eitaa logo
اسناد المصائب
3هزار دنبال‌کننده
951 عکس
300 ویدیو
42 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام رضا(علیه السلام) : «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا كَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا يَوْمَ القِيَامَةِ» 📚أمالی شیخ صدوق، ص۷۳ ✍ارائه ی مصائب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚کانال تاریخ اسلام : @TarikhEslam
مشاهده در ایتا
دانلود
🔟 ﴿سَلَامُ مَنْ لَوْ کَانَ مَعَکَ بِالطُّفُوفِ لَوَقَاکَ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّیُوفِ﴾ ✅در روایتی آمده است که در روز عاشورا؛ «فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلاَّ بِالسُّيُوفِ» ♦️احدی امام حسین(علیه السلام) را اجابت نکرد، مگر با شمشیرهایشان!(۱) در روایتی دیگر آمده است که؛ روزی حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) در هنگام طفولیتِ امام حسین(علیه السلام)، او را مرتب می بوسید و می گریست. هنگامی که امام حسین(علیه السلام) علت را جویا شد، حضرت رسول اکرم(ص) فرمود : «يَا بُنَيَّ! أُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّيُوفِ مِنْكَ وَ أَبْكِي» ♦️پسرم! جای شمشیرها را می بوسم و گریه می کنم.(۲) ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾ 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۵ ۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴ ✍ کانال 🆔 @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜اختلاف نظر در شهادت :👇 @AsnadolMasaeb
📚سال شهادت امام سجاد(علیه السلام)؟ 1⃣نظریه اول:[سال۹۴ ه.قمری] «فَإِنَّهُ مَاتَ فِي سَنَةِ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ» 👥قائلین : ۱)شیخ مفید(متوفی سال۴۱۳ق)(۱) ۲)شیخ طوسی(متوفی سال۴۶۰ق)(۲) ۳)ابن اثیر(متوفی سال۶۳۰ق)(۳) ۴)اربلی(متوفی سال۶۹۳)(۴) ۵)علامه مجلسی(متوفی سال۱۱۱۰ق)(۵) 2⃣نظریه دوم:[سال ۹۵ ه.قمری] «مَاتَ فِي سَنَةِ خَمْسٍ وَ تِسْعِينَ» 👥قائلین : ۱)شیخ کلینی(متوفی سال۳۲۹ق‌)(۶) ۲)مسعودی(متوفی قرن چهارم)(۷) 📚روز شهادت امام سجاد(علیه السلام)؟ دو نقل مشهور در میان سایر نقلهای دیگر! 1⃣نظریه اول : [۱۲ محرم] «فِي ثَانِی عَشَرَ اَلْمُحَرَّمِ» 👥قائل : ۱)شیخ طبرسی(متوفی سال۵۴۸ق)(۸) 2⃣نظریه دوم : [۲۵ محرم] «فِي خَمْسَةَ وَ عِشْرِينَ اَلْمُحَرَّمِ» 👥قائلین : ۱)اربلی(متوفی سال۶۹۳ق)(۹) ۲)کفعمی(متوفی سال۹۰۵ ق)(۱۰) ۳)شیخ طوسی(متوفی سال۴۶۰ق)(۱۱) ۴)سید محسن امین(متوفی سال ۱۳۷۱ق‌)(۱۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۳۹ ۲)مصباح المتهجد شیخ طوسی، ص۷۸۷ ۳)الکامل ابن اثیر، ج۴، ص۲۳۸ ۴)كشف الغمة اربلی، ج۲، ص۲۹۴ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۶، ص۱۵۱ ۶)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۴۶۸ ۷)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۱۶۰ ۸)اعلام الوری طبرسی، ص۲۵۶ ۹)کشف الغمه اربلی، ج۲، ص۲۹۴ ۱۰)المصباح کفعمی، ص۵۰۹ ۱۱)مصباح المتهجد شیخ طوسی، ص۷۸۷ ۱۲)اعیان الشیعه مرحوم