eitaa logo
~حیدࢪیون🍃
2.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
126 فایل
۞﷽۞ یک روز میاید که به گرد کعبه کوریّ عدو ” علی علی ” میگوییم💚 sharaet📚⇨ @sharaet1400 شرایط nashenasi🕶⇨ @HEYDARIYON3134 ناشناسی refigh🤞⇨ @dokhtaranzeinabi00 @tamar_seyedALI رفیق 🌴¹⁴⁰⁰/ ⁵ /²⁸ پایان↻شهادت ان‌‌شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌿 نام: حسن تهرانی مقدم متولد: ۶ آبان ۱۳۳۸ تهران، ایران تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۰ (۵۲ سال) بیدگنه، شهرستان ملارد، ایران مدفن: قطعه ۲۴ بهشت زهرا شاخه نظامی: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سال‌های خدمت: ۱۳۹۰–۱۳۵۸ درجه: سرتیپ پاسدار. جنگ‌ها و عملیات‌ها: جنگ ایران و عراق آلما ماتر: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی همسر: الهام حیدری فرزندان: ۴
🌿 حسن تهرانی مقدم در ۶ آبان ماه ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران متولد شد. وی در نوجوانی در مسجد زینب کبرای سرچشمه زیر نظر آیت‌ الله سید علی لواسانی،‌ تعلیمات دینی و مقدمات آشنایی با اسلام را فراگرفت و به همراه برادرانش در گروه سرود مسجد شروع به فعالیت کرد. این گروه سرود، هسته‌ اصلی گروه سرودی بود که در روز ۱۲ بهمن ۵۷ در فرودگاه مهرآباد و در مراسم استقبال از امام خمینی به اجرای برنامه پرداخت. همزمان با اوج‌گیری فعالیت انقلابی، تحت تاثیر برادرش (محمد) به صف انقلابیون پیوست. او در روزهای منجر به پیروزی انقلاب به اتفاق دوستانش در فعالیت‌های زیرزمینی، نارنجک‌های دستی می‌‌ساخت که با استفاده از سه‌راهی لوله آب تولید می‌شد. شب ۲۲ بهمن در میدان امام حسین علیه السلام (فوزیه سابق) با پرتاب نارنجک دستی یک خودروی نظامی ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر خودرو را به اسارت درآورد. حسن تهرانی‌ مقدم پس از پایان دوره تحصیلات متوسطه در رشته صنایع (برش قطعات صنعتی) در مقطع فوق دیپلم مدرسه عالی تکنیکیوم نفیسی پذیرفته شد. او در سال ۱۳۵۸، در مقطع لیسانس رشته مهندسی صنایع پذیرفته و به اخذ مدرک مهندسی در این رشته موفق شد.
~حیدࢪیون🍃
🍀راه‌اندازی فرماندهی موشک سپاه: راه‌اندازی فرماندهی موشک سپاه در آبان ۱۳۶۲ به شهید تهرانی مقدم محول شد. شلیک توپ به سمت بصره در بهمن ۱۳۶۲ توسط ایشان انجام گرفت. هنگامی که امام خمینی با مقابله به مثل حملات موشکی عراق موافقت کردند، جمهوری اسلامی ایران در آن زمان فاقد سامانه موشکی بود و مقابله به مثل، تنها در سطح توپخانه‌ای صورت می‌گرفت. در جلسه‌ای که سردار مقدم به عنوان فرمانده توپخانه سپاه حضور داشت،‌ قرار شد شهر بصره با توپ‌های ۱۳۰ میلیمتری که حداکثر برد آنها ۲۸ تا ۳۰ کیلومتر بود، مورد حمله توپخانه‌ای قرار گیرد. پس از صدور فرمان تاریخ امام مبنی بر تشکیل نیروهای سه گانه سپاه پاسداران،‌ شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. از دیگر افتخارات شهید تهرانی مقدم عبارت است از: تلاش برای استقلال در صنعت موشکی در سال ۱۳۶۵؛ راه‌اندازی یگان موشکی حزب‌الله در لبنان سالهای ۱۳۶۶-۶۵؛ دستیابی به "موشک نازعات" اولین موشک ایرانی در ۱۳۶۶؛ شرکت در عملیات مرصاد سال مرداد ۱۳۶۷؛ موفقیت در ساخت شهاب ۳ سال ۱۳۷۷؛ ساماندهی صعود بزرگ به قله دماوند سال ۱۳۸۱؛ جانشین نیروی هوا فضای سپاه سال ۱۳۸۴؛ رئیس سازمان جهاد خودکفایی سپاه سال آذر ۱۳۸۵.
