فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷عصرتون دل انگیز و آرام☕😊🌷
.
.
.
.
زیارت عاشورا
🔵⚪️ مرحوم علامه امینی و عاقبت مداومت بر خواندن زیارت عاشورا
👈🏼 دکتر شیخ محمدهادی امینی فرزند علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی مینویسد:
پس از گذشت چهار سال از فوت پدرم، در شب جمعه ای قبل از اذان صبح، پدرم را در خواب دیدم و او را بسیار شاداب خرسند یافتم. جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی گفتم: پدر جان در آن جا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟
پدرم گفت: چه می گویی؟
مجدداً عرض کردم:آقاجان! در آن جا که اقامت دارید، کدام عمل، موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدیر یا سایر تالیفات؟ یا تاسیس وبنیاد کتابخانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) پدرم پاسخ داد:
نمیدانم چه میگویی، قدری واضحتر و روشنتر بگو.
گفتم: آقا جان! شما اکنون از میان ما رخت بربسته اید و به جای دیگر منتقل شده اید در آن جا که هستید کدامین عمل، باعث نجات شما گردید؟
مرحوم علامه امینی، تأملی نمود و سپس فرمود: فقط زیارت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام).
عرض کردم: شما میدانید اکنون روابط ایران و عراق تیره و راه کربلا، بسته است، برای زیارت چه کنیم؟
فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین (علیهالسلام) بر پا می شود، شرکت کنید: ثواب زیارت امام حسین (علیهالسلام) را برای شما قید میکنند.
سپس فرمود: پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآورشدم و اکنون نیز توصیه می کنم که
«زیارت عاشورا زیارت عاشورا زیارت عاشورا را به هیچ عنوان ترک مکن.زیارت عاشورا را دائم بخوان و بر خودت وظیفه بدان.
عرض کردم سی سال چهل سال است که روزی سه یا چهار بار می خوانم فرمود با این حال هم زیارت عاشورا ترک مکن.
📗 أدب الزائر لمن یمم الحائر (آداب زیارت حسینی) ، علامه امینی ، جلد 1 ، صفحه 37 .
.
✅گرفتاری حقالناس
✍️استاد رفیعی: مرحوم آیت الله العظمی مرعشی فرمودند: چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ایشان را خواب نمیدیدم. خیلی دلم میخواست پدرم را خواب ببینم. آقا سید محمود، پدر ایشان، آقا سید محمود مرعشی معروف به سید محمود حکیم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سیدالشهدا، أباعبدالله (ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ایشان رفتند و پایین پای امام حسین، توسل به علی اکبر، بالاخره پدر را خواب دیدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، یکی از علما از دنیا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب دیدند و پرسیدند: بابا به این زودی، هنوز خودت گرفتار هستی.
گفت: کسی حقالناس به گردنش نباشد، آزاد است و میتواند راحت در دنیا بیاید. من حقالناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار میکشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستی؟ فرمودند: مبلغی به مشهدی محمد یزدی در نجف که نزدیک حرم حضرت امیر مغازه دارد و نخود و لوبیا میفروشد، من یک مبلغی به ایشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دینار بوده است. آقای مرعشی میفرمایند: گذرنامه سخت میشد برای عراق گرفت. با یک سختی زیادی برای عتبات گذرنامه گرفتم و به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدی محمد یزدی؟ گفتند: چند تا داریم. گفتم: کنار حرم یک دکان یا مغازه به من نشان دادند و میگوید: رفتم دیدم یک پیرمرد بداخلاقی نشسته، جنسهایش هم همه جنسهای خاک خورده است.
سلام کردم و گفتم: مشهدی محمد یزدی شما هستی؟ گفت: چه کار داری؟ گفتم: از او چیزی نمیخواهم، پدرم سید محمود مرعشی به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: یادم نمیآید! گفتم: دفتری نداری؟ گفت: این مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و یک به یک بررسی کردم، دو سه ساعت طول کشید. یک مرتبه دیدم نوشته: سید محمود مرعشی هفتصد دینار، ایشان فرمودند: یک مقداری هم بیشتر به او دادم و از او طلب رضایت کردم، بعد خودم یا دیگری در خواب دیدیم که پدر راحت شدند. حالا من نمیدانم این بحثهای اختلاس و بردنها که میلیاردی هم هست، واقعاً کسانی که این کارها را میکنند، البته آدم خوب و ملاحظهکار خیلی داریم. ولی واقعاً اینها یک خرده به معاد معتقد نیستند.
.
