eitaa logo
آیت الله بحرالعلوم میردامادی
1.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
613 ویدیو
64 فایل
.:.. رسانه نشر آثار علمی و تبلیغی ..:. ـــــــــــــــــــــــــ ارتباط با ادمین: @daftar_qom 🌐 لینک شبکه‌های مجازی👇 https://zil.ink/ayatollahbahrololom
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مرحوم حضرت آیت الله مرعشی نجفی رضوان الله علیه در تعلیقات خود بر کتاب احقاق الحق شهید نور الله شوشتری رضوان الله علیه در رابطه با جریان تصوف می‌نویسد: 👈 از نظر من مصیبت صوفیان برای اسلام، از بزرگ‌ترین مصائب است؛ زیرا ارکان اسلام را منهدم ساخت و بنیان آنرا تَرَک داد. پس از جستجوی عمیق و گردش در میدان‌های کلمات آنان و اطلاع از مطالب مخفی آنان و یافتن رازهای پوشیده آنان در پی دیدار با سران فرقه‌های تصوف، بر من روشن شد که این درد، از راهبان نصارا به دین اسلام سرایت کرده و گروهی از عامه (اهل تسنن) مانند: حسن بصری و شبلی و معروف و طاووس و زهری و جنید و دیگران آن را گرفتند، سپس از آنان به شیعه سرایت کرد تا اینکه کارشان بالا گرفت و پرچم‌هایشان برافراشته شد، به گونه‌ای که از اساس دین سنگی را روی سنگ باقی نگذاشتند. آنان نصوص کتاب و سنت را تاویل کردند و با احکام فطری عقلی مخالفت نمودند و به و حتی موجود ملتزم شدند و در عبادت وجهه گرفتند و بر اوراد آکنده از و اباطیل که رؤسای آن‌ها می‌ساختند، مداومت کردند و به چیزی پایبند گردیدند که آن را ذکر خفی قلبی می‌نامیدند و از سمت راست قلب شروع می‌شد و به سمت چپ خاتمه می‌یافت. گاهی آن را سفر از حق به خلق می‌نامیدند و گاهی نزول از قوس صعودی به قوس نزولی، و بالکعس که از آن به عنوان سفر از خلق به حق و عروج از قوس نزولی به قوس صعودی تعبیر کرده‌اند، خدا به داد این شیادان برسد، پس چرندیات خود را به فقه سرایت دادند، همچنین در مبحث نیت و غیر آن و دیدم بعضی از مرشدان آنان را که اشعار مغربی را از روی دیوانش می‌خواندند و گریه می‌کردند و به آن اعتنا می‌کردند همچون اعتنایی که به آیات قرآن کریم می‌شود، جای تاسف است برای قومی، کسانی که قرآن شریف را ترک کنند و دعاهای صحیفه کامله سجادیه را که زبور آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و سخنان موالی و سروران امامان علیهم السلام را و مشغول شوند به امثال کتاب مغربی و … و دیدم یکی از آنان را که دعوی فضل داشت و از برخی سخنان که به ائمه هدی علیهم السلام نسبت داده شده، برای ترویج مسلک خود استفاده می‌کند مانند: «لنا مع الله حالات فیها هو نحن و نحن هو» یعنی برای ما با خدا حالاتی است که در آن حالات او ما هستیم و ما او. و این بی‌نوا در علم و تتبع و تحقیق و ضبط نمی‌دانست که کتاب مصباح الشریعة و مانند آن که چنین سخنان منکری در آن‌ها جمع شده، ساخته ایادی صوفیان اعصار گذشته است که برای ما به ارث مانده است. شیوع تصوف و ساختن خانقاه‌ها در قرن چهارم بود. بعضی از مرشدین آن قرن، وقتی تفنن متکلمین را در عقاید دیدند، از فلسفه فیثاغورث و پیروان او در الهیات، قواعدی را اقتباس نمودند و از لاهوتیات اهل کتاب و بت پرستان، جمله‌هایی را گرفتند و آن جملات را به لباس اسلام در آوردند و به علم خاصی تبدیل نمودند که آن علم را علم تصوف یا حقیقت یا باطن یا فقر یا فنا یا کشف و شهود نامیدند. و در این زمینه کتاب‌ها و رساله‌ها نوشتند و این وضع همچنان ادامه داشت تا آنکه قرن پنجم و قرن‌های بعدی فرا رسید و برخی از زیرکان اهل تصوف میدان وسیعی را آماده یافتند تا به اسم ولایت و غوثیه و قطبیه و دعوی تصرف در ملکوت با قوه قدسیه، چه رسد به ناسوت، در میان جاهلان، مقام شامخی همچون مقام نبوت و حتی الوهیت به دست