eitaa logo
از سلطان‌آباد تا آذرباد
88 دنبال‌کننده
109 عکس
2 ویدیو
1 فایل
یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستان شهریوری! اینجا درباره نوشتن و ادبیات حرف می‌زنم، متن‌خوانی شبانه و پادکست‌های روایت هم داریم. ارتباط با ادمین @azarbadirr
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیاری از نکات نوشتن و نکات خواندن را قبل‌تر در کانال بله منتشر کرده بودم که اینجا هم بازنشرشان می‌کنم
✳️✳️پرسش‌های متداول✳️✳️ دوستان طی این چند روز چند پرسش را تکرار کردند، آنها را جمع کردم و یکجا گذاشتم تا اگر دیگران هم پرسش مشترک دارند، به پاسخشان برسند. این متن به‌روزرسانی خواهد شد. ۱- آثار را در چه قالب و فرمتی بفرستیم؟ همه اثار ارسالی، اعم از داستان کوتاه و طرح رمان، در فایل وُرد و با قلم B Nazanin و با فونت ۱۴ ارسال شوند. ۲- آیا می‌توان به صورت گروهی در مسابقه شرکت کرد؟ بله. می‌توان به صورت گروهی در مسابقه شرکت کرد. در صورت برنده شدن، جایزه تقسیم خواهد شد. ۳- هنگام ارسال اثر، چه نکاتی را همراه با اثر بفرستیم؟ یک معرفی کوتاه شامل نام و نام خانودگی، سن، تحصیلات و شماره تماس در ابتدای داستانتان در هر فایل قرار دهید. ۴- برای آگاهی درباره موضوعات مسابقه نیاز به توضیح بیشتر دارم. درباره این موضوعات بیشتر توضیح می‌دهید؟ ان‌شاءالله تا ۱۰ آبان ماه، فایل‌هایی را در اختیار همه‌تان قرار می‌دهیم تا درباره جنبه‌های فرمی و محتوایی مسابقه آگاهی بیشتری پیدا کنید. ۵- آیا آثاری که در جشنواره‌های دیگر شرکت داده شده‌اند، می‌توانند در این مسابقه هم شرکت کنند؟ آثاری که در جشنواره‌های دیگر برگزیده شده باشند در این مسابقه شرکت داده نخواهند شد. ۶- سرانجام داستان‌های کوتاه و طرح‌های رمان بعد از پایان مسابقه چه می‌شود؟ آثار برگزیده در بخش داستان کوتاه به صورت یک کتاب مستقل منتشر می‌شود. طرح‌های رمان برگزیده هم با ناشران مختلف رایزنی خواهد شد تا وارد فرایند نگارش و چاپ شوند. ۷-آیا جایزه موضوعات یا قالب‌های خاصی دارد؟ آیا می‌توان برای مخاطب نوجوان یا در ژانر فانتزی اثر ارسال کرد؟ هیچ محدودیتی در موضوع، قالب و مخاطب اثار ارسالی نیست. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی https://eitaa.com/Azarbadir
نکته شماره ۸۴ خواندن کاراترین حس انسان یعنی بینایی را درگیر می‌کند و همزمان فعالیت‌های ذهنی را هم بالا می‌برد. ذهن نیاز دارد آنچه را چشم می‌بیند، تصور، درک و تحلیل کند. مخصوصا اگر پای خواندن رمان هم در میان باشد، قوه خیال انسان هم به تکاپو می‌افتد و باید آنچه را که نویسنده نوشته، در جهان ذهن خود بسازد. همه اینها یعنی خواندن فعالیتی سخت است که نیاز به تمرکز فراوان دارد و توانایی انسان را مصرف می‌کند. هنگام مطالعه شرایطی را فراهم کنید که بیشترین تمرکز را داشته باشید و حواستان پرت نشود. هر حواس‌پرتی یک فشار مضاعف برای ادامه مطالعه است. مخصوصا اگر بخواهید مطالعه را به یک فعالیت روزانه تبدیل کنید‌. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی https://eitaa.com/Azarbadir
حجاب مژه امروز عصر صداوسیما دعوت بودم تا در برنامه نقد کتاب، درباره مانگا حرف بزنم. قبل از ضبط برنامه، موقع گریم از آقای گریمور پرسیدم مژه‌هام که مشکل نداره؟ گفت چطور؟ گفتم سری قبل که برای ضبط برنامه آمده بودم، بعد از گریم آقای کارگردان گفت دوباره گریم کنند، چون مژه‌هام یک جوری است انگار سرمه کشیده! ناظر پخش گیر می‌ده! گریمور دوباره با وسایلش دست به کار شد تا برای مژه‌هام حجاب درست کند! خاطره را که تمام کردم، گریمور هم کارش تمام شد، قدمی به عقب رفت، یک نگاه دقیق به چشمام انداخت و پرسید: واقعا سرمه نمی‌کشی؟ از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی https://eitaa.com/Azarbadir
با عرض پوزش امشب متن‌خوانی برگزار نخواهد شد.
نکته شماره ۸۵ دو گونه حقیقت داریم؛ حقیقت محض و حقیقت عاطفی. حقیقت محض: جمهوری اسلامی ایران در آسیای غربی است. پایتخت جمهوری اسلامی ایران، تهران است. حقیقت عاطفی: از شلوغی تهران بدش می‌آمد. جانش را می‌گرفت. وقتی حقایق محض را منظم در کنار یکدیگر بگذاریم، صحنه، محیط و پس‌زمینه تاریخ اثر به وجود می‌آید. حقایق عاطفی و ضخصی، واقعیت‌های عینی را برای ما باورکردنی می‌کنند. حالا گر نویسنده بگذارد شخصیت‌ها، زندگی‌شان را در صحنه‌ای واقعی به نمایش بگذارند، روند قانع کردن خواننده آغاز می‌شود. اگر حقایق محض به خوبی در داستان جا بیفتند، جزئی از زندگی شخصیت‌ها می‌شوند و به حقایق عاطقی تبدیل می‌گردند. با استفاده از احساس، حقایق خنثی را زنده و شورانگیز می‌کنیم. مثال: حقیقت محض: در اتاق یک زن ایستاده است. در کنج اتاق، یک صندلی چوبی در گوشه اتاق قرار دارد و روی آن یک قاب عکس قرار دارد. حقیقت عاطفی: زن دستی به دسته صندلی چوبی کشید. به عکس پسر شهیدش نگاه کرد و با لبخند گفت: «قول دادی در آن دنیا شفیع من باشی.» از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی https://eitaa.com/Azarbadir
قسمت بیست و ششم پادکست متن‌خوانی قابوس‌نامه را در شنوتو بارگزاری کردم. می‌توانید وارد کانال سیکا در شنوتو شوید و گوش کنید. ضمنا می‌توانید با کپی لینک آراس‌اسی که برایتان گذاشته‌ام، سیکاپادکست را در پادگیرهای دیگر به رایگان استفاده کنید. خوشحال میشم از هر پادگیری که استفاده می‌کنید، در کانال سیکا عضو شوید. منتظر پیشنهادها و دیدگاه‌هایتان درباره این مجموعه پادکست هستم. لینک فید آراس‌اس https://shenoto.net/feed/Seika لینک کانال سیکا در شنوتو https://shenoto.com/channel/podcast/Seika از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی https://eitaa.com/Azarbadir
درباره عادت نویسندگی از اعضای کانال مدتی قبل پرسیده بودند چرا نمی‌توانم هر زور بنویسم که اینجا سعی کردم مختصر درباره‌ش توضیحی بدهم. نویسندگی حرفه‌ای یک فعالیت تمام‌وقت است. منظورم از تمام وقت یعنی نویسنده در بازه‌های زمانی مشخص می‌نویسد و اثرش را جلو می‌برد. بهترین حالتی که یک نویسنده می‌تواند آن را انجام دهد، نوشتن روزانه در زمان و مکان خاصی است. وقتی یک زمان و مکان خاص برای نوشتن دارید، ذهن‌تان شرطی می‌شود و وقتی در آن موقعیت قرار بگیرد خود به خود به نوشتن فکر می‌کند و باعث می‌شود با سرعت و کیفیت مناسبی بنویسید. اهمیت این موضوع آنجایی معلوم می‌شود که رمان اثری طولانی است و باید طی روزهای طولانی آن را به نگارش درآورد. وقتی هر روز یک کار خاص را تکرار کنید، انجام دادن آن برایتان هم راحت‌تر می‌شود. بسیاری از نویسندگان به‌خاطر مشغله‌های خانوادگی یا تحصیلی یا کاری یا ترکیبی از همه اینها، نتوانند هر روز و در یک زمان و یک مکان خاص بنویسند. این مسئله آنجایی اهمیت پیدا