تا شهریور ۱۳۵۹ که کشور در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفت، حداکثر توان رزمی سپاه، تعداد معدودی گردان‌های رزمی بود که با روش‌های چریکی و غیرکلاسیک، درگیر مبارزه با اشرار و ضدانقلابیون مسلح در کردستان شدند. سنگین‌ترین سلاحی که در آن دوران در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپاره‌انداز و آرپی‌جی و تیربار بود، در حالی که در همین وضعیت، ضد انقلابیون در کردستان حتی به توپخانه نیز مجهز بودند. شاید آمار کل سلاح‌های سپاه در آن مقطع از چند هزار تفنگ G۳، کلت، آر پی‌جی و ده‌‌ها قبضه خمپاره‌انداز تجاوز نمی‌کرد.
شکل‌گیری توپخانه سپاه: بعد از عملیات ثامن‌الائمه که منجر به رفع محاصره آبادان شد‌، از جمله غنائم بدست آمده از عراق، یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی بود که از جانب دشمن در شمال آبادان، بین دارخوین و پل مارد مستقر بود. این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه، علیه دشمن بکار گرفته شد. سه ماه بعد در عملیات فتح بستان، مجدداً یک گردان توپخانه ۱۳۰ میلیمتری و یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری پرتغالی ارتش عراق از سوی رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین علیه السلام اصفهان به غنیمت گرفته شد که این گردان به دستور حسین خرازی (فرمانده تیپ) سازماندهی شده و در عملیات فتح‌المبین در پشتیبانی از گردان‌های مانوری بسیجی مبادرت به اجرای آتش کرد. این دو اتفاق، مبدا شکل‌گیری توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. آذر ۱۳۶۰ حاج حسن بعد از عملیات ثامن‌الائمه، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. مدت‌ها روی این موضوع فکر کرد و سرانجام در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپاره‌اندازها) را به صورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد. نامه را محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) امضا کرد و تحویل حسن باقری داد و حسن باقری آن را به حسن مقدم داد. حاج حسن نامه تایپ شده را خواند و دید طرح خودش درباره ساماندهی خمپاره‌اندازها به منظور پشتیبانی از نیروهای پیاده است. در نامه خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهه‌های جنوب آمده بود: «برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتیبانی‌کننده آتش‌های خمپاره‌ای سپاه معرفی می‌شوند؛ لازم است با او همکاری کنید». شهید حسن تهرانی‌مقدم تاسیس توپخانه سپاه در سال ۱۳۶۱ را این‌گونه روایت می‌کند: «عملیات فتح‌المبین تمام شد. من در سپاه شوش وقتی گزارش را به آقا رشید می‌دادم، دیدم آقا رشید با خنده می‌گوید: «مقدم برو توپخانه سپاه را سازماندهی کن. برو سراغ توپخانه». گفتم: آقا رشید ما داریم خمپاره را سازماندهی می‌کنیم. در عملیات فتح‌المبین (اگر اشتباه نکنم) ۱۴۸ قبضه انواع توپ‌های روسی به غنیمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه ۹ تیپ داشت. قرار شد برویم آن توپ‌ها را بیاوریم و سازماندهی کنیم. شهید بزرگوار حسن شفیع‌زاده اولین نفری بود که رفتم دنبالش. بعد از عملیات فتح‌المبین از تیپ‌المهدی شوش آوردمش پیش خودم و آقای محمد آقایی که از مسئولین توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهید ناهیدی. این بچه‌های نخبه باهوش را جمع کردیم و توپخانه سپاه را تشکیل دادیم».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت💔 محمد تهرانی‌ مقدم (برادر شهید) درباره تهدید کردن شهید حاج حسن تهرانی‌ مقدم از سوی منافقین می‌گوید: «بردارم چند بار از جانب گروهک تروریستی منافقین تهدید شد به دلیل آن‌ که موشکی به مقر منافقین در داخل خاک عراق زد. همان شب رادیو منافقین اعلام کرد این مقدم را ما می‌زنیم. زمانی که ترور شهید صیاد شیرازی را طراحی کردند، همزمان طرح ترور حاج حسن آقای مقدم را نیز در دستور کار داشتند و می‌خواستند هر دوی آنها را ترور کنند که یک گروه از آنها دستگیر شدند». سردار حسن تهرانی‌ مقدم تا روز آخر عمر نیز به عنوان مسئول سازمان سپاه در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیربنایی مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بود و در روز شهادتش (۲۱ آبان ۱۳۹۰) در پادگان امیرالمومنین علیه السلام شهرستان ملارد در حالی که برای آزمایش موشکی آماده می‌شد، بر اثر انفجار زاغه مهمات به یاران شهیدش پیوست.
🙂🌼 به نیت... شادی روح شهدا و اهل بیت ، سلامتی و ظهور آقامون،مولامون حضرت مهدی(عج) و برای آروم شدن دل های بیقرار ، حاجت روایی تمام عزیزان ، حل شدن گرفتاری و مشکلات عذاب آور و مخصوصا شهید شدن ادامین کانال حیدریون🥀 بلند صلوات🌱 التماس دعای فراوان.. وَ مِن اللهُ توفیق.. یاعلی مدد.
💠 آیت الله حق شناس (ره) : 🔸یک آقای فرش فروش که اهل نماز اول وقت بود به بنده گفت: یک کسی برای خریدن فرش وارد مغازه ی بنده شد. گفتم: وقت نماز است. گفت: من وقت ندارم، مسافرم و می خواهم بروم. هر چه اصرار کردم، دیدم نمی شود و گول شیطان را خوردم و یک قدری که از نماز اول وقت گذشت، دیدم همین آقای مشتری که خیلی شیفته ی این معامله بود، گفت من باید قدری تامل بکنم! و از خرید منصرف شد!! شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را. 🔸امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: اگر مومن، دنیا را مانع از آخرت خودش قرار بدهد؛ پروردگار او را از هر دو باز می دارد. ♥️🦋♥️
•🖤• . :) 🖤 بہ‌امیــدفــرج‌نــور‌چشممـــون😍 ✨الّلهُم‌صَلِّ‌علی‌محمَّدوَ آلِ‌محمَّدوعجِّل فرجهُم♥️ 🌱 التماس دعا 👋🖤 🖤➣ @Banoyi_dameshgh 〇🏴حیدࢪیون🌑⇧
شبتون مهدوی🌸
هدایت شده از ~حیدࢪیون🍃
توکل به اسم اعظمت❤️
هدایت شده از ~حیدࢪیون🍃
اول صبح بگویید: حســــــــــین جان رخصت💚 تا که رزق از طرف سفره ارباب رسد @Banoyi_dameshgh
سر نماز فکرِ ته نگرفتنِ پلو و خورشت و سیب زمینی توقعمون هم بهجت شدنه؛ خجالت هم تفریحی بکشیم بد نیست ... :)
