eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
بازهم آمد 🔻یاد شهدا زنده تر از همیشه شد در ایام فاطمیه و عزای شهادت بانوی بی نشان بی بی دو عالم خانم جان فاطمه زهرا (س) جا داره از شهدا یاد کنیم که همگی زهرایی بودند و چون مادرشان آرزوی گمنامی داشتند 😔 که واقعا اولین فاطمیه بی حضورش چه سخت گذشت 😭 و ..👇 و .......وهمه شهدای دفاع مقدس ومدافعین حرم و مدافعین امنیت و وطن🥀🥀
🌹 ما در تاریخ، زندگی شهدای گرانقدر زمان پیامبر را که مطالعه می‌کردیم - حنظله‌ی غسیل‌الملائکه را، حمزه را، آن دو برادر شجاع جنگ اُحد را، و دیگران و دیگران را - تعجب می‌کردیم؛ اما این جوانان ما، هزاران حمزه‌ی سیدالشهداء و هزاران حنظله‌ی غسیل‌الملائکه را به ما نشان دادند؛ به چشم خودمان آنها را دیدیم و عظمت آنها را درک کردیم. 🆔️ @khamenei_shohada 🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ عکس_نوشته_رهبری
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📹 دیشب؛ اشاره آقای مهدی رسولی در ابتدای روضه به حاج ذولفقار در حضور رهبر انقلاب و اشکهای آیت الله چقدر پیر شدی خدا لعنت کنه اون منافقین داخلی که حاجیمون رو از شما گرفتن @khamenei_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_شصت_پنج
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 6⃣6⃣ دلشوره ی عجیبی دردلـــــم افتاده..قاشقم را پراز سوپ می ڪنم و دوباره خالی می ڪنم.نگاهم روی گلهای ریز سرخ و سفید سفره روی میزمـــــان مدام میچرخد...ڪلافه فوت محڪمی ب ظرفم می ڪنم..نگاه سنگین زیر چشمی مادرم را بخوبی احساس می ڪنم.پدرم اما بی خیال هرقاشقی ڪ میخورد بهبه و چهچح ای میگوید و دوباره ب خوردن ادامه میدهد..اخبارگوی شبڪِ سه بلند بلند حوادث روز رو با آب و تاب اعلام می ڪند...چنگی ب موهایم میزنم و خیره ب صفحــه تلویزیون📺 پای چپم را تِ ڪٰان میدهم.استرس عجیبی دروجودم افتـــــاده. ی دفعه تصـــــویر مردی ڪ بالباس رزم اسلحه اش راروی شانه گذاشته 👮و ب سمت دوربین لبخــــند میزند و بعد صحنه عوض میشود.....اینبار همـــــان مرد در چهارچوب قاب روی ی تابوت ڪ روی شانه های مردم حرڪت می ڪند.احساس حالت تهوع می ڪنم.... زنهایی ڪ باچادر مِشْ ڪٖی خودشان را روی تابوت میندازند...و همـــــان لحظه زیر نویس مراسم پرشڪوه شهید.... یدفعه بی اراده خـــــم میشوم و ڪنترل روڪنار دست مادرم برمیدارم و تلویزیون روخاموش می ڪنم...مادر وپدرم هردو زل میزنند ب من.😳 بادودست مُحْ ڪَم سرم را میگیرم و آرنجهام روروی میز میگذارم. " دارم دیووووونه میشم خدا...بسع!" مادرم درحالی ڪ نگرانی درصدایش موج میزند دستش را طرفم دراز می ڪند ـ مامان؟...چت شد ؟ صندلی را عقب میدهم. ـ هیچی حالم خوبه! از جا بلند میشوم و سمت اتاقم میدوم. بغض ب گلویم میدود... " دلتنــ💔ــگتمم دیووووووونه! " ب اتاق میروم و درراپشت سرم مُحْ ڪَمْ میبندم. احساس خفگی می ڪنم... انگشتانم را داخل موهایم فرو میبرم... تمـــــام اتاق دور سرم میچرخد آخرین بار همان تمـــــاسی بود ڪ نشد جواب دوووستت دارمت را بدهم... همان روزی ڪ بدلم افتـــــاد برنمیگردی... پنجره اتاقم را باز می ڪنم.و تاڪمر سمت بیرون خم میشوم. ی دم عمـــــیق..بدون بازدم! نفسم را درسینه حبس می ڪنم.لبهایم میلرزد... " دلـــــم برای عطر تنت تنـــــگ شده! این چند روز چقد سخت گذشت..." خودم رااز لبه پنجره ڪنار می ڪشم و سلانه سلانه سمت میز تحریرم میروم... حس می ڪنم ی قَرنَست تورا ندیده ام..... نگاهی ب تقویم 🗓روی میزم میندازم و همـــــانطور ڪ چشمانم روی تاریخ های سر میخورد.. پشت میز مینشینم..دستم ڪ ب شدت میلرزد را سمت تقـــــویم دراز می ڪنم و سرانگشتم را روی عددها میگذارم..چیزی در مغزم سنگینی می ڪند. فردا...فردا.... درسته!!! مرور می ڪنم تاریخی ڪ بینمـــــان صیغه موقت خـــــاندند همان روزی ڪ پیش خودم گفتم نود روز فرصت دارم تاعاشقققققققت💖 ڪنم..! فردا همـــــان روز نودم ست...ینی با فردا میشود نود روز عاشششقی..نود روز نفس ڪشیدن بافِ ڪْرِ تووووووو...! تمام بدنم سست میشود..منتظری خبرم دلم گواهی میدهد... ازجا بلند میشوم و سمت ڪمدم میروم ڪیفم رااز قفسه دومش برمیدارم و داخلش را بابی حوصلگی میگردم.داخل ڪیف پولم عَ ڪْسِ سه درچهار تو با عبـــــای قهوه ای ڪ روی دوشت است بمـــــن لبخند میزند. .....ک آه غلیظی می ڪشم و عَ ڪْسَ ات را از جیب شفافش بیرون می ڪشم.سمت تختم برمیگردم و خودم را روی تشڪ سردش رها می ڪنم.عَ ڪْسَ ات را روی لبهایم میگذارم و اشڪ ازگوشه چشمم روی بالشت لیز میخورد.... عَ ڪْس را ازروی لب ب سمت قلـــــبم می ڪشم..نگاهم ب سقف و دلـــــم پیش تووووست..! ♻️ ... 💘 ✫┄┅═══════════┅┄✫ 🔮ڪانال بصیرتی و شهدایی خامنه ای شهــدا http://eitaa.com/joinchat/935919616C50ed9177bb
⚘﷽⚘ شیرین بود برایشان تحمل درد پهلو و... درد بــازو... وقتي كه آرام زمزمہ مي كردند :🍃 ذِڪـر ِ را شهیدےڪہ باپهلو وصورت زخمے،پرڪشید😔☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از بس حضرت زهرایی بود در عملیات خیبر اسم گردانش را عوض کرد؛ گذاشت " یازهــرا (س) ” در والفجر۸ شهید که شد ایّام فاطمیه بود .. ترکش خورده بود به پهلویش ..
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼سلام مهدی جان(عج)🌼 لحظه ها رامتوسل به دعاییم بیا سالیانی است که دلتنگ شماییم بیا آسمان خواهش یک جرعه نگاهت دارد نه که ما فاطمه‌(س) هم چشم به راهت دارد
فرازی از خدايا! اگر می دانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب می رود، حاضر بودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند.