6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شب_جمعه_ای
تو منو رها کنی
کجا برم #امام_حسین
🖇میدونیداگه شخصیونمازشب خون کنی ثواب نمازشباش برای توامثبت میشه😍😇📿
بادعوت دوستان به نمازشب خون شدن مارویاری کنید😇📿
🌱 #نشرصدقه_جاریه🌸
🌱 #التماس_دعای_فرج🤲
•🖤•
.
#تــآیمدعــا:)
#همگـــےبــاهمدعـــایفــرجرومیــخونیمــ🖤
بہامیــدفــرجنــورچشممـــون😍
✨الّلهُمصَلِّعلیمحمَّدوَ
آلِمحمَّدوعجِّل فرجهُم♥️
#اللهمعجللولیکالفرج🌱
التماس دعا 👋🖤
🖤➣ @Banoyi_dameshgh
〇🏴حیدࢪیون🌑⇧
هدایت شده از ~حیدࢪیون🍃
『🕊͜͡✨』
#آقاجآنازدورسـلآم✋🏻💚
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ ✨ وَحُجَّتَهُ عَلَىٰ عِبادِهِ
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِين
(✿ฺ @Banoyi_dameshgh ✿ฺ)
یہسلامبدیمبہ
آقامونصاحبالزمان🙂"!
روبہ قبلہ:
السَّلامُعلیڪَیابقیَّةَاللّٰہ
یااباصالحَالمَهدےیاخلیفةَالرَّحمن
ویاشریڪَالقرآن
ایُّهاالاِمامَالاِنسُوالجّانّسیِّدے
ومَولاےالاَمانالاَمان . . . 🙂🌱
.
.
دستتقدیرچنانکنپسازدادنِجان
درجوارحرمیار،همهخاکشویم♥️
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله✨
#شبتون_حسینی
#دلتنگ_کربلا
سلام خدمت همهی حیدریونی های عزیز☘
جمعه ها رمان بیست و هفت روز و یک لبخند (که واقعی هم هست و درمورد شهید بابک نوری هریس هستش)رو میزاریم کانال
یا علی🙂☘
[بیست و هفت روز و یک لبخند(:]
زندگینامه شهید بابک نوری هریس✨🕊
#پارت_اول
آذری زبان است و فارسی حرف زدن،کمی برایش سخت است.روی هر کلمه مکث میکند.همهی این ها،لحجه اش را شیرین کرده است.
میگویم:مادر،هرچی رو که مربوط به بابک میشه،برام بگید.قراره از به دنیا اومدن تا شهید شدنش رو بنویسم.
سر تکان میدهد.ضبط کنندهی گوشیام را روشن میکنم.میگویم:خب،مادر، شروع کنیم.
مادر، رو به دخترش میپرسد:نه دییم؟¹
دختر جواب میدهد:هرنه اورگین ایستر دهدا.²
انگار مادر نمیداند دقیقاً دلش میخواهد از چه بگوید؛
که باز هم سکوت میشود. چشم میچرخانم توی خانه،و منتظرم صحبتها شروع شود.
آفتاب از لای پردهی کنار رفته افتاده روی دیوار.
بابک،خیلی مهربان بود.از کلاس اول،درس خون بود هیچوقت دعوا نکرد.
هیچ وقت به من و پدرش بی احترامی نکرد...
میگویم:مادر،تا دیروز میاومدن برای مصاحبه،چند تا سؤال مشخص میکردن و جوابهای آماده می گرفتن؛
اما حالا فرق داره.قراره با گفته های شما و نوشتن من،همه بابک را بشناسن. با کارها و رفتارهاش، خودشون پی ببرند این پسر چقدر مهربون بود.
#کپیحراموپیگردقانونیوالهیدارد.
~حیدࢪیون🍃
[بیست و هفت روز و یک لبخند(:] زندگینامه شهید بابک نوری هریس✨🕊 #پارت_اول آذری زبان است و فارسی حر
[بیست و هفت روز و یک لبخند(:]
زندگینامه شهید بابک نوری هریس✨🕊
#پارت_دوم
سر تکان میدهد.
صحبت ها،خوب پیش نمیرود.حرف زدن با کسی که نیم ساعت از آشنایی با او نمیگذرد،سخت است؛
چه برسد به خاطره گفتن برای او. دوست ندارم با سوال کردن دربارهی پسرش اذیتش کنم.
آقای سرهنگی میگفت ﴿﴿باید به این خانواده نزدیک بشی؛انقدر که تورو جزئی از خودشون بدونن؛چون قراره حرفهایی رو بهت بزنن که تا حالا به کسی نگفته ان،بابا جان!﴾﴾بنابرین فکر میکنم برای دیدن آمدهام؛نه هیچ کار دیگری.
ضبط گوشی را خاموش میکنم.
الهام،چای و شیرینی میآورد.بابت شیرینی ها تشکر میکند.
حین چای خوردن،از خودم میگویم،و خانم نوری با دقت گوش میدهد. و گاهی سوال میکند.
طعم شیرینی را هم تحسین میکند.
آن وسط ،به حرف ها و کارهای آراز میخندیم.
#کپیحراموپیگردقانونیوالهیدارد.