🟣 سپاهیان حضرت امیر به نهروان که رسیدند، حضرت شخصی را بهسوی آنها که دوازدههزار نفر بودند، فرستاد که از انگیزۀ آنان سؤال کند؛ خوارج گفتند: ما با علی سخن نمیگوییم؛ زیرا میترسیم ما را همچون #ابن_کواء و دیگران با سخنان زیبای خویش گمراه کند!!
🔺 اینجا بود که حضرت یک مدل تعامل و کنش بسیار جالب با خوارج داشتند و توانستند با #جهاد_تبیین، هشت هزار نفر از لشکریان خوارج را جدا کرده و تنها چهار هزار نفر برای نبرد با سپاهیان حضرت باقی ماندند.
که چون این نکته محل بحث نیست، از آن میگذریم.
بعد از اینکه حضرت کار خوارج را با تلفات پایین و در کمتر از یک روز تمام کرد، طبق قرار قبلی که حضرت شرط کرده بود، باید بلافاصله سپاه بهسوی شام و جنگ دوباره با بنیامیه حرکت میکرد.
🔺 اما باز نفوذیهایی مانند #اشعث، شروع به بهانهگیری کردند که خسته ایم و اجازه دهید کمی استراحت کنیم و... .
خلاصه اینکه با #فریب_مردم، حضرت را مجبور کردند که فعلا به سمت شام حرکت نکنند و این تاخیر در حرکت به سوی شام، با #سست_کردن_مردم تا حدود سه سال به طول انجامید.
🔺 عمده خطبه هایی که حضرت در آن کوفیان را سرزنش میکند، مربوط به همین مقطع است.
در همین ایام بود که حضرت بارها بر سر منبر #گریه کرد و یاد و خاطرۀ یاران باوفایشان را با حسرت مرور نمود.
درنهایت، حدود سه سال پس از جنگ نهروان، حضرت توانست برای بار سوم سپاهی برای نبرد با بنیامیه و معاویه فراهم کند و فرماندهان سپاه را مشخص کرد
🔺 اما در این بین ماجرای ضربت خوردن و #شهادت حضرت رقم خورد و کار نیمه تمام باقی ماند
و اتفاقا #امام_حسن که روی کار آمد، همین راهبرد حضرت امیر را دنبال کرد و لشکریان را برای حمله به معاویه آماده کرد اما آنجا نیز با #خیانت یارانش، مجبور به #صلح شد.
◾️ پس در مجموع، امیرالمؤمنین(ع) سه بار عزم نبرد با #جریان_اسلام_صفینی کرد؛
اما بار اول با قرآن به نیزه کردن، بار دوم با انحراف سپاه بهسوی جریان انحرافی خوارج و بار سوم با شهادت حضرت،
#جبهۀ_باطل توانست شکست را بر مردم تحمیل کند
و این داستان ناشنیدۀ حکومتِ #سید_مظلومان_عالم است که تا امروز همچنان مظلوم است!
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