| |' .| . . •⋞ ‏ما بویِ پیرهن را🌱 در جان ذخیره داریم❤️ شاید نیاید از مصر🏢 هر روز کاروانی👥 ⋟• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ /✍ |🌷 |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1672» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|