عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت_سےوهفتم ] بعد هم برای کاری به دم در رفت مو
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》
[ #قسمت_سےوهشتم]
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
شب های دریا دیدنی بود ، جایی که ما ایستاده بودیم خلوت ترین جای این ساحل بود ، تنشی که در آن چند دقیقه میانمان به وجود آمده بود ، داغم کرده بود ، پیشنهاد خوبی بود بیرون آمدن
در خانه ماندن بیشتر وضعیت را وحشتناک می کرد
_ ریحانه تو اصلا میدونی چی میخوایی؟!
نمی دانستم! :
نه ، مگه تو میدونی ؟!
ابرو های گره شده اش ترسناک بود کمی:
آره ، من تو رو میخوام
دندان هایم را روی هم فشردم :
قبلا نمی خواستی که
_ قبلا هم که دوست بودیم می خواستمت نه به این شدت ولی می خواستمت !
جلو تر از او روبروی دریا ایستادم:
نسترن رو هم می خواستی ؟!
دستی به صورتش کشید :
میشه بحثش رو میون نکشی ، اون موقع هم بهت گفتم این چیزا عادیه ، سعی کن برای تو هم عادی بشه !
بی توجه به شالی که روی شانه هایم لیز خورده بود قدمی دیگر به جلو برداشتم :
عادی نمیشه برام سعید نمیشه ، نمی خوامم بشه !
از پشت بغلم کرد و من به خود لرزیدم :
اینکه دوستت دارم برات مهم نیست؟!
چشمانم را با درد بستم :
تا وقتی که اونا هستن نه ، نیست
از کدوم دوست داشتن حرف میزنی هاان؟!
فشاری به بازویم داد :
دوست داشتن اینکه اون روز ، وقتی جلو اون همه آدم چرت و پرت گفتی و سیلی زدی، یه کشیده نثارت نکردم !
دوست داشتن یعنی تو اون چند ماه نیومدم سراغت تا فراموش کنی !
دوست داشتن یعنی به جای عکس پخش کردن ، اومدم خواستگاریت !
دوست داشتن یعنی تو این یه ماه و خورده ای با تموم کنایه هات و پس زدنات کنار اومدم و دم نزدم !
مرا به سمتش خودش بر گرداند :
ریحانه می فهمی اینا رو ؟!
من یه مَردم ..از اول هم مرده و غرورش ...
می فهمی؟!
مستقیم به چشمانش زل زدم :
انتظار داری الان برات کف بزنم و بگم خیلییی ممنونم ازت عزیزدلم
که عکس هامون رو پخش نکردی و داری زجرکشم میکنی ؟!
میخوایی کف بزنم و بگم ایول بابا به مردونگیت؟!
هنوز هم در آغوشش بودم ، هنوز هم چشمانم مستقیم در نگاهش بود، یک ربعی در همان حالت گفت و گفتم !
هنوز هم لرزشم قطع نشده بود ، شاید تا حدودی قانع شده بودم اما باز هم تردید میان قلبم بود.
با همان خستگی میان جان هر دویمان راهی خانه شدیم و آن شب سعی کردم بی فکر بخوابم و از همان شیوه تلقین که فردا روز قشنگیه ! و همش فراموش میشه استفاده کردم.
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal