eitaa logo
از سلطان‌آباد تا آذرباد
88 دنبال‌کننده
114 عکس
3 ویدیو
1 فایل
یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستان شهریوری! اینجا درباره نوشتن و ادبیات حرف می‌زنم، متن‌خوانی شبانه و پادکست‌های روایت هم داریم. ارتباط با ادمین @azarbadirr
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از اینکه مست جنگ را نوشتم، رمانی درباره بال‌لاکی‌ها می‌نویسم. بال‌لاکی‌ بوهمی نوعی گنجشک‌سان است که در نواحی شرقی و شمالی ایران به صورت پراکنده زندگی می‌کند. بال‌لاکی‌ها با خوردن میوه‌های تخمیر شده مست می‌کنند! 😁😁😁 از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
🌌🍉داستانی که فال حافظ و شب یلدا ندارد🍉🌌 یکی از چیزهای مهمی که هم به مخاطب و هم به عنوان ویراستار داستانی من را آزار می‌دهد کم‎‌توجهی به جزئیات زندگی ایرانی-اسلامی است. مثالش همین شب یلدا است. داشتم با خودم حساب کتاب می‌کردم از بین این همه داستان ایرانی که در پاییز و زمستان می‌گذرد در چندتایش صحبت از شب یلدا آمده است؟ مثل خیلی از پژوهش‌هایی که باید می‌کردیم و نکردیم درباره شب یلدا در داستان ایرانی هم کاری انجام نشده است. فقط با جست‌وجوی اندکی در سایت خانه کتاب و کتابخانه ملی و فضای مجازی می‌فهمیم تعداد اندکی انگشت‌شمار رمان داریم که در آنها از شب یلدا حرفی به میان آمده است. با این حال مسئله اصلی من این نیست که باید درباره شب یلدا بنویسیم. مسئله اصلی این است که چرا نویسندگان ایرانی به جزئیات زندگی ایرانی-اسلامی به اندازه کافی درباره‌اش ننوشته‌اند و اکنون هم اهمیتی برایشان ندارد؟ تا دلتان بخواهد می‌شود ناله خورد و غصه خورد که چرا خارجی‌ها درباره کریسمس و عید پاکشان یک عالمه کتاب دارند یا در یک عالمه کتاب حرفش را زده‌اند اما ما درباره شب یلدا و نوروز و ده جشن ملی و میهنی و دینی کار چندانی نکرده‌ایم. 🍉🌌🍉🌌 آنچه که من به عنوان مخاطب و ویراستار داستانی فهمیده‌ام این است که اغلب ما نویسندگان در خلاء زندگی می‌کنیم و فکر می‌کنیم شخصیت‌های داستانمان هم باید در خلاء زندگی کنند. این زندگی در خلاء هم ربطی به درون‌گرایی یا برون‌گرایی آدم ندارد. زندگی در خلاء یعنی بی‌توجهی به مخاطب و میل افراطی به فردگرایی. چنین نویسندگانی برای کارشان هم توجیه می‌آورند که می‌خواهند یک کار بی‌زمان و بی‌مکان بنویسند تا اثرشان ماندگار شود! زهی خیال باطل! فقط کافی است یک جست‌وجوی ساده در فضای مجازی انجام بدهید تا ببینید چقدر رمان و داستان خارجی داریم که جزئیات مکان و زمان در آنها دقیق آمده است و پس از گذر سال و قرن، هنوز برای ما زنده و جذاب است. سرود کریسمسی که چارلز دیکنز نوشته مربوط به 180 سال پیش است! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! یک مسئله دیگر هم بی‌موضعی است. آدمیزاد یعنی موجود صاحب موضع! مگر می‌شود آدمی موضع داشته باشد ولی بیانش نکند. اگر هم کسی درباره یک چیزی موضع نداشته باشد، یا تا حالا بهش فکر نکرده است یا ترس از یک چیز مانعش می‌شود. در هر دو حالتش هم بد است. آدم باید در داستان حرفش را بزند. شب یلدا هم همین است. 🍉🌌🍉🌌 از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
از سلطان‌آباد تا آذرباد
🌌🍉داستانی که فال حافظ و شب یلدا ندارد🍉🌌 یکی از چیزهای مهمی که هم به مخاطب و هم به عنوان ویراستار داس