امین، ج۱، ص۶۲۹ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅هنگامی که آیه مودت یعنی «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ» نازل شد، خداوند متعال به حضرت رسول اکرم(ص) امر فرمود که به آنان بگو : من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم[اهل بیتم‌]! (شوری۲۳) ✍طبق منابع هنگام بازگشت از شام، برای مردم مدینه خطبه ای خواندند که در فرازی از آن آمده است که حضرت(ع) فرمود :  📋«وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا» ♦️به خدا قسم! اگر حضرت رسول اکرم(ص) به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می‌داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند با ما چنین کاری بکنند!(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۲۰۰ @AsnadolMasaeb
💍به فرموده نقش نگین انگشتر عبارت؛ «خَزِیٌ و شَقِیٌ قَاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِیِِِّ(ع)» بود. یعنی؛ قاتل حسین بن علی(ع) رسوا و بدبخت است.(۱) 📚منبع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۱ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْن(علیه السلام)🖤 🎙روضه ی جانسوز با نوای :👇 @AsnadolMasaeb
1399.06.24_2.mp3
7.31M
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4⃣1⃣1⃣کاروان به حوالی و نزدیک شهر شام رسیدند!👇 @AsnadolMasaeb
✅علامه مجلسی می نویسد : طبق نقلی؛ هنگامی که کاروان اسرای کربلا به شهرهای حوالی شهر دمشق رسید، به والیان شهر، ورود اسیران را اطلاع دادند و آنان پرچم های پیروزی را بر افراشتند و به همراه مردمان شهر به استقبال کاروان رفتند و کودکان نیز با آنان همراه شدند و تا شش فرسخ به تماشای اسیران شتافتند. هنگامی که حضرت ام کلثوم(س) این صحنه را دید، آنان را نفرین کرد و فرمود : 📋《أَبَادَ اَللَّهُ كَثْرَتَكُمْ وَ سَلَّطَ عَلَيْكُمْ مَنْ يَقْتُلُكُمْ》 ♦️خداوند جمعيت شما را به تفرقه اندازد و كسی را بر شما مسلط كند كه همه ی شما را به قتل برساند. سپس امام سجاد(ع) که نظاره گر این صحنه ها بودند، گریستند و فرمودند : 📋《هُوَ الزَّمَانُ فَلَا تَفنَى عَجَائِبُهُ، مِن الكِرَامِ وَ مَا تَهدَأ مَصَائِبُهُ، فَلَيتَ شِعرِي إِلَى کَمْ ذَا، تُجَاذِبُنَا فُنُونُهُ وَ تَرَانَا لَمْ نُجَاذِبْهُ، يُسْرَى بِنَا فَوْقَ أَقْتَابٍ بِلاَ وِطَاءٍ، وَ سَابِقُ اَلْعِيسِ يَحْمِي عَنْهُ غَارِبُهُ، كَأَنَّنَا مِنْ أُسَارَى اَلرُّومِ بَینَهُم، كَأنَّ مَا قَالَهُ المُختَارُ كَاذِبُهُ، كَفَرتُم بِرَسُولِ اللّهِ وَيحَكُمُ، فَكُنتُم مِثلَ مَن ضَلَّت مَذَاهِبُهُ》 ♦️این همان زمان است که شگفتیهایش از نظر بزرگان پایان پذیر نیست و مصائب آن نا مشخص است. ای کاش می دانستم که مشغله های زمان تا به کجا ما را به دنبال خود می کشاند و می بینی که ما او را به خود نمی کشانیم. ما را بر شتران عریان و بی جهاز در هر شهر و دیاری می گردانند و کسانی از دنبال دارندگان مهار شتران را حمایت می کنند. گویا ما در میان آنها چون اسیران رومیان و گویا آنچه را پیامبر فرموده نادرست بود! وای بر شما!! نسبت به رسول خدا کفر پیشه کردید و شمایان به گم کرده، راهی می مانید که راه ها را نمی شناسند.