eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🍃 🍃 #مجردانه حاج آقا داستانپور شب تاسوعاے امسال میگفت دھ روز تو خیمھ اباعبداللھ نوڪریم بقیشو تو خیمھ امام زمان نوڪر باشیم... #مزدمونو_بگیریم #حسینے_باشیمو #همسرحسینےطلب‌ڪنیم پ.ن: یا اباعبداللھ💚 [محتواتولیدیست] 🍃 @asheghaneh_halal 🏴🍃
°•| 🍹 |•° سلام خیلے نڪات هست ڪھ میتونم بگم، اما... امروز رو براے تسلاے خاطر امام زمان درڪنار نوڪرے براے امام حسین_ع(💔) از خداوند متعال بخواید همیشہ همراه خانوادتون زیر پرچم اباعبداللــھ زندگےِ پر از مهرتون دوام داشتھ باشھ و بیمھ اهل بیت باشید... [ ] [ ] لحظہ ــهاے ویتامینے در🏴👇 °•|🍊|•° @asheghaneh_halal
🕊🌷 🌷 #چفیه🕊 ای بـرادران و خواهـران دینـی(😃) زیارت عاشورا بخوانید(😊) من خود هر صبـح و شـام زیارت عاشورا را می‌خوانـدم(☺️) نتیجه آن را در زندگے دیدم(😍) و از خـدا بخواهید ڪہ به همه ما اشڪ چشم و دل مناج(😇) #شهید_علے_شاه_سنایے🌷 #شهید_را_یاد_ڪنیم_با_ذڪر_صلوات❤️ √{ @asheghaneh_halal }√ 🌷 🕊🌷
﷽ #ریحانه ⚜|• نــذر تو از چشم و نظــر 💯|• صــد آیة الکــرسے کنم 💠|• از بس تـو با این چــادرت 🌝|• زیبــاے عالــم میشــوے #چشم_نخوری_حضرت_بانو😉✌️ ツ≈ @Asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍂🕯🍂 🕯 #حسینیه 🏴پرسھ بر سالار🏴 🌴بازخوانى دقایقى از ظهر روز عاشورا🌴 ⇦ #مجلس_نهم ‌⇨ •{السلام علیک ی
🍂🕯🍂 🕯 🏴پرسھ بر سالار🏴 🌴بازنمایی دقایقى از ظهر روز عاشورا🌴 ⇦ ⇨ •{السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)}• 🍃هلال بن نافع، از سپاهیان عمر سعد مےگوید: ▪️دلم از تشنگے و مظلومیت فرزند رسول خدا(ص) به رحم آمد. رفتم تا در دم آخر جرعه هاے آب براے حسین بیاورم. ▪️هنگام بازگشت دیدم شمر هراسان و لرزان درحالے ‌که تلوتلو مےخورد پنجه در موهاے سربریده‌اے کرده که هنوز از رگ‌هاے گلوى او خون مےچکد و به‌ طرف ابن سعد درحرکت است. ▪️رو به من کرد و گفت: هلال دیگر به آب نیازے نیست، من او را سیراب کردم... خاموش محتشم که دل‌سنگ آب شد بنیاد صبر و خانه طاقت خراب شد خاموش محتشم که از این حرف سوزناک مرغ هوا و ماهے دریا کباب شد خاموش محتشم که از این شعر خون‌ چکان در دیده اشک مستمعان خون ناب شد خاموش محتشم که از این نظم گریه خیز روے زمین به اشک جگرگون کباب شد.. ||و سیلعم الذین ظلموا اىّ منقلب ینقلبون|| نویسنده: ✒️ ▪️ @Asheghaneh_halal ▪️ 🕯 🍂🕯🍂
👶 (🔐)برای کودکان بالای شش سال و نوجوانانی که خجالتی هستند یا وقت خود را پای تلویزیون یا کامپیوتر میگذرانند یا عزت نفس پایینی دارند دو کار انجام دهید: (☝️)آنها را درگیر ورزش مخصوصا ورزش گروهی کنید. (✌️)شرایطی مهیا کنید آنها وقت خود را با همسالان و دوستان خوبشان بگذرانند،آنها را با دوستانشان به پارک یا رستوران ببرید یا دوستانشان را دعوت کنید. (🏆)ورزش و دوست، پایه های اصلی سلامت بچه ها از شش سالگی به بعد می باشند. نکات تربیتی ریزوکاربردی☺️👇 ((🍎)) @asheghaneh_halal
#همسفرانه چشمانتـ👀 اصالت پاییـ🍁ـز است من ابـ🌩ـر سرگشته‌امـ😩 در هوایت نگــاه از من که برمیگـ😓ـیری ناخــودآگـ✋ـاه میبــارمـ🌧 #حال_و_هوایم_بی_تو_مثل_گیلان_است😄 #همیشه_بارانیم⛈ ↯🌻↯ @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [☝️] ببین پسرمـ امشبـ شامـ غریبانـِ🕯 امـامـ حـسـ❣ـیـنـه ان شاءالله وقتے بزرگـ شدے بایـد بشے سـربـ💪ــاز پسـرش امـامـ زمـان(عج)💚 #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 ─═┅✫✰🌙✰✫┅═─ استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 •🍼• @Asheghaneh_Halal
▫️▪️ ▪️ واژه ها مشکے بپوشید در عزایش تا ابد اےغزل... اےقافیہ... اےمثنوے ها تسلیت... 😭😭 ▪️ @asheghaneh_halal ▫️▪️
°🌙| #آقامونه |🌙° °| فــرماندهـ نـــزنـ ≈{👇 /° حـــــرفـ وداعـ ≈{😔 °\ یـــار مـےآیـــد ≈{🍃 /° نـزدیـڪ شـــد ≈{😉 °\ آنـــــروز ≈{🌸 /° ڪـه آفتابـ برآیـد ≈{⛅️ °\ پرچـــمـ برســـد ≈{🇮🇷 /° دســتـ ولـے ≈{😘 °\ از دو ڪــفـ تـــو ≈{👋 /° آنـــــروز ≈{👇 °\ تمـامـ غـمـ دورانـ ≈{😏 °| ســـــر آیــــد ≈{✋ #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍✌️ #نگاره(154)📸 #ڪپے⛔️🙏 🔘| @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
♥️📚 📚 #عشقینه🌸🍃 #ناحلہ🌺 #قسمت_صدونود_ویک °•○●﷽●○•° +تسبیح هدیه دادن خیلی خوبه.توهم اگه خواستی یه و
. °| |° سلام علیڪم و رحمه الله. شبتون حسینے پسند و عزاداریاتون مقبول. اینڪه این چند شب تعداد پارت‌هاے رمان ڪم و زیاد شده، دلیل داره؛ این و نویسنده پارت‌هاے جدید رو هروقت بنویسن قطعا بارگذارے خواهیم ڪرد. عذر خواهے مےڪنیم و حلال بفرمایید. التماس دعاے فرج، بصیرت، اخلاص و شهادت🏴 🍃🌸
#صبحونه زیباترین سلامـ✋ #سلام علےالحسـین ذڪــرعلےالدوامـ سـلامـ علے الحـسیـن هنگامـ احتضار میایـے و مےشود👌 این آخـرین ڪلامـ سلام #عـلےالحـسـین💚 #ازدورسـلام_اربـابـمـ #صبحتون_حسینے❤️ 🍃🌤|| @asheghaneh_halal
✨🍃••• #همسفرانه آخر، معشوق را دلارام میگوینــد!😌💜 یعنے ڪه دل به وے آرام گیــرد. پس به غیــر، چگونــه آرام وقـرار گیرد؟ #مولانا✍ فیه ما فیه📚 @asheghaneh_halal ✨🍃••
🏴🍃 🍃 #مجردانه مدرک نشانه باسواد بودن نیست نمیتوان بدلیل تحصیلات متفاوت با کسے ازدواجـ نکرد؛ملاک اصلے تفاهم و تناسب در عقاید و روحیات است نه دکترا و کارشناسے ارشد #دقت_کنید😊 پ.ن: تا اطلاع ثانوے نداریم 🍃 @asheghaneh_halal 🏴🍃
°•| 🍹 |•° قبل از این ڪہ جـر و بحثے را باهمسرتان شروع کنید با خود فکر کنید آیا موضوع واقعا ارزشــش را دارد که شما را عصبانے کند؟ یا مےتوانید به سادگے از آن بگذرید؟ 🤔 لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇 °•|🍊|•° @asheghaneh_halal
⬛️◾️▪️ #ریحانه نبضــ📈 تمــام چادر؎ ها🌸 میــزند تنـ💥ـد... انگـ🍂ـار چــادرها به زینبــ💫 ربــط دارنـ😔ـد!! #امان_از_دل_زینب🏴 #خداحافظ_ای_برادر_زینب😭 @Asheghaneh_halal ⬛️◾️▪️
||💚|| شبےمیان همین روضھ ها قبولمـ کنـ بھ حرمت آل عبـ☀️ـا قبولمـ کنـ گناه کردہ ام آقا ببخش، شرمــنده قبول،من بدمـ💔 اما شما قبولمـ کنـ بھ حق‌آن‌شھدایےکھ تشنھ جان‌دادند شبیھ تشنھ لب کربـ🏴ـلا قبولمـ کنـ 🍃 ||💚|| @asheghaneh_halal
#شهید_زنده شجاعت نامه‌هایت را شلمچه خوب میداند👌 تورا پیرِ مغان حتےٰ #شهید_زنده میخواند😍✌️ هزار احسنت اے شیران بر این خوش‌عهد و پیمانے✊ ولایت همچو انگشتر نگینِ آن #سلیمانـے💚 🕊| @asheghaneh_halal
•••🍃••• #قرار_عاشقی میگفت شاعرےڪه بهشت است مرقدت|| نـه نـه بهشت نه؛ به خدا بےنظیرتـر|😍| گل پوش مےشـود حرم آسمانـےات|😌| با فرشے از دو بـال ملائڪ حریرتر|💚| #السلام‌علیک‌یاعلےبن‌موسےالرضا #دعاے‌مادرمه‌که‌امام‌رضاییم 🍃| @Asheghaneh_halal |🍃
⚫️خوش بحال غریبان....!؟ ⇦حضرت محمد (ص) فرمودند: ⇨ {اسلام غریبانھ آغاز شد و بھ زودے غریب خواهد شد؛ پس خوشا بھ حال غریبان🙂} ⚫️یکے از اصحاب پرسید: "اے رسول خدا! غریبان کیستند🤔؟" رسول الله فرمودند: {کسانے کھ وقتے مردم فاسد مےشوند، نیکوکار و صالح باقے مےمانند👌} 📚 ۱۱۹۲ 💢 @Asheghaneh_halal 💢
#همسفرانه من دلـ❣ـم پیشِ ڪسی نیسٺــ❌ خیالٺ راحٺــ👌 منمـ👈 و یڪ دلِــ💘 دیوانه ی😬 خاطــرخواهٺــ💞 #غیراز_تو_کسی_راه_به_قبلم_ندارد💐 #فاضل_نظری ,,💜,, @Asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [🙂] چِگد خوشمزه س شیـ🍼ـر نذرے گِلِفـتَمـ ولے مامانمـ میجه توےظهر عاشورا به حضرتـِ علے اصغر آبـ هم ندادنـ بخوره😞 #هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇 #ڪپے⛔️🙏 #بازنشر ≈ #صدقه‌جاریه🍃 ─═┅✫✰🌙✰✫┅═─ استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 •🍼• @Asheghaneh_Halal
#حسینیه ▪️دارد چھ زود ▪️سفـره‌ے تو جمع ميشود😔 ▪️ما کھ هنوز ▪️گریه‌ے سیرے نکرده‌ایم... {😭💔} #دهه_اول_تموم_شد #ببین_با_قبلت_چقدر_فرق_کردی •°● @Asheghaneh_halal ●°•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
♥️📚 📚 #عشقینه🌸🍃 #ناحلہ🌺 #قسمت_صدونود_ویک °•○●﷽●○•° +تسبیح هدیه دادن خیلی خوبه.توهم اگه خواستی یه و
♥️📚 📚 🌸🍃 🌺 °•○●﷽●○•° دلم میخواست کل روز و دنبالش برم وببینم وقتایی که کنارش نیستم روزش و چطور میگذرونه،دوست داشتم یواشکی از کارای پنهونیش الگو بگیرم. به طرف ماشینمون رفتم. منتظر ایستاده بود.نگام کرد. فکر میکرد چیزی میگم ولی فقط لبخند زدم و گفتم :قبول باشه با لبخند من لبخندی زد و:از شما هم قبول باشه صندوق ماشین و باز کرد و چند تا کتاب تو دستش گرفت. رفتم کمکش و چندتا رو از دستش گرفتم که فهمیدم قرآن و مفاتیحه. این هارو برای مسجد خریده بود. یکی از دوست هاش و صدا زد و گفت که قرآن هارو ببره داخل. نشستیم تو ماشین. فهمیدم راهی که میریم راه خونه نیست. _خونه نمیریم؟ +میریم ولی یه کاری دارم قبلش.اگه خسته ای ببرمت خونه؟! _نه خسته نشدم،ولی تو این روزا زیادی مشکوک میزنی. خندید و چیزی نگفت. چند دقیقه بعد رفتیم محلی که کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک داشت. بیشتر خونه هاشم قدیمی بود. جلوی یه کوچه نگه داشت و منتظر موند. به ساعتش نگاهی انداخت. یک دقیقه بعد یه پسر بچه ای در یکی از خونه ها رو باز کرد و اومد بیرون. محمد با دیدنش از ماشین پیاده شد و رفت سمتش. بغلش کرد و کلی باهاش گرم گرفت،بعد اومد و از صندلی های پشت ماشین ظرف های غذای نذری و برداشت و داد دستش و نشست تو ماشین. +دوتا بچه ان،پدرشون فوت کرده،مادرشون کار میکرد که الان به گفته ی امیر مریض شده و نمیتونه کاری کنه .مسجد شام زیاد بود براشون آوردم. گونه اش و بوسیدم و گفتم:قربون خودشیرینم برم‌ با تعجب پرسید:خدانکنه. چرا خودشیرین حالا؟ _خودشیرینی میکنی پیش خدا دیگه. دلبری میکنی از خدا،هرکاری که انجام میدی میگی بخاطر خدا، ما به اینجور آدما میگیم خود شیرین!حالا راستش و بگو چی میخوای ازش؟ نفس عمیق کشید و گفت:بزار این و بعد بهت بگم.نمیدونی چقدر حالم خوبه ! _چیشده؟ +قراره فردا با چندتا از بچه های سپاه بریم حسینیه حضرت امام،اگه خدا بخواد _مراسمه؟ +آره .... فردای اون روز وقتی از سرکار برگشت لباسایی که میخواست بپوشه رو اتو زد و روی تخت ردیف کرد. با اینکه چندبار رفته بود دیدار رهبرش بازم هیجانش مشهود بود. هرچی که برای سفر یک روزه اش لازم داشت و توی یه کیف کوچیک گذاشتم. براش غذا و میوه گذاشتم که اگه گشنه اش شد تو راه بخوره. پیراهن اتو شده اش وپشت ماشین روی صندلی پهن کرد که چروک نیافته و مرتب باشه و وقتی خواست برای مراسم بره بپوشتش. بعد کلی سفارش و قول و قرار باهام خداحافظی کرد ورفت. بہ قلمِ🖊 💙و 💚 🤓☝️ هرشب از ڪانال😌👇 ♥️📚| @asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
♥️📚 📚 #عشقینه🌸🍃 #ناحلہ🌺 #قسمت_صدونود_ودو #پارت_اول °•○●﷽●○•° دلم میخواست کل روز و دنبالش برم وب
♥️📚 📚 🌸🍃 🌺 °•○●﷽●○•° دهه اول محرم تموم شده بود. با محمد از مطب دکتر برمیگشتیم.وقتی فهمید بچه دختره از ذوق رو پاهاش بند نبود. _تو که میگفتی فرقی نمیکنه دختر باشه یا پسر،چیشده الان گل از گلت شکفته +الانم همین و میگم،ولی بچه دختر داشتن اصلا یه حال دیگه ای داره.وایی بریم براش لباساش و بخریم _مامانم با اینکه جنسیتش و نمیدونست از چند هفته پیش کلی لباس براش خرید +دستشون درد نکنه.میگم چیزی دلت نمیخواد برات بخرم؟گشنه ات نیست؟ _چرا باید بریم فروشگاه یه سری چیزا نیاز داریم که خونه نیست. تمام سعی ام و کردم تو خریدکردن اسراف نکنم.هرچیزی که واقعا نیاز بود خریدیم و برگشتیم خونه. نمازمون وکه خوندیم پرسید: کتاب فتح خون و نامیرا و خوندی؟ معتقد بود برای اینکه روضه ها رو اونجور که باید درک کنم لازمه که این دوتا کتاب و بخونم. _فتح خون و هنوز تموم نکرده ام. راستی مامان بهم زنگ زد و گفت سارا و نوید خونشونن شام بریم‌اونجا. گفته ی مامان و رد نکردیم و با محمد رفتیم خونه اشون. بعد یه احوال پرسی گرم با همه، با سارا رفتیم وتو آشپزخونه نشستیم. سارا:خیلی دلم واست تنگ شده بود خوبیی خوشی؟ از دانشگاه چه خبر؟فسقلت خوبه؟ _منم خیلی دلتنگت بودم. خداروشکر خوبم فسقلم هم خوبه دانشگاهم به سختی میگذرونم. از هردری حرف میزدیم یهو بعد چند ثانیه سکوت گفت: فاطمه تو وآقا محمد بعد گذشت اینهمه مدت هنوز مثل روزای اول ازدواجتون رفتار میکنین. عشق و از چشماتون میشه خوند. اصلا بحثتون شده تا حالا؟ خندیدم و گفتم :اره بابا، من بعضی وقتا واقعا بچه میشم و الکی لجبازی میکنم ولی خوشبختانه محمد جوری با من رفتار میکنه که نمیتونم به خودم اجازه بدم بهش بی احترامی کنم. اگه یه وقت کاری کنم که ناراحت شه حتما جبرانش میکنم. هیچ وقتم اجازه ندادیم حتی اگه بحثی بینمون پیش اومد کسی متوجه شه، واسه همین هیچکی ندیده ما حتی از هم دلخور شیم. با صدای مامان بیخیال ادامه ی صحبت شدیم و رفتیم تو جمع نشستیم. نگام کرد و اروم گفت :خوبی؟ اینبار ازچشمای سارا دور نموند و باعث شد لبخند بزنه و کنار گوشم بگه: ایشالله همیشه همینطوری بمونید. بہ قلمِ🖊 💙و 💚 🤓☝️ هرشب از ڪانال😌👇 ♥️📚| @asheghaneh_halal