eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
•‌<💌> •< > . . 👦🏻/• همسرم خیلی سفارش امیرعلی را می‌کرد. به من می‌گفت من و تو باید الگوی عملی برای فرزندمان باشیم. 🌼/• باید طوری تربیت شود که لیاقت سربازی امام زمان (عج) نصیبش شود. 💚/• باید نماز خواندن، قرآن خواندن و ارادتش به اهل بیت را از ما الگو بگیرد. 🌟/• شاید با شهادت همسرم مأموریتش در این دنیا پایان یافته باشد اما مأموریت من و همسران شهدای مدافع حرم در جبهه فرهنگی تازه شروع شده است. 🌷شـهـیـد مدافع حرم •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
هدایت شده از هیئت مجازی 🚩
[ 🩵 ] •🌱 امام‌خامنه‌ای: پروردگارا! شبهای ماه رمضان سپری شد، روزهای ماه رمضان درنوردیده شد و ما نمی‌دانیم که در این روزها و شب‌هایی که گذشت، چه.مقدار توانستیم ظرف وجود خودمان را از رحمت تو، از عنایت تو لبریز کنیم.. پروردگارا! اگر تا این لحظه ما نتوانسته‌ایم رضایت و خشنودی تو را کسب کنیم، درخواست و تمنّا می‌کنیم که در همین لحظه رضایت خودت را شامل حال ما بفرما. . ‌. ●🕊 از همین ماه مبارک، پر بگیـر ؛؛ ☘ Eitaa.com/Heiyat_Majazi
◗ 🧩 (History) ◖ . 🎯 واضح ترین عکس خورشید که ناسا منتشر کرده🙄 🔬انگار تصویر میکروسکوپی از موکت اتاق منه😁 . چه برایمان آورده ای، مارکووو⁉️😬 ◖🧳◗ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . 💠 اگر‌ می‌خواهید همسرتان برخی از کارهایی که شما را به می‌آورد تکرار کند باید به او حضوری یا پیامکی کنید که من از فلان رفتار یا گفتارت خیلی زیاد و به طور خاص می‌برم. 💠 به او بگویید که همیشه با تصور فلان رفتار یا گفتارت خوشی پیدا کرده و خدا را بابت این نعمت، شکر می‌کنم. 💠 در واقع دارید با این روش یعنی اعلام، غیر مستقیم به او اعلام می‌کنید که باز هم رفتارها و گفتارهای مورد پسندم را تکرار کن! . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
‌ °✾͜͡👀 🙊 💬 ‌‌‏سلام. نماز روزه هاتون قبول... امشب گفتن فردا عید نیست... امروز خواهرم از مامانم پرسید: نماز عید فطر واجبه؟ اگه نیست من نمیام و میگیرم میخوابم(آخه طفلی یه مدت کارش زیاده و دیگه نا نداره). مامان منم فاز تفسیر و تحلیل برداشت و توضیح میداد که: مثل این میمونه که شما یک ماه درس خوندی و تلاش کردی و امتحان دادی... حالا نماز عید انگار آخرین مرحله است و باید کارنامه بگیری..😇😇 منم بی مقدمه گفتم: ولی همیشه واسه کارنامه مامانمون رو میخوان😉 قیافه من😎😎 خواهر و برادر و بچه هام😂😂 بابام😊😙😙 مامانم☺😥😥😧 ''📩'' [ 610 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین 🆔| @Daricheh_Khadem •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
enc_16792288848468029009489.mp3
1.8M
↓🎧↓ •| |• . #🎙 . . ‌مثل حر باش! چنان‌ که دیروزت‌ با امروز زمین‌ تا آسمان‌ فرق‌ داشته‌ باشد... 🕋📿 . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/@Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
