eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
69 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 0⃣4⃣ 🌺 چم امام حسن(ع) ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 براي اولين عمليات هاي نفوذي در عمق مواضع دشمن آماده شديم. ابراهيم،جواد افراســيابي، رضا دستواره و رضا چراغي و چهار نفر ديگر انتخاب شدند. بعد دو نفر از كردهاي محلي كه راهها را خوب مي شناختند به ما اضافه شدند. به اندازه يک هفته آذوقه كه بيشتر نان و خرما بود برداشتيم. سلاح و مواد منفجره و مين ضد خودرو به تعداد كافي در كوله پشتيها بسته بندي كرديم و راه افتاديم.از ارتفاعات و بعد هم از رودخانه امام حسن(ع) عبور كرديم. به منطقه چم حســن(ع) وارد شديم. آنجا محل اســتقرار يك تيپ ارتش عراق بود. ميان شيارها و لابه لاي تپه ها مخفي شديم.دشمن فكر نميكرد كه نيروهاي ايراني بتوانند از اين ارتفاعات عبور كنند. براي همين به راحتي مشغول تهيه نقشه شديم.سه روز در آن منطقه بوديم. هرچند بارندگي هاي شديد كمي جلوي كار ما را گرفت، اما با تلاش بچه ها نقشه هاي خوبي از منطقه تهيه گرديد. ِ پس از اتمام كار شناسايي و تهيه نقشه، به سراغ جاده نظامي رفتيم. چندين مين ضد خودرو در آن كار گذاشتيم. بعد هم سريع به سمت مواضع نيروهاي خودي برگشتيم. هنوز زياد دور نشــده بوديم که صــداي چندين انفجارآمــد. خودروها و نفربرهاي دشمن را ديديم كه در آتش ميسوخت. مــا هم ســريع از منطقه خطر دور شــديم. پس ازچند دقيقه متوجه شــديم تانكهاي دشمن به همراه نيروهاي پياده، مشغول تعقيب ما هستند.ما با عبور از داخل شيارها و لابه لاي تپه ها خودمان را به رودخانه امام حسن(ع) رسانديم. با عبور از رودخانه، تانكها نتوانستند ما را تعقيب كنند. محل مناسبي را در پشــت رودخانه پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. دقايقي بعد، از دور صداي هليكوپتر شنيده شد! فكر اين يكي را نكرده بوديم. ابراهيم بلافاصله نقشه ها را داخل يك كوله پشتي ريخت و تحويل رضا داد و گفت: من و جواد ميمانيم شما سريع حركت كنيد. كاري نميشــد كرد، خشاب هاي اضافه و چند نارنجك به آنها داديم و با ناراحتي از آنها جدا شديم و حركت كرديم. اصلاً همه اين مأموريت براي به دست آوردن اين نقشه ها بود. اين موضوع به پيروزي در عملياتهاي بعدي بسيار كمك ميكرد. از دور ديديم كه ابراهيم و جواد مرتب جاي خودشان را عوض ميكنند و با ژ3 به سمت هليكوپتر تيراندازي ميكردند.هليكوپتر عراقي هم مرتب بادور زدن به سمت آنها شليك ميكرد. دو ساعت بعد به ارتفاعات رسيديم. ديگر صدايي نميآمد.يكي از بچه هاكه خيلي ابراهيم را دوســت داشــت گريه ميكرد، ما هيــچ خبري از آنها نداشتيم. نميدانستيم زنده هستند يا نه.يادم آمد ديروز كه بيكار داخل شــيارها مخفي بوديــم، ابراهيم با آرامش خاصي مسابقه راه انداخت و بازي ميكرد. بعد هم لغتهاي فارسي را به كردهاي گروه آموزش ميداد. آنقدر آرامش داشت كه اصلاً فكر نميكرديم در ميان مواضع دشمن قرار گرفته ايم. وقتي هم موقع نماز شد ميخواست با صداي بلند اذان بگويد! امــا با اصرار بچه ها خيلــي آرام اذان گفت و بعد بــا حالت معنوي خاصي مشغول نماز شد. ابراهيم در اين مدت شجاعتي داشت كه ترس را از دل همه بچه ها خارج ميكرد. حالا ديگر شب شده بود.از آخرين باري كه ابراهيم را ديديم ساعتها ميگذشت. به محل قرار رسيديم، با ابراهيم و جواد قرار گذاشته بوديم كه خودشان را تا قبل از روشن شدن هوا به اين محل برسانند. چند ساعت استراحت كرديم ولي هيچ خبري از آنها نشد. هوا كم كم درحال روشن شدن بود. ما بايد از اين مكان خارج ميشديم. بچه ها مرتب ذكر ميگفتند و دعا مي خواندند. آماده حركت شــديم کــه از دور صدايي آمد.اسلحه ها را مسلح كرديم و نشستيم.چند لحظه بعد، ازصداها متوجه شديم كه ابراهيم و جواد هستند.خوشحالي در چهــره همه موج ميزد. با كمك بچه هاي تازه نفس به كمكشــان رفتيم. سريع هم از آن منطقه خارج شديم. نقشــه هاي به دســت آمده از اين عمليات نفوذي در حمله هاي بعدي بسياركارســاز بود. اين جز با حماسه بچه هاي شجاع گروه از جمله ابراهيم و جوادبه دســت نمي آمد. فردا ظهر ابراهيم و جواد مثل هميشه آماده و پرتوان پيش بچه هــا بودند. با رضــا رفتيم پيش ابراهيــم. گفتم: داش ابــرام، ديروز وقتي هليكوپتر رسيد چه كار كرديد؟ با آرامش خاص و هميشــگي خودش گفت: خدا كمك كرد. من و جواد از هــم فاصله گرفتيم و مرتب جاي خودمان را عوض ميكرديم و به ســمت هليكوپتر تيراندازي ميكرديم. او هم مرتب دور ميزد و به سمت ما شليك ميكرد. وقتي هم گلوله هايش تمام شد برگشت. ما هم سريع و قبل از رسيدن نيروهاي پياده به سمت ارتفاع حركت كرديم. البته چند تركش ريز به ما خورد تا يادگاري بمونه! 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۰۲ الی۱۰۴ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد...... @khamenei_shohada
برای شهدا به کانال ما بپیوندید👇👇👇👇 @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_ابوذر_داوودی برای#نشرسیره شهدا به کانال ما بپیوندید👇👇👇👇 #کانال_خامنه_ای_شهدا @khamenei_shoha
معتقد بود که ما مدافعان حرم اگر سرباز آقا امام زمان(عج) هستیم، نباید نایبش را تنها بگذاریم. باید به ندای ولی زمان لبیک بگوییم، همیشه تابع ولایت باشیم و هر چند بار لازم باشد، به سوریه برویم و از حرم آل الله(ع) محافظت کنیم. سرانجام عملیات بزرگ آزاد سازی شهرهای شیعه نشین نبل و الزهراء فرا می رسد. او پس از رشادت ها و فداکاری های فراوان در این عملیات، بر اثر اصابت گلوله ی قناسه به سر، شربت شیرین شهادت را می نوشد و به شهدای مدافع حرم می پیوندد     @khamenei_shohada
4_646301975712891501.mp3
4.81M
•✦✧ @khamenei_shohada✧✦• 1⃣3⃣⇦قسمت سی و یکم #منطرات اسارت معصومه آباد @khamenei_shohada