بخش دوم) اگر داستان آدم در اواخر پاییز و اوایل زمستان بگذرد، لاجرم باید درباره شب یلدا هم حرف بزند. فرقی هم ندارد این داستان دیروز است یا امروز یا فردا. ایرانی‌های ۱۴۰۰ سال پیش که ساکن کوفه بودند هم در زمان خلافت امیر مؤمنان یلدا داشتند و هم در زمان سلطنت معاویه‌بن ابی‌سفیان. ایرانی هم در ایام مبارزه سال ۵۷ یلدا داشتند و هم هشت سال دفاع مقدس. در روزگاری هم که اسرائیل از روی زمین محو شود این شب یلدا با ما هست. مسئله سوم کم‌سوادی نویسنده است. کم‌سوادی هم فقط با خواندن کتاب حل نمی‌شود. با درک و فهم از جامعه و شرایطش فراهم می‌شود. شب یلدا ورای تمام ویژگی‌هایش بخشی از ساختار فرهنگی جامعه ماست. بخشی از سازه هویت‌بخش ماست. بخشی از سپر ایمنی تاریخی ماست. تقلیل شب یلدا به بخش کوچکی از سبک و مهارت‌های زندگی اجحاف در حق آن است. باید ارتباط شب یلدا را با باقی سازه‌های هویت‌بخشمان خصوصا آنجا که باهم دچار تضاد می‌شوند یا یکدیگر را تقویت می‌کنند، درک کنیم. 🌌🍉🌌🍉 قرار هم نیست حتما تمجید و ترویج کنیم. قرار است از این فرصت‌ها استفاده کنیم تا شخصیت‌هایمان را در بوته آزمایش بگذاریم و به یک دیدگاه اخلاقی بگذاریم. شب یلدا که فقط برای زوج‌های عاشق و خانواده‌های خوشبخت نیست. سرباز دل‌شکسته‌ای که شب یلدا باید روی برج پاس بدهد یا آدم افسرده‌ای که در یک خانواده سطحی‌نگر زندگی می‌کند یا کارگر پالایشگاه و نیروگاهی که باید در اوج فشار کارش را بدون ذره‌ای استراحت بدهد، از شب یلدا سهم دارند. متأسفانه یا خوشبختانه هنوز رمانی نخوانده‌ام که در آن لذت خوردن هندوانه سرخ شیرین یا شکستن تخمه یا حس و حال آدم‌ها از شنیدن فالشان را در فضایی دراماتیک، توصیف بشود و بیاید. هنوز از خانواده‌ای که جیبشان برای خرید آجیل تنگ است و جایش را با لبوهای داغ و بخارکرده پر کرده‌اند نخوانده‌ام. هنوز تلاش‌های دختران و پسران خردسالی که تازه باسواد شده‌اند و دارند به زور و ضرب شعر حافظ را می‌خوانند در داستانی ندیده‌ام. هنوز صدای قهقهه بلند آدم‌ها از شنیدن خاطرات و دلقک‌بازی‌های شخصیت‌های برون‌گرا را در یک رمان ندیده‌ام. هنوز از حرص و جوش آدم‌های درون‌گرایی که شب یلدا برایشان رنج‌گاه است و باید با آن کلنجار بروند را ندیده‌ام. شما دیده‌اید؟ 🌌🍉🌌🍉 اینها را ننوشتم که فقط احساسات را برانگیخته کنم. ما از بلندای شب یلدا قرار است به شخصیت و اخلاق و کشمکش و رنج و رشد برسیم. آدم‌ها همیشه زمانه و زمینه دارند. حواسمان را بهشان جمع کنیم. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
🔸 داشتم به این فکر می‌کردم در این شب یلدا که با خانواده دور هم جمع شده‌اید و به رسوم ملی و تاریخی می‌پردازید، می‌توانید به این هم فکر کنید که آداب و‌ رسوم ملی ما چقدر برای نوشتن داستان و رمان ظرفیت دارد. 🔸 با توجه به اینکه هنوز ۱۰ روز برای ارسال آثار خود مهلت دارید، فرصت خوبی است تا ایده‌های تازه پیدا کنید و آن‌ها را در قالب داستان کوتاه یا طرح رمان برای جایزه محمود حکیمی بفرستید. 🟡 اولین دوره جایزه داستانی محمود حکیمی @HakimiAward
نکته شماره ۱۱۴ هنگام مطالعه به مسئله نور و گرما توجه کنید. مطالعه در محیط خیلی پرنور یا کم‌نور، بسیار گرم یا بسیار سرد، روی مطالعه‌تان اثر منفی می‌گذارد. اگر محل مطالعه‌تان با نور خورشید روشن می‌شود خیلی خوب است. اما اگر با نور مصنوعی مطالعه می‌کنید سعی کنید ترکیبی از دو نور زرد و سفید باشد. میزان گرما و سرمای یک مکان تا حد زیادی وابسته‌ به طبع خودتان دارد‌. افراد سرمادوست یا گرمادوست دماهای متفاوتی را دمای مناسب می‌دانند. اما بهترین دما برای مطالعه، دمایی است که نه عرقتان را دربیاورد نه شما را دچار رخوت و خواب‌آلودگی کند و نه اعصابتان را تحریک کند. مسئله نور و گرما را جدی بگیرید. مطالعه در نور نامناسب به چشم‌ها آسیب می‌زند و دمای نامناسب هم در درازمدت حس بدی نسبت به مطالعه در ناخودآگاه شما ایجاد می‌کند. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
من جلسات متن‌خوانی را آپلود نکنم شما هم چیزی نمیگید!
قسمت شصت و چهارم پادکست متن‌خوانی قابوس‌نامه را در شنوتو بارگزاری کردم. می‌توانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا می‌توانید با کپی لینک آراس‌اسی که برایتان گذاشته‌ام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید. خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده می‌کنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاه‌هایتان درباره این مجموعه پادکست هستم. لینک فید آراس‌اس https://shenoto.net/feed/Seika لینک کانال سیکا در شنوتو https://shenoto.com/channel/podcast/Seika از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @azarbadir
هرشب خوانش متون کهن فارسی را ساعت ۲۱ شروع می‌کنیم. تا ۳۰ دقیقه دیگر متن‌خوانی قسمت شصت و پنجم قابوس‌نامه آغاز می‌شود. لینک حضور در جلسه قرار: https://gharar.ir/r/edb06cad از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
میلاد باسعادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) و روز مادر و روز زن را به مادران و خانم‌های عضو کانال تبریک عرض می‌کنم.
نصف روز را درگیر برقی قطع و کارهای خانه و نوشتن بودم، نصف روز باقیمانده قرار است پشت سر هم مطلب بگذارم!
💝🎁هدیه تولد روز مادر🎁💝 تمام تمرکزم را در این مدت گذاشته‌ام روی رمان‌های تاریخی با محوریت زندگی حضرت زهرا (سلام‌الله علیها). تعدادشان هم کم نیست الحمدلله. اینکه برای نویسنده ایرانی زندگانی حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) مهم باشد، برایش وقت بگذارد و رمان بنویسید خیلی مهم است. بالاخره یک راه نشر معارف اهل بیت خصوصا زندگانی دختر پیامبر همین نوشتن رمان است. 🎁💝🎁💝 اما اینجا، لحظاتی است که حسرت می‌خورم. حسرت فراوان هم می‌خورم! لحظاتی که آه و پوف حسرت از دهان آدم بیرون می‌آید و با خودش می‌گوید چرا! حالا اگر می‌خواهید بدانید منشأ این آه و پوف حسرت چیست به چندتا کلیدواژه که من برایتان می‌آورم. همین اول بگویم این کلیدواژه‌ها آنقدر معروف و مشهور و آشنا است که حتی برای خیلی‌هایش نیاز به جست‌وجو ندارید! اولینش »حدیث کساء» است. دومی «دعای نور» است که با عبارت بسم‌الله النّور شروع می‌شود و معروف است که حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)آن را به سلمان یاد داد. سومی حدیث لوح است. اگر عبارت دعای نور و حدیث لوح را نشنیده‌اید، صد در صد اسم حدیث کساء را شنیده‌اید یا در مجالس آن حضور داشتید. حالا بیاید و بگویید اینها را در کدام داستان مربوط به حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) خوانده‌اید؟ تازه اینها مشتی نمونه خروار است و تا دلتان بخواهد حدیث و روایت از حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) داریم که کسی سراغشان نرفته است. 🎁💝🎁💝 اینها آنجایی بیشتر آدم ناراحت می‌کند که نویسنده‌ها (فرقی هم ندارد معروف یا گمنام، باتجربه یا نوقلم) اغلب می‌گویند نوشتن درباره زندگانی حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) برای مخاطب دیگر جذابیت ندارد. البته راست هم می‌گوید. مخاطبی که تکرار مکرّرات را زیاد دیده است معلوم است به داستان تازه‌ای که آن هم سرشار از تکرار است روی خوش نشان نمی‌دهد. ولی اگر نویسنده محترم و ناشر ارجمند وقت بگذارد و توقعش را بالا ببرد و درست و حسابی تحقیق کند، از اقیانوس زندگانی حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) مرواید پرکشش و جذابی را می‌تواند صید کند و با آن مخاطب را سرگرم کند. ضعف