eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.2هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈🍃 💕{ } 💕 یڪ دقیقــهـ در ڪنار خدا☺️✋ تـــو آغوشش بمـــون و پـــادشاهےڪن💕 دریــاب👇 ڪه بسے انرژی زاست☺️ •|💕|• @asheghaneh_halal
[• #مجردانه♡•] تسبیح شیــخ°•.😐 .•°🌑دانــه دانــه شد از بس ڪه استخـاره°•.🍃 .•°😍زدم تا ببینمت ! °•.👤 #عباس_احمدے .•°😒 #صبح‌تاشب‌استــخاره؟ مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
••🍃🕊•• | امروز بہ نیت: ••شھید عبدالحسین برونسے•• [🌷]ارسال صلوات ها [🌷] @F_Delaram_313 جمع صلـوات گذشتہ: • 1530 • ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇 @asheghaneh_halal ••🍃🕊••
4_1203373604964663313.mp3
3.52M
--- 🌹🕊 --- #ثمینه (💗) اگہ یه روز فرشتہ ها (😉) بگن چے میخواے از خدا (☺️) چشمام رو باز میڪنم و (🙏) میگم بہ خواهش و دعــــا •°(شهـ💔ـادت همۂ آرزومہ)°• #حاج_مهدے_رسولے🎤 --- 🌹🕊 @asheghaneh_halal ---
😜•| |•😜 فلسفــه اینڪه ازساعت پنج عصـــر مجوز میدن ڪه بستنے فروشا و فستفودیــا شروع به ڪار ڪنن چیـــه؟😐✋ نڪنه ساعت افطارشون با ما فرق داره؟😕 ماه رمضونے شاد با😉👇 😋👉 @asheghaneh_halal
|•👗•| بگو مگو هاے ما پر از دوستت دارمـ بود😍✋ 🙈 |•👗•| @asheghaneh_halal
[• 🍲 •] . . قارچ 250 گرم پیاز 1 عدد سیر 2 حبه  هویج1 عدد آرد1 قاشق غذاخوری شیر4 لیوان خامه صبحانه1 پاکت عصاره مرغ 2 عدد کره 25 گرم قارچ را ریز خرد کرده با کره تفت می دهیم بعد پیاز و سیر رنده شده را اضافه کرده، کمی تفت می دهیم. کمی فلفل سفید اضافه می کنیم و بعد هویج رنده شده و بعد آرد را کمی که تفت دادیم شیر را با یک لیوان آب مخلوط کرده و عصاره مرغ را در آن حل می کنیم و به مواد اضافه می کنیم. کمی که غلیظ شد، حرارت را خاموش کرده خامه را با مقداری از سوپ رقیق و هم دما می کنیم و به سوپ اضافه می کنیم. سوپ آماده شده را در ظرف مناسب کشیده و با کمی جعفری خرد شده تزئین می کنیم. اگر از طعم فلفل دلمه ای خوشتان می آید نصف ۱ عدد فلفل دلمه ای را ریزخرد کرده و به سوپ اضافه کنید. این سوپ کمی رقیق می باشد. زمان پخت آن نیم ساعت است و واقعا”خوشمزه است. برای چاشنی لیمو را برش زده دور تا دور ظرف سوپ فرو کنید. موقعی که کارهای خانه تمام شد ذکر بگوییم. . . تغذیه ـسالم و اقتصادے در😌👇 [•☕️•] @asheghaneh_halal
[• 🌙 •] [•]از دلمـ ، ڪہ مبدا دلتنگیےست... تا حرمت، ڪہ مقصد مهربانے‌ست... [•]با یڪ سلامـ ساده حرڪت مےڪنم! به امید شنیدن جواب! هرشب ـراس ساعت عاشقے😌👇 [•💛•] @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [😌]مَمَنے دوفتہ باید مثِ [💪]بابایے سَلبازِ امام زمان باسَم😍 [😬]دوفتہ از الآن باید تَملین چُـنَم [😃]عاسِـقِ امام زمان باسَم😍 [😇]الآن هم بهم دوفتہ این مولودے و [✊]گوش چُنَم تا توو دَهَنِ جنتلمن بزنم😜👊 {جونِ جونوم مہدے دردت بہ جونوم مہدے یہ روزے میاد با ذولفقار حیدر مہدے✅} _بهـ بهـ😍 خدا براے امام زمانمونـ(عج) نگهت داره😍❤️ استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
•[ 🌙 ]• _سلام آقاجون😃 ما آماده ایم تا درمورد شبهاے قدر بشنویم😌💚 _سلام بھ روے ماهتون بھ چشمون سیاهتون😬 _اع آقاجون شما شاعرین؟😃 _هعیے..جوون ڪہ بودم زیادے ذوق شاعرے داشتم☹️ بگذریمــ...🚶‍♀🚶‍♀ فرداشب اولین شبِ قدره😉 شبِ ضربت خوردن مولامون😢😔 یھ عالمہ اعمال داره ڪہ باید انجام بدیم✅ _آقاجون؟ ما شنیدیم ڪتاب قرآن هم توے یڪے از این شبها نازل شده😊 _بلھ درستہ.. حتے توے سوره‌ے قدر هم اینو میخونیم ڪہ👇 "انّا انزلناهُ فے لیلة القدر" بچہ هاے گلم😍 بیاید قرآن رو قدر بدونیم😉 بہ هم قول بدیم زیادتر قرآن بخونیم🙏🌺 _چشم😍🙏 دعــ🙏ــا یادتـون نـره مخلص شما؛ مش رمضون😉👋 •[🖊 •[❌ از حرفاے ـمش رمضون جانمونے😌👇 •[ @asheghaneh_halal ]•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_هفتاد_وهشت -اوایل دانشجویی زیاد از درس خوشم نمی اومد. شاید چون درگیر مسا