•.🥙 ⃝.. | 🌯| سیب‌زمینی‌ویژه‌به‌سبک‌رستوران‌ها🍟 مواد لازم😃: سیب زمینی: 2 عدد🥔 فلفل دلمه ای: نصف 1عدد🫑 سوسیس:1 عدد🥓 ذرت: 1/4پیمانه🌽 قارچ: به دلخواه 5 عدد🍄 پنیر پیتزا:1و 1/2 پیمانه🧀 طرز‌تهیه👩🏻‍🍳: •سیب زمینی هارو به ضخامت یک سانت برش حلقه ای بزنید و داخل روغن داغ سرخ کنید و در ماهیتابه رو هم بزارید و با شعله کم بزارید تا کاملا نرم و سرخ بشن •فلفل دلمه ای و سوسیس و قارچ رو به ریز ترین حالت ممکن نگینی کنید و در صورت دلخواه با روغن خیلی کم و حرارت بالا چند دقیقه تفت بدید و ذرت روهم بهش اضافه کنید •میتونید از ادویه های دلخواهتون هم بهش اضافه کنید مثل نمک، فلفل سیاه، پاپریکا، پودر سیر و پولبیبر •داخل یه ظرف سیب زمینی هارو بچینید،یک لایه پنیر پیتزا، یک لایه از مواد تفت داده شده و دوباره پنیر و دوباره مواد و لایه آخر رو هم پنیر بریزید، مقدار پنیر پیتزا رو میتونید کم و زیاد کنید •داخل فر با دمای 180 درجه یک ربع زمان بدید. انقدرررر خوشمزه میشه👀 برای‌افطار‌نوش‌جان‌کنید😋🍽 +ڪاش مِنَّـٺ بگُذارے بـہ سَـرَم مهـدےجـان ٺا ڪہ هم سُفـره‌ے ٺـُو لحظہ‌ے افطار شَوَم🧡'' •.🥙 ⃝.. Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[ 🌙 ]• سلام علیڪم سلام علیڪم😄👋👋 منم منم ــمَش رمضون😉👋 بچه هاے متدین و زیباے من! +با مایــے آقاجون؟ بلهـ ڪہ با شمام☺️ قدر خودتون رو بدونید نوه هاے گلممم😌 دقت ڪردین وقتے سفر یا اردو یا مهمونے دست جمعے ڪه میریم همه اون آخرش ڪهـ میشهـ سعے میڪنن بهترین خاطره ها رو از خودشون بزارن، همه مهربون و خوش برخورد میشن و سعے میڪن ڪارے ڪہ باعث رنجش خاطر ڪسے میشہ انجام ندن☺️👌 +آرررره بابابزرگـــــ حالا چیششده؟🤔 بیاید از خدا بخوایم این آخرڪارے ما رو مهربون و خوش برخورد حفظ ڪنهـ🥺 و ڪارے نڪنیم ڪه خدا رو ناراحتش ڪنیم🥲 +چششمم بابابزززرگـــــ😍 اتفاقا تو دعاے دیروز ماه همین دعا رو ڪردیم😍🙏 آ باریڪلا بچه هاے زرررنگممم😍💙 دعــ🙏ــا یادتـون نـره مخلص شما؛ مش رمضون😉👋 •[🖊 •[❌ از حرفاے ـمش رمضون جانمونے😌👇 •[ @asheghaneh_halal ]•
.🌙 ⃟💛'' 『 』 • • خواستم از عطش روزه بگویم اما✋•• از لب تشنه‌اش احساس‌خجالت ‌‌کردم💔•• • • +دَم افطار همین ذڪرِ حسیـن؏ ما را بَـس :)‌♡ .🌙 ⃟💛'' Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #رمان_ضحی #قسمت_چهارم خانم بلر هم متوجه وخامت اوضاع بود بنابراین سخن رو ک
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . . هرچند فکر نمیکنم اگر هم من چنین قصدی داشتم اون علاقه ای به کمک کردن می داشت... به هر حال باید زودتر شروع میکردم... اولین کاری که کردم تعویض لامپ بزرگی که خریده بودم با لامپ کوچیک پذیرایی بود... تحمل نور کم و فضای تاریک رو نداشتم.... همیشه از تاریکی بدم میومده... از وقتی که یادم میاد... تا غروب تمام زوایا و گوشه و کنار خونه تمیز شده بود... البته از کت و کول افتادم ولی خستگی رضایت بخشی بود...بعد از یک دوش آب گرم یه چای داغ قاعدتا مکمل خوبیه... مثل خان باجی ها از اساس خودم قوری و کتری جمع و جوری درآوردم و چای دم کردم... دیگه واضح بود که این دوستمون هم خونه نیست و وقتی برگرده شاید با یک فنجان چای موافق باشه... اونم چای لاهیجان از آب گذشته!... چای که حاضر شد یک فنجون ریختم و پشت صندلی نسبتا کهنه ی میز آشپزخونه نشستم... کتابی که از دیشب شروع کرده بودم و اگر چه کم حجم، هنوز تموم نشده بود هم دستم بود و مشغول خوندن بودم.... کمی که گذشت صدای چرخیدن کلید توی در به گوشم خورد... سر بلند نکردم تا در رو بست وچند قدمی جلو اومد... اینجا سر بلند کردم چون دوست داشتم واکنشش رو به خونه ی تمیز و مرتب ببینم... خیلی عادی و کمی صمیمانه گفتم: _سلام... اما نه تنها جوابی نشنیدم بلکه با قیافه بهت زده ش که توی خونه چشم میچرخوند مواجه شدم... فکر میکردم بهتش در اثر شگفتی باشه ولی کم کم آثار خشم توی چهره ش پیدا شد... تعجب کرده بودم. پرسیدم: مشکلی پیش اومده؟ مثل نارنجکی که ضامنش رو کشیده باشن شعله کشید و حمله ور شد سمتم: _کی بهت اجازه داده دکور اینجا رو تغییر بدی... مقابلش ایستادم و نگاهی به اطراف انداختم: تغییر چندانی ندادم فقط تمییزش کردم البته فکر نمیکردم ناراحت بشی حالا اگر فکر میکنی خوب نیست خب برمیگردونیم به حالت اولش... تمام مدتی که حرف میزدم با چشمهایی که از شدت عصبانیت سرخ شده بود و توی حدقه میلرزید بهم خیره شده بود... عصبانیتش کمی غیر طبیعی بود ولی هر چی که بود هرگز فکر نمیکردم منتهی به کاری بشه که کرد... خیلی آنی دستش رو بلند کرد و کشیده ی محکمی روی گوشم نواخت.. اصلا انتظار چنین برخوردی رو نداشتم! از شدت بهت دستم رو روی جای کشیده ش کشیدم و سرم رو تا حد امکان پایین گرفتم که چشمم به چشمش نیفته... تمام تلاشم رو می کردم که عصبانی نشم ولی درونم غوغایی بود... ابروهام با تمام قدرت گره خورده بود و فکم قفل شده بود. دستهام رو محکم مشت کرده بودم که بدون اجازه م کاری نکنن... اما واقعا چرا؟ بعد از چند ثانیه با بغض و خشم گفت:دیگه چی رو درست میکنی تو همه چی رو نابود کردی... و اشکهاش جاری شد! از شدت تعجب  گیج شده بودم... یعنی چی من چی رو نابود کردم؟ رفتارش اصلا قابل درک نبود... خیلی سریع برگشت توی اتاقش و من هم رها شدم روی صندلی... . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #رمان_ضحی #قسمت_پنجم هرچند فکر نمیکنم اگر هم من چنین قصدی داشتم اون علاقه
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . . گیج و گم... به نظر نمی اومد مشکل روانی داشته باشه تمام رفتارهاش عادی بود اگر مشکلی بود حتما خانم بلر بهم میگفت... پس منظورش از این کار و اون حرف چی بود؟ حتما علتی داشت که باید کشف میکردم... هرچند موفق شدم واکنشی نشون ندم ولی درونم پر از تلخی و حرص بود و آروم نمی شدم... اینجور مواقع فقط یک راه برای خوب کردن حال خودم بلد بودم... رفتم سراغش... ** تقریبا چهار ماه زندگی جریان داشت...ساعت عبور و مرورمون تداخل نداشت و چندان هم رو نمیدیدیم... اگر هم اتفاقی برخورد می کردیم خیلی سریع دور میشد و من هم دیگه اصراری برای سلام کردن نداشتم... شاید کمی توی ذوقم خورده بود... هرچند از این وضعیت و رابطه تاریک میان دو همسایه اصلا راضی نبودم و دوست نداشتم کسی کینه ای از من به دل داشته باشه ولی کاری هم از دستم برنمی اومد چون اصلا روی خوش نشون نمیداد حتی به اندازه پرسیدن یک کلمه ی چرا؟ اگر چه فشردگی کلاسها و حجم درسها از یک طرف و کار سنگین آزمایشگاه از طرف دیگه اونقدر ذهنم رو درگیر میکرد که جای  دیگه نره ولی هنوز هم گاهی به اون علامت سوال بزرگ گوشه ذهنم درباره برخورد عجیبش فکر میکردم... سوالی که ظاهرا راهی برای پیدا کردن جوابش وجود نداشت...  