گفته بود با دوستانش به گردش می روند اما ساعت از ده شب گذشته بود و هنوز برنگشته بود. زنگ در را که زدند با سرعت به طرف در دویدم. دو پاسدار را که دیدم با نگرانی پرسیدم:"قهرمان، طوری شده؟"
یکی از آنها گفت:"نه مادر جان نترس!با چند نفر برای شناسایی منافقین رفته بود، چند تا از اونا رو دستگیر کردن و برگشتن، فقط برای اینکه مبادا خانه شما شناسایی بشه، گفتیم تا صبح برنگرده!"
به مسجد رفتم و فرمانده قهرمان را پیدا کردم. گفتم:"خواهش میکنم به پسرم بگید بیاد خونه، پدرش هم جبهه هست. من خیلی نگرانم! "
فرمانده سری تکان داد د گفت:" به هرکس اجازه بدهم به قهرمان اجازه نمیدم. قهرمان قلب پایگاه! اگه اون نباشه چه کسی هرشب بچه ها رو برای نماز شب بیدار کنه؟"
خاطره ای از شهید قهرمان ابوالفضلی زنجانی🌿
#خاطرات_شهدا
✨❤️↠@Asheghaneh_Shahadat
گفتند: چند دقیقه دیگه امتحان شروع میشه صدای اذان اومد احمد آهسته رفت سمت نمازخانه دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد!
این آقا معلم خیلی به نظم حساسه اگه دیر بیای ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت🚶🏻♂
مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم خیلی ناراحت احمد بودم حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه📝
همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد🤔
همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد معلم با برگه های امتحانی وارد شد همه بلند شدند معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر!
کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه!
بعد هم یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا در آمد در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد👏🏻
#نماز_اول_وقت
#خاطرات_شهدا
•❥༅••🌿✨♥️••❥༅•
@Asheghaneh_Shahadat
شهید وهاب رستمی
برای زیارت حضرت معصومه (ع) به قم رفته بودم به وهاب که شش سال بیشتر نداشت گفتم:"اینجا هرچی از خدا دوست داری به خدا بگو مادر جان!"
از حرم که بیرون آمدیم پرسیدم:"چه دعایی کردی؟"
گفت:"دعا کردم مثل امام حسین شهید بشم."
بچه های فامیل را دور خودش جمع کرد و گفت:" من یه بار وضو میگیرم هرکسی یاد بگیره بهش جایزه میدهم"
بعد از این همه وضو گرفتن را یاد گرفتند؛ بلند شد به اتاق رفت و درحالی که دست هایش پر از بسته های کادو پیچ بود برگشت. برای هرکس یک قرآن جیبی و یک جانماز!
مدتی بود که هرشب سر یک ساعت خاص، از خانه بیرون میرفت و دیر وقت برمیگشت. نگرانی مادرانه باعث شد یک شب او را تعقیب کنم. در تاریکی همراه دوستانش کمی غذا و مواد خوراکی را مقابل در خانه ای گذاشتند، زنگ زدند و با سرعت از آنجا دور شدند...!
#شهدا
#خاطرات_شهدا
#شهدا_شرمنده_ایم
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
عباس همیشه می گفت دوست دارم محرم شهید بشم و روز عاشورا دفنم کنند و شبیه حضرت عباس علیه السلام باشم💔
روز هفتم محرم سال ۱۳۷۵ عباس صابری با دستان قلم شده شهید شد و روز عاشورا تشییع و خاکسپاری اش بود😭🖤
#شهید_عباس_صابری
#خاطرات_شهدا
••●❥❤️📌❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
چند روز پیش به قاب عکسش نگاه کردم و گفتم: آقا مصطفی! حسابش دستته چند شاخه گل بدهکاری!؟ آخه مصطفی رسم محبتش این بود که لااقل هفتهای یکبار برام شاخه گلی می خرید و هدیه می داد🎁
فاطمه از اونور اتاق گفت: مامان! خرج بابا زیاد میشه اگر بخواد همه این مدت رو جبران کنه باید یه دسته گل شیک برات بفرسته💐
امروز صبح بدون هیچ برنامه قبلی از جایی زنگ زدن و دعوتمون کردن برا مراسم بزرگداشت مصطفی.
به محض ورودمون به مراسم، یک نفر با این دستهگل جلو آمد و گفت: این رو آقا مصطفی برای همسرش فرستاده😭💔
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#راوی_مهدی_عرفاتی
#خاطرات_شهدا
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
قهر بودیم درحال نماز خوندن بود. نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم.