آورند. آنان با مقالاتی مبنی بر تاویلات مزخرف و کشف خیالی و رویاها و اوهام، فلسفه تصوف را توسعه دادند و کتاب‌های پیاپی بسیاری مانند کتاب تعرف و دلالت و نصوص و شروح آن و نفحات و رشحات و مکاشفات و انسان کامل و العوارف و المعارف و التاویلات و غیره که پر از حکایت‌های دروغ و قضایای کاملا بی‌معناست، نوشتند. وقتی کالای آنان بازار پیدا کرد و نامشان مشهور شد و بازارشان گرم گردید، به فرقه‌ها و دسته‌های مختلف تقسیم شدند و عوام وسفلگان را با «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق» اغفال کردند و برای هر فرقه‌ای که از دیگران متمایز گردند، علامتهایی را قرار دادند... خداوند ما و شما را از فریب کاری‌های بافندگان و و حفظ کند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به آستانه اهل بیت پیامبر خدا صلوات الله علیهم اجمعین روی می‌آورند و کسی را جز آنان نمی‌شناسند. آمین آمین. 📜احقاق الحق، تالیف نور الله تستری با تعلیقات آیت الله مرعشی، جلد۱، صفحه۱۸۲ - ۱۸۵ { @AyatollahBahrololom }
⭕️ الا اى مردم! این عالم كجا مثل على دارد؟ الا اى شيعيان چه خوش عيد غدير آمد پيام حىّ سبحانى به امداد سفير آمد خروش آيه «بَلِّغ» مبيِّن بهر عالَم شد به روز هجده ذيحَج «رَضِيتُ» از خبير آمد الا يا ايّهاالسّاقى بده جامى كه بى‌وقفه على گويم، على جويم، محمد را آمد چه خوش فرمود «اَكْمَلْتُ» چه نيكو گفت «اَتْمَمْتُ» كه امروز است روز دين، محبّان را بشير آمد أبِ امّت به حبّ حق مراد «هَلْ أَتى» گرديد صلاتش باب احسان شد به امداد آمد امير انس و جان است او مُطهَّر از دَنَس، ياران! چه خوش عيدى است عيد او، خلائق را آمد علىّ عالى اعلا، امام خلق عالم شد براى نصر و پيروزى، مريد حق، ظهير آمد الا اى مردم! این عالم كجا مثل على دارد؟ ابر قدرت، ، شكوه دين امير آمد على مسند نشين حق، مخالف با ره باطل ز قرآن و سُنن برگو، كه او باب كبير آمد علی حق، مؤید از سوی مطلق براى اوليا نعمت، مددكار شهير آمد محمد افضل خلق است و از همه عالم به جمع عاشقان برگو، محمد را نظير آمد صفابخش دل لايق، مربى ره على اهل جوانمردى، پدر بهر صغير آمد زهى پستى كه باب غير، بگزينى براى خود به ذمّ دشمنش حقاً كه آمد الا اى مردمان! شير خدا مولاى ما باشد به جمع ناصران برگو، دليران را آمد الا اى غاصبان بى‌خرد احكامتان مردود به جمع عاشقان، عقل و خرد، روح مُدير آمد على عابد، ، على عالم به علم حق ز بهر رهبرىّ ما، ثناگوى قدير آمد در آن خطبه بفرموده على مولاى انسان‌هاست بيا «» تأسف خور قليلى در مسير آمد الا اى آنكه می‌‏گوئى مقصد او نيست! حيا میكن حيا میكن! ز گفتارت زفير آمد الا اى آنكه می‌‏گوئى خلافت امر است! برو سرمايه حاصل كن، كه اعمالت فَطير آمد الا اى مردم عالم! محمّد حاكم كُلّ است ز بعد او على سروَر، خلائق را آمد الا اى چشم! گريان شو به حال حضرت مولا به وقت چرا غربت نصير آمد؟ ✍سروده شده در تاریخ ۱۴۲۵ هـ.ق { @AyatollahBahrololom }
💠شیعه زیارت ناحـیه‌ی مقدّسه را شعار خود ساخته ● قضیه‌ی کربلا به عنوان یک مصیبت بزرگ و عاشورا به عنوان روز حزن و غم برای همه‌ی اولیاء الهی بویژه ائمه‌ی اطهار(ع) مطرح بوده و هست. ● شیعه نمی‌تواند با تفسیرهای روشنفکرمآبانه و یا عرفان نمایانه دست از دستورالعمل در مورد عزاداری و نوحه‌گری بردارد و به جمع اهل وجد و نشاط، بپیوندد. ● شیعه زیارت ناحیه‌ی مقدّسه را شعار خود ساخته «وَ ابتَغوا اِلَیهِ الوَسِیلَه» را با اشک و آه در نظر گرفته، با شمشیر مجلس عزا و (ع)، به جنگ مخالفین اسلام و ستمگران می‌رود. ● بعضی از نویسندگان اخیر نوشته‌اند که: گریه و و سینه‌زنی و نوحه‌خوانی کار مردمی است که در عالم کَثرات گرفتارند و از نفس، برون نیامده‌اند! ● سؤال اینست: ائمه‌ی معصومین(ع)، بزرگان دین، علماء عاملین که در مصیبت امام حسین(ع) گریان و بوده، آیا در عالم کثرات گرفتار و از نفس برون نیامده بودند؟ ● اگر راستی عزاداری و نوحه‌خوانی بر امام حسین(ع) کار خفتگان و است، پس گریه‌ی ائمه‌ی معصومین(ع) بر آن حضرت را چگونه باید تفسیر نمود؟! ● عمل فاطمیات، که در این مصیبت عظمی گریان و نالان بودند، ، لطمه بر صورت می‌زدند را چگونه باید شرح داد؟ ● آیا پیروان راستین ائمه(ع) غافل از مراتب و درجات شهیدان کربلا بوده‌اند و به امام حسین(ع) معرفت نداشته، از به گریه و ناله بر امام حسین(ع) می‌پرداخته‌اند؟ ● آیا عبارت زیارت ناحیه‌ی مقدّسه: «فَلَأنذُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَأبکِیَنَّ...» گویای غم و غصّه و تأسف بر امام حسین(ع) نمی‌باشد و یا امام زمان(عج) به مراتب و درجات امام حسین(ع) عالم نبوده‌اند؟ ● آیا سیره‌ی اهل‌البیت(ع) را در امر عزاداری امام حسین(ع) نادیده گرفتن و عزاداران را غافل و بی‌خبر خواندن، خود را پنداشتن و را به بند انحصار کشاندن، مطلوب خدای عارفان است!؟ ● ریشه‌ی این مطلب، یعنی سرور در روز عاشورا، به استعمار بنی‌امیه و بنی‌عباس برمی‌گردد و با همکاری مدعیان عرفان و سکینه، در طول تاریخ جهت بی‌صدا نمودن فریاد عاشورا و بی‌رنگ نمودن بُعد مبارزاتی کربلا به تبلیغ این روش پرداخته‌اند. 📝برگرفته از مقدمه کتاب: نوای بلبل به ماتم گل «آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دام‌ظله» { @AyatollahBahrololom }
🚩 شیــــعه زیـــــــــارت      نــاحـیه‌ی مقـــــدّسه      را شعار خود ساخته ● قضیه‌ی کربلا به عنوان یک مصیبت بزرگ و عاشورا به عنوان روز حزن و غم برای همه‌ی اولیاء الهی بویژه ائمه‌ی اطهار(ع) مطرح بوده و هست. ● شیعه نمی‌تواند با تفسیرهای روشنفکرمآبانه و یا عرفان نمایانه دست از دستورالعمل در مورد عزاداری و نوحه‌گری بردارد و به جمع اهل وجد و نشاط، بپیوندد. ● شیعه زیارت ناحیه‌ی مقدّسه را شعار خود ساخته «وَ ابتَغوا اِلَیهِ الوَسِیلَه» را با اشک و آه در نظر گرفته، با شمشیر مجلس عزا و (ع)، به جنگ مخالفین اسلام و ستمگران می‌رود. ● بعضی از نویسندگان اخیر نوشته‌اند که: گریه و و سینه‌زنی و نوحه‌خوانی کار مردمی است که در عالم کَثرات گرفتارند و از نفس، برون نیامده‌اند! ● سؤال اینست: ائمه‌ی معصومین(ع)، بزرگان دین، علماء عاملین که در مصیبت امام حسین(ع) گریان و بوده، آیا در عالم کثرات گرفتار و از نفس برون نیامده بودند؟ ● اگر راستی عزاداری و نوحه‌خوانی بر امام حسین(ع) کار خفتگان و است، پس گریه‌ی ائمه‌ی معصومین(ع) بر آن حضرت را چگونه باید تفسیر نمود؟! ● عمل فاطمیات، که در این مصیبت عظمی گریان و نالان بودند، ، لطمه بر صورت می‌زدند را چگونه باید شرح داد؟ ● آیا پیروان راستین ائمه(ع) غافل از مراتب و درجات شهیدان کربلا بوده‌اند و به امام حسین(ع) معرفت نداشته، از به گریه و ناله بر امام حسین(ع) می‌پرداخته‌اند؟ ● آیا عبارت زیارت ناحیه‌ی مقدّسه: «فَلَأنذُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَأبکِیَنَّ...» گویای غم و غصّه و تأسف بر امام حسین(ع) نمی‌باشد و یا امام زمان(عج) به مراتب و درجات امام حسین(ع) عالم نبوده‌اند؟ ● آیا سیره‌ی اهل‌البیت(ع) را در امر عزاداری امام حسین(ع) نادیده گرفتن و عزاداران را غافل و بی‌خبر خواندن، خود را پنداشتن و را به بند انحصار کشاندن، مطلوب خدای عارفان است!؟ ● ریشه‌ی این مطلب، یعنی سرور در روز عاشورا، به استعمار بنی‌امیه و بنی‌عباس برمی‌گردد و با همکاری مدعیان عرفان و سکینه، در طول تاریخ جهت بی‌صدا نمودن فریاد عاشورا و بی‌رنگ نمودن بُعد مبارزاتی کربلا به تبلیغ این روش پرداخته‌اند. 📝 برگرفته از مقدمه کتاب: نوای بلبل به ماتم گل «آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دام‌ظله» { @AyatollahBahrololom }
