eitaa logo
بهار🌱
19.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
613 ویدیو
26 فایل
کد شامد1-1-811064-64-0-1 من آسیه‌علی‌کرم هستم‌ودراین‌کانال‌آثار‌من‌رو‌می‌خونید. آثارمن‌👇 بهار فراتر از خسوف سایه و ابریشم خوشه‌های نارس گندم عروس افغان پارازیت(در حال نگارش) راضی به فایل شدنشون و خوندنشون از روی فایل نیستم. تعطیلات‌پارت‌نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
بهار🌱
رمان زیبای بهار 💝💝💝💝💝 #پارت821 -راستش خیلی موفق نبود، دعواشون شد و داشت کار به جاهای باریک می‌کشید
رمان زیبای بهار 💝💝💝💝💝 مهیار دست پشتم گذاشت و به طرف سالن هدایتم کرد و بلند گفت: -چرا نمی‌تونی به این سوال جواب بدی؟ جوابش که خیلی ساده است. مخاطبش حسام بود. حسام چشم از همسرش گرفت و به ما که نزدیکشون می‌شدیم نگاه کرد. کنارشون نشستیم. حسام گفت: -این سوال رو خودش نوشته و قاطی سوالا کرده، غیر از اینه؟ مهیار به من نگاه کرد و گفت: -تو تا حالا چرا این سوال رو از من نپرسیدی؟ شونه بالا دادم و اون ادامه داد: -حالا بپرس. خندیدم و گفتم: -من رو دوست داری یا مامانت رو؟ مهیار چشمک زد و گفت: -مامانم رو. بلند خندیدم. مهیار گفت: -ولی قرار نیست چون اون رو دوست دارم زنم رو، عشقم رو دوست نداشته باشم. به فریبا نگاه کردم و گفتم: -تو خودت بابات رو بیشتر دوست داری یا شوهرت رو. حسام گفت: -منم همین رو می‌گم، می‌گم هر کسی رو جای خودش دوست دارم، این پیله کرده می‌گه یه نفر رو باید بگی. فریبا نگاهش رو پایین انداخت و گفت: -ولی مرتبه جایگا‌ه ها فرق داره، من می‌خواستم جایگاهم رو بدونم. حسام گفت: -جای تو روی سر منه، خوبه؟ فریبا چیزی زمزمه کرد که گویا فقط حسام شنید. نچی کرد و طلبکار به فریبا نگاه کرد. فریبا نگاهش رو از همسرش گرفت و گفت: -من به این سوال می‌خوام امتیاز ندم. حسام متاسف سر تکون داد. -خب نده. من هر دو تون رو دوست دارم. ولی تو به این سوال بهار جواب ندادی، من رو بیشتر دوست داری یا بابات رو. اصلا من رو دوست داری، اگه داری از ده امتیاز بده. فریبا تاس رو به طرف حسام گرفت و گفت: -این سوالا به من نیوفتاده، الانم نوبت توعه. حسام برگه‌ها رو کنار گذاشت و گفت: -می‌خوام تاس ننداخته و به دور از بازی جواب این سوالم رو بگیرم. اصلا برام مهم شد. فریبا به حسام خیره شده بود و حرفی نمی‌زد. خواستم میانجی گری کنم که بازی ادامه پیدا کنه که صدای جیغ نیایش بلند شد.