(۱) ابن اعثم می نویسد : 📋《فَسَارَ القَومُ بِحَرَمِ رَسُولِ اللهِ(ص) مِن الكُوفَةِ إِلَى بِلَادِ الشَّامِ عَلَى مَحَامِلِ بِغَيرِ وِطَاءٍ مِن بَلَدِِ إِلَى بَلَدِِ وَ مِن مَنزِلِِ إِلَى مَنزِلِِ كَمَا تُسَاقُ أُسَارِى التُّركِ وَ الدِيلَمِ》 ♦️نیروهای عبیدالله، اسرای کربلا را که اهل بیت رسول اکرم(ص) بودند را از کوفه در حالی که محمل های بی جهاز حمل می کردند، در شهر به شهر شام و از منزلی به منزل دیگر حمل می کردند همان گونه که اسیران روم و دیلم را حمل می کردند.(۲) وقتی این صحنه های رقت بار و جانسوز از نحوه بردن ایشان به شام به اطلاع برخی بزرگان صحابه همچون ابن عباس رسید، از جانب آنان عکس العملهایی انجام شد. این موضوع بعدها ابن عباس را جریحه دار ساخت و طی نامه‌ای خطاب به یزید، به او اعتراض کرد و چنین نوشت : 📋《أَلا وَ مِن أعجبَ الأَعاجِيب، وَ ما عِشتَ أرَاكَ الدَهر العَجيب! حَملُك بناتَ عَبدِالمُطلب و غِلمةِ صِغَاراً من ولده إليكَ بالشَام كالسَّبي المَجلُوب، تَرَى الناسَ أنكَ قَهَرتَنا و أنكَ تأمُر عَلينَا! و لِعمري لَئن كُنتَ تُصبح و تُمسي آمنَّا لجُرح يَدي، إنِّي لَأرجُو أن يعظمَ جِراحَكَ بلِسانِي و نَقضي و إبرَامي، فَلا يَستقر بك الجَدل، و لا يمهلكَ اللهُ بَعد قتلكَ عِترة رسُول اللهِ(ص) إلَّا قليلاً، حتَّى يأخذك أخذاً أليما، فيخرجُك الله مِن الدُنيا ذميماً أثيماً، فعِش لا أَبا لكَ، فَقد و اللهِ أرداكَ عندَ اللهِ ما اقتَرفتَ》 ♦️بدان که از عجیب‌ترین عجائب در روزگار تو این بود که دختران عبدالمطلب و کودکان خردسالش را مانند اسیر در شام بردی تا به مردم نشان دهی که بر ما چیره شده‌ای و بر ما حکم می‌رانی. به خدا سوگند! اگر تو از زخم شمشیر من در امان باشی یقین بدان که روز و شب از دست زخم زبانم آسوده نخواهی بود. خوشحالی تو پايدار نماند وخداوند بعد از كشتن فرزندان رسول اکرم(ص) به تو مهلت ندهد مگر كم، تا تو را بگيرد. گرفتنی سخت ودردناك ومذموم وتورا گنهكار از دنيا ببرد. پس ای بي پدر! زندگي كن كه آنچه انجام داده ای تو را در نزد پروردگار، هلاك ساخت.(۳) 📚منابع : ۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۱۴ ۲)الفتوح ابن اعثم، ج۲۵، ص۱۲۷ ۲)تاريخ اليعقوبی، ج۲، ص۲۴۸ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5⃣1⃣1⃣راس مبارک در مسیر شام نیز بر فراز نیزه قرآن تلاوت می کند!👇 @AsnadolMasaeb
✅قطب‌الدین راوندی می‌نویسد : منهال بن عمرو نقل می کند : 📋《أَنَا وَ اَللَّهِ رَأَيْتُ رَأْسَ اَلْحُسَيْنِ(ع) حِينَ حُمِلَ وَ أَنَا بِدِمَشْقَ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ رَجُلٌ يَقْرَأُ اَلْكَهْفَ حَتَّى بَلَغَ قَوْلَهُ : [أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْكَهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كٰانُوا مِنْ آيٰاتِنٰا عَجَباً؟] فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ بِلِسَانٍ ذَرِبٍ ذَلِقٍ فَقَالَ أَعْجَبُ مِنْ أَصْحَابِ اَلْكَهْفِ قَتْلِي وَ حَمْلِي》 ♦️به خدا سوگند! من در دمشق دیدم که سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر نیزه کرده بودند و مردی پیش روی سر مبارک، سوره کهف را می‌خواند. همین ‌که به این آیه رسید : «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا» ناگهان سر مطهر اباعبد‌الله(ع) به قدرت خدا سخن گفت و به زبان فصیح و شیوا، فرمود : ماجرای من از قصه اصحاب کهف شگفت‌انگیزتر است.