💠 مرحوم حضرت آیت الله مرعشی نجفی رضوان الله علیه در تعلیقات خود بر کتاب احقاق الحق شهید نور الله شوشتری رضوان الله علیه در رابطه با جریان تصوف می‌نویسد: 👈 از نظر من مصیبت صوفیان برای اسلام، از بزرگ‌ترین مصائب است؛ زیرا ارکان اسلام را منهدم ساخت و بنیان آنرا تَرَک داد. پس از جستجوی عمیق و گردش در میدان‌های کلمات آنان و اطلاع از مطالب مخفی آنان و یافتن رازهای پوشیده آنان در پی دیدار با سران فرقه‌های تصوف، بر من روشن شد که این درد، از راهبان نصارا به دین اسلام سرایت کرده و گروهی از عامه (اهل تسنن) مانند: حسن بصری و شبلی و معروف و طاووس و زهری و جنید و دیگران آن را گرفتند، سپس از آنان به شیعه سرایت کرد تا اینکه کارشان بالا گرفت و پرچم‌هایشان برافراشته شد، به گونه‌ای که از اساس دین سنگی را روی سنگ باقی نگذاشتند. ⭕️ آنان نصوص کتاب و سنت را تاویل کردند و با احکام فطری عقلی مخالفت نمودند و به و حتی موجود ملتزم شدند و در عبادت وجهه گرفتند و بر اوراد آکنده از و اباطیل که رؤسای آن‌ها می‌ساختند، مداومت کردند و به چیزی پایبند گردیدند که آن را ذکر خفی قلبی می‌نامیدند و از سمت راست قلب شروع می‌شد و به سمت چپ خاتمه می‌یافت. گاهی آن را سفر از حق به خلق می‌نامیدند و گاهی نزول از قوس صعودی به قوس نزولی، و بالکعس که از آن به عنوان سفر از خلق به حق و عروج از قوس نزولی به قوس صعودی تعبیر کرده‌اند، خدا به داد این شیادان برسد، پس چرندیات خود را به فقه سرایت دادند، همچنین در مبحث نیت و غیر آن و دیدم بعضی از مرشدان آنان را که اشعار مغربی را از روی دیوانش می‌خواندند و گریه می‌کردند و به آن اعتنا می‌کردند همچون اعتنایی که به آیات قرآن کریم می‌شود، جای تاسف است برای قومی، کسانی که قرآن شریف را ترک کنند و دعاهای صحیفه کامله سجادیه را که زبور آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و سخنان موالی و سروران امامان علیهم السلام را و مشغول شوند به امثال کتاب مغربی و … و دیدم یکی از آنان را که دعوی فضل داشت و از برخی سخنان که به ائمه هدی علیهم السلام نسبت داده شده، برای ترویج مسلک خود استفاده می‌کند مانند: 🔸«لنا مع الله حالات فیها هو نحن و نحن هو» یعنی برای ما با خدا حالاتی است که در آن حالات او ما هستیم و ما او. و این بی‌نوا در علم و تتبع و تحقیق و ضبط نمی‌دانست که کتاب مصباح الشریعة و مانند آن که چنین سخنان منکری در آن‌ها جمع شده، ساخته ایادی صوفیان اعصار گذشته است که برای ما به ارث مانده است. 🔹شیوع تصوف و ساختن خانقاه‌ها در قرن چهارم بود. بعضی از مرشدین آن قرن، وقتی تفنن متکلمین را در عقاید دیدند، از فلسفه فیثاغورث و پیروان او در الهیات، قواعدی را اقتباس نمودند و از لاهوتیات اهل کتاب و بت پرستان، جمله‌هایی را گرفتند و آن جملات را به لباس اسلام در آوردند و به علم خاصی تبدیل نمودند که آن علم را علم تصوف یا حقیقت یا باطن یا فقر یا فنا یا کشف و شهود نامیدند. و در این زمینه کتاب‌ها و رساله‌ها نوشتند و این وضع همچنان ادامه داشت تا آنکه قرن پنجم و قرن‌های بعدی فرا رسید و برخی از زیرکان اهل تصوف میدان وسیعی را آماده یافتند تا به اسم ولایت و غوثیه و قطبیه و دعوی تصرف در ملکوت با قوه قدسیه، چه رسد به ناسوت، در میان جاهلان، مقام شامخی همچون مقام نبوت و حتی الوهیت به دست آورند. ⚠️آنان با مقالاتی مبنی بر تاویلات مزخرف و کشف خیالی و رویاها و اوهام، فلسفه تصوف را توسعه دادند و کتاب‌های پیاپی بسیاری مانند کتاب تعرف و دلالت و نصوص و شروح آن و نفحات و رشحات و مکاشفات و انسان کامل و العوارف و المعارف و التاویلات و غیره که پر از حکایت‌های دروغ و قضایای کاملا بی‌معناست، نوشتند. وقتی کالای آنان بازار پیدا کرد و نامشان مشهور شد و بازارشان گرم گردید، به فرقه‌ها و دسته‌های مختلف تقسیم شدند و عوام وسفلگان را با «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق» اغفال کردند و برای هر فرقه‌ای که از دیگران متمایز گردند، علامتهایی را قرار دادند... خداوند ما و شما را از فریب کاری‌های بافندگان و و حفظ کند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به آستانه اهل بیت پیامبر خدا صلوات الله علیهم اجمعین روی می‌آورند و کسی را جز آنان نمی‌شناسند. آمین آمین. 📜 احقاق الحق، تالیف نور الله تستری با تعلیقات آیت الله مرعشی، جلد۱، صفحه۱۸۲ - ۱۸۵ { @AyatollahBahrololom }
🔺طبق روایت امام سجاد(ع) مدت زمان غیبت به قدری طولانی خواهد شد که بسیاری از معتقدین به ولایت از آن روی‌گردان خواهند شد و فقط کسانی در این مسیر خواهند ماند که یقین قوی و معرفت صحیح داشته باشند. ◇ این حدیث برای حوزوی‌ها در درجه اول و مردم عادی در درجه دوم هشدار و است که مبادا طول غیبت موجب خستگی و منحرف شدن از مسیر اعتقاد به امام زمان(عج) شود. 🔺طلاب در حوزه‌های علمیه ورزش معنوی می‌کنند تا قوی شوند و حوزه‌ محل روح‌سازی است که در آن پرورش می‌یابند، تزکیه نفس می‌کنند و آموزش می‌بینند. ◇ برای رسیدن به صحت معرفت باید مأخذ معرفت صحیح باشد. اگر فرد غذای مسموم بخورد چه طور می‌خواهد سالم و قوی باشد. همچنین کتب فلاسفه و نمی‌تواند مأخذ خوبی برای معرفت صحیح باشد. 🔺برخی برای رسیدن به شهرت به جای تبیین معارف و احادیث معصومین(ع) برای مردم اشعار و مطالب محی‌الدین عربی را می‌خوانند. ◇ یقیناً کسانی که در لباس دین تبلیغ تصوف می‌کنند خیانتشان بالاتر از کسانی است که زرتشت، کوروش، وهابیت و بهاییت را تبلیغ می‌کنند. 🔺مذاهب، مکاتب و فرقه‌های دیگر خراب هستند و نباید سراغ آن‌ها رفت. قبل از انقلاب کسانی که به دنبال شهرت بودند تبلیغ مارکسیسم و کمونیسم می‌کردند و از این طریق ژست می‌گرفتند، ولی دیدیم چند سال گذشت و تمام اصول مارکسیسم خدشه‌دار و مارکس و لنین و افکارشان مدفون شدند. ◇ کدام محققی است که نداند اصول مارکسیسم یعنی ماتریالیسم ـ دیالکتیک با عقل و علم مطابقت ندارد و مطالب این گروه کودکانه است. 🔺چندین سال از وهابیت تبلیغ کردند ولی پس از یک دهه امروز ببینید وهابیت در اذهان مردم چه شکلی گرفته است. وهابیتی که دم از توحید می‌زد و برخی خیال می‌کردند که اینها موحد واقعی هستند و فریب آنها را خورده و با عترت و صاحب الولایه درافتادند، امروز در جهان به ، مظلوم‌کشی و تروریست شناخته می‌شوند و خدا پرده از چهره وهابیت برداشت تا ماهیت واقعی آنان برای دنیا نمایان شود. ◇ زیبایی دین به دلیل زیبایی خداوند است و اگر دیدید دین را رنگ کرده و آرایش می‌کنند بدانید این دین الهی نیست و دستکاری شده تا مردم را فریب بدهند. 🔺بهائیت از شهوات مردم و غرائز جوانان سوء استفاده کرده و مجالس رقص و شهوت‌رانی برپا می‌کند تا برای خود مرید پیدا کند. ولی مگر این کاری‌ها چه مقدار و چه مدت می‌تواند دوام  داشته باشد. همان جوانان پس از مدتی متوجه می‌شوند که بهائیت ساخته استعمار است. ◇ وهابیت پول‌های کلان هزینه می‌کند تا مردم را به خود جلب کند، در مقابل می‌بینیم افراد بدون هیچ مزیت مادی به روی‌ می‌آورند و حقیقت این مکتب آنان را به سمت خود می‌کشد. 