فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🖤᯽•
.
.
•• #خادمانه ••
علی آرامش دلھـــا
علـے حلال مشکلھـا
به دریاهــ🌊ــا و ساحِلھـا
علـــے گویـَم علـــے جویـم
#شهادتباباجانمونتسلیت💔
#مایتیمایآلطاهاییم...
#قدر
.
.
منمآنکسکهنمکخوردونمکدانیشکست
نهکهیکمرتبه،بسیارالهیالعفو💔👇🏻
http://Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•᯽🍁᯽•
•𓆩🙍♂𓆪•
.
.
•• #منو_مجردی ••
💬 سلام. طاعات و عبادات قبول.
برخلاف شب قدرهای سال قبل، دیشب من خیلی سرحال بودم؛ کلی دعا خوندم و همچنان خوابم نمیومد... گفتم نماز قضا بخونم؛
شروع کردم 57 رکعت خوندم👌🏼 احساس میکردم
خدا داره کیف میکنه و فرشته ها دورم میگردن😌
اصن یه وعضی❕
بعد که خسته شدم یادم اومد وضو نداشتم😩
آخه وسطای دعای جوشن رفتم رفع حاجت
و یادم رفت وضو بگیرم☹️
هیچی دیگه فهمیدم اون موقع خدا و فرشتهها
داشتن بهم میخندیدن. منم رفتم خوابیدم😏
.
.
•📨• #ارسالے_ڪاربران • 876 •
#سوتے_ندید "شما و مجردیتون" رو بفرستین
•📬• @Daricheh_Khadem
.
.
𓆩مجردییعنی،مجردی𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🤦♂𓆪
30.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•𓆩🍳𓆪•
.
.
•• #چه_جالب ••
توی این شب های پایانی ماه مبارک کـهــ مهمــونیهــا بهــ شــدت بهــ راهــن🌙
دغدغـــهــ کــدبــانــوهــای خــونهــ اینهــ👩🏻🍳
بــرای مهــمونــای محتـرم چــی درســت کنــن🍲
کهــ هــم تنــوع داشتـهـ بـاشهــ🤔
هــم ســریع آمــاده شهــ⏰
غــم مخــورید کهــ چهـ جــالب امــروز بــرای شمـا
یهــ سوغاتی کـوچیـک و بــامزه از جــنوب شــرقی آسیــا،کشــور تــایلند آورده💚
تــا دغدغهتـون بـرای پخــت غذای متنــوع رو ،کــم و کــارتون رو راحــت کنه☺️
بهــ نــام . . .
[بقچهــ مـرغ تــایلنــدی🍗]
به نیت باباعلی ع افطاری امروزت رو آماده کن🖤💔
.
.
𓆩حالِخونھباتوخوبھبآنوےِخونھ𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
.
.
•𓆩🍳𓆪•
•𓆩🪞𓆪•
.
.
•• #ویتامینه ••
دربـاره اولـــین ها
باهم صـــحبت کنیــد
چـــرا کــه...🫶♥️
.
.
𓆩چشممستیارمنمیخانہمیریزدبهم𓆪
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•𓆩🪞𓆪•
enc_16506380143510413799868.mp3
3.59M
•𓆩📼𓆪•
.
.
•• #ثمینه ••
بی قراره زینب بابا حیدر❤️🔥😭
.
#شهادت_امام_علی🖤
#رمضان
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#سیزدهم_فروردین
.
.
𓆩چهعاشقانهناممراآوازمیڪنے𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩📼𓆪•
عاشقانه های حلال C᭄
•𓆩⚜𓆪• . . •• #عشقینه •• #یکسالونیمباتو #قسمت_سیصدوبیستم در چوبی قدیمی و کوچک خانه باز بود
•𓆩⚜𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_سیصدوبیستویکم
به حاج خانم که صورتی بسیار پیر و چروکیده داشت و موهای سرخ حنا خورده اش از زیر روسری سفیدش دیده می شد سلام کردم و با ایشان حال و احوال کردم.