(۱) 👤طبری شیعی با سند خود از حارث بن وکیده نقل می‌کند که می‌گوید : وقتی سر امام حسین(ع) را به سوی شام می بردند، من در میان کسانی بودم که سر حسین(ع) را می‌بردند. 📋《فَسَمِعْتُهُ يَقْرَأُ سُورَةَ الْكَهْفِ! فَجَعَلْتُ أَشُكُّ فِي نَفْسِي وَ أَنَا أَسْمَعُ نَغْمَةَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، فَقَالَ لِي : يَابْنَ وَكِيدَةَ! أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعْشَرَ الْأَئِمَّةِ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّنَا نُرْزَقُ؟》 ♦️شنیدم که سوره‌ی کهف می‌خواند. در خودم شک کردم که آیا من صدای اباعبدالله را می‌شنوم؟ که شنیدم به من گفت : ای پسر وکیده! آیا نمی‌دانی که ما امامان زنده‌ایم و نزد پروردگارمان روزی می‌خوریم؟ 📋《قَالَ : فَقُلْتُ فِي نَفْسِي : أَسْرِقُ رَأْسَهُ! فَنَادَى : يَا بْنَ وَكِيدَةَ! لَيْسَ لَكَ إِلَى ذَاكَ سَبِيلٌ، سَفْكُهُمْ دَمِي أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ تَسْيِيرِهِمْ رَأْسِي‏، فَذَرْهُمْ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ، إِذْ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَ السَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ‏!》 ♦️پیش خود گفتم : سر او را می‌ربایم. در این هنگام سر مبارک به من گفت : ای پسر وکیده! نمی‌توانی چنین کنی! این‌که خونم را ریختند، نزد خدا بزرگتر از گرداندن سر من است. آنها را واگذارشان! به زودی خواهند دانست، آن‌گاه که زنجیرها بر گردن‌هایشان خواهد بود و آنها را سوی دوزخ می‌برند.(۲) 📚منابع : ۱)الخرائج والجرائح راوندی، ج۲، ص۵۷۷ ۲)دلائل الإمامة طبری شیعی، ص۱۸۸ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6⃣1⃣1⃣یکم صفر سال ۶۱ هجری قمری کاروان و اهل بیت به شهر شام رسیدند!👇 ✅کاوران اسرای اهل بیت(ع) بعد از طی مسیر طولانی و پرمشقّت از کوفه تا شام، بعد از عبور از منازلی، به دمشق، پایتخت شام و مرکز خلافت بنی امیه، رسیدند. مرحوم کفهمی می نویسد : 📋《وَ فِی أوَّلِ صَفَرٍ اُدخِلَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) إلى دِمَشقَ، وهُوَ عيدٌ عِندَ بَني اُمَيَّةَ》 ♦️در روز اوّل صفر، سر مبارک امام حسين(ع) به دمشق، وارد شد و آن روز، نزد بنى اميّه، عيد بود.(۱) طبق برخی گزارش‌های دیگر، ورود سرهای شهداء به همراه اسرای کربلا به شام، در روز اول صفر بوده‌ است.(۲) 📚منابع : ۱)المصباح کفهمی، ص۵۰۱ ۲)آثار الباقیة ابوریحان بیرونی، ص۵۲۷ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7⃣1⃣1⃣توقف سه روزه کاروان در پشت دیوارهای شهر دمشق برای تزیین شهر!