🍃🍒 💚 گاهی می خوام خودم رو از این تلاش بیخود خلاص کنم. مرگ یه بار، شیون یه بار بعد نفس عمیقی کشید و ساکت شد. شاهرخ با نگاهی دلسوزانه به شروین خیره شد. -چرا خلاص نمی کنی؟ شروین سر چرخاند . شاهرخ ابروهایش را بالا برده بود و نگاهش میکرد و منتظر جواب بود.دوباره به نقطه قبلی خیره شد. -نمی دونم. شاید چون جرأتش رو ندارم شاهرخ با قاطعیت گفت: -نه! امیدواری. با خودت می گی شاید اون جلو چیز بهتری باشه. شاید بشه بعضی چیزا رو عوض کرد -حرفهای خودم رو تحویلم می دی؟ -پس خودت هم میدونی چرا موندی. فکر نمی کنم اسم دیگه امید ترس باشه. چرا سعی می کنی امیدی رو که داری ترس ترجمه کنی؟ -امید یا ترس. خیلی فرق نداره. به هرحال هیچ کدومش اوضاع رو عوض نمی کنه شاهرخ لبخندی زد. بشقابها را جمع کرد وگفت: -می خوای بری؟ -چطور؟ -می خوام ببینم برا چند نفر غذا بپزم -بگو چی می پزی تا ببینم هستم یا نه -غذای شاهانه یک مرد مجرد چیه؟ املت با تخم مرغ اضافه، پیاز و دوغ -کشنده که نیست؟ - تا حالا که نبوده شروین زیر لب گفت: -حتی اگه باشه هم بهتر از اون پیتزاهای کوفتیه شاهرخ که می خواست حال شروین را عوض کند بلند شد و گفت: -پس پاشو دستهات رو بشور. تو که نمی خوای با این دست هات پیاز پوست بگیری؟ -پیاز؟ بہ قلــم🖊: ز.جامعے(میم.مشــڪات) ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃🍒
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_هفتاد_ونه گاهی می خوام خودم رو از این تلاش بیخود خلاص کنم. مرگ یه بار، شی
🍃🍒 💚 شاهرخ همان طور که می رفت صدایش از راهرو آمد: -من نون مفت به کسی نمی دم. دم حوض، با صابون شروین هم تعجب کرده بود هم خنده اش گرفته بود. وقتی شاهرخ برگشت و شروین را دید که روی تخت نشسته بود و دست های شسته و خیسش را دور از بدن نگه داشته بود زد زیر خنده و گفت: -الان به پرستار می گم دست کش ها رو بیاره دستتون کنه جناب دکتر بعد پیازها را جلویش گذاشت. - پوست بگیر، ریز خرد کن شروین به پیازهای جلوی خودش و گوجه هایی که جلوی شاهرخ بود نگاه کرد و پرسید: -چرا پیازها مال من؟ من گوجه خرد می کنم -من به پیاز حساسیت دارم -قضیه گچِ دیگه! شاهرخ نیشخندی زد. شروین مشغول پوست کندن شد و بعد هم خرد کرد. شاهرخ زیر چشمی می پائیدش. -کاملاً مبتدی! شروین سرش را بالا گرفت. اشک از چشم هایش جاری بود. شاهرخ قاه قاه خندید. گوجه ها خرد شده بود و شاهرخ منتظر بود تا شروین کارش تمام شود. بالاخره پیازها خرد شد. شروین در حالیکه یک چشمش را بسته بود و یک چشمش اشک ریزان بود، دماغش را بالا کشید و بشقاب را به طرف شاهرخ گرفت. وقتی شاهرخ رفت. دست و صورتش را شست. شاهرخ که بشقاب و لیوان هایی را که آورده بود روی تخت می گذاشت گفت: -تا نیم ساعت دیگه غذای مخصوص سرآشپز آماده می شه... نیم ساعت بعد سفره پهن شده بود. بشقابی املت برای شروین ریخت. شروین با قاشق املت را هم زد و با لحن خاصی گفت: - پیازهاشو میشه جدا کرد و ابروهایش را بالا برد. شاهرخ لقمه ای در دهانش گذاشت. - خیلی بد نشده. نترس نمیمیری شروین مشغول شد. -هر شب املت؟ بہ قلــم🖊: ز.جامعے(میم.مشــڪات) ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃🍒