╲\╭┓
╭ 🍃🌺﷽🌺🍃
┗╯\╲
🔴 جلسه 18
🔵 بخش هفتم
حصر استعانت و استمداد در خداي سبحان
چه اينكه در مسأله نستعين هم همينطور است. در مسأله «اياك نستعين»(60) هم همينطور است. اگر در عبادت اينطور نيست كه قابل تخصيص باشد، در استعانت هم قابل تخصيص نيست. اينطور نيست كه در بعضي از امور ما از خدا استعانت ميكنيم اما در حوائج روزمره از آب و نان مدد ميگيريم اينچنين نيست. همانطوري كه «اياك نعبد» قابل تخصيص نبود و نيست اياك نستعين هم قابل تخصيص نيست. و اگر از چيزي براي #رفع نياز #مدد ميگيريم همه و همه شئون #فاعليت خداي سبحانند. موحد آن است كه همه را به عنوان «لله جنود السموات و الارض»(61) ببيند. نه اينكه خدا را فقط در #مسجد و حسينيه خلاصه كند، بعد بگويد ناني كه ميخورم غذايي كه ميخورم اين استعانت در مسائل عاديست اين كه عيبي ندارد. آنكه موحد است ميگويد «اذا مرضت فهو يشفين»(62)، «الذي خلقني فهو يهدين و الذي هو يطعمني و يسقين»(63). يعني ساقي من اوست مطعم من اوست، شافي من اوست. اينكه به نام ابراهيم خليل (سلام الله عليه) موحد است، ميگويد اگر من آب مينوشم از دست او ميگيرم، اگر غذا ميخورم از دست او ميگيرم. همهٔ اينها شئون فعليهٴ خداي سبحانند. «و الذي يطعمني و يسقين»(64). نه «الذي يطعمني و يسقين»(65) به اين معنا باشد كه او آب را خلق كرده است، زمين را خلق كرده است و مواد اوليه را خلق كرده است به ما داده است ما #خودمان جمع و جور كردهايم به صورت نان درآوردهايم به صورت آب درآوردهايم. اين يك #تفويضي است در كارها و اينچنين نيست.
استعانت راستين و دروغين
انساني كه ميگويد همهٔ جهانيان مربوب خداي سبحانند چگونه به خودش اجازه ميدهد كه من در بعضي از #امور از #غير خدا استمداد ميكنم. اينكه مرحوم حكيم سبزواري در آن اخلاقيات آخر منظومه ميگويد: «يكذب مستعينُ حق اذ قرىٰ »(66). يعني كسي كه «اياك نستعين»(67) ميگويد اين وقتي يك حادثهاي پيش آمد و «غيراً يري»، غير خدا را ميبيند اين دروغ ميگويد، #سرّش اين است؛ انساني كه #غير خدا را بخواهد ببيند و از #غير خدا بخواهد #مدد كند نميتواند بگويد «اياك نستعين»(68) ولي اگر بگويد خدايا اين همه نظام كه در اختيار تواند و همه #مجاري فيض تواند از يك #راه مناسبي #مشكل_مرا_حل كن. و اگر از آن راه حل شد #بداند_خداست كه از آن راه مشكلش را حل كرد. و اين ميشود موحد. و اين است كه مجاز است بگويد «اياك نستعين»(69).