👇 ✅تاریخ می نویسد : 📋《فَوَقَفُوهُم عَنِ الدُخُولِ ثَلَاثةَ أَیّامِ وحَبَسُوُهُم هُناکَ، حَتّى تَتَوفّرَ زِینَةُ الشَامِ و تَزوِیقُها بِالحَلیِّ والحُلَلِ والحَرِیرِ والدِّیبَاجِ وَالفِضَّهِ والذَّهَبِ وَأنوَاعِ الجَواهِرِ عَلى صَفَةِِ لَم یَر الرَّاؤُوُن مِثلَهَا لاقَبلَ ذَلِکَ الیَومِ وَ لابَعدَهُ》 ♦️اهل بیت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، و آنها را در آنجا به بند کشیدند. در این حین شهر را به بهترین شکل زیور بستند، به گونه‌ای كه چشمی مثل آن را ندیده بود.(۱)(۲) و به نقل عماد الدین طبری؛ 📋《ظَلُّوا عَلَى بَابِ المَدِينةِ ثَلَاثةَ أيَّامِِ حَتَّى يُزَيِّنُوا البَلَدَ》 ♦️کاروان اسرای اهل بيت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، تا شهر را تزیین کنند.(۳) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، مجلس ۳۱، ص۲۳۰ ۲)كامل بهائی عماد الدین طبری، ج۲، ص۳۶۱ ۳)کامل بهایی عماد الدین طبری، ج۲، ص۳۶۱ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8⃣1⃣1⃣ورود کاروان به داخل شهر و گرداندن آنان در معابر و بازارها!👇 @AsnadolMasaeb
✅ابن نما حلی می نویسد : 📋《وَ سَارَ الْقَوْمُ بِرَاءْسِ الْحُسَيْنِ(ع) وَ نِسائِهِ وَالاسْرى مِنْ رِجالِهِ، فَلَمّا قَربُوا مِنْ دِمَشْقَ دَنَتْ اءُمُّ كُلْثُومٍ مِنَ الشِّمْرِ وَ كانَ مِنْ جُمْلَتِهِمْ فَقالَتْ : لِى الَيْكَ حاجَةُ؟ فَقالَ : وَ ما حاجَتُكَ؟》 ♦️سربازان ابن زياد، اسيران و اهل بيت امام حسین(ع) و سر مبارك امام(ع) را به سمت شام حركت دادند. همين كه به نزديك دمشق رسيدند، ام كلثوم(س) به شمر بن ذى الجوشن فرمود : مرا به تو حاجتى است! شمر گفت : حاجتت چيست؟ ام کلثوم(س) فرمود : 📋《اذا دَخَلْتَ بِنَا الْبَلَدَ فَاحْمِلْنا فى دَرْبٍ قَلِيلِ النَّظارَةِ، وَ تَقَدَّمَ الَيْهِمْ اءَنْ يُخْرِجُوا هَذِهِ الرُّؤوسَ مِنْ بَيْنِ الْمَحامِلِ وَ يُنَحُّونا عَنْها، فَقَدْ خَزينا مِنْ كَثْرَةِ النَّظَرِ الَيْنا وَ نَحْنُ فى هَذِهِ الْحالِ》 ♦️وقتی ما را داخل شهر مى نماييد از دروازه اى ببريد كه تماشا چيان و تردد كنندگان در آن كم باشند؛ و به لشكريان خود بسپار كه سرها را از ميان محمل ها و كجاوه ها بيرون آوردند و اندكى از ما دور ببرند؛ تا خوارى و خفت ما مقدارى كم شود. 📋《فَاءَمَرَ فى جَوابِ سُوالِها، اَنْ تُجْعَلَ الرُّؤُوسُ عَلَى الرِّماح فى اءَوْساطِ الْمَحامِلِ بَغْياً مِنْهُ وَ كُفْراً وَ سَلَكَ بِهِمُ النَّظارَةَ عَلى تِلْكَ الصِّفَةِ، حَتّى اءَتى بِهِمْ بابِ دِمَشْقَ، فَوُقِفُوا عَلى دَرَجِ بابِ الْمَسْجِدِ الْجامِعِ حَيْثُ يُقَامُ السَّبْىُ》 ♦️آن نانجيب از راه بغى و عدوان و كفر و طغيان بر ضد خواهش آن مكرمه دوران، امر نمود كه سرها را بر بالاى نيزه زدند و در وسط محمل ها نگاه داشتند و آل رسول(ص) را بر همين حال از راهى وارد دمشق نمودند كه ازدحام خلق در آن بسيار بود. سپس ايشان را بر در مسجد جامع نگاه داشتند، در آن مكانى كه اسيران كفار را نگاه مى داشتند!