علی ظهریبانتوبه حر.mp3
زمان:
حجم:
23.36M
┄•●❥-🌤﷽🌤-❥●•┄
⚜ #داستان
#مردی_آزاده
🔹توبه حر🔹
🔴حر بن یزید ریاحی به دوستش گفت: خودم رو بین بهشت و جهنم میبینم😰
اما من آدمی نیستم که جهنم رو انتخاب کنم...
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━✣✦━♥️━✦━━─
30.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━
#پیشنهاد_دانلود
🌸کلیپ داستانی عید غدیر خم💚
#آدینه_انتظار
#تربیت_نسل_منتظر
#کلیپ🎥
#داستان
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
581.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🌺🌴✨🌴🌺✨
☘داستان زیبای کوچکترین ها
یکی بود یکی نبود
در یکی از روستاهای زیبا و سرسبز، پسری به نام علی زندگی میکرد. علی هر روز صبح زود بیدار میشد و به همراه پدرش به مزرعه میرفت. در مزرعه، او به کمک پدرش محصولات مختلفی مانند گندم و سبزیجات میکاشت. او همیشه به آسمان نگاهی میکرد و از خداوند به خاطر باران و آفتاب که به رشد محصولات کمک میکرد، شکر میگفت. در راه بازگشت به خانه، پرندگان را میدید که روی درختان نشستهاند و او از دیدن آنها خوشحال میشد و به نعمتهای خداوند لبخند میزد.
هر شب، قبل از خواب، دستهای کوچکش را به دعا بلند میکرد و از خداوند به خاطر خانواده مهربان، غذای فراوان و دوستان خوبش تشکر میکرد. علی یاد گرفته بود که حتی برای کوچکترین چیزها هم باید از خداوند سپاسگزار باشد. این سپاسگزاری به او امید و انرژی میداد تا با خوشحالی به استقبال هر روز برود
.
#روستا
#داستان
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━❤️━✦✣━━━─
26.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
#امام_زمان
داستان زیبای شاد کردن دل امام زمان
مهدی یاوران عزیز شما چطور دل امام زمان را شاد میکنین؟
#بچه_های_غزه
#شادی_دل_امام_زمان
#امام_زمان
#وعده_صادق
#داستان
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
#شهیدانه
✨خاطره ای از #شهید_نیلفروشان
🌱خاطره ای تاثیرگذار از شهید نیلفروشان با دانش آموزان
با هم ببینیم....
#شهید_نیلفروشان
#سید_حسن_نصرالله
#داستان
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
4.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
#داستان
#امام_زمان
در روزهای ابری، بچهها دور هم جمع شدند و از غم بزرگشان صحبت کردند؛ نبود امام زمان (عج) که دلهایشان را پر از غم کرده بود. یکی از آنها گفت: «ما باید دعا کنیم و منتظر باشیم تا امید و شادی به قلبهامان برگردد.»
آنها تصمیم گرفتند هر روز با هم دعا کنند و قصههای نیکو از امام زمان بگویند.
با هر دعا، احساس کردند که غم کمکم از دلشان دور میشود و امید در آنها جوانه میزند.
بچهها فهمیدند که انتظار، نه تنها غم را کم میکند، بلکه آنها را به یکدیگر نزدیکتر میکند.
به این ترتیب، آنها هر روز با عشق و امید، برای آمدن امام دعا کردند و زندگیشان رنگ و بویی تازه گرفت.
#انتظار
#امام_مهدی_عج
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
معینالدینی|کانالداستانشب InShot_۲۰۲۳۰۵۱۶_۲۰۵۸۱۱۷۷۱_۱۶۰۵۲۰۲۳.mp3
زمان:
حجم:
11.68M
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
#منم_با_خودتون_ببرید🐪
༺◍⃟👧🏻🧒🏻჻࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد: آشنایی با شخصیت نازنین #امام_جعفر_صادق علیه السلام
#داستان
گوینده:معینالدینی
در تو کرامت باران موج میزند با تلاوت قرآن هم آغوشی و دستهایت،مونس آسمان مدینه اند.
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
روزی جوانان شهر پیامبر سرگرم زورآزمایی💪 و مسابقهی وزنه بردارى 🏋️ بودند.
سنگ بزرگى آنجا بود كه هر کس آن را بلند می کرد از همه قویتر 💪 به شمار می آمد.
در اين هنگام پیامبر(ص) از راه رسيدند و پرسيدند: «چه مى كنيد؟».
جوانان پاسخ دادند: داريم زورآزمايى🏋️♂️ مى كنيم، مى خواهيم ببينيم كدام يك از ما قويتر است.
🥇پیامبر به آن ها فرمودند: ميل داريد كه من بگويم چه كسى از همه قويتر و نيرومندتر است؟
همه گفتند: البته، چه از اين بهتر كه رسول خدا داور مسابقه باشد و نشان افتخار را او بدهد.
جمعيت همه منتظر و کنجکاو🧐 بودند که.....
رسول اكرم(ص) فرمودند: «از همه قویتر 💪 و نيرومندتر آن كسی است كه
☘️اگر از چيزى خوشش😍 آمد، علاقه ی به آن چيز او را به انجام زشتى ها مجبور نکند!؛ ⛔️
☘️ و اگر زمانی عصبانى😡 شد خودش را کنترل کند 😮💨
☘️ و همیشه حقيقت 😇 را بگويد
☘️ و كلمه اى دروغ يا حرف زشت😔 بر زبان👅 نياورد؛⛔️
#داستان ✨💐
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
22.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
'┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
#داستان
داستان زیبای کیک بزرگ'
مهدی یاوران، عزیز؛ شما به سن تکلیف رسیدید؟
🦻بیایید با هم گوش بدیم به داستان حسن آقا که به تازگی به سن تکلیف رسیده است .
🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
#جشن_تکلیف
#دانش_آموز
#معلم
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
#عقد_آسمانی
#داستان
داستان خواستگاری امام علی (ع)👀🤩
حضرت علی به خانه پیامبر رفت،هنگامی که حضرت علی علیه السلام برای خواستگاری فاطمه علیهاالسلام رفت، پیامبر در خانه ام سلمه بود.
حضرت علی علیه السلام در زد. ام سلمه پرسید:کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار،
پیامبر دستور داد:«در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است».
حضرت علی علیه السلام وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت.
شرم از پیامبر (ص) مانع گفتن خواسته اش می شد. پیامبر(ص) که خود حضرت علی (ع) را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست
و فرمود:«می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته ات پیش من پذیرفته است».
حضرت علی (ع) با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد:«پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید.
ای رسول خدا اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟»
چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده حضرت فاطمه (س) گذاشت.
حضرت محمد (ص) نزد حضرت فاطمه رفت و گفت آیا اجازه می دهی تو را به عقد علی درآورم؟ پیامبر (ص) که نشانه رضایت را در چهره دخترش دیده بود، فرمود: "الله اکبر، خاموشی او علامت رضایت اوست."
ادامه دارد......
🤩🤩🤩🤩🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
بنده امین من
#عقد_آسمانی #داستان داستان خواستگاری امام علی (ع)👀🤩 حضرت علی به خانه پیامبر رفت،هنگامی که حضرت علی
#داستان
و#?😇خطبه #عقد_آسمانی در مسجد😇😇
به دستور پیامبر(صلی الله علیه و آله)، علی(علیهالسلام) به سوی مسجد رفت تا پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز در پی او بیاید.
در بین راه، ابوبکر و عمر را دید و داستان خود را برای آنان بازگو کرد. آن گاه به مسجد رفت. هم چنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گردآورد.
پس از مدتی کوتاه، همگی در مسجد بودند، پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر منبر بالا رفت و پس از ستایش خداوند فرمود:ای مردم! بزرگان قریش، فاطمه را از من خواستگاری کردند و من در پاسخ گفتم که به خدا سوگند! من شما را رد نکردم، بلکه خداوند شما را رد کرده است.
در همین حال، جبرئیل بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شد و گفت:خداوند فرموده است که اگر علی را برای فاطمه نیافریده بودم از آدم ابوالبشر تا روز قیامت، شوهر و همسری هم تراز فاطمه پیدا نمیشد.پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز پیام جبرئیل را ابلاغ کرد و فرمود:
ای مردم! جبرئیل بر من نازل شد و مرا آگاهی داد که خداوند جلیل، علی و فاطمه را در آسمانها به نکاح هم درآورده است و از فرشتگان گواه گرفت و فرمان داد تا من نیز در روی زمین، فاطمه را به نکاح علی درآورم و شما را گواه بگیرم.
پس فاطمه را به ازدواج علی درآوردم. ای علی! راضی شدی؟
علی ایستاد و با چهرهای شاداب فرمود: خدا را بر نعمتهای او سپاسگزارم و گواهی میدهم که جز او، خدایی نیست.
درود بر محمد(صلی الله علیه و آله)؛ درودی که مقام و درجهاش را بالا برد. ای مردم! خداوند، ازدواج را برای ما پسندیده دانسته و بدان دستور داده است. خدا، ازدواج من و فاطمه را مقدر ساخته و بدان حکم کرده است
. ای مردم! رسول خدا، فاطمه را به عقد من درآورده و زره ام را بابت مهر پذیرفت.
از آن حضرت بپرسید و گواه باشید.پس از این که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به پرسش حاضران، پاسخ مثبت داد، فرمود:
خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد..
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─
@setaresho7 قسمت اول عموقاسم.mp3
زمان:
حجم:
5.18M
┄━━•●❥-🌤﷽🌤-❥●•━━┄
#داستان
#کتاب_صوتی
عموقاسم
قسمت اول
#بنده_امین_من
#هشت_تا_چهارده_سال
@Bandeyeamin_man
─━━━✣✦━♥️━✦✣━━━─