🍄...به نام خدای تَوّاب و غَفّار...🍄
🍃رمان فانتزی، امنیتی و آموزنده #توّاب
🍃قسمت ۱۱ و ۱۲
منم به طرف پذیرش رفتم و کارت اتاقم رو گرفتم. نگاهی به کارت کردم؛
"اوه صد و یازده!!!!"
یعنی اتاقم جفت اتاق اون حاجیه بود؟
وارد آسانسور شدمو دکمه رو زدم. خیلی خسته بودم.
با باز شدن در آسانسور سریع از آسانسور خارج شدم اتاقم رو پیدا کردم به محض وارد شدنم به اتاق خودم رو روی تخت انداختم.
داشت چشم ها گرم میشد که گوشیم زنگ خورد!
اَه لعنتی ...حتما زنگ زدن ببینن کار رو تموم کردم یا نه!
_الو سلام...
+سلام. خوب چیکار کردی؟
_تو جمعیت گمش کردم...
_چییییی؟؟؟ محمد دارم ازت نا امید میشم از اول میدونستم جرئت کشتن کسی نداری...
+ پیداش میکنم. حتما تو یکی از هتلهای اطرف حرم رفته.
_احمق تو هتلی هست که خودت اقامت داری. اتاق شصت وشش اتاق اونه.
+شما این اطلاعات از کجا میارید؟
_این چیزا به تو مربوط نیست...تو فقط کاری که بهت میگیم انجام میدی.درضمن 🔥نازنین🔥 رو فرستادم تا حواسش بهت باشه.
+ اون دختر عوضی برای چی؟؟؟؟
_الان بهت چی گفتم ... فقط میگی چشم... حرف نازنین حرف ماست ... مراقب رفتارت باش...
حرفش که زد گوشی رو قطع کرد.
لعنتی...
میدونه چشم دیدن این دختره هرزه رو ندارم...باز میفرسته سراغم
تکی به درخورد...
اَه خیرسرم اتاق گرفتم راحت باشم...
_بله!؟
جواب نداد بلند شدم در رو باز کردم.
یه زن چادری پشت به در اتاق ایستاده بود
+بله خانم کاری داشتین؟؟
وقتی برگشت با دیدنش چشمام گرد شد.
همنیجور مات مانده بودم...
🔥_چته خوشگل ندیدی؟؟ حالا برو کنار چرا مثل مجسمه وایستادی جلوی در!؟
خودمو ازجلوی در عقب کشیدم...
وارد اتاقم شد. دختره نچسب میدونهها ازش اصلاً خوشم نمیاد ولی چارهای ندارم انگار باید تحملش کنم
همون طور که داخل اتاق میچرخید وسرک به همه جا میکشید گفت:
🔥_خب برنامه ات چیه؟
+برنامه ای ندارم اگر داشته باشمم به تو یکی نمیگم...
نازنین یه نیشخند حرصدار زد و گفت:
🔥_یه چند روزی این شخص اینجاست.
البته با گندی که تو امروز زدی باید ببینم چی دستور میدن... یادت که نرفته پیش شون #سفته داری...
+ نه نرفته
هم خسته بودم هم کلافه رو به نازنین گفتم:
+ حرفتو که زدی حِرّی گورتو از اتاق من گم کن!!!
🔥_ چته بد اخلاق شدی تو! یعنی امشب نمیخوای پیشت باشم؟
+گم میشی بیرون یا خودم پرتت کنم؟!!؟؟؟
با طنازی گفت:
🔥_باشه بابا جوش نیار عزیزم... اگر کارم داشتی شماره اتاق من نوده.
باداد گفتم:
_برووو بیروووون کثافت....!!!!
🍃ادامه دارد....
🍃کپی با ذکر صلوات هدیه به شھید مجید بندری
⚠️با مــــــــا همـــــــــــراه باشیـــــــــــــــد👇
🆔http://eitaa.com/joinchat/2779840717C9639a56865
🆔https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615
🔴جهت دسترسی به قسمتهای قبل
لطفا گزینه زیر را انتخاب کنید وبا فلش🔺🔻 قسمتهای قبلی را به راحتی پیدا کنید.
#ممنونکهبانشرلینکماراحمایتمیکنید.
#توّاب