آیات و روایات اجتماعی
🔰 وقتى اين #شايعات به اوج رسيد، گروهى از مومنان و مقدسان كوفه به محضر امام صادق(ع) در نامه ای نوشتند:
«#مفضل با افراد رذل، #لاابالی، #کبوتر_باز و حتی #شرابخوار نشست و برخواست دارد لذا شايسته است در نامه ای به او دستور دهيد اين افراد را از خود دور سازد.»
(إِنَّ الْمُفَضَّلَ يُجَالِسُ الشِّطَارَ وَ أَصْحَابَ الْحَمَّامِ وَ قَوْماً يَشْرَبُونَ الشَّرَابَ، فَيَنْبَغِي أَنْ تَكْتُبَ إِلَيْهِ وَ تَأْمُرَهُ أَلَّا يُجَالِسَهُم)
🔺حضرت بدون اين كه با آنان در اين باره سخن بگويد، نامهاى براى مفضل نوشته، مُهر كرد و به آن #گروه_معترض سپرد و تاکید کردند که نامه را به دست خود مفضل برسانند.
🔺آنان به كوفه برگشته و نامه حضرت را به دست مفضل دادند. حالا این گروه معترضین چه افرادی هستند؟ بزرگانی مانند #زراره، #محمدبن_مسلم، #عبدالله_بن_بکیر، #ابوبصیر و #حجر_بن_زائده.
مفضل نامه را باز و قرائت كرد. حضرت به مفضل دستور داده بود كه: یک سری وسائلی بخرد و به محضر ایشان ارسال كند.
🔺در اين نامه اصلا هیچ اشارهاى به آن شايعات نشده بود. بعد مفضل نامه را به دست تک تک حاضران داد تا بخوانند. بعد مفضل از آنان پرسيد: خب اكنون چه بايد كرد؟ گفتند: خریدن این وسائل، نیاز به پول زیادی دارد که ما نداریم لذا بايد بنشينيم، تبادل نظر كنيم و از شيعيان يارى بجوييم تا این پول جمع شود.
🔺در واقع آنها تصمیم به بازگشت داشتند و میخواستند خانه مفضل را ترك كنند. مفضل گفت: تقاضا مىكنم براى صرف غذا در اينجا بمانيد. آنان به انتظار غذا نشستند.
مفضل افرادى را به سراغ همان جوانانى كه از آنها بدگويى شده و به كارهاى ناروا متهم شده بودند فرستاد و آنان را احضار كرد.
🔺وقتى آن جوانان آمدند، مفضل نامه حضرت و درخواست ایشان را با آنها مطرح کرد. آن ها، با شنيدن كلام حضرت، براى انجام فرمان ایشان از خانه خارج شدند و پس از مدت كوتاهى بازگشتند.
هر كدام به اندازه وُسع خويش، پولی روى هم نهاده و در مجموع ۲ هزار دينار و ده هزار درهم در برابر مفضل نهادند.
🔺آن گاه مفضل به آن گروه معترض که از بزرگان بودند و هنوز از خوردن غذا فارغ نشده بودند، نگريست و گفت:
شما مىگویيد اين #جوانمردان را از پیش خود #طرد کنم؟ گمان مىكنيد خدا به نماز و روزه شما محتاج است؟!
(تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْرُدَ هَؤُلَاءِ مِنْ عِنْدِي؟ تَظُنُّونَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَحْتَاجُ إِلَى صَلَاتِكُمْ وَ صَوْمِكُمْ؟)
➕ مطالعه گزارش دیگری با همین مضمون از جناب کشی
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 امام صادق و روش #تکفیر دیگران
🔺#کافی(ج2ص401) به نقل از #هاشم_صاحب_بريد نقل میکند:
من با #محمد_بن_مسلم و #أبوالخطاب باهم بودیم که #ابوالخطاب گفت: نظرتان درباره شخصی که #امر_امامت را نشناسد چیست؟
🔺#هاشم میگوید: هر كه امام را نشناسد،#كافر است.
#ابوالخطاب: درصورتی کافر است که حجت و استدلال بر او اقامه شود و او نپذیرد
🔺اما #محمدبن_مسلم میگوید: سبحان اللَّه؛حتی اگر حجت بر او اقامه بشود و او نپذيرد ولی انكار هم نكند باز هم #كافر نیست
🔺خلاصه نزاع مهمی بین اصحاب، درباره نوع مواجهه با #گونه_های_متعدد_مردم شکل میگیرد. این ماجرا میگذرد تا اینکه آنها در حج محضر #امام_صادق(ع) مشرف شده و این مسئله را مطرح میکنند.