نکاتی را درباره استفاده از آب و برق و آشپزی در آشپزخانه و استفاده از حوض و حیاط را گوشزد کرد که به نظرم سختگیرانه بود اما با توجه به هشت خانواری که در این خانه کنار هم زندگی می کردند این سختگیری ها لازم بود.
در پاسخ به تمام حرف هایش چشم گفتم و بعد از گرفتن کلید همراه محمد علی و احمد به اتاق کناری اتاق صاحبخانه رفتیم.
اتاقی که کمی از سه در چهار بزرگتر بود و دیوار های گچی اش از شدت کثیفی سیاه شده بود.
بین اتاق ما و صاحبخانه دری چوبی شیشه ای قرار داشت و دیوار روبروی در ورودی اتاق سه طاقچه کوچک داشت.
کفش هایم را در آوردم و بسم الله گویان پا درون اتاق گذاشتم
توجهم به قرآن روی طاقچه جلب شد و همین باعث شد چند ثانیه ای سر جایم ساکن بمانم که احمد گفت:
موکت تمیزه بیا تو
احمد وسایل را گوشه اتاق گذاشت و رو به من که کنار وسایل رفتم پرسید:
اشکالی نداره چند ساعتی این جا تنها بمونی؟
محمد علی پرسید:
داداش کجا میخوای بری؟
احمد آه کشید و گفت:
میخوام برم دیدن آقام ...
_داداش بی خیال خطرناکه .... شما دندون رو چیگر بذار دو یه روز بگذره خودم میام می برمت پیش شون
الان دو ر و بر حاجی یا خونه حاجی پیدات بشه سریع شناسایی میشی و می گیرنت
احمد کلافه به صورتش دست کشید که محمد علی گفت:
شما همین جا باش من میرم به حاجی خبر میدم اومدی
یه جوری هماهنگش می کنم هم رو ببینید
احمد کف اتاق نشست به دیوار پشت سرش تکیه زد و چیزی نگفت.
محمد علی به سمت در اتاق رفت و گفت:
من میرم ولی زود بر می گردم.
چیزی لازم ندارید براتون بیارم؟
احمد از جا برخاست و برای بدرقه او دم در رفت و گفت:
نه دستت درد نکنه
محمد علی از اتاق بیرون رفت و در حالی که کفش می پوشید گفت:
من زود بر می گردم جایی نری
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید سید مسعود صرافی صلوات🇮🇷
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174
.
.
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩⚜𓆪•
•𓆩⚜𓆪•
.
.
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_سیصدوبیستودوم
محمد علی رفت و احمد گوشه ای از اتاق نشست و با هر دو دستش صورتش را پوشاند.
هم نمی خواستم مزاحم حال و هوایش باشم هم به شدت خسته بودم.
پتو را روی موکت پهن کردم و علیرضا را روی زمین گذاشتم و رویش را پوشاندم و خودم هم کنارش دراز کشیدم تا شیرش بدهم و از خستگی خوابم برد.
چشم که باز کردم اتاق تقریبا تاریک بود و احمد نبود.
از گرسنگی احساس ضعف داشتم.
از صبح زود که صبحانه خورده بودیم و کمی نان و پنیرکه در راه خوردم دیگر چیزی نخورده بودم.
به سراغ بقچه رفتم و کیسه پارچه ای نان را بیرون کشیدم.
نان مان خشک شده بود و دیگر پنیر هم نداشتیم.
چند دانه قند برداشتم و در لیوان انداختم. چادرم را روی سرم کشیدم و به حیاط رفتم و لیوان را آب کردم و به اتاق برگشتم.
نان خشک شده را تکه تکه کردم و در لیوان انداختم تا نرم شود و کم کم بتوانم بخورم.
آن قدر گرسنه ام بود که همین نان و آب قند را با لذت خوردم.
علیرضا را عوض کردم و رویش را کامل پوشاندم. اتاق خیلی سرد بود و می ترسیدم مبادا سرما بخورد.
دوباره چادرم را روی سرم انداختم و به حیاط آمدم و کنار حوض نشستم تا کهنه های علیرضا را بشویم.
نه صابونی داشتم و نه تشتی که در آن بتوانم چیزی بشویم.
به ناچار شلنگ را در جا شلنگی گذاشتم و شیر آب را کم باز کردم و با آبِ تنها مشغول شستن کهنه ها شدم که با صدای یکی از همسایه ها از جا پریدم:
تو معلوم هست داری چی کار می کنی همه حیاطو نجس کردی
از جا برخاستم و سلام کردم
با عصبانیت گفت:
علیک سلام معلوم هست داری چه غلطی می کنی؟
همه حیاطو به کثافت و نجاست کشیدی
از حرفش دلم شکست و با بغض گفتم:
شرمنده لگن و تشت نداشتم
_لگن و تشت نداشتی زبونم نداشتی بیای بگی یکی بهت بده این جوری همه جا رو پر از کثافات بچه ات نکنی؟
به هر سختی بود جلوی ترکیدن بغضم را گرفتم و گفتم:
ببخشید حواسم نبود ولی من آبو کم باز کردم دستم رو هم توی چاه گرفتم که جایی نجس نشه
از صدای بلند او همه همسایه ها دورمان جمع شده بودند که او با عصبانینت گفت
دروغ نگو داشتم از پشت پنجره می دیدمت که چه جوری کثافت و نجاست بچه ات رو همه جای حیاط پخش کردی
🇮🇷هدیه به روح مطهر شهید ید الله ممتازان صلوات🇮🇷
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/77174
.
.
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
.
.
𓆩مرجعبهروزترینرمانها𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩⚜𓆪•
•𓆩☀️𓆪•
.
.
•• #قرار_عاشقی••
در عزای حضرت حیدر، حرم لبریز غم
آه مولایم، رضاجان، تسلیت...
.
.
𓆩ماراهمینامامرضاداشتنبساست𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩☀️𓆪•
•𓆩🌙𓆪•
.
.
•• #آقامونه ••
❈ꪤ ما عشق شهادتیم و این باور ماست🌷
❈ꪤ سربند حسینبنعلی بر سر ماست🚩
❈ꪤ یک جمله ی ما امید دشمن را برد👇🏽
❈ꪤ سید علی خامنه ای رهبر ماست💚
.
.
•✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_اے
•🧡 #سلامتےامامخامنهاےصلوات
•🇮🇷 #جهش_تولید_با_مشارکت_مردم
•📲 بازنشر: #صدقهٔجاریه
•🖇 #نگارهٔ «1323»
.
.
𓆩خوشترازنقشتودرعالمتصویرنبود𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌙𓆪•
•𓆩🌤𓆪•
.
.
•• #صبحونه ••
خــدایا💚
در ایــن مــاه
درهــای احســانت را
بـهـ روی من بگـشا 🎀
و برکـاتت را
بر مـن نـازل فرما
و به انـگـیزههای
خـشنودیات موفقـم بدار🫀
و در میان بهشـتهایت جایم ده
ای برآورنده خواهـش درمـاندگـان❤️🩹
.
.
𓆩صُبْحیعنےحِسِخوبِعاشقے𓆪
http://Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌤𓆪•
•𓆩🌿𓆪•
.
.
•• #مجردانه ••
خوابـ✨כیـــدم ڪه بــا
فصلِ بـ🌸ـهاࢪ آمـدها؎
بــایــכامـــسـ🗓ـالبیـایے
بـــشــو؎ تعـ💞ــبــیـرش
#الههسلطانی
#أحلےشےصارمعےبهالسنهٓأنوعرفتك♡
.
.
𓆩عاشقےباشڪهگویندبهدریازدورفت𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🌿𓆪•
•𓆩🪴𓆪•
.
.
•• #همسفرانه ••
خـــــدا
#امانت خود را به آدمے بخشید
که بار ؏ـشــ💚ــق
براے فرشته #سنگین بود
#حسین_منزوے
#خلیفة_الله_فے_الارض🕊
#امانت_دار_باشـــیم🤲🏻
.
.
𓆩خویشرادرعاشقےرسواےعالمساختم𓆪
Eitaa.com/asheghaneh_halal
•𓆩🪴𓆪•