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن ولی من باز باهاش قهر بودم!
کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
غزل تمام، نمازش تمام، دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!
باز هم بهش نگاه نکردم
این بار پرسید: عاشقمی؟
سکوت کردم..
گفت:
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟
گفتم:نه
گفت:
لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری....
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
زدم زیر خنده و روبهروش نشستم دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه!
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم: خداروشکر که هستی!
#شهید_عباس_بابایی
#راوی_همسر_شهید
#خاطرات_شهدا
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
••
وسط جبهه، بهش گفتم بچه!
الان چه وقت نماز خوندنه؟
گفت: از کجا معلوم دیگه وقت کنم؟
و شروع کرد نماز خواندن و وقتی السلام علیکم و رحمة الله و برکاته را گفت؛ یک خمپاره آمد و او را به شهادت رساند😭❤️
امام خامنه ای می فرمایند:
شهادت، مرگ انسان های زیرک و هوشیار است که نمی گذارن این جان به مفتی از چنگشان در برود👏🏻👏🏻
#نماز_اول_وقت
#خاطرات_شهدا
•❥༅••🌿✨♥️••❥༅•
@Asheghaneh_Shahadat
21.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگین دختر کوچکی که روزی برای سلامتی بردارش نذر کرده بود و حاج قاسم به او شکلات داده بود حالا او و برادرش بزرگ شده اند و او در فراق حاج قاسم اشک می ریزد😭💔
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#خاطرات_شهدا
••●❥🖤❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
هدایت شده از یادداشتهای استاد راجی/ سعداء
کتاب #شهید_علم
نخبه شهید داریوش رضایینژاد در آیینه خاطرات
اثر: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
📝متن یادداشت:
باسمه تعالی
الحمدلله که کتابی درباره شهید نخبه و دانشمند شهید رضایینژاد خواندم چند وقتی بود که کتاب را خریدم اما تا امروز توفیق مطالعه پیدا نکرده بودم.
این شهید نماد شعار "ما میتوانیم" است او در درجه عالی تواضع شجاعت و مبتکر بودن قرار داشت.
همسر شجاع و قهرمان او و فرزند مقاوم او راهش را چه خوب ادامه دادند.
سلام بر او و درخواست شهادت از او و درود بر خانواده بزرگوارش
📆تاریخ یادداشت:
۱۴۰۰/۴/۸
#شهدا #خاطرات_شهدا #شهدای_هستهای
یادداشتهای #حجت_الاسلام_راجی در ابتدای کتب
@soada_book
قهر بودیم درحال نماز خوندن بود. نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم.
کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن ولی من باز باهاش قهر بودم!
کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت:
غزل تمام، نمازش تمام، دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!
باز هم بهش نگاه نکردم
این بار پرسید: عاشقمی؟
سکوت کردم..
گفت:
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند
دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟
گفتم:نه
گفت:
لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری....
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
زدم زیر خنده و روبهروش نشستم دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه!
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم: خداروشکر که هستی!
#شهید_عباس_بابایی
#راوی_همسر_شهید
#خاطرات_شهدا
••●❥🦋💙❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
مادر بزرگ شهید جهاد مغنیه میگفت:
مدت طولانی بعد شهادتش
اومد به خوابم
- بهش گفتم: چرا دیر کردی؟
منتظرت بودم!
- گفت: طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم.
- گفتم: چه بازرسی؟!
- گفت: بیشتر از همه سر بازرسی نماز وایستادیم... بیشتر هم درباره نماز صبح می پرسیدن‼️
⚠️ رفیق! نماز، حتی با شهید هم شوخی ندارد!
#خاطرات_شهدا
#نماز_اول_وقت
#شهید_جهاد_مغنیه
••●❥❤️📌❥●••
@Asheghaneh_Shahadat
گناهان یک هفته شهید ۱۶ ساله که هنگام تفحص در دفترچه اش پیدا کردند👏🏻
ماها کجای این دنیاییم؟!💔
شب های جمعه شهیدان به زیارت سیدالشهداء علیه السلام می روند، شهیدان را یاد کنیم تا ما را در محضر مولایمان یاد کنند😭💔
#خاطرات_شهدا #تلنگرانه
#شهید_حبیب_الله_مهری
🍃•┈✾•♥️•✾┈•🍃
@Asheghaneh_Shahadat