هدایت شده از گسترده | برند🎖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبر خوب برای افرادی که اضافه وزن دارند🤩
با این چربی سوز گیاهی تا عید به وزن دلخواهتون میرسید👌🏻
سایت رسمی سفارش این ترکیب گیاهی👇🏻
https://landing.getz.ir/4ArJM
https://landing.getz.ir/4ArJM
🌼حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
✍ﺯﻧﯽ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ، ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺧﻮشحالیهایش ﺭﺍ ﺑﻨﻮﯾﺴﺪ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ شبها اینگونه ﻧﻮﺷﺖ :
🗒خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺮﺧﺮ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ !
🗒خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺩخترم ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻓﻬﺎ ﺷﺎﻛﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﭘﺮﺳﻪ نمیزند !
🗒خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻐﻞ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﻜﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﻢ !
🗒خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻟﺒﺎسهایم ﻛﻤﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻏﺬﺍﯼ ﻛﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ !
🗒خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻣﯽﺍﻓﺘﻢ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ !
🗒ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻮرم ﻭ ﭘﻨﺠﺮﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﻛﻨﻢ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ !
🗒خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﯿﻤﺎﺭ میشوم، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺳﺎﻟﻢ هستم!
🗒خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﺳﺎﻝ، ﺟﯿﺒﻢ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ میکند، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺨﺮﻡ !
🗒خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﻧﮓ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩﺍﻡ.
میتوان به همه چیز خوب نگاه کرد نه؟
.
🌼چه کردی آمدی جهنم؟
✍️وقتی از دوزخیان سوال میشود چه کردید که اهل جهنم شدید؟ آنها چهار عامل را از مهمترین عوامل این بدعاقبتی خود معرفی میکنند: نخست اینکه ما از نمازگزاران نبودیم (قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ) که اگر نماز میخواندیم، نماز ما را به یاد خدا میانداخت و نهی از فحشاء و منکر میکرد و ما را به صراط مستقیم الهی دعوت مینمود.دیگر اینکه ما اطعام مسکین نمیکردیم (وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ) مراد از «اطعام مسکین»، انفاق بر تهیدستان جامعه است به مقداری که بتوانند کمر راست کنند و حوائجشان برطرف شود.
گرچه اطعام مسکین به معنی غذا دادن به بینوایان است ولی ظاهرا منظور از آن، هر گونه کمک به نیازمندیهای ضروری نیازمندان میباشد؛ اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و غیر اینها. دیگر اینکه ما پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا میشدیم (وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِینَ)؛ هر صدایی که بر ضد حق بلند میشد و هر مجلسی که برای ترویج باطل تشکیل میگردید و ما با خبر میشدیم، با آنها همراهی میکردیم و همرنگ جماعت میشدیم و از مسخرهبازی آنها نسبت به حق لذت میبردیم.
سپس میافزایند: و اینکه ما همواره روز جزا را انکار میکردیم (وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ)؛ تا زمانیکه مرگ ما فرا رسید (حَتَّی أَتانَا الْیَقِینُ). ناگفته پیداست که انکار معاد و روز حساب، تمام ارزشهای الهی و اخلاقی را متزلزل میسازد و انسان را برای ارتکاب گناه شجاع میکند؛ مخصوصاً اگر این مسئله به صورت یک امر مداوم تا پایان عمر درآید.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه عاشق تنها :)🖤🥀
#
.
✍امام سجّاد علیه السلام:
أمّا حَقُّ ذِي المَعروفِ علَيكَ فأن تَشكُرَهُ و تَذكُرَ مَعروفَهُ ، و تُكسِبَهُ المَقالَةَ الحَسَنَةَ ، و تُخلِصَ لَهُ الدعاءَ فيما بينَكَ و بينَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ، فإذا فَعَلتَ ذلكَ كنتَ قد شَكَرتَهُ سِرّا و عَلانِيَةً ، ثُمّ إن قَدَرْتَ على مُكافَأتِهِ يَوما كافَيتَهُ
حقّ كسى كه به تو نيكى مى كند اين است كه از او تشكر كنى و نيكيش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداوند عزّ و جلّ برايش خالصانه دعا كنى . اگر چنين كنى بي گمان پنهانى و آشكارا از او تشكر كرده باشى . وانگهى اگر روزى توانستى نيكى او را جبران كنى ، جبران كن
📚الخصال 568/1
↬
.
🔅#پندانه
✍️ بندگی راستین
🔹جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمییافت.
🔸مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگیاش را دید و او را جوانی ساده و خوشقلب یافت، به او گفت:
پادشاه اهل معرفت است. اگر احساس کند که تو بندهای از بندگان خدا هستی، خودش به سراغ تو خواهد آمد.
🔹جوان به امید رسیدن به معشوق، گوشهگیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد. بهطوری که اندکاندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت.
🔸روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد. احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بندهای با اخلاص از بندگان خداست.
🔹در همانجا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند.
🔸جوان فرصتی برای فکرکردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد.