چهارشنبه ی بعد از تعطیلات زمستانی، توی لابراتوار طبقه ی چهارم بیمارستان محل دوره تزم مشغول کشت یک ویروس خاص روی چند نمونه خون بودم که متوجه شدم مخزن خون موش آزمایشگاه خالی شده... از پشت میز بلند شدم و دستکشم رو توی سطل زباله انداختم... راه افتادم سمت سالن بانک خون بیمارستان که انتهای راهروی همین طبقه بود و نمونه های خون انسانی و جانوری بیمارستان و آزمایشگاه اونجا نگهداری میشد... . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦ ◦「 🕗」 . این روزها خیلی زیاد امیدوارم که دست‌های خالی من را بگیری🤍 . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» اِ با! اون شی‌شیه روی سَگف؟🤨 نَُتُنه عنتَبوته؟😬 بائد بابایی لو شِدا بژنم تا بیاد بیبینه این شیه👀 🏷● ↓ 🌷 عَنتبوت : عنکبوت 🌷 شی‌شیه : چی‌چیه 🌷 اِ با : اِ وا ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ 🌱 کودکان تقریباً هر وقت که در کنار شما باشند، در حال حرف زدن هستند و گاهی حتی سؤال خاصی هم ندارند. 👈🏻 قطعاً از شنیدن این همه صحبت های بی‌ربط کلافه می شوید ؛ اما اگر می خواهید در آینده ی نه چندان دور ، باز هم شما را برای حرف زدن انتخاب کنند ، «امروز ناچارید که حرف هایشان را با حوصله گوش کنید». «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗ ◗┋ 💑┋◖ . . عاشق چشمان سیاه رنگت شدم... همان چشمانی که تا عمق وجودم نفوذ می‌کرد... و تمام سر و راز درونم را می‌فهمید... . . ◗┋😋┋◖ چنان‌ ، در دلِ‌من‌رفتہ،ڪہ‌جان‌، در بدنۍ👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◖┋💍┋◗
𓆩🌸𓆪 |' .| . ﮼𖡼 ای دوست🍃 قبولم کن و جانم بستان❣ ﮼𖡼 مستم کن☺️ و از هر دو جهانم بستان🌍 ﮼𖡼 با هرچه💫 دلم قرار گیرد بی‌تو❗️ ﮼𖡼 آتش به من🔥 اندر زن و آنم بستان😌 /✍ |✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1777» . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 𓆩🌸𓆪
4_5791669660994765503.mp3
3.43M
..♢ ⃟🧡.• 〖〗 • • 💎 دعای سحر در سحرهای ماه رمضان💚 💠 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِیُّ، اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ... 🔹دعای سحر بسیار عجیب، اسرارآمیز و عظیم است... 🔸خواسته‌های بسیار عظیمی در این دعا هست که فقط به اعتبار اذن ائمه علیهم السّلام جرأت می‌کنیم آن‌ها را بر زبان بیاوریم... 🔹این دعا راه سلوک به سمت قرب الهی، راه عبور از نقص به کمال، از کثرت به وحدت، از تعیّن به لاتعیّنی را برای انسان باز می‌کند... ..🌿 • • +میخونَم هَـر سحـر آروم سلام الله عَلے سیدنا المظلـوم :) ..♢ ⃟🧡.• Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
.🌙 ⃟💛'' 『 ‌』 • • دلم می لرزد،خـــدا•|💔|• از شیطانی که پشت دروازه هاے رمضان، کمین کرده است•|😔|• |'💓دعاے روز ماه زیباے خدا💓'| • • +چنـد روزے آسمـان نزدیـڪ اسٺـ‌ لحظـہ ها را دریــابــ :)‌🌱 .🌙 ⃟💛'' Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
Joze28.mp3
4.24M
シ⟯ • • تندخوانی جز ۲۸/استاد معتز آقایی ختم امروز به نیت: شهیدابومهدی‌المهندس التمـــاس دعــــا💛🌷 • • +شهرُ الرَمضان الّذی اُنزِل فیهِ القُرآن..♥️ 📖⃢💫 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . ▪️امام رضا(علیه السلام): «ما زارَنِي أحَدٌ مِن أولِيائي عارِفا بِحَقِّي إلّا تَشَفَّعتُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ» ▫️هيچ يك از دوستان من ڪه عارف به حق و مقام من باشد زيارتم نڪند مگر اين ڪه در روز قيامت شفاعتش ڪنم. 📚منبع: عيون أخبار الرضا،ج۲،ص۲۵۸. . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
•‌<💌> •< > . . 🌺° اکبر آقا با والدین محترمانه رفتار می‌کرد و قدرشناس بود، و اخلاق نیک و پسندیده‌ای داشت. 🌼° این خلقیات موجب شد که شیرودی بین بستگان و خانواده زبان زد شود، در وهله اول نسبت به پدر و مادر بسیار با احترام برخورد می‌کرد و قدرشناس بود. 🌸° احساس مسوولیت داشت، همیشه سعی می‌کرد برای والدین و خانواده مثمرثمر باشد. 🌹° خیلی عاطفی بود به‌خصوص در برخورد با مادرش! نسبت به خواهرزاده و برادرزاده، دوست و آشنا، فامیل و غریبه فرقی نمی‌کرد و نسبت به همه احساس مسؤولیت داشت، دوست داشت واقعا برای کسی قدمی بردارد. 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◗ 🧩 (History) ◖ . 🎯 راز نامگذاری میرزا قاسمی😋 🍽 ميرزا محمد قاسم خان قاجار سفير ايران در روسيه بود. وی در دوران حضورش در روسيه به آموختن آشپزى پرداخت و پس از حضور در رشت، غذايى را ابداع كرد و بعدها بنام او به "ميرزا قاسمى" مشهور گرديد😀 🍅 این غذا با داشتن بادمجان، گوجه‌ فرنگی، سیر، روغن، تخم‌مرغ، نمک و ادویه خوشمزه‌ترین غذای کم‌کالری است . چه برایمان آورده ای، مارکووو⁉️😬 ◖🧳◗ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . 💠 یک نکته‌ی مهم اینکه اگر از سمت همسرتان دریافت می‌کنید هیچ وقت از همان اول شروع به انتقاد نکنید: ⁉️ چرا رنگ قرمزش را نگرفتی؟ ⁉️چرا کوتاه ترش را نگرفتی؟ ⁉️ چرا فلان مدل را نگرفتی؟ ⁉️ چرا .... 💠 اخلاق اسلامی حکم می‌کند که با کمال میل هدیه‌ی همسرتان را بپذیرید. سعی کنید حتی اگر خوشتان نیامد از آن استفاده کنید تا نتایج آن را ببینید! 💠 هیچ وقت هدیه‌ی همسرتان را به کسی نبخشید؛ فکر اینکه بخواهید بروید مغازه و آن را تعویض بکنید را از سرتان بیرون کنید. 💠 با کمال میل و با هیجان، هدیه‌ی همسرتان را قبول کنید. این رفتار، شما را به شدّت می‌کند. 💠 حتی اگر روزی همسرتان فهمید که برخی خصوصیات این هدیه، مورد پسند شما نبوده به او بگویید بخاطر علاقه‌ام به تو از آن استفاده کردم و چون انتخاب تو بود برایم شیرین و لذت‌بخش بود.👌 . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
‌ °✾͜͡👀 🙊 💬 ‌‌‏ماه رمضان از طرف دانشگاه برنامه داشتن؛ یه خانوم اومده بود بحث مذهبی! بعد گفت دخترا از خدا چیز کم نخواید؛ همیشه زیاد بخواید؛ مثلاً از خدا ۱ میلیون نخواید ۱ میلیارد بخواید؛ از خدا خونه کوچیک نخواید خونه بزرگ بخواید؛ شما که الان تو سن ازدواج هستین و دلتون می خواد ازدواج کنین از خدا فقط یه شوهر نخواید😳 یه سالن بزرگ که به زور جا بود بشینیم ترکید🤣😧 بنده خدا منظورش این بود که فقط شوهر نخواید😂 ''📩'' [ 611 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین 🆔| @Daricheh_Khadem •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
enc_16813974129662682466959.mp3
3.33M
↓🎧↓ •| |• . 🎙 . . ‌بِنَفْسیٖ أَنْتَ مِنْ عَقیٖدِ عِزٍّ لاٰ یُسٰامیٰ به جانم قسم که تو از سرشت عزتی که بر شما هیچکس برتری نخواهد یافت..! 🕋📿 . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