#معرفی_شهدا
🔰 #شهید_سیف_اله_شفیعی در سال 1353 در روستای خرابان سفلی از توابع شهرستان ایوان دیده به جهان گشود.
👈 نامش را با شوق هدیه ای که خدا به آنها بخشیده سیف اله گذاشتند. وی دوران کودکی و نوجوانیش را در میان شوق و دلهره شیرین خانواده به جوانی رساند،
🥀دفاع از سرزمینش او را به حضور طلبید و عاشقانه این حضور را پذیرفت و دوش به دوش دیگر دلاوران این سرزمین سد راه دشمن شد و سرانجام پس از اثبات شهامت و دلاوری خویش در
👈تاریخ 7/10/1379 در منطقه ایرانشهر بر اثر درگیری با اشرار از خدا بی خبر،
به فیض عظمای #شهادتــــــــ🌷🕊ـــــ نائل آمد.
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
طاهر زاده.mp3
14M
مجموعه #صوتی🔊0⃣1⃣
✨" نیمه پنهان ماه "💫
روایتی از زندگی شهدا از زبان همسران شهدای عالی قدر
#جانباز
#شهید_محمد_تقی_طاهر
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
@khamenei_shohada
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_چهل_و_چ
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_چهل_و_پنجم 5⃣4⃣
همه میگفتند آنقدر وضعیتت خراب است ڪ نرسیده ب مرز برای جنـــگ حالت بد میشود و ن تنها ڪمڪی نمیتوانی ڪنی بلڪه فقـــط سربار میشوی...واین تورامیترساند..
ازحمـــام بیرون می آیی ومن درحالی ڪ جانمـــازڪوچڪم رادرڪیفم میگذارم زیرلب میگویم..
ـ عافیت باشه آقا!غســـل زیارت ڪردی؟
سرت را تڪان میدهی و سمتم می آیی..
_ شماچی؟ غســـل ڪردی؟
_ اره..داشتم!
دستم رادراز می ڪنم ،حوله ڪوچڪی ڪ روی شانه ات انداخته ای برمیدارم و ب صـــندلی چوبی استوانه ای مقابل دراور سوئیت اشاره می ڪنم..
_ بشین..
مبهم نگاهم می ڪنی..
ـ چی ڪار میخــای ڪنی؟😉
ـ شمـــا بشین عزیز..
مینشینی، پشت سرت می ایستم ،حوله راروی سرت میگذارم و آرام ماساژ میدهم تاموهایت خشــڪ شود...
دستهایت را بالا می آوری و روی دستهای من میگذاری..
_ زحمت نڪش خانوم..
_ ن زحمتی نیست آقا!...زود خشڪ شه بریم حـــرم..
سرت راپائین میـــندازی و درفڪر فرو میروی.درآینه ب چهره ات نگاه می ڪنم
ـ ب چی فڪر می ڪنی؟...
ـ ب این ڪ اینبار برم حـــرم...یا مرگمو میخـــام یا حاجتم....😢
وسرت را بالا میگیری و ب تصویرچشمـــانم خیره میشوی..
دلم میلرزد این چ خـــاسته ای است...
ازتوبعـــید است!!
ڪارموهایت ڪ تمـــام میشود عطرت را از جیب ڪوچڪ ساڪت بیرون می آورم و ب گردنت میزنم....چقـــدر شیرین است ڪ خودم برای زیارت آماده ات ڪنم..
چند دقیقه ای راه بیشتر ب حـــرم نمانده ڪ ی لحـــظه لبت راگاز میگیری و می ایستی مضـــطرب نگاهت می ڪنم...
_ چی شد؟؟؟
_ هیچی خوبم. ی ڪم بدنم دردگرفت...
_ مطمئـــنی خوبی؟...میخــای برگردیم هتل؟
_ ن خانوم! امروز قراره حاجت بگیـــریما!
لبخند میزنم اماته دلم هنوز میلرزد...
نرسیده ب حـــرم از ی مغازه آبمیوه فروشی ی لیـــوان بزرگ آب پرتغال🍹 طبیعی میگیری بادونی وباخوشحالی ڪنارم می آیی..
ـ بیا بخور ببین اگر دوست داشتی یڪی دیگه بخرم.آخه بعضـــی آب میوه ها تلخ میشه...
