~حیدࢪیون🍃
🍃 📖🍃 .رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #هشتادوشش «زینب جان! #سوریه داره با سر به سمت جنگ پیش میره!
🍃
📖🍃
.رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #هشتادوهفت
و دلش برای من میتپید که دلواپس جانم نجوا کرد :«اما نمیتونم از تو مراقبت کنم، تو باید برگردی🔥 #ایران...!
سرم را روی بالشت به سمت سِرُم چرخاندم و دیدم تقریباً خالی شده است...
دوباره چشمان بیحالم را به سمتش کشیدم و معصومانه پرسیدم :
«تو منو بهخاطر اشتباه گذشتهام سرزنش میکنی؟»
طوری به رویم خندید که دلم برایش رفت و او دلبرانه🔥 پاسخ داد :
«همون لحظهای که تو حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) 🔥دیدمت، فهمیدم #خدا خودش تو رو بخشیده عزیزدلم! من چرا باید سرزنشت کنم؟»
و من منتظر همین پشتیبانی بودم که سوزن سِرُم را آهسته از دستم کشیدم...
روی تخت نیمخیز شدم و در برابر چشمان متعجب ابوالفضل خجالت کشیدم به...🔥
احساسم اعتراف کنم که بیصدا پرسیدم :
«پس میتونم یه بار دیگه...»
نشد حرف دلم را بزنم، سرم از #شرم 🔥به زیر افتاد و او حرف دلش را زد :
«میخوای بهخاطرش اینجا بمونی؟»
دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
꧁•♡حیدࢪیون♡•꧂