⋞💛🌤⋟ هر روز روز ِتوست.. هر ثانیه وُ دقیقه... بهِ بهانه‌ی نام وُ یادت، نان بر سفره‌مان است.. و دل‌ِمان، قُرصِ قرص است از این‌ که امام‌زمان(عج) داریم! از پدر مهربان‌تَر، از مادر دل‌سوزتَر و رفیقی شَفیق.. خوش ‌بحال ما که شما را داریم..(: 『 اَلسـلامُ‌عَلَيْـكَ‌اَيُّہاالاِْمـامُ‌الْمَاْمـوُنُ‌✋🏻 』 🌤⃟🔗¦↫
جبهـه‌ی ما امروز در گوشـی‌ها، کامپیوتـرها و به طور کلی در فضـای مجـازی است که باید خود را در این جبـهه تقویت کنیـم که مبـادا شرمنده‌ی خون شهـدا شویم ..! ـــ📒مادرشهیدزین الدین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام وقت بخیر🌿 بابت کم کاری شرمنده 😶 جبرانی دیروز..👇🏻
رمان لبخندی مملو از عشق به قلم ریحانه بانو امروز زمان حرکت بود. به جلوی پایگاه می‌رسیم؛ همراه با اسما از ماشین پیاده می‌شیم. نگاهم به ساجده و دختر چادری کنارش که پشت به من ایستاده بود گره‌میخوره. چون پشت به من بود نمیتونستم صورتش رو ببینم. با مامان و اسما به سمتشون میریم. - سلام خوبین؟ - سلام عزیز، خودت خوبی؟ دختره چادری به سمتم بر می‌گرده.. باورم نمیشه! یعنی واقعا خودشه: - کیانا خودتی؟ کینا لبخند میزنه و میگه: - نه پس عمته دوباره بهش نگاه میکنم، چادر دانشجویی پوشیده و روسریش رو لبنانی بسته، خیلی زیبا شده بود: - هوی خوشگل ندیدی؟ با لبخند میگم : - خوشگل که دیده بودم، ولی فرشته ندیدم که چشمون به جمالش روشن شد. - خوشگل شدم واقعاً؟ - آره خیلی، اگر بدونی جقدر خوشگل شدی دیگه چادرو کنار نمیذاری. ثمین هم چادر پوشیده بود ، اما موهاش کمی معلوم بود. بعد از سفارشات مامان به من و اسما، بغلش میکنم و به سمت اتوبوس می‌رم اسما‌هم پشت سرم وارد اتوبوس میشه. زینب سادات کاغذی به دستم میده و میگه: - حضور غیاب کن اگر همه هستن را بیفتیم. - اسما توکلی، ساجده الهی، ثمین محمدی.. دونه دونه اسم‌هارو میخونم و حضور میزنم. و روی صندلیم می‌شینم. ... @Banoyi_dameshgh
دقایقی بعد سید شهاب و محمد رضا میان داخل اتوبوس.. محمد رضا روی صندلی جلو‌ی من می‌شینه، سید شهاب مشغول سخنرانی و گفتن شرایط و برنامه‌های اردو می‌شه. اسما کنارم می‌نشیند و دست‌هاش رو داخل دستم می‌ذاره. مهرانه وصیت نامه‌ها رو از من می‌گیره و بین همه پخش می‌کنه. کیانا و ساجده هم پشتم نشسته بودن. نگاهم به چفیه سفید رنگی که خط های مشکی‌ داشت و دور گردن محمد رضا بود خیره موند، چفیش مثل چفیه من بود! سید شهاب صحبت‌هاش تموم میشه و کنار محمد رضا می‌شینه. سپس راننده اتوبوس رو با، بسم‌الله روشن میکنه و راه می‌افته. - اسرا بر میگردم سمت کیانا: -جان -میدونستی که، کسری و مازیار هم میان! اولش کمی تعجب میکنم، اخه به‌تیپشون نمیخوره که بیان چنین جایی ولی بعد با خودم میگم : -{استغفرالله اسرا، باید برات تنبیه در نظر بگیرم، کی تو قاضی شدی که دیگران رو از ظاهرشون قضاوت می‌کنی؟} @Banoyi_dameshgh
قسمت های امروز..👇🏻