eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.2هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . . #رمان_ضحی #قسمت_هشتادوسوم اینطور هم نیست که کسی فرزند حضرت ابراهیم به لحا
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . . دمنوش رو که دم گذاشتم و نشستم نگاهی به دفترم انداختم و گفتم: خب توی جزء دوم... کتایون حدفم رو قطع کرد: آیه 155 رو ببین چرا واقعا خدا با اذیت کردن بنده هاش باید امتحانشون کنه؟ _قبلا در این باره حرف زدیم اذیتی در کار نیست خدا نمیخواد کسی رو بچزونه ماهیت امتحان با تلاش عجین شده هر کی نمره بهتری میخواد باید بیشتر تلاش کنه تو سیستم آموزشی ژاپن هر دانش آموزی قوی تر و درسخون تر باشه تمرینات سخت تری بهش میدن روش درستی هم هست چون هدف آموزش و رشده دیگه هدف خدا از خلقت رو همون روز اول گفتم رشد تعالی... پس منطقیه که به اونایی که زرنگ ترن تمریتای سختتری میده که بهتر پرورش پیدا کنن مثل برنامه بدنسازی که هرچی قویتر بشی تمرینات سنگینتر میشه ضمنا هر چی امتحان سختتری رو قبول بشی افتخارش بیشتره حیفه بعضیا همین جور الکی پاس کنن باید توانمندی هاشون متجلی بشه خدا هم مثل یه معلم دلسوز یه امتحان سختتر ازشون میگیره که وقتی قبول شد به همه بگه دیدید این خیلی بلد بود؟ هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند یعنی همین... پس آدم عاقل دنبال فرار از امتحان نیست تازه اگر احساس چالش نکنه باید بترسه بگه چرا انقدر همه چی عادی و کسل کننده میگذره چرا من امتحان نمیشم حتما عملکرد بدی داشتم که خدا دیگه تمرین درست و حسابی بهم نمیده! _ولی این یعنی فقط امتحان پاس کن و خوب سختی بکش که بری بهشت این عامل رباتیزه کردن بشره _امتحان مصیبت نیست چالشه خیلی هم هیجان انگیز و جذابه حتی مومن از امتحانش لذت هم میبره ولو ظاهرش سختی باشه به زاویه دیدت بستگی داره این همون فرمول خوشبختیه که همه دنبالشن و ایدئولوژی ما رو از بقیه مکاتب متفاوت کرده اما این تفکر ماتریالیسم که بیشتر بشر رو رباتیزه کرده! صبح تا شب همه مثل ربات کار میکنن که پول دربیارن که بعدش مثلا خوش بگذرونن ولی چون خوشی هاشون اصالت نداره بالاخره دلشونو میزنه اینهمه آمار خودکشی و افسردگی مال چیه؟ مثلا همین ژاپنیا که گفتم ساختار آموزشی خوبی دارن و خوب هم کار میکنن، ولی چون نمیدونن دقیقا برای چی انقدر زحمت میکشن یا اهداف بسیار پایینی دارن انقدر زود به پوچی میرسن و آمار خودکشی و افسردگیشون بالاست عامل رباتیزه کردن بشر اینه و باز هم تجربه بشری و آمارها اینو تایید میکنن... خب... آیه 170 هم به پذیرش دین آبا و اجدادی اشاره میکنه که هم کنایه ایه به یهود و هم به مشرکین مکه حالا یه سوال مهم قرآن این حرف رو کجا میزنه؟ جایی که خون عشیره و نژاد حرف اول رو میزنه جایی که شیخ عشیره همون خداست! چرا؟ زدن این حرف چه سودی براش داره؟ نفی نژادپرستی در دل فرهنگ عشیره ای عربی؟ تازه خطرناک هم هست! اصلا خودش چرا این رو ارزش میدونه مگه خودش هم یک عرب تربیت شده توی این فرهنگ نیست؟! جوابی نداد ادامه دادم: بگذریم جوابی ندارید قطعا... آیه 171 میفرماید خدا در روز قیامت با جهنمی ها حرف نمیزنه! بدترین عذاب جهنم به نظر من همینه ترسناک ترین تهدیده... یه دعایی داریم ما به نام دعای کمیل دعا از همون صحابی پیامبر که گفتم؛ امیرالمومنین علی بن ابی طالب که پسر عمو و داماد پیامبر هست و خلیفه چهارم مسلمین و امام اول شیعیان، از ایشون نقل شده که این دعا رو به کمیل صحابی خودش یاد میده که اینطوری با خدا مناجات کن مضامین دعا به شدت عاشقانه و زیباست عربیش که به شدت تاثیر گذاره توی بخشی از این دعا ایشون یه جمله ای داره که؛ "خدایا گیرم آتش جهنم رو طاقت آوردم؛ دوری تو رو چطور تحمل کنم؟" چون جهنم یعنی قهر خدا جایی که نگاه خدا معطوفش نیست دوری از آغوش و رافت خدا ژانت کمی گنگ لبخند زد و بعد آهسته گفت: چه تعبیر قشنگی... کمی سکوت شد و بعد کتایون به حرف اومد: _آیه 178 حکم قصاص به ازای قتله من اصلا برام این حکم جا نمی افته هر چی ام بگی میگم قصاص ظالمانه است به نظر من که در کنترل جرم و جنایت هم موفق نیست آمارا هم همینو میگه قوانین باید مبتنی بر روانشناسی انسانی باشه _چی ظالمانه است اینکه کسی که یک نفر رو کشته جونش رو گرفته باید جونش گرفته بشه؟ برابری از این بیشترم مگه داریم؟ بعدم میشه یه دلیل منطقی بگید که اعدام موجب اشاعه خشونته؟ نه ترس از عقوبت؟ مجرمی به سزای عملش میرسه چه خشونتی؟ _تو بیبینی یکی رو تنبیه میکنن حس طغیان بهت دست میده یا فروکش؟ _بستگی داره حقانیت القا شده باشه یا نه در مجموع یه بخشی از آدما اینجوری ان و یه بخشی هم اونجوری ولی در هر حال آدما عزیزتر از جونشون که ندارن پس بازدارنده ترین هم قطعا همینه نه چیز دیگه ای حالا واضحه که هیچ قانونی نمیتونه صددرصد برای همه آدما بازدارنده باشه ولی اکثریت باید لحاظ بشه دیگه همون بحث روانشناسی که گفتی کسی که از مرگ نترسه از پونزده سال حبس میخواد بترسه؟ . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩⚜𓆪• . . •• •• احمد با عشق روی موهایم دست کشید و خیره ام شد. آرام گفت: میگن حوری های بهشتی خیلی خوشگلن. اما به نظر من هیچ حوری به پای تو نمی رسه. هیچ حوری به پای قشنگی و جذابیت تو نمی رسه خوشگلم. از حرف هایش قلبم به تپش افتاد و لبخند روی لبم کش آمد. احمد روی موها و پشانی ام را آرام، عمیق و طولانی بوسید. دست هایم را از هم باز کردم و برای اولین بار او را در آغوش کشیدم. او و وجود مردانه اش منبع آرامش بود. باعث حال خوبم بود. احمد آرام در گوشم زمزمه کرد: خیلی میخوامت رقیه. اون قدر دوست دارم که از دوست داشتنت دست و دلم می لرزه می ترسم نتونم بین عشق تو و .... سکوت کرد. چه می خواست بگوید؟ سرم را عقب آوردم و سوالی نگاهش کردم. از من فاصله گرفت و دکمه های پیراهنش را باز کرد. پیراهنش را در آورد. پرده را کنار زد و پشت پنجره ایستاد. چند دقیقه ای پشت پنجره ایستاد و من کنجکاو و متعجب خیره اش مانده بودم. چادر مشکی ام را روی سرم انداختم. کنارش ایستادم و پرسیدم: به چی نگاه می کنی؟ احمد نیم نگاهی به من کرد و گفت: هیچ چی ... به چیز خاصی نگاه نمی کنم فقط ایستادم حال و هوام عوض بشه. چرا غمگین به نظرم آمد؟ پرسیدم: چیزی شده؟ دستش را دور کمرم حائل کرد و پرده را انداخت. به رویم لبخند زد و گفت: نه چیزی نشده نگران نباش. _عادت ندارم بدون لبخند ببینم تون وقتی لبخند ندارین دلم می گیره با خجالت تمام این حرف ها را به زبان آوردم. احمد گونه ام را نوازش کرد و به رویم لبخند زد. چیزی نگفت ولی در عمق نگاهش انگار نگران بود. لبخندش انگار تلخ تر و تلخ تر شد. چادرم را از سرم در آورد و گفت: کمتر برام دلبری کن. می ترسم دین و ایمانم به باد بره من که دلبری نکرده بودم. فقط منتظر جوابش ایستاده بودم. از ناراحتی اش ناراحت و نگران بودم. حیف بود غمی به دلش چنگ بیندازد و من ندانم چیست و نتوانم آرامش کنم مگر وظیفه من آرامش دادن به همسرم نبود؟ مگر خدا نفرموده بود «لتسکنوا الیها» تا در کنارش آرامش پیدا کنید؟ گفتم: آدم که ازدواج می کنه نصف دین و ایمانش حفظ میشه مسیر دین داری براش آسونتر میشه. با کنار همسر بودن و علاقه به همسر دین و ایمان به باد نمیره. به قول آقاجونم میگه ایمان مرد که کامل تر بشه علاقه اش به زن هم بیشتر میشه. اگه منو دوست داری... صورتم گر گرفت اما حرفم را قطع نکردم: اگه علاقه ات بهم زیاده یعنی داره ایمانت بیشتر میشه و این نشونه خوبیه. عشق به حلال خدا هم بخشی از عشق به خداست. با هر کلمه ای که گفتم لبخند احمد عمیق و عمیق تر شد و همه صورتش شکفت. مرا بغل گرفت و گفت: الهی من قربونت برم این قدر قشنگ حرف می زنی و با حرفات منو آروم می کنی باهام حرف بزن آرومم بکن. . . •🖌• بہ‌قلم: . . 𓆩مرجع‌به‌روزترین‌رمان‌ها𓆪 Eitaa.com/asheghaneh_halal •𓆩⚜𓆪•