می‌کند که چالش‌هایی که از مشغله‌های دیگر داریم بخشی از فعالیت روزانه ما باشد. مادری را تصور کنید که هر روز نیمی از وقتش را صرف مدیریت همسر یا فرزندانش می‌کند یا دانشجویی که ذهنش هروز درگیر پروژه‌ها و کلاس‌های دانتشگاه هست یا کارمندی که شش روز در هفته سر کار است و بعد از آن، انرژی کافی برای نوشتن سهم روزانه‌اش ندارد. حالا که نمی‌توانیم هر روز و در یک زمان و مکان خاص بنویسیم چه کنیم؟ اولین قدم واقع‌بینی است. اینکه ما با وجود این مشغله‌هایی که داریم چقدر می‌خواهیم در نویسندگی پیشرفت کنیم؟ آیا می‌خواهیم نویسندگی را به صورت حرفه‌ای انجام بدهیم یا نه. (منظورم از نویسندگی حرفه‌ای، چاپ و انتشار سالانه حداقل یک کتاب است.) اگر می‌خواهیم واقعا نویسنده حرفه‌ای شویم باید پذیرای سختی آن هم باشیم. اگر هم انتخابمان چیزی کمتر از نویسندگی حرفه‌ای است، نباید خودمان را سرزنش کنیم. ما در دنیایی پر از رنج و سختی زیست می‌کنیم و نمی‌توانیم همه چیز را داشته باشیم. قدم دوم جمع‌آوری فهرستی از زمان‌هایی است که به صورت معمول در طول هفته و ماه خالی داریم. مادری که درگیر مدیریت خانواده و فرزندانش است، می‌تواند هنگام حضور بچه‌هایش در مدرسه یا پایان شب که همه به خواب رفته‌اند از فرصت به دست آمده برای نوشتن استفاده کند. اینجا چون نمی‌توانیم از حالت آرمانی هر روز نوشتن استفاده کنیم، از حالت واقع‌بینانه بهترین لحظات ممکن استفاده می‌کنیم. در این حالت ممکن است به جای هر روز دو ساعت نوشتن، به روز درمیان، یک ساعت نوشتن برسیم. درست که این عدد کمتر از آن نقطه آرمانی است اما باز هم زمان خوبی است. در چنین وضعیتی سعی کنید از وقت‌های مرده‌تان برای آماده‌سازی ذهنتان برای نوشتن استفاده کنید. در اتوبوس، در مترو، در صف نانوایی، در مطب دکتر، آنچه را که می‌خواهید بنویسید مرور کنید تا موقع نوشتن بیشترین داده‌های مرتبط با نوشتن اثرتان را در ذهن داشته باشید. بهترین حالت آرمانی نویسندگی، نگارش روزانه هزار کلمه است. حالا اگر نمی‌توانید هر روز هزار کلمه بنویسید، ببینید در آن وقت‌هایی که کمتر است و منقطع است چقدر می‌توانید بنویسید. اگر قرار است هفته‌ای سه روز بنویسید آیا می‌توانید در هر جلسه با همان کیفیت ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ کلمه بنویسید یا نه. یک حالت دیگر که ورای تمام این مشغله‌هاست جایی است که نویسنده ذاتا نمی‌تواند هر روز بنویسد. اگر جزو این دسته از نویسندگان هستید خودتان را سرزنش نکنید. این سبک از نوشتن هم خودش یک عادت نویسندگی است. در همه این حالت‌ها، مهم حفظ عادت است. یعنی اگر عادت دارید هفته‌ای سه ساعت وقت بگذارید و یکجا ۴۰۰۰ کلمه بنویسید و باقی هفته را سراغ نوشتن نروید، اشکال ندارد. همین را حفظ کنید. باید درک کنید که عادت نویسندگی هر نویسنده با نویسنده دیگر فرق دارد. خود من عادت دارم در ساعات اولیه صبح، به عنوان فعالیت روزانه، سهم روزانه‌ام را بنویسم و بعد به سراغ باقی کارهایم بروم. باید هنگام نوشتن، تنها باشم و کسی مزاحمم نشود. اگر ساعت ۱۰ صبح بشود و من سهمم را ننوشته باشم عملا دیگر نمی‌توانم آن روز بنویسم و دیگر تمرکزم برنمیگردد. برخی دیگر عادت دارند شب بنویسند یا در شلوغی بنویسند یا هنگام نوشتن موسیقی گوش کنند یا چای بخورند یا هر فعالیت دیگری را انجام دهند. این فعالیت‌ها اگر روی روند نگارش شما اثر منفی نمی‌گذارد هیچ اشکالی ندارد. آنچه که در عادات نویسندگی مهم است، ثبات است. نویسندگی هم مثل کارمندی است. همانطور که همه مشاغل کارمندی شامل فعالیت ۸صبح تا ۳ بعد از ظهر نمی‌شود، نوشتن هم همین است. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی https://eitaa.com/Azarbadir
همه نکاتی که می‌گذارم درباره نوشتن نیست. درباره خواندن هم نکاتی را می‌نویسم. با هشتگ می‌توانید آنها را پیدا کنید.
نکته شماره ۳ فرقی ندارد به نیت سرگرمی کتاب بخوانیم یا به دلایل علمی یا کاری. دوتا چیز را باید حتما بدانیم. اول اینکه هر کتابی واقعا ارزش خواندن ندارد و دوم اینکه با خواندن کتاب بد، نمی‌فهمیم که خوب‌ها چی هستند. البته آن دومی را می‌شود اینگونه هم گفت؛ خواندن کتاب بد، از نخواندن کتاب بدتر است. البته بد بودن یک کتاب هم جنبه فرمی دارد و هم جنبه شکلی. یعنی حتی اگر قطع کتاب هم نامناسب باشد در درازمدت خواندن آن کتاب، برایمان عذاب الهی می‎‌شود. پس واقعا خوب خواندن را جدی بگیرید. تصور غلطی وجود دارد که می‌گوید هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد و تصور غلط‌تر دیگری هم هست که می‌گوید خواندن کتاب بد کمک می‌کند بهتر بنویسیم. به قائلان تصور غلط اول می‌گویم این جمله همانقدر عقلانی است که بگوییم مصرف هر چیزی به یکبار می‌ارزد حتی اگر آن چیز، مواد مخدر باشد! درباره تصور غلط دوم هم باید بگویم وقتی داده اشتباه، اعم از جنبه فرمی و محتوایی وارد ذهن ما شود، ذهن هیچ‌وقت آن را غلط نمی‌انگارد. مگر اینکه بعدا آن داده اشتباه تصحیح شود یا از اول ذهن قدرت تحلیل و شناخت درست از اشتباه را داشته باشد. پس هر چیزی را نخوانید. وقتی که صرف انتخاب یک کتاب می‌کنیم به اندازه خود مطالعه مهم است. حتما سعی کنید در کنار جنبه‌های کمی مطالعه، روی جنبه‌های کیفی مطالعه‌تان هم وقت بگذارید و وقتتان را سر مطالعه هر چیزی نگذارید. اگر نیاز کردید حتما از متخصصش بپرسید تا راهنمایی‌تان کند. البته این را می‌شود در باقی جنبه‌ها هم وارد کرد. در فیلم دیدن و آهنگ گوش کردن و تئاتر رفتن و اینستاگرام چرخیدن و ... . به قول مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی: «حرف پراکنده نزنید و حرف پراکنده گوش نکنید تا افکارتان پراکنده نشود. از سلطان‌آباد تا آذرباد یادداشت‌های یک نویسنده و ویراستار داستانی https://eitaa.com/Azarbadir