🔺یکی از مسلک‌هایی که برای جذب مستضعفین فکری آرایش می‌شود، مسلک تصوف است که بیش از وهابیت بزک دارد و قدمت آن به صدر اسلام می‌رسد و یکی از بزک‌هایش این است که به آن هم می‌گویند. رنگ و آرایش تصوف به واسطه این است که حق نیست و می‌خواهد با ظاهرسازی افراد را به خود جذب کند. ◇ یقیناً بزرگانی مانند سید بحرالعلوم نجفی، میرداماد و مجلسی اول صوفی نبوده‌اند، ولی صوفیه می‌کوشد آنان را صوفی معرفی کند. 🔺صهیونیست بالاترین دشمنی را با دارد چرا که شیعه مخالف ظلم است و مبارزه و جهاد دارد و سستی و تسامح در کارش نیست. ◇ طبق آیه شریفه «یسعون فی الارض فسادا» مخالفت یهود محدود به صدر اسلام نمی‌شود و در جنگ صفین و جمل بوده و تا امروز نیز ادامه دارد، اگر تاریخ را به دقت مطالعه کنید می‌توانید جای پای را در اکثر مخالفت‌ها، حق‌کشی‌ها، تحریف‌ها و اختلاف افکنی‌ها ببینید. باید این رد پاها را شناسایی کنید و آن را در سخنرانی‌هایتان بیان کرده و صهیونیسم را در کشورهایتان رسوا کنید. 🎙بیانات: آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دام‌ظله در اجتماع مستبصرین از کشورهای مختلف { @AyatollahBahrololom }
🌺 الا اى مردم! این عالم كجا مثل على دارد؟ الا اى شيعيان چه خوش عيد غدير آمد پيام حىّ سبحانى به امداد سفير آمد خروش آيه «بَلِّغ» مبيِّن بهر عالَم شد به روز هجده ذيحَج «رَضِيتُ» از خبير آمد الا يا ايّهاالسّاقى بده جامى كه بى‌وقفه على گويم، على جويم، محمد را آمد چه خوش فرمود «اَكْمَلْتُ» چه نيكو گفت «اَتْمَمْتُ» كه امروز است روز دين، محبّان را بشير آمد أبِ امّت به حبّ حق مراد «هَلْ أَتى» گرديد صلاتش باب احسان شد به امداد آمد امير انس و جان است او مُطهَّر از دَنَس، ياران! چه خوش عيدى است عيد او، خلائق را آمد علىّ عالى اعلا، امام خلق عالم شد براى نصر و پيروزى، مريد حق، ظهير آمد الا اى مردم! این عالم كجا مثل على دارد؟ ابر قدرت، ، شكوه دين امير آمد على مسند نشين حق، مخالف با ره باطل ز قرآن و سُنن برگو، كه او باب كبير آمد علی حق، مؤید از سوی مطلق براى اوليا نعمت، مددكار شهير آمد محمد افضل خلق است و از همه عالم به جمع عاشقان برگو، محمد را نظير آمد صفابخش دل لايق، مربى ره على اهل جوانمردى، پدر بهر صغير آمد زهى پستى كه باب غير، بگزينى براى خود به ذمّ دشمنش حقاً كه آمد الا اى مردمان! شير خدا مولاى ما باشد به جمع ناصران برگو، دليران را آمد الا اى غاصبان بى‌خرد احكامتان مردود به جمع عاشقان، عقل و خرد، روح مُدير آمد على عابد، ، على عالم به علم حق ز بهر رهبرىّ ما، ثناگوى قدير آمد در آن خطبه بفرموده على مولاى انسان‌هاست بيا «» تأسف خور قليلى در مسير آمد الا اى آنكه می‌‏گوئى مقصد او نيست! حيا میكن حيا میكن! ز گفتارت زفير آمد الا اى آنكه می‌‏گوئى خلافت امر است! برو سرمايه حاصل كن، كه اعمالت فَطير آمد الا اى مردم عالم! محمّد حاكم كُلّ است ز بعد او على سروَر، خلائق را آمد الا اى چشم! گريان شو به حال حضرت مولا به وقت چرا غربت نصير آمد؟ ✍️ تاریخ ۱۴۲۵ هـ.ق { @AyatollahBahrololom }
🔺طبق روایت امام سجاد(ع) مدت زمان غیبت به قدری طولانی خواهد شد که بسیاری از معتقدین به ولایت از آن روی‌گردان خواهند شد و فقط کسانی در این مسیر خواهند ماند که یقین قوی و معرفت صحیح داشته باشند. ◇ این حدیث برای حوزوی‌ها در درجه اول و مردم عادی در درجه دوم هشدار و است که مبادا طول غیبت موجب خستگی و منحرف شدن از مسیر اعتقاد به امام زمان(عج) شود. 🔺طلاب در حوزه‌های علمیه ورزش معنوی می‌کنند تا قوی شوند و حوزه‌ محل روح‌سازی است که در آن پرورش می‌یابند، تزکیه نفس می‌کنند و آموزش می‌بینند. ◇ برای رسیدن به صحت معرفت باید مأخذ معرفت صحیح باشد. اگر فرد غذای مسموم بخورد چه طور می‌خواهد سالم و قوی باشد. همچنین کتب فلاسفه و نمی‌تواند مأخذ خوبی برای معرفت صحیح باشد. 