🍄...به نام خدای تَوّاب و غَفّار...🍄
🍃رمان فانتزی، امنیتی و آموزنده #توّاب
🍃قسمت ۳۷ و ۳۸
🍃محمد
کنار حاجی نشسته بودم کم کم حوصله ام داشت سر میرفت حاجی که حرف نمیزد و دعا میخوند منم که فقط خودم رو با اطرافم سرگرم میکردم
صدای ملایم دختر حاجی رو شنیدم
اول بار بدون اشتیاق گوش میکردم ولی کم کم به حرفاش که توجه کردم
دیدم چقدر با کمالات و چقدر #فهیم صحبت می کنه...
تمام حرفاش رو با دلایل و جواب های قانع کننده میگفت.
سکوت کردن نازنین و حتما فکر کردن به حرف های دختر حاجی هم برام خیلی جالب بود.
جالب تر اونجا شد که نازنین سکوتش رو شکست و گفت:
🔥_آفرین دختر ؛ چقدر چیز بلد بودی! همه رو از بابات یاد گرفتی؟
+نه همه رو ؛ من درس حوزه رو خوندم
🔥_یعنی الان شغلت چیه؟
+شغلم پرستاری
🔥_مگه هرکی حوزه بره پرستار میشه ؟
+نه عزیزم . شغل من پرستاری هست ودر کنارش درس حوزه رو هم خوندم جهت آگاهی از مسائل دینی و معنوی.
🔥_پس من هرچی سوال دینی داشتم.میام پیش خودت
با لحنی ملایم گفت:
+حتما اگر در توانم باشه.
با صدای حاجی به خودم اومدم
_خب آقا محمد شام امشب رو مهمون ما باشید به جبران بد قولی عصر بنده که گرفتار شدم و مزاحم شما شدیم
+این چه حرفیه حاجی
_بهتره پاشید باهم بریم دنبال شام که شکم گرسنگی حالیش نمیشه!
_سوجانِ بابا شما آماده اید واسه رفتن؟
+بله... فقط ما باید بریم طرف حرم و بعد بیاییم چون نازنین جان هنوز حرم آقا رو ندیده. پدرجان، جای همیشگی منتظرمون باشید زود میاییم.
_باشه بابا
نگاهی به نازنین انداختم حس میکردم نازنین همیشگی نیست یه جوری تو نقشش فرو رفته بود که من واقعا شک داشتم که همه ی رفتارهاش جزء نقشه باشه
حاجی رو به من کردو گفت:
_پاشو مومن... پاشو تا ماهم سلامی به آقا بدیم و راهی بشیم تا خانم ها هم خودشون رو به ما برسونن
به خودم که اومدم دیدم نازنین و دختر حاجی داشتند می رفتند و حاجی هم ایستاده بود و من رو نگاه می کرد
سریع پاشدم و گفتم:
_در رکابیم حاجی امر کنید.
دیدن ضریح آقا برام لذت بخش بود
انگار یه انرژی خاصو یه امید به دلم تزریق شد تا برای مقابله با تمام سختی ها و مشکلات محکمتر باشم.
نگاهم به ضریح بود متوجه نشدم کی چشمام بارونی شد ولی کاش این بارون دلم رو هم میتونست از بدیها بشوره.
🍃ادامه دارد....
🍃کپی با ذکر صلوات هدیه به شھید مجید بندری
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🆔https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
🔴جهت دسترسی به قسمتهای قبل
لطفا گزینه زیر را انتخاب کنید وبا فلش🔺🔻 قسمتهای قبلی را به راحتی پیدا کنید.
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید.
#توّاب
🍄...به نام خدای تَوّاب و غَفّار...🍄
🍃رمان فانتزی، امنیتی و آموزنده #توّاب
🍃قسمت ۳۹ و ۴۰
🍃سوجان
با نازنین به ورودی حرم رسیدیم
ضریح آقارو از دور بهش نشون دادم. نگاهش به ضریح افتاد یه نگاه به من کرد و گفت:
🔥_واقعا قبرامام رضا(ع)اونجاست؟
_بله عزیزم . برای اولین بار هر دعایی بکنی ان شاالله برآورده میشه تمام عزیزانت رو دعا کن منم التماس دعا دارم.
نگاهش رو ازم گرفت روبه ضریح گفت:
🔥_بریم جلوتر؟
_بریم
یه جای خوب پیدا کردیم که مزاحم بقیه نباشیم وجلوی ضریح آقاهم بودیم
من زیارت نامه رو برداشتم شروع کردم به خوندن
نازنین گفت:
🔥_میشه کمی بلند بخونی منم تکرار کنم ؟
_حتماجان دلم
شروع کردم به خوندن زیارت نامه آروم میخوندم و نازنین تکرار میکرد نگاهش به ضریح بود و گاهی اشکش رو پاک میکرد.
بعد از تموم شدن زیارتنامه گفت:
🔥_به نظرت خدا همه رو می بخشه؟
_پیامبراکرم(ص)گفتند:
"بابُ التّوبَهِ مَفتُوحٌ"درب توبه همیشه باز است.
وجای دیگه گفتند:
اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ کَمَن لاذَنْبَ لَهُ.
کسی که از گناه توبه کرده مانند کسی است که گناهی نکرده است.
پس خداوند بسیار بخشنده و توبه پذیره
هرگز از رحمت خداوند ناامید نباش.
🍃محمد
قسمت خروجی حرم منتظر خانم ها ایستاده بودیم که چشمم به روحانی آشنایی افتاد.
نیاز نبود زیاد فکر کنم.
سریع یادم اومد این آشنا همون هادی پسر همسایمون هست.
هیچ وقت نمیتونستم از محله ی قدیمیمون دل بکنم اونجا رو خیلی دوست داشتم گاهی وقتا برای زنده شدن خاطراتی که با پدرم داشتم به اون محله و مسجد سر میزدم البته نه برای نماز فقط برای زنده نگه داشتن خاطراتم.
همون جا بود هادی رو با لباس روحانی دیدم و متوجه شدم که روحانیه مسجد شده.
خوب یادم هست یه بارکه به مسجد رفته بودم از مسجد دزدی شد.
چون من با افراد خلافکار رفت اومد داشتم و اون شب تو اون محله بودم همین هادی و چند نفر دیگه دزدی رو گردن من انداختند.
همون موقع از روحانی و که چنین شخصیت کینه ای داره متفر شدم.
سرم رو پایین انداختم تا چشم تو چشم این آدم نشم.
باخودم زمزمه وار گفتم:
"پس کجا موندن"
از دور نازنین و دختر حاجی رو دیدم به طرفشون رفتیم تا باهم راهی شویم
به نازنین که نگاه کردم حس کردم حالش خوب نیست کم حرف و بی صدا شده بود.
( نازنین از سر #کمبود_محبت به این وضع افتاده بود اگر #پدر او دست محبت روی سر دخترش کشیده بود آینده دخترش جور دیگه رقم میخورد
ولی افسوس همین خود خواهی برخی والدین باعث تباهی زندگی فرزندشون میشه و هیچ راه جبرانی باقی نمی مونه...)
🍃ادامه دارد....
🍃کپی با ذکر صلوات هدیه به شھید مجید بندری
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🆔https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
🔴جهت دسترسی به قسمتهای قبل
لطفا گزینه زیر را انتخاب کنید وبا فلش🔺🔻 قسمتهای قبلی را به راحتی پیدا کنید.
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید.
#توّاب
🍄...به نام خدای تَوّاب و غَفّار...🍄
🍃رمان فانتزی، امنیتی و آموزنده #توّاب
🍃قسمت ۴۱ و ۴۲
🍃محمد
به نزدیکترین غذاخوری رسیدیم .
برای اولین بار بود که سمت میزهای خانوادگی رفتیم
اونم با اشارهی حاجی !
بعد از سفارش غذا آروم بی صدا نشسته بودیم سرم رو پایین انداخته بودم و خودم رو با گوشیم سرگرم کرده بودم
که صدای حاجی اومد:
- خب؛ آقا محمد شغل شریف شما چیه؟
باسوال ناگهانی حاجی خشکم زد سرم رو اروم بالا اوردم و تو چشمای منتظرش نگاه کردم ؛ در دلم گفتم :
"آخه این چه سوالی بود؟ چی بگم الان ؟
بگم چی کارم ؟؟ بگم قرار به زودی قاتل بشم ؟؟
نازنین که متوجه شد من جوابی ندارم سریع با اوه و ناله شروع کرد :
_حاج آقا داداش من یه مردِ ؛ یه مرد که برای خانوادش همه کاری میکنه هر سختی رو تحمل میکنه . داداش محمدم از وقتی که مشکلات منو زندگی رو سرش آوار شده تا الان هر کاری کرده خلاصه نگذاشته محتاج کسی باشیم.
دست حاجی که روی شونه ام خورد به خودم اومدم؛ حاجی یک نگاه گرم بهم کرد و گفت:
_خداخیرت بده پسرم همین که خواهرت این همه از پشتیبانی و کمکت راضی هست یعنی راه درست و رفتی احسنت...
تو دلم خودم به حرف حاجی خندیم
کدوم راه درست!!
بعد از خوردن شام حاجی برای حساب کردن بلند شد که خودم رو سریع بهش رسوندم:
_حاج آقا من حساب می کنم
_فرقی نمیکنه پسرم مهمان ما باشید
_پس تا وقتی که همسفر هستیم یه بار هم باید مهمون من باشید
_بسیار عالی ان شاالله اگر عمر باشه و توفیق بشه چشم .
چون هر چه تلاش کردم که پول رو من حساب کنم حاجی نذاشت ...
به طرف میز رفتیم تا راهی هتل بشیم...
🍃سوجان
منو نازنین از در رستوران خارج شدیم گرم حرف زدن بودیم هنوزچند قدمی که از رستوران دور نشده بودیم ؛
صدای فریاد یه مرد بلند شد ...
-هی یابو کوری مگه؟
من و نازنین باهم به عقب برگشتیم که ببینیم چی شد؟
دیدیم یقیهی آقا محمد رو یه مردی هیکلی گرفته!
بابا جلو رفت که جدا شون کنه!
-ولش کن آقا چرا اینجور میکنی؟
- حاجی من اصلا بهش نخوردم ! خودش وسایلش رو ولو کرد! الکی داد بی داد میکنه... یقه رو ول کن !
مرد هیکلی که خیلی عصبی بود رو به آقا محمد گفت:
-پسرک پرو مگه کوری جای معذرت خواهی کردنت زبون هم میریزی؟
اون مرد بی توجه به اطرافیان شروع کرد به فحاشی...
که شرم دارم از گفتنش...
آقا محمد که کاملا مشخص بود عصبانیه
اون مرد رو پرت کرد روی زمین و شروع به زدنش کرد ...
🍃ادامه دارد....
🍃کپی با ذکر صلوات هدیه به شھید مجید بندری
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🆔https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
🔴جهت دسترسی به قسمتهای قبل
لطفا گزینه زیر را انتخاب کنید وبا فلش🔺🔻 قسمتهای قبلی را به راحتی پیدا کنید.
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید.
#توّاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شوخی شهید رئیسی با شهید موسوی پس از پوشیدن لباس بختیاری
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻
🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فیلمی از تواضع سید ابراهیم رئیسی که در فضای مجازی عراق پربازدید شده.
🔹ایشان انسان شریفی بودند. شهادتشان هم برای کشور منشأ برکاتی شده.
🔸 تصاویر خضوع رییس جمهور ایران و وضعیت زندگی مادر ایشان در بسیاری کشورها به عنوان الگو در حال چرخیدن است.
ـــــــــــــــــــــــ
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻
🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نمیتوانم همه چیزها را بگویم
🔹 روایت شنیدنی آیتالله صفایی بوشهری، از ملاقات با رئیس جمهور، یک هفته قبل از شهادت
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻
🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- ما اقتصاد رو به این روسری باختیم!
این کلیپ هیچوقت قدیمی نمیشه :)
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻
🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
28.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لاتی که کشیک افتخاری بود...
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻
🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه حرفی از یکی شنیدی،
ناراحت شدی، برای آخرتت خوبه!
مَرَارَةُ الدُّنْيَا، حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ
حاج اسماعیل دولابی ره 🎙
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻
🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق را عاشقان می فهمند و بیخبران از عشق بیگانه اند.
ما در پیاله عکس رخ یار دیده این
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
#قاسم_سلیمانی
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻
🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸ذکری برای رفع فشارهای_زندگی
🔸حجت الاسلام عالی
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد🔻
🇮🇷@Modafeane_harame_velayat
تقویم نجومی اسلامی پنجشنبه👇
✴️ پنجشنبه 👈 10 خرداد/جوزا 1403
👈21 ذی القعده 1445 👈30 می 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
🚖سفر : مسافرت امکان حادثه دارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
👶 زایمان مناسب نیست.
👩❤️👨مباشرت امروز :
مباشرت هنگام زوال ظهر مستحب و فرزند حاصل عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد بود و شیطان نزدیک وی نشود و هیچگونه انحراف و نادرستی ندارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج حوت و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️لباس نو پوشیدن.
✳️آغاز معالجه و درمان.
✳️آغاز به تعلیم و تعلم و آموزش.
✳️سفارش جنس.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️دیدار با اشراف و بزرگان.
✳️و دعوت کردن افراد نیک است.
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
امشب پس از فضیلت نماز عشاء سخنوری توانا و کلامش بجا و موثر واقع خواهد شد.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری،باعث دولت می شود.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث روشنی دل است.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 22 سوره مبارکه "حج " است.
کلما ارادوا یخرجوا منها من غم اعیدوا فیها...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده پیش امدی است که موجب ملال خاطر وی می شود و هر چه سعی کند از ان خلاص نگردد صدقه بدهد تا رفع گردد و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌺زندگیتون مهدوی🌺
🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤🌤
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
قم:انتشارات حسنین علیهما السلام
ادرس:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
09032516300
0912 353 2816
025 377 47 297
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک زیر ارسال کنید.نقل مطلب بدون لینک مورد رضایت محقق ونویسنده نمیباشد.
@taghvimehamsaran
@BEIT_Al_SHOHADA
@Modafeane_harame_velayat