🔹همین که پادشاه از آن مکان دور شد، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نامعلوم رفت.
🔸ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جستوجوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند.
🔹بعد از مدتها جستوجو او را یافت.
🔸به او گفت:
تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آنگونه بیقرار بودی، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست، از آن فرار کردی؟
🔹جوان گفت:
اگر آن بندگی دروغین که بهخاطر رسیدن به معشوق بود، پادشاهی را به در خانهام آورد، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانه خویش ببینم؟
.
🔅#پندانه
✍️ بهترین شمشیرزن
🔹جنگجویی از استادش پرسید:
بهترین شمشیرزن كیست؟
🔸استادش پاسخ داد:
به دشت برو. سنگی آنجاست. به آن سنگ توهین كن.
🔹شاگرد گفت:
اما چرا باید این كار را بكنم؟ سنگ پاسخ نمیدهد.
🔸استاد گفت:
خب با شمشیرت به آن حمله كن.
🔹شاگرد پاسخ داد:
این كار را هم نمیكنم. شمشیرم میشكند و اگر با دستهایم به آن حمله كنم، انگشتانم زخمی میشوند و هیچ اثری روی سنگ نمیگذارد. من این را نپرسیدم. پرسیدم بهترین شمشیرزن كیست؟
🔸استاد پاسخ داد:
بهترین شمشیرزن، مثل آن سنگ میماند، بیآنكه شمشیرش را از غلاف بیرون بكشد، نشان میدهد كه هیچكس نمیتواند بر او غلبه كند.
.
🔅#پندانه
✍️ فاصله بین مشکل و راهحل آن
🔹روزی دو مرد جوان نزد استادی آمدند و از او پرسیدند:
فاصله بین دچار یک مشكلشدن تا یافتن راهحل برای آن مشكل چقدر است؟
🔸استاد اندكی تامل كرد و گفت:
فاصله مشكل یک فرد و راه نجات او از آن مشكل برای هر شخصی بهاندازه فاصله زانوی او تا زمین است.
🔹آن دو مرد جوان گیج و آشفته از پیش او آمدند و در بیرون مدرسه باهم به بحثوجدل پرداختند.
🔸اولی گفت:
من مطمئنم منظور استاد معرفت این بوده كه باید بهجای روی زمین نشستن، از جا برخاست و شخصا برای مشكل راهحل پیدا كرد. با یکجانشینی و زانوی غم درآغوشگرفتن هیچ مشكلی حل نمیشود.
🔹دومی كمی فكر كرد و گفت:
اما اندرزهای پیرانِ معرفت معمولا بار معنایی عمیقتری دارند و به این راحتی قابل بیان نیستند.
🔸آنچه تو میگویی هزاران سال است كه بر زبان همه جاری است و همه آن را میدانند. استاد منظور دیگری داشت.
🔹آن دو تصمیم گرفتند نزد استاد بازگردند و از خود او معنای جملهاش را بپرسند.
🔸استاد با دیدن مجدد دو جوان لبخندی زد و گفت:
وقتی یک انسان دچار مشكل میشود باید ابتدا خود را به نقطه صفر برساند.
🔹نقطه صفر وقتی است كه انسان مقابل خالق هستی زانو میزند و از او مدد میجوید.
🔸بعد از این نقطه صفر است كه فرد میتواند برپاخیزد و با اعتماد به همراهی خالقش دست به عمل زند. بدون این اعتماد و توكل برای هیچ مشكلی راهحلی پیدا نخواهد شد.
🔹باز هم میگویم فاصله بین مشكلی كه یک انسان دارد با راه چاره او، فاصله بین زانوی او و زمینی است كه بر آن ایستاده است.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شدی عمر و جونم ❤️🌹🥀
.
خدا جای شب و روز رو
هی عوض میکنه که بهت بگه
هیچ حالی دائمی نیست...
#شب تون آروم🌙
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌺🍃🌺
🌸خدایا
🕊امروز درهای فراوان نعمتت را
🌸بیش از همیشه
🕊به رویمان باز کن
🌸و سلامتی و عاقبت بخیری
🕊نصیبمـان گردان
🌸 پروردگارا
🕊امروز به دوستانم زندگی آرام
🌸و استجابت دعا
🕊و خوشبختی عطا فرما
🌸الهی امین
🔴 راه حلی برای آمرزش گناهان کبیره و صغیره
امام رضا(علیهالسلام): گریه بر امام حسین(علیه السلام)، گناهان بزرگ را ریشهکن میکند.
در روایت دیگری هم میفرمایند که اگر برای امام حسین طوری گریه کنی که اشک روی صورتت جاری شود، خداوند تمام گناهات را چه بزرگ و چه کوچک و چه کم و چه زیاد میآمرزد.