🔺برخی برای رسیدن به شهرت به جای تبیین معارف و احادیث معصومین(ع) برای مردم اشعار و مطالب محی‌الدین عربی را می‌خوانند. ◇ یقیناً کسانی که در لباس دین تبلیغ تصوف می‌کنند خیانتشان بالاتر از کسانی است که زرتشت، کوروش، وهابیت و بهاییت را تبلیغ می‌کنند. 🔺مذاهب، مکاتب و فرقه‌های دیگر خراب هستند و نباید سراغ آن‌ها رفت. قبل از انقلاب کسانی که به دنبال شهرت بودند تبلیغ مارکسیسم و کمونیسم می‌کردند و از این طریق ژست می‌گرفتند، ولی دیدیم چند سال گذشت و تمام اصول مارکسیسم خدشه‌دار و مارکس و لنین و افکارشان مدفون شدند. ◇ کدام محققی است که نداند اصول مارکسیسم یعنی ماتریالیسم ـ دیالکتیک با عقل و علم مطابقت ندارد و مطالب این گروه کودکانه است. 🔺چندین سال از وهابیت تبلیغ کردند ولی پس از یک دهه امروز ببینید وهابیت در اذهان مردم چه شکلی گرفته است. وهابیتی که دم از توحید می‌زد و برخی خیال می‌کردند که اینها موحد واقعی هستند و فریب آنها را خورده و با عترت و صاحب الولایه درافتادند، امروز در جهان به ، مظلوم‌کشی و تروریست شناخته می‌شوند و خدا پرده از چهره وهابیت برداشت تا ماهیت واقعی آنان برای دنیا نمایان شود. ◇ زیبایی دین به دلیل زیبایی خداوند است و اگر دیدید دین را رنگ کرده و آرایش می‌کنند بدانید این دین الهی نیست و دستکاری شده تا مردم را فریب بدهند. 🔺بهائیت از شهوات مردم و غرائز جوانان سوء استفاده کرده و مجالس رقص و شهوت‌رانی برپا می‌کند تا برای خود مرید پیدا کند. ولی مگر این کاری‌ها چه مقدار و چه مدت می‌تواند دوام داشته باشد. همان جوانان پس از مدتی متوجه می‌شوند که بهائیت ساخته استعمار است. ◇ وهابیت پول‌های کلان هزینه می‌کند تا مردم را به خود جلب کند، در مقابل می‌بینیم افراد بدون هیچ مزیت مادی به روی‌ می‌آورند و حقیقت این مکتب آنان را به سمت خود می‌کشد. 🔺یکی از مسلک‌هایی که برای جذب مستضعفین فکری آرایش می‌شود، مسلک تصوف است که بیش از وهابیت بزک دارد و قدمت آن به صدر اسلام می‌رسد و یکی از بزک‌هایش این است که به آن هم می‌گویند. رنگ و آرایش تصوف به واسطه این است که حق نیست و می‌خواهد با ظاهرسازی افراد را به خود جذب کند. ◇ یقیناً بزرگانی مانند سید بحرالعلوم نجفی، میرداماد و مجلسی اول صوفی نبوده‌اند، ولی صوفیه می‌کوشد آنان را صوفی معرفی کند. 🔺صهیونیست بالاترین دشمنی را با دارد چرا که شیعه مخالف ظلم است و مبارزه و جهاد دارد و سستی و تسامح در کارش نیست. ◇ طبق آیه شریفه «یسعون فی الارض فسادا» مخالفت یهود محدود به صدر اسلام نمی‌شود و در جنگ صفین و جمل بوده و تا امروز نیز ادامه دارد، اگر تاریخ را به دقت مطالعه کنید می‌توانید جای پای را در اکثر مخالفت‌ها، حق‌کشی‌ها، تحریف‌ها و اختلاف افکنی‌ها ببینید. باید این رد پاها را شناسایی کنید و آن را در سخنرانی‌هایتان بیان کرده و صهیونیسم را در کشورهایتان رسوا کنید. 🎙بیانات: آیت الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی دام‌ظله { @AyatollahBahrololom }
💠 مرحوم حضرت آیت الله مرعشی نجفی رضوان الله علیه در تعلیقات خود بر کتاب احقاق الحق شهید نور الله شوشتری رضوان الله علیه در رابطه با جریان تصوف می‌نویسد: 👈 از نظر من مصیبت صوفیان برای اسلام، از بزرگ‌ترین مصائب است؛ زیرا ارکان اسلام را منهدم ساخت و بنیان آنرا تَرَک داد. پس از جستجوی عمیق و گردش در میدان‌های کلمات آنان و اطلاع از مطالب مخفی آنان و یافتن رازهای پوشیده آنان در پی دیدار با سران فرقه‌های تصوف، بر من روشن شد که این درد، از راهبان نصارا به دین اسلام سرایت کرده و گروهی از عامه (اهل تسنن) مانند: حسن بصری و شبلی و معروف و طاووس و زهری و جنید و دیگران آن را گرفتند، سپس از