(۱) و در نقلی دیگر؛ 📋《ثُمَّ خَرَجَ الرِجَالُ والنِسَاءُ، والأَصَاغِرُ والأَکابِرُ، والوُزَرَاءُ وَالأُمَرَاءُ، وَالیَهُودُ وَالمَجُوسُ والنَصَارَى وسَائرُ المِلَلِ، إلَى التَفرُّجِ ومَعَهُم الطُّبُولُ وَالدُّفُوفُ وَالبُوقَاتُ وَالمَزامِیرُ، وَسَائِرُ آلَاتِ اللَهوِ والطَرَبِ، وقَد کَحَّلُوا العُیُونَ، وخَضَبَوا الأَیدِی، وَلَبسُوا أَفخرَ المَلابِسِ، وتَزیَّنُوا أَحسَنَ الزِّینَه، وَلَم یَرَ الرَاؤوَن أَشَدَّ اَحتِفَالاً وَلَا أَکثَرَ اجتِمَاعَاً مِنهُ، حَتَّى کَأنَّ النَاسَ کُلَّهُم حُشِرُوا جَمِیعَاً فِی صَعیِدِ دِمَشقَ》 ♦️سپس زنان و مردان شامی، بزرگ و کوچکشان، وزیران و امیران، یهودیان و مجوس و مسیحیان، برای دیدن اسراء از خانه هایشان خارج شدند، در حالی آلات غناء از جمله دف و طبل و بوق و دهل به همراه داشتند. جامه ی نو و فاخر پوشیده و خود را به کُحل و خضاب آراسته بودند و به بهترین شکل تزیین کرده بودند در حالی كه چشمی مثل آن روز شام را شلوغ و پر ازدحام ندیده بود.(۲) و در نقلی دیگر؛ 📋《قَد عَلَّقُوُا السُّتُورَ وَالحُجُبَ وَالدِّيبَاجَ وَ هُم فَرِحُونَ مُستَبشِرُونَ وَعِندَهُم نِسَاءُ یَلعَبنَ بِالدُفُوفِ والطُبُولِ》 ♦️اهل شام هر آنچه که باعث زینت می شد را به خود آویخته بودند و در بین آنها زنانی مشاهده می شد که با دف و طبل مشغول رقّاصی بودند و شادمانی چنان مردم را فرا گرفته بود که گویا شام یکپارچه غرق در سرور است.(۳) ابن جوزی می نویسد : اسرای کربلا را به همراه سرهای شهداء وارد بازار دمشق کردند. 📋《إذا بَكَت إحداهُنَّ عِندَ رُؤيَتِهِ ضَرَبَها حَارِسٌ بِسَوطِهِ، وَ وَقَفَ أهلُ الذِّمَّةِ لَهُنَّ في سوقِ دِمَشقَ يَبصُقونَ في وُجوهِهِنَّ》 ♦️هرگاه یکی از اسرا با دیدن سرها گریه می‌کرد، نگهبانان او را با تازیانه می‌زدند و یهود و نصارا برای دیدن آن‌ها در بازار دمشق ایستاده و بر صورت آن‌ها آب دهان می‌انداختند. يزيد، دستور داد تا سر امام حسين(ع) را بر در بياويزند، در حالى كه اهل بیت امام(ع) در اطرافش بودند. همچنين یزید به نگهبانان دستور داد كه؛ 📋《إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ فَاَلطَمَوهَا》 ♦️هرگاه يكى از آنان گريست، او را بزنيد. 📋《وَ إنَّ اُمَّ كُلثومٍ رَفَعَت رَأسَها، فَرَأَت رَأسَ الحُسَينِ(ع) فَبَكَت و قالَت : يا جَدّاه! تُريدُ رَسولَ اللّه(ص) هَذَا رَأسُ حَبِيبِكَ الحُسَينِ(ع) مَصلوبٌ، وَ بَكَت، فَرَفَعَ يَدَهُ بَعضُ الحَرَسِ وَ لَطَمَها لَطمَةً حَصَرَ وَجهَهَا، وَ شَلَّت يَدُهُ مَكَانَهُ》 ♦️اُمّ كلثوم، سرش را بلند كرد و سرِ برادر را ديد و گريست و گفت : یاجداه! اين سرِ حبيب تو حسين(ع) است كه آويزان شده است، سپس گريست. يكى از نگهبانان، دستش را بالا برد و به صورت اُمّ كلثوم زد كه به تمامى صورت او آسيب زد و در دَم، دست نگهبان از كار افتاد.(۴) 📚منابع : ۱)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ص۹۷ ۲)كامل بهائی عماد الدین طبری، ج۲، ص۳۶۱ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۲۷ ۴)بستان الواعظین ابن جوزی، ص۲۶۳ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9⃣1⃣1⃣ورود کاروان در نقلی دیگر! @AsnadolMasaeb