🔺حضرت درپاسخ میفرمایند: نظر شما درباره #خدمتكاران، #زنان و #خاندان تان چیست؟ مگر آنها قائل به توحید و نبوت پیامبر نیستند؟ مگر نماز، روزه و حج بجا نمی آورند؟ گفتند چرا.
🔺حضرت فرمودند: آیا امام و امر امامت را میشناسند؟ گفتند خیر. امام فرمود: نظرتان درمورد آنها چیست؟
#هاشم پاسخ میدهد: هر كه امر امامت را نشناسد كافر است.
🔺حضرت فرمود: سبحان اللَّه؛ و باز همان سوالات را درباره افراد حاشیه نشین شهرها و طواف کنندگان کعبه و برخی افراد عادی دیگر پرسید و #هاشم باز همانگونه پاسخ داد.
🔺حضرت اینجا میفرمایند: سبحان اللَّه؛ اين #تفکر_خوارج است. میخواهید نگاه صحیح را برای شما #تبیین کنم؟
#هاشم در کمال بی ادبی چون تفاوت نگاه خود با امام را میبیند،میگوید خیر.
🔺حضرت میفرمایند: خب چیزی که از ما نشنیده اید و سخن ما نیست را نقل نکنید چرا که برای شما شرّ و بد است.
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
🔰 وقتى اين #شايعات به اوج رسيد، گروهى از مومنان و مقدسان كوفه به محضر امام صادق(ع) در نامه ای نوشتند:
«#مفضل با افراد رذل، #لاابالی، #کبوتر_باز و حتی #شرابخوار نشست و برخواست دارد لذا شايسته است در نامه ای به او دستور دهيد اين افراد را از خود دور سازد.»
(إِنَّ الْمُفَضَّلَ يُجَالِسُ الشِّطَارَ وَ أَصْحَابَ الْحَمَّامِ وَ قَوْماً يَشْرَبُونَ الشَّرَابَ، فَيَنْبَغِي أَنْ تَكْتُبَ إِلَيْهِ وَ تَأْمُرَهُ أَلَّا يُجَالِسَهُم)
🔺حضرت بدون اين كه با آنان در اين باره سخن بگويد، نامهاى براى مفضل نوشته، مُهر كرد و به آن #گروه_معترض سپرد و تاکید کردند که نامه را به دست خود مفضل برسانند.
🔺آنان به كوفه برگشته و نامه حضرت را به دست مفضل دادند. حالا این گروه معترضین چه افرادی هستند؟ بزرگانی مانند #زراره، #محمدبن_مسلم، #عبدالله_بن_بکیر، #ابوبصیر و #حجر_بن_زائده.
مفضل نامه را باز و قرائت كرد. حضرت به مفضل دستور داده بود كه: یک سری وسائلی بخرد و به محضر ایشان ارسال كند.
🔺در اين نامه اصلا هیچ اشارهاى به آن شايعات نشده بود. بعد مفضل نامه را به دست تک تک حاضران داد تا بخوانند. بعد مفضل از آنان پرسيد: خب اكنون چه بايد كرد؟ گفتند: خریدن این وسائل، نیاز به پول زیادی دارد که ما نداریم لذا بايد بنشينيم، تبادل نظر كنيم و از شيعيان يارى بجوييم تا این پول جمع شود.
🔺در واقع آنها تصمیم به بازگشت داشتند و میخواستند خانه مفضل را ترك كنند. مفضل گفت: تقاضا مىكنم براى صرف غذا در اينجا بمانيد. آنان به انتظار غذا نشستند.
مفضل افرادى را به سراغ همان جوانانى كه از آنها بدگويى شده و به كارهاى ناروا متهم شده بودند فرستاد و آنان را احضار كرد.
🔺وقتى آن جوانان آمدند، مفضل نامه حضرت و درخواست ایشان را با آنها مطرح کرد. آن ها، با شنيدن كلام حضرت، براى انجام فرمان ایشان از خانه خارج شدند و پس از مدت كوتاهى بازگشتند.
هر كدام به اندازه وُسع خويش، پولی روى هم نهاده و در مجموع ۲ هزار دينار و ده هزار درهم در برابر مفضل نهادند.
🔺آن گاه مفضل به آن گروه معترض که از بزرگان بودند و هنوز از خوردن غذا فارغ نشده بودند، نگريست و گفت:
شما مىگویيد اين #جوانمردان را از پیش خود #طرد کنم؟ گمان مىكنيد خدا به نماز و روزه شما محتاج است؟!
(تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْرُدَ هَؤُلَاءِ مِنْ عِنْدِي؟ تَظُنُّونَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَحْتَاجُ إِلَى صَلَاتِكُمْ وَ صَوْمِكُمْ؟)
➕ مطالعه گزارش دیگری با همین مضمون از جناب کشی
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