‹خبر از ظهور حضرت مهدی علیهالسلام، اعتقادی، سیاسی ›
« دنيا پس از سركشی به ما روی می كند، چونان شتر ماده بدخو كه به بچه خود مهربان گردد.
(سپس اين آيه را خواند: و اراده كرديم بر مستضعفين زمين، منت گذارده آنان را امامان و وارثان حكومتها گردانيم، قصص۵٫) »
امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، حکمت ۲۰۹
هدایت شده از ‹ بابحِطّة ›
- وصف حال؟
"در دل رنج ها باشد که آن به
هیچ دارویی خوش نشود.
نه بخفتن، نه به گشتن، نه به خوردن؛
الا به دیدار یار... :)
مستحب است شب اول ماه قمری
نوکر در به درت را به زیارت ببری
آمدم پیش تو شاید صدقه جمع کنم
با دو تا کاسه ی اشکی به همین مختصری
آمدم از تو گدایی بکنم کرب و بلا
ور نه هر جا بروم هست کمی سیم و زری
پر من مثل پر فطرستان سوخته است
به من سوخته پر هم برسان بال و پری
سگ قلاده گشاده همه جا در به در است
خسته ام از خودم و خسته ام از در به دری
پیشمرگ توام و جان به کف قافله ات
لشکر شاه پر است از خدم و دور و وری
پارس کردن بلدم خواسته باشید شما
امر فرما به اشاره به سری یا نظری
بارم افتاده زمین بار مرا هم بردار
چون که ارباب بُوَد ضامن هر کارگری
بدم اما بدی ام را نزدی بر رویم
گر چه از زشتی رفتار بدم با خبری
قسم چادر زهرا گرو باشد پیشت
ریخته آبرویم ، آبرویم را بخری
یادت افتادم و از دور سلامت کردم
تو به من ، بیشتر از من به تو ، دلتنگ تری
یک خط از روضه ی گودال بگو گریه کنیم
پنجه ی شمر کجا و گره ی موی سری
+ علیرضا وفایی خیال
روضه پایانی، کم کم داره.mp3
21.53M
اصلا خبر داری که از دوریت دارم دق میکنم؟!
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(48).mp3
2.42M
•••
ختم گویای نهج البلاغه بخش حکمت ها🌱
حکمت ۲۱۰ تا ۲۲۲
•••
https://eitaa.com/abotorabalhasan
‹ الگوهای پرهیزکاری، اخلاقی، تربیتی ›
«از خدا بترسيد، ترسيدن انسان وارسته ای كه دامن به كمر زده و خود را آماده كرده و در فرصتها كوشيده و هراسان در اطاعت خدا تلاش كرده و در دنيای زودگذر و پايان زندگی و عاقبت كار، به درستی انديشيده است.»
امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۰
‹ ارزشهای اخلاقی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی ›
« بخشندگی نگاهدارنده آبروست و شكيبایی دهان بند بی خردان، و عفو زكات پيروزی و دوری كردن كيفر خيانتكار و مشورت چشم هدايت است. و آن كس كه با رای خود احساس بی نيازی كند به كام خطرها افتد، شكيبایی با مصيبتهای شب و روز پيكار كند و بی تابی، زمان را در نابودی انسان ياری دهد و برترين بی نيازی ترك آرزوهاست و چه بسا عقل كه اسير فرمانروایی هوس است، حفظ و به كارگيری تجربه رمز پيروزی است و دوستی نوعی خويشاوندی به دست آمده است و به آن كس كه به ستوه آمده و توان تحمل ندارد اعتماد نكن. »
امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۱
‹ خودپسندی آفت عقل، اخلاقی›
« خودپسندی يكی از حسودان عقل است.»
امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۲
‹تحمل مشکلات و خوشنودی، اخلاقی، تربیتی ›
« چشم از سختی خار و خاشاك و رنج ها فروبند تا همواره خشنود باشی.»
امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۳
‹نرمخویی و کامیابی، اخلاقی، علمی ›
« كسی كه درخت شخصيت او نرم و بی عيب باشد، شاخ و برگش فراوان است.»
امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۴
‹ اختلاف آفتِ اندیشه، اخلاقی، سیاسی ›
« اختلاف، نابودكننده انديشه است.»
امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۵
‹ قدرت و تجاوزکاری، اخلاقی، سیاسی ›
« كسی كه به نوایی رسيد تجاوزكار شد.»
امیرالمؤمنین، نهجالبلاغه، حکمت ۲۱۶