تحقیق و تنبلی منشأ آن حسرت و آه است. من نمی‌خواهم کسی را قضاوت کنم ولی آن چیزی که من دیده‌ام، اغلب نویسندگان ما با سنت معصوما (علیهم‌السلام) رابطه درستی ندارند. از سنت معصومان (علیهم‌السلام) خواندن قرآن بود. (این را باید بگذارد بعدا درباره‌اش حرف بزنم.) جنبه دیگری از رابطه ما با معصومان (علیهم‌السلام) خواندن احادیث آنهاست که شامل قول و فعل و تقریر آنها است. ده‌ها قول و فعل و تقریر از حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) برای ما به جا مانده است که می‌توانیم از آنها در داستانمان حرف بزنیم. 🎁💝🎁💝 از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir
از سلطان‌آباد تا آذرباد
💝🎁هدیه تولد روز مادر🎁💝 تمام تمرکزم را در این مدت گذاشته‌ام روی رمان‌های تاریخی با محوریت زندگی حضرت
بخش دوم) اگر این کارها را نکنیم نمی‌توانیم به حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) به چشم الگو نگاه کنیم. دختر پیامبر الگوی همیشگی و ابدی تمام زنان جهان است. چنین زنی، در همه ابعاد زندگی بشری حرف برای گفتن دارد. تقلیل دادن ابعاد وجودی ایشان به یک امامزاده یا زنی عابد یا زنی سیاست‌زده، ظلم مضاعف از جانب پیروان ایشان است. حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) هم زن خانه‌دار بود، هم زن پرستار، هم زن اجتماعی، هم زن زاهد، هم زن عالم. در کنار این ابعاد باقی ابعاد را هم خودتان اضافه کنید. 💝🎁💝🎁 مگر در داستان نمی‌گوییم نگو، نشان بده. خب چطور ابعاد را می‌توانیم نشان دهیم؟ مگر در داستان چیزی جز کنش و واکنش شخصیت‌ها است؟ مگر می‌شود با حلواحلوا دهان را شیرین کرد؟ حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) که فقط در ایام بعد از سقیفه فعال نبود که اگر چنین بود از قالب شخصیتی ایشان بیرون می‌زد. حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) همان پرستار جنگ‌های بدر و احد است، همان کسی است که در احزاب و خیبر، پابه‌پای زنان دیگر در پشت صحنه، به رزمندگان اسلام کمک می‌کرد. درست که حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) اولین شهید ولایت است و ما اگر سالی صد رمان هم درباره سقیفه بنویسیم باز هم کم است؟ اما فقط و فقط نوشتن از سقیفه، نقطه آمال ماست؟ (نمی‌خواهم روز ولادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) از تلخی آن روزها بگویم اما همین سقیفه را هم اغلب احساسی و بدون تحلیل ارائه کرده‌ایم.) 💝🎁💝🎁 خب کو؟ کو مناجات‌های شبانه دختر پیامبر؟ کو رفتار تربیتی حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)؟ کو گفت‌وگوهای همسرانه ایشان با شوهرش علی‌بن‌ابی‌طالب؟ فکر نکنید این چیزها را باید تخیل کنیم و وارد ساحت قدسی معصوم بشویم. نه. آنقدر روایت و حدیث مستند و صحیح داریم که خدا می‌داند. یک نمونه واضح و آشکارش همین حدیث شریف کساء است. در چند داستان و رمان روایت دراماتیکی جذابی از این ماجرا خوانده‌اید؟ اینها ناله و فریاد و درد نیست. این‌ها گنجینه‌هایی است که ما تاکنون درست و حسابی سراغش نرفته‌ایم. در احادیث فاطمی تا دلتان بخواهد قول و فعل و تقریر داریم که به راحتی به داستان تبدیل می‌شوند و می‌توانند به غنای داستانی ما کمک کنند. ما درباره رمان تاریخی به ته خط نرسیده‌ایم، بلکه تازه ابتدای راه هستیم. هنوز هزاران نگفتنی در معارف اهل بیت وجود دارد که قابلیت داستان‌پردازی دارند و ما سرغشان نرفته‌ایم. 💝🎁💝🎁 از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی @Azarbadir