آیت الله جاودان:
اگر آدم غرق در گناه شود، ماهیت او عوض میشود و دیگر جایی جز جهنم ندارد.
ما دستوراتی داریم تا این تغییر ماهیت پیدا نشود. یکی از این دستورات شرکت در عزاداری امام حسین(علیهالسلام) و گریه بر ایشان است.
گریه یکی از راههای پاک شدن است. نه اینکه سالی یک بار گریه کنیم. گناهان ما زیادتر از آن است که با یک بار گریه درست شود.
آیت الله ناصری:
در روایتي دارد موقعی که کسی بر امام حسین (عليه السلام) گریه نماید حضرت به او نظر می کند و برایشان طلب آمرزش كرده و از پدرانشان میخواهند كه برای آن ها استغفار كنند
و به او می فرمایند:
ای گریه كننده بر من! اگر بدانی خدا چه چیزی از ثوابها برای تو مهیا كرده، هر آینه شادی تو زیادتر از اندوه تو خواهد شد.
.
🔴 آیا کسی از علمای اهل سنت هست که فرزند امام عسکری(ع) را همان منجی منتظر بد اند؟
هر چند بعضی از علمای اهل سنت فقط به ولادت فرزندی به نام مهدی از امام حسن عسکری علیه السلام اشاره کرده اند و حیات او تا این زمان و منجی و موعود بودن او را به شیعه نسبت می دهند، ولی عده ای از آنان تصریح به زنده بودن او تاکنون و نیز موعود و منجی بودن او دارند مثلاً محمّد بن یوسف گنجی شافعی می گوید:
ابو محمّد حسن عسکری علیه السلام ازخود فرزندی به جای گذاشت که همان امام منتظر است. (کفایة الطالب، ص 312) یا عبدالوهاب شعرانی حنفی می گوید: در آخر الزمان امید به خروج مهدی است.
او از اولاد امام حسن عسکری علیه السلام است. ولادت او نیمه شعبان سال 255 هجری اتفاق افتاد. تا به حال زنده است تا با حضرت عیسی علیه السلام اجتماع کند.
عمرش تا این زمان 706 سال است. این چنین شیخ حسن عراقی به من خبر داد. (الیواقیت و الجواهر، ج 2، ص 127) همچنین نورالدین عبدالرحمن جامی حنفی؛ بعد از بیان تاریخ ولادت حضرت مهدی علیه السلام می گوید: او کسی است که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. (شواهد النبوه، ص 404)
قاضی بهلول بهجت افندی می گوید: ولادت امام دوازدهم در پانزدهم ماه شعبان سال 255 هجری بود و اسم مادرش نرجس است. برای او دو غیبت است: یکی صغرا و دیگری کبرا.
هر گاه خداوند به او اذن دهد ظهور کرده، آن گاه زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. (المحاکمة فی تاریخ آل محّمدصلی الله علیه وآله، ص 246)
.
✨﷽✨
🌼مناجات با خدا
✍️خدایا اگر توشهام برای پیمودن راه به سوی تو اندک است ولی گمانم به توکل و اعتماد بر تو نیکوست؛ و اگر جرم و گناهم مرا از کیفر تو ترسناک کرده ولی امیدم به من نوید ایمنی از انتقامت را میدهد؛ و اگر گناهم مرا در سر راه کیفرت قرار داده ولی اعتماد خوبی که به تو دارم مرا به پاداش نیکات آگاه کرده؛ و اگر غفلت و بی خبری مرا از آمادگی برای شرفیابی درگاهت به خواب عمیقی فرو برده ولی معرفت و آگاهی از کرم و بخششهایت مرا بیدار کرده؛
و اگر زیادهروی در نافرمانی و سرکشی میان من و تو را تیره ساخته ولی مژده آمرزش و خوشنود شدنت مرا به همدمی و انس با تو کشانده؛ از تو خواهم به تابشهای جمالت و به انوار ذات مقدست؛ و زاری کنم به درگاهت برای جلب عواطف مِهرت و دقایق احسانت؛ که حقیقت بخشی به گمانم در آنچه از تو آرزومندم از بخشش فراوان و احسان نیکو در مورد تقرب به تو؛ و نزدیکی به حضرتت و بهرهمند شدن از تماشای جمالت؛
و اینک من خود را در معرض نسیم جانبخش لطف و توجهت درآورده؛ و خواهان باران جود و احسانت هستم و از خشمت به سوی خوشنودیات گریخته؛ و از خودت به درگاه خودت فرار کردهام و امید بهترین چیزی را که نزد تو است دارم؛ و بر بخششهای تو اعتماد و توکل کردهام و نیازمند به سرپرستی و نگهداری توام.
📚منابع: بحارالانوار؛ مفاتیح الجنان؛ محمد تقی مصباح، سجادههای سلوک شرح مناجاتهای حضرت سجاد (ع)
.