📖#ڪلام_شهید
🌹🕊امیـدوارم ...
حضرت زهرا (س) عنایتے ڪند
تا به هـدفے ڪہ از ورود به سپاه
داشتهام آن هم تنها خواستنِ شهادت از خـداوند بود ، نائل
آیم .🕊
🥀#پاسدار_مدافع_حــرم
#شهید_سعید_علیزاده
8.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خواسته جالب مدافع حرم
🌹شهید_امیرعلی_محمدیان
🌷پیکر شهید معزز محمدیان بعد از گذشت ۶ سال و در بهمن ۱۴۰۰ در ایام ماه رجب تفحص و شناسایی شده است.
آقاامیرعلی در سال ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید.
#حیدریون
بیراهہ مۍروم #تـو مرا سر بہ راه ڪن!
از دورےات همیشہ بد آوردهام حسین :)💔
#شب_جمعہ✨
#شَـبزيـآرَتےاَربـآبجـآن🌱
#التماس_دعا🌙
🌸🌿
بچگی عبدالصالح با همه فرق داشت. آرام بود و صبور.
یادم نمیآید اذیتم کرده باشد. منظم بود و درسخوان و البته خیلی کنجکاو...
چشم از او برمیداشتم دل و روده یکی از وسایل خانه را به هم ریخته بود تا ببیند چطور کار میکند. اتو، سشوار، سماوربرقی، همه را باز میکرد و وقتی خیالش راحت میشد، بیسروصدا گوشهای پنهانشان میکرد.
از همان بچگی بیشتر وقتش با من میگذشت. حاجآقا سرش گرم جنگ و جبهه بود.
#شهیدعبدالصالحزارع🕊💚
#حیدریون
~حیدࢪیون🍃
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #هفده سوال کرد _شما #ایرانی هستید؟ زبانم طوری بند آم
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #نوزده
فقط تماشایم میکرد...
با دستی که از درد و ضعف میلرزید به گردنم کوبیدم..
و میترسیدم کسی صدایم را بشنود که در گلو جیغ زدم
_خنجرش همینجا بود، میخواست منو بکشه! این ولید🔥 کیه که ما رو به این
آدمکُش معرفی کرده؟
لبهایش از #ترس سفید شده و به سختی تکان میخورد
_ولید از ترکیه با من تماس میگرفت.گفت این خونه امنه...
و نذاشتم حرفش تمام شود و با همه دردی که نفسم را برده بود، ناله زدم
_امن؟!...؟؟؟ امشب اگه تو اون خونه خوابیده بودیم سرم رو گوش تا گوش بریده بود!
پیشانی اش را با هر دو دستش گرفت و
نمیدانست با اینهمه #درماندگی چه کند که صدایش درهم شکست
_ولید به من گفت نیروها تو درعا جمع شدن، باید بیایم اینجا! گفت یه تعداد وهابی هم از اردن و عراق برای کمک وارد درعا شدن، اما فکر نمیکردم انقدر احمق باشن که دوست و دشمن رو از هم تشخیص ندن!
خیره به چشمانی که عاشقش بودم، مانده و باورم نمیشد اینهمه #نقشه را از من #پنهان کرده باشد که دلم بیشتر به
درد آمد و اشکم طعم شکایت گرفت
_این قرارمون نبود سعد! ما میخواستیم تو مبارزه #کنار مردم سوریه باشیم، اما تو الان میخوای با این آدمکش ها کار کنی!!!
پنجه دستانش را از روی پیشانی تا میان موهای مشکی اش فرو برد و انگار فراموشش شده بود این دختر مجروحی که مقابلش مثل جنازه افتاده، روزی عشقش بوده که #به_تندی توبیخم کرد
_تو واقعاً نمیفهمی یا خودتو زدی به نفهمی؟ اون بچه بازیهایی که تو بهش میگی مبارزه، به هیچ جا نمیرسه! اگه میخوای #حریف این دیکتاتورها بشی باید #بجنگی! #مامجبوریم از همین وحشی های وهابی استفاده کنیم تا بشار اسد سرنگون بشه!
و نمیدید در همین اولین قدم...
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
•♡حیدࢪیون♡•