آنان به شیعه سرایت کرد تا اینکه کارشان بالا گرفت و پرچم‌هایشان برافراشته شد، به گونه‌ای که از اساس دین سنگی را روی سنگ باقی نگذاشتند. ⭕️ آنان نصوص کتاب و سنت را تاویل کردند و با احکام فطری عقلی مخالفت نمودند و به و حتی موجود ملتزم شدند و در عبادت وجهه گرفتند و بر اوراد آکنده از و اباطیل که رؤسای آن‌ها می‌ساختند، مداومت کردند و به چیزی پایبند گردیدند که آن را ذکر خفی قلبی می‌نامیدند و از سمت راست قلب شروع می‌شد و به سمت چپ خاتمه می‌یافت. گاهی آن را سفر از حق به خلق می‌نامیدند و گاهی نزول از قوس صعودی به قوس نزولی، و بالکعس که از آن به عنوان سفر از خلق به حق و عروج از قوس نزولی به قوس صعودی تعبیر کرده‌اند، خدا به داد این شیادان برسد، پس چرندیات خود را به فقه سرایت دادند، همچنین در مبحث نیت و غیر آن و دیدم بعضی از مرشدان آنان را که اشعار مغربی را از روی دیوانش می‌خواندند و گریه می‌کردند و به آن اعتنا می‌کردند همچون اعتنایی که به آیات قرآن کریم می‌شود، جای تاسف است برای قومی، کسانی که قرآن شریف را ترک کنند و دعاهای صحیفه کامله سجادیه را که زبور آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و سخنان موالی و سروران امامان علیهم السلام را و مشغول شوند به امثال کتاب مغربی و … و دیدم یکی از آنان را که دعوی فضل داشت و از برخی سخنان که به ائمه هدی علیهم السلام نسبت داده شده، برای ترویج مسلک خود استفاده می‌کند مانند: 🔸«لنا مع الله حالات فیها هو نحن و نحن هو» یعنی برای ما با خدا حالاتی است که در آن حالات او ما هستیم و ما او. و این بی‌نوا در علم و تتبع و تحقیق و ضبط نمی‌دانست که کتاب مصباح الشریعة و مانند آن که چنین سخنان منکری در آن‌ها جمع شده، ساخته ایادی صوفیان اعصار گذشته است که برای ما به ارث مانده است. 🔹شیوع تصوف و ساختن خانقاه‌ها در قرن چهارم بود. بعضی از مرشدین آن قرن، وقتی تفنن متکلمین را در عقاید دیدند، از فلسفه فیثاغورث و پیروان او در الهیات، قواعدی را اقتباس نمودند و از لاهوتیات اهل کتاب و بت پرستان، جمله‌هایی را گرفتند و آن جملات را به لباس اسلام در آوردند و به علم خاصی تبدیل نمودند که آن علم را علم تصوف یا حقیقت یا باطن یا فقر یا فنا یا کشف و شهود نامیدند. و در این زمینه کتاب‌ها و رساله‌ها نوشتند و این وضع همچنان ادامه داشت تا آنکه قرن پنجم و قرن‌های بعدی فرا رسید و برخی از زیرکان اهل تصوف میدان وسیعی را آماده یافتند تا به اسم ولایت و غوثیه و قطبیه و دعوی تصرف در ملکوت با قوه قدسیه، چه رسد به ناسوت، در میان جاهلان، مقام شامخی همچون مقام نبوت و حتی الوهیت به دست آورند. ⚠️آنان با مقالاتی مبنی بر تاویلات مزخرف و کشف خیالی و رویاها و اوهام، فلسفه تصوف را توسعه دادند و کتاب‌های پیاپی بسیاری مانند کتاب تعرف و دلالت و نصوص و شروح آن و نفحات و رشحات و مکاشفات و انسان کامل و العوارف و المعارف و التاویلات و غیره که پر از حکایت‌های دروغ و قضایای کاملا بی‌معناست، نوشتند. وقتی کالای آنان بازار پیدا کرد و نامشان مشهور شد و بازارشان گرم گردید، به فرقه‌ها و دسته‌های مختلف تقسیم شدند و عوام وسفلگان را با «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق» اغفال کردند و برای هر فرقه‌ای که از دیگران متمایز گردند، علامتهایی را قرار دادند... خداوند ما و شما را از فریب کاری‌های بافندگان و و حفظ کند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به آستانه اهل بیت پیامبر خدا صلوات الله علیهم اجمعین روی می‌آورند و کسی را جز آنان نمی‌شناسند. آمین آمین. 📜 احقاق الحق، تالیف نور الله تستری با تعلیقات آیت الله مرعشی، جلد۱، صفحه۱۸۲ - ۱۸۵ { @AyatollahBahrololom }