🍂🌾🌸🍁🍃🇮🇷🌺🍂🌾🌸 🌻🌻 💧شبنمی که زینب وار از روی گلبرگ هستی چکید💧 💫نام:شبنم 💫نام خانوادگي:متخصص 💫محل تولد:اردبیل 💫محل شهادت: اردبیل 💫تاریخ مجروحیت:بهمن ۱۳۵۷ 💫تاريخ شهادت:۳/۳/۱۳۷۲ ❣قسمتی از شهیده❣ 🌟 شبنم متخصص فرزند داوود در تاریخ دوم تیر ماه سال13۴۶ در محله "داشکسن" در حومه شهرستان اردبیل به دنیا آمد. 🌟پس از طی دوران طفولیت درسن 7 سالگی به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را در مدرسه ایران دخت" به پایان رسانید. 🌟و در بهمن ماه سال1357 در حالی که کمتر از 12 سال داشت و به همراه مادرش در تظاهرات علیه رژیم طاغوت شرکت کرده بود با شلیک گلوله ماموران ساواک به شدت مجروح شد. 🌟حدود ١۴سال در بسترجانبازی بسر برد و درد و  رنج بسیاری را تحمل کرد و در نهایت در روز سوم خرداد ماه 1372 بر اثر شدت صدمات وارده به فیض شهادت رسید.💙 🌟مجروحیت شبنم به طوری بود که شبنم متخصص جانباز ٧٠ درصد انقلاب اسلامی بود . 🌷پیکر پاکش در گلزار شهدای شهرستان اردبیل به خاک سپرده شد.🌷 💧😭شبنم عزیز خوش به حالت چه صبری داشتی یقینا معلم تو زینب سلام الله علیه بود و الا چگونه این رنج را تحمل می کردی برای این حقیر نیز دعا کن که به آن بسی محتاجم...😭😭😭 💐اَللّٰهُمَّ ارْزُقْنا تَوفٖیقَ الشَّهادَةَ فٖی سَبٖیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلٖیِّکَ الْمَهْدٖی ...ان شاءالله💐 🍁یاحضرت زینب سلام الله علیها🍁 🍂🌾🌸🍁🍃🇮🇷🌺🍂🌾🌸 برای نشر آثار شهدا به کانال ما بپیوندید. 🔽🔽🔽🔽 🌸یا فاطمـــة الزهرا سلام الله علیــــها(امُ الشــهداء)🌸 ▶️🆔 @khamenei_shohada
سلام عید همه اعضای کانال مبارک سپاس که در همه شرایط همراه ما خادمین خودتان هستید🌺 لطفا اگر انتقادی یا پیشنهادی برای ارتقای کانال دارید باما در میان بگذارید خوشحال میشیم🌺 سپاسگزاریم💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ جدیدی با صدای محسن چاووشی که شب گذشته صفحه اینستاگرام سردار قاسم سلیمانی به رهبرانقلاب تقدیم کرد✌🌷 @khamenei_shohada
چگونه از جان نگذرد آن کسی که می داند جان،بهای دیدار است؟... 😭 😭 😭 🌷شهید محمدرضادهقان🌷 التماس دعا @khamenei_shohada
❁﷽❁ ☘ گاهے باید مڪث ڪرد روے لبخنـدهایت نگاه هایت هرڪدامشان پیامے دارند ڪہ مےتواند نجات دهنده ے حال وروز این روزهایمان باشد گاهے نگاهے سردار @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_حسین_صافي #شهید_نوجوان #کانال_خامنه_ای_شهدا @khamenei_shohada
‌ ‌ °•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•‌° ‌ ✦✧✦ڪوچڪتریڹ ۺهید دفــــاع مقــــدس...‌✦✧✦ ❇️نامش حسین بود،اهل شهرستان جم،استان بوشهر"... در دوازدهمین بهار عمرش دست پدر را مے گیرد و بہ محل اعزام مے برد تا رضایت دهد براے رفتن حسین... عملیات بیت المقدس،حسین را بہ آرزویش رساند... 〽️شب عملیات بهش گفتند:حسین تو نیا حسین گفت:من براے سقایے با شما مے آیم حسین،تیربارچے را بہ هلاڪت رساند تا گردان در محاصره را نجات دهد. 🔷رزمنده اے آب خواست حسین آب آوردسر حسین بالا آمد و خمپاره اے...😔 و اینگونه بود کہ حسین،حسینے شد...😭 °•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•○●°•‌° 💮 با ما همراه باشید در ڪانال خامنه ای شهدا💮 @khamenei_shohada
‌ ‌ ‌ ✿﴾﷽﴿✿ شرمندگی از شــهدا دگر بس است!! گر مرد رهی بسم الله.. میدان عمل باز است.. از شرمندگی درا ..!! شــهدا فقط شرمنده نمی خواهند!! رهرو می خواهند. رهروی شــهدا باشیم... @khamenei_shohada