ب دو نی اشاره می ڪنم..
ـ ولی فڪر ڪنم ڪلن هدفت این بوده ڪ تو ی لیـــوان بخوریما...😅
میخنـــدی و ارخجالت نگاهت راازمن میدزدی..تاحرم دست دردستت و درآرامش مطلـــق بودم.زیارت تنها باتو حال و هوایی دیگرداشت. تانزدیڪ اذان مغرب درحیـــاط نشسته ایم و فقط ب گنبد نگاه می ڪنیم..ازوقتی ڪ رسیدیم مدام نفس میزنی و درد می ڪشی..امامن تمـــام تلاشم را می ڪنم تاحواست را پی چیز دیگر جمـــع ڪنم.نگاهت می ڪنم و سرم راروی شانه ات میگذارم این اولین باراست ڪ این حرڪت را می ڪنم.صدای نفس نفس را حالا بوضــوح میشنوم.. دیگر تاب ندارم ،دستت را میگیرم
_ میخـــای برگردیم؟
_ ن من حاجتمو میخـــام
_ خب بخدا آقا میده ....توالان باید بیشتر استراحت ڪنی..
مثـــل بچه ها بغض و سرت را ڪج می ڪنی..
_ ن یا حاجت یاهیـــچی...
خدایا چقدر! ازوقتی هم من فهمیده ام شڪننده تر شده...
همـــان لحظه آقایی با فرم نظامی ازمقابلمـــان رد میشود و درست در چند قدمی ما سمت چپمـــان مینشیند...
نگاه پراز دردت را ب مرد میدوزی و آه می ڪشی..
مرد می ایستدو برای نمـــاز اقامه میبندد..
توهم دستت رادر جیب شلوارت فرو میبری و تسبیح تربتت را بیرون می آوری .سرت را چندباری ب چپ و راست تڪان میدهی و زمزمه می ڪنی:
ـ هوای این روزای من هوای سنگره...
ی حسی روحمـــو تا زینبیه میبره..
تاڪی باید بشینمو خدا خدا ڪنم....
ب عڪس صورت شهیدامون نگا ڪنم..
باز لرزش شانه هایت و صـــدای بلند هق هقت😭...آنقدر ڪ نفسهایت ب شمـــاره می افتد و من نگران دستت رافشار میدهم..
نفس نزن جانا..
ڪ جانم میرود..
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@khamenei_shohada
« #شهيد_اسكندر_رحيم_پور»
خطاب به خانواده اش می گفت : سنگرهای را خالی نگذارید،
بسیجی شوید که بسیج راه اخلاص را می پیماید،
و به جبهه های حق علیه باطل رفت و در این راه به #شهادت نائل گشت.
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
@khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پادکست
اخلاص فرمانده
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#پیشنهاد_دانلود
بسیار شنیدنی ودلنشین
http://eitaa.com/khamenei_shohada
▪️صلَّی اللهُ عَلیک یا زَینَب الکُبری
⚫️ شهید محمد جعفر حسینی، فرمانده لشگر فاطمیون مدافع حرم، به یاران با وفای حضرت زینب (سلام الله علیها) پیوست.
#شهادتت_مبارک
#شبتون_شهدایی
http://eitaa.com/khamenei_shohada
❇#تقویم_ابراهیم✔
✍ #امروز
🌹 #یکشنبه ، مورخ👇
هشتم(۸)، دی(۱۰)، نود و هشت(۹۸)؛ میباشد.
مصادف با:
۲جمادیالاول۱۴۴۱
۲۹دسامبر۲۰۱۹
🔸️ذکر امروز: #یا_ذالجلال_و_الاکرام
🔹️حدیث امروز: خدای عزوجل رباخوار و ربادهنده و نویسنده و شاهد بر آن را لعنت کرده است. #رسول_اکرم(ص)
🔸️رویدادهای امروز:
تصویب و امضا قانون اساسی ایران
🔴۳روز تا ولادت حضرت زینب(س)
🔵۱۱روز تا شهادت حضرت زهرا(س) ۷۵روز
🆔️ @khamenei_shohada
#مهـدےجان
ما وصال تو
بہ زاری و دعا
مے طلبیـم ...
دردمنـدیم و
ز لعل تـو
دوا مےطلبیـم